اسلایدر تحلیل جامعه و سیاست

کندنکاری در اطراف شهمامه و صلصال؛ طالبان به رسانه‌‌ها اجاز‌ه‌ نمی‌دهد که از ساحات باستانی بامیان تصویر برداری کند

جمعه جویا
گروه طالبان در ۹ مارچ ۲۰۰۱ میلادی دو مجسمه بودای بامیان را تخریب کرد. انهدام این دو تندیس بزرگ بودا در آن زمان واکنش‌های گسترده جهانی را در پی داشت. اما این واکنش‌ها جای خالی مجسمه‌های بودای بامیان را پر نتوانست. زخم این ویرانی برای همیشه در دل تاریخ باقی ماند. شاهکار معماری و نبوغ پیکرتراشی بشر برای همیشه نابود شد. با این نابودی بخشی از تاریخ باستانی افغانستان برای همیشه با خاک یک سان شد. در آن زمان انگیزه گروه طالبان به خاطر نابودی مجسمه‌های بودای بامیان دینی و مذهبی بود. آنان در دوره قبلی حکومت شان آثارهای تاریخی مربوط به ادیان و مذاهب دیگر( غیر از اسلام) را نابود کردند تا نشان دهند که اسلام برترین دین و آیین و سایر ادیان و ظواهر شان همه باطل است. قتل‌عام مردم بامیان در آن زمان توسط گروه طالبان نیز به همین برداشت و باور گروه طالبان مرتبط بود. اما واقعیت و عمق انگیزه تخریب بودای بامیان حکایت دیگر داشت. نقش دستگاه استخباراتی یک کشور همسایه در تخریب مجسه‌های بودای بامیان بیشتر از سایر جنبه‌های آن روشن‌تر بود. آنان با عامل قراردادن گروه طالبان بخشی از تاریخ و پیشینه فرهنگی و تاریخی افغانستان را نابود کرد تا از این طریق نشان دهد که افغانستان بدون پشینه تاریخی و تمدنی است و کشوری بدون تاریخ و پیشینه فرهنگی به آسانی نابود شدنی و هضم شدنی است.
در تازه‌ترین مورد با حضور گروه طالبان و در سایه سیطره این گروه کندنکاری در اطراف مجسه‌های ویرانِ بودای بامیان انجام شده است. چندی قبل خبرهای زیادی در این مورد منتشر شد؛ اما گروه طالبان این خبرها را تکذیب کردند. باری حتا والی طالبان در بامیان از ساحه بودای بامیان دیدن کرد و بر تحکیم کاری بیشتر ساحات تاریخی و خصوصاً مجسمه‌های بودای بامیان تأکید کرد. اما این واقعیت مسأله نبود و کندنکاری همچنان در اطراف بودای بامیان جریان داشت. تازه‌ترین تصاویر که در فضای مجازی منتشر شده است نشان می‌دهد که عقب مجسمه بودای صلصال و اطراف بودای شهمامه کندکاری صورت گرفته است. در جریان کندنکاری هیچ‌کسی حق بازدید از ساحه بودای بامیان را نداشت و هیچ‌کسی نیز از واقعیت مسأله باخبر نیست. اما حضور جنگویان گروه طالبان در ساحه بیان‌گر آن بود که در اطراف مجسه‌های بودای بامیان حرفی است و کاری جریان دارد.
فضای بسته اطلاعاتی در افغانستان، دسترسی به نشانه‌ها و شواهد این خبر را دشوار ساخته است. هیچ رسانه‌ای حق تصویر برداری از ساحه تاریخی بودای بامیان را ندارد و مسوولین گروه طالبان در بامیان نیز حاضر به گفت‌وگو در این مورد نیستند. دسترسی آزاد رسانه‌ها به اطلاعات کاملً مسدود است و فضای آزادی بیان نیز از بین رفته است. انتقاد از عمل‌کرد گروه طالبان توسط شهروندان و رسانه‌ها دشمنی این گروه را در پی دارد. هیچ‌کسی و رسانه‌ای توان بازتاب کاستی‌ها و عمل‌کردهای ضد حقوق بشری گروه طالبان در افغانستان را ندارند.
