آرشیف اسلایدر حقوق بشر زنان

گره‌خوردگی طالبان با خشونت؛ روایت زنان معترض از خیابان‌ها

 

گروه طالبان با بازگشت به قدرت در افغانستان، در درون روایتی مردانه از جهان، به استنای بخش آموزش و بهداشت، کارکنان زن را از همه اداره‌‌های دولتی برکنار کرد. این گروه برای حذف زنان از ساختارهای مهم جامعه، حقوق سیاسی آن‌ها را به گونه‌ی کامل و بخش مهم حقوق مدنی شان را از آن‌ها سلب کردند.

طالبان، در روند حذف زنان از عرصه‌های اجتماعی، دانش‌آموزان دختر بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب بازداشتند؛ سپس زنان و دختران را از رفتن به ورزش‌گاه‌ها، مکان‌های تفریحی، حمام‌های عمومی و رفتن به دانش‌گاه‌ها منع کردند. در آخرین مورد نیز، طالبان، زنان را از کار در مؤسسه‌های غیردولتی داخلی و خارجی نیز منع کردند.

با این حال، زنان افغانستانی با پیش‌شناختی که از طالبان داشتند، در نخستین روزهای ورود این گروه به کابل، با برپایی راه‌پیمایی‌ها و گردهم‌آیی‌های اعتراضی، خواستار پس‌گیری حقوق ازدست‌داده‌و به‌رسمیت‌شناسی باقی حقوق شان شدند. طالبان اما نه تنها که حقوق سلب‌شده‌ی زنان را به آن‌ها بازنگرداند، بل اعتراض‌ها را با خشونتی تمام‌عیار سرکوب کرده، زنان معترض را بازداشت، زندانی و شکنجه کردند.

طالبان برای سرکوب جدی اعتراض‌های مدنی زنان، دختران دادخواه مانند تمنا زریاب پریانی، پروانه ابراهیم‌خیل، وحیده امیری، ظریفه یعقوبی و شماری دیگر را به زندان انداخته و شکنجه کرده اند. پس از دوام بازداشت‌معترضان از سوی طالبان، زنان در جنبش‌های اعتراضی و در فضاهای سربسته و پنهان، خواستار به‌دست‌آوردن حقوق مدنی شان شدند و مبارزه‌های شان، به دنیای مجازی و رسانه‌ها خلاصه شد.

در گزارش حاضر، پای حرف‌های سه زن معترض نشسته‌ایم؛ معترضانی که از چشم‌دیدهای شان در جریان مبارزه‌های ‌خیابانی به ما گفته ‌اند.

نجی هزاره

نجی هزاره، زنی معترض است که نخستین بار در ۲۹ اکتبر در برنامه‌ی اعتراضی «جنبش عدالت‌خواه زنان افغانستان» در برابر طالبان، سهم گرفت و به دنبال آن، از سوی طالبان از وظیفه‌اش برکنار شد. او بیش از یک سال‌ونیم در کودکستان یکی از وزرات‌خانه‌های دولتی، آموزگار بود. در نخستین‌روز پس از اعتراض، یکی از هم‌کارانش در تماسی به او، می‌گوید که از کارش برکنار شده است. او که دلیل برکناری‌اش را می‌دانست، احساس خطر کرد و دیگر به محل کار نرفت.

خانم نجی هزاره، به دلیل انگیزه‌ای که برای پس‌گیری حقوق زنان از طالبان داشت، بار دیگر در جمع اعتراضی‌ای شرکت می‌کند. در حینی که اعتراض در یکی از خیابان‌های شهر کابل جریان دارد، رنجرهای طالبان از کنار راه‌پیمایان باسرعت می‌گذرند و یکی از جنگ‌جویان این گروه، دست خانم نجی را به سمت خودش می‌کشد. در این هنگام، پای او به جدول کنار سرک برخورد می‌کند و زخم برمی‌دارد. به گفته‌ی خانم نجی، آن روز، طالبان برای پراکنده‌کردن معترضان، بر آن‌ها اسپری می‌پاشند.

مدت‌ها بعد، خانم نجی در برنامه‌ی ایجاد جنبش اعتراضی زنان، شرکت می‌کند؛ اما طالبان در هنگامی که برنامه‌جریان دارد، به محل وارد می‌شوند و دروازه را به روی همه می‌بندند؛ سپس نام ظریفه یعقوبی را گرفته و پس از شناسایی، او و چهار مرد هم‌راهش را با خود می‌برند. آن‌ها بیش از یک‌ساعت‌ونیمی معترضان را بازجویی کرده و گوشی‌های شان بازرسی می‌کنند. زمانی که یکی از معترضان، می‌گوید گوشی ندارد، خانمی که هم‌راه طالبان آمده بود، با سیلی به رویش می‌زند. همین که نجی هزاره نیز نداشتن گوشی او را تأیید می‌کند، زن او را هم زیر سیلی می‌گیرد. آن روز، دختران معترض تا دو ساعت در محاصره‌ی طالبان می‌مانند.

یکی از روزهای دیگر، خانم نجی در حالی که در کوچه قدم می‌زند، چیزی به پشتش برخورد می‌کند، به پشت که نگاه می‌کند، طالبی را می‌بیند که سه-چهار پایپ رابری را در دست دارد و به او می‌گوید که چرا چادری (برقع) نپوشیده است. این جنگ‌جوی طالب، او را تهدید می‌کند که از این رویداد، در جایی چیزی نگوید.

خانم نجی با وجود مخالفت‌‌های خانواده از اشتراک در برنامه‌های اعتراضی، به اعتراض در برابر حذف زنان از سوی طالبان ادامه می‌دهد. او، به جاده‌ی ابریشم، می‌گوید: «نمی‌توانم خاموش بمانم. این راه برای من برگشتی ندارد. داستان دختران از تجربه‌های شان در زندان‌ها وحشت‌ناک است؛ اما هنوز هم ادامه می‌دهیم.»

در شب ۲۹ سپتمبر، هنگامی که خانم نجی هم‌راه خانواده در حال برگشت از محفل عروسی‌ای بوده و به دوستانش عکاسی می‌کرده، طالبی به آن‌ها صدا می‌زند و با عجله از رنجر پیاده می‌شود و از پشتش محکم می‌گیرد و به او می‌گوید که چرا این وقت شب، عکاسی می‌کند. در این لحظه، شوهرخواهر خانم نجی از طالبان می‌خواهد که او را رها کند؛ اما این طالب، او را به سیلی می‌زند و می‌گوید که کار شان در اسلام حرام و جرم است. شوهرخواهر خانم نجی، از جنگ‌جوی طالب می‌خواهد که حالا از «جرم» آن‌ها بگذرد؛ اما طالب به او می‌گوید که جزای آن‌ها مرگ است و بایستی مرگ آن‌ها، درس عبرتی برای دیگران شود. وقتی نجی این‌را می‌شنود، از حال می‌رود و زمانی که به هوش‌می‌آید، خودش را در خانه می‌بیند. شوهرخواهرش، به او می‌گوید که به سختی توانسته از طالبان نجات پیدا کند و به او گفته که «فاحشه‌های خود را جمع کن! شما سر فاحشه‌های خود کار کرده و پول کمایی می‌کنید.»

فریما کوهستانی

فریما کوهستانی، زن معترضی است که در یکی از مکتب‌های دولتی آموزگار بود. او با منع‌شدن دختران از آموزش، در دسمبر ۲۰۲۱ در دو راه‌پیمایی خیابانی شرکت کرد و بارها مورد رفتارها خشونت‌آمیز طالبان قرار گرفت. خانم کوهستانی پس از این که طالبان، معترضان را بیش‌تر زیر خشونت گرفتند، با هم‌رزمانش در اعتراض‌های خانگی اشتراک می‌کند. او، از آن چه در راه‌پیمایی‌های اعتراضی از سوی طالبان دیده، می‌گوید: «روز شنبه تاریخ ۲۳ اسد ۱۴۰۱، یک روز پیش از ورود طالبان به شهر کابل، از گل‌بهارسنتر حرکت کردیم که در حصه چارراهی صدارت، بر ما شلیک‌های هوایی کردند. وقتی ما به یک دکان رفتیم، بازهم مورد لت‌وکوب طالبان قرار گرفتم. شعار مه پاره کدن، برم دشنام دادن.»

خانم کوهستانی، در واکنش به بازداشتن دختران از آموزش، راهی جز بلندکردن صدایش از طریق گردهم‌آیی‌های اعتراضی را نمی‌بیند. او از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹، فعال مدنی، بود. خانم کوهستانی در باره‌ی فعالیت‌هایش از آن روزها، می‌گوید: «در بخش کودکان و زنان بودم و در راه‌پیمایی جنبش روشنایی و به خاطر فرخنده و تظاهرات تبسم به سوی ارگ که شد، اشتراک کدیم.»
خانم کوهستانی، رشته‌ی زیست‌شناسی را در دانش‌کده‌ی ساینس دانش‌گاه کابل به پایان رسانده و سال‌های زیادی نیز، در سکتور معارف کار کرده است . او، اکنون نگران زنان است که از عرصه‌های گوناگون زندگی اجتماعی حذف شده اند.

ژولیا پارسی

ژولیا پارسی، معترض دیگری در برابر سیاست‌حذف طالبان، از سه‌ی سپتمبر ۲۰۲۱، پس از این ‌که کارش به حیث مدیر اجرایی بورد مشاورین شورای عالی مصالحه ملی، از دست داد و منع دخترانش از رفتن به مکتب که در صنف ششم و دهم درس می‌خواندند، به اعتراض در برابر طالبان آغاز کرد و تا حال ادامه داده است. او، می‌گوید: « وقتی دخترانم از حق تحصیل ماندند و از حقی که خداوند برایم داده که آزادی، تعلیم و کار است ازم گرفته شد، با جمعی از دختران کابل شروع کردم به اعتراض کردن، تا از حق مسلم خود دفاع کنیم.»

در نخستین حرکت اعتراضی که ژولیا پارسی سهم داشت، راه‌پیمایی از فواره‌ی آب به سوی وزارت مالیه بود. در این اعتراض، طالبان خبرنگاری را که آن را پوشش می‌داد، لت‌وکوب می‌کردند و