با آنکه عمل‌کرد گروه طالبان تحت نظارت شدید نهادهای حقوق بشری، کشورهای غربی و سازمان ملل متحد قراردارد؛ اما هنوز هم از گردش آزاد اطلاعات و فعالیت رسانه‌های آزاد و تأمین حقوق شهروندی و حقوق بشری مردم افغانستان زیر سیطره حکومت این گروه به چشم نمی‌خورد. کندنکاری‌ها در اطراف مجسمه‌های بودای بامیان نیز با استفاده از همین وضعیت صورت می‌گیرد. انگیزه و هدف گروه طالبان از این عمل نیز واضح و روشن است. گروه طالبان این بار به جای تخریب داشته‌های تاریخی و تمدنی به ارزش‌های اقتصادی این آثار چشم دوخته است. آنان میدانند که اثرهای تاریخی می‌تواند منبع درآمد برای آنان باشد. شاید آنان خواستند این عمل شان را از دید رسانه‌ها و شهروندان پنهان نگهدارند؛ اما دسترسی شهروندان به فضای مجازی این فرصت را از آنان گرفت. انتشار این خبر در فضای مجازی به مستند سازی آن منجر شد و تصاویری که اکنون از طریق فضای مجازی در دسترس است نشان میدهد که خبرها در مورد کندکاری اطراف بودای بامیان واقعیت دارد و جز انگیزه اقتصادی و مادی چیزی دیگری نمی‌تواند طالبان را وادار به این کار کند.
گروه طالبان در این نوع اقدام‌ها تنها نیستند. دست‌های پیدا و پنهان زیادی پشت این رویداد نهفته است. برای طالبان شاید این مسأله زیاد مهم نباشد و کندنکاری در یک ساحه تاریخی نیز شاید موضوع مهمی نباشد؛ اما واقعیت این‌ست که تاراج داشته‌های تاریخی و فرهنگی با ویرانی و نابودی آن هیچ تفاوتی ندارد. شاید اصل ماجرا این نباشد و این گروه با درس و عبرت گرفتن از عمل‌کرد گذشته شان در رابطه با آثار تاریخی و تمدنی، در پی حفاظت از آن باشد و کندنکاری در اطراف مجسمه‌های بودای بامیان شاید با این انگیزه صورت گرفته باشد تا با دست یافتن به اثرهای تاریخی این گروه بخواهد به زعم خود شان آن را در یکجای مصوون حفظ کند. اگر هدف این باشد رویشی را که گروه طالبان در پیش گرفته است نادرست است. این گروه باید بدانند که کندنکاری دریک ساحه تاریخ نیازمند افراد متخصص است. متخصصین با هماهنگی و تصویب یونسکو قادر به این کار است. سازمان یونسکو- در صورتیکه ساحه تاریخی ثبت این سازمان باشد- حق قانونی صدور مجوز کندکاری در ساحات تاریخی را دارد.
حفاظت از داشته‌های تاریخی و تمدنی افغانستان بیانگر بخشی از حسن نیت گروه طالبان در برابر تاریخ و مردم افغانستان خواهد داد. رفتار و عمل‌کرد غیر مسوولانه و خودسرانه گروه طالبان در این مورد می‌تواند عواقب ناگواری را برای این گروه در سطح جهان به همراه داشته باشد. آثار تاریخی و تمدنی افغانستان بیانگر ریشه تاریخی و پیشینه تمدنی افغانستان است و حفاظت از آن مسوولیت تمام شهروندان افغانستان می‌باشد. گروه طالبان با درک این مسأله می‌تواند در این راستا درخشش بهتری داشته باشد.

در مورد نویسنده

مدیر وبسایت

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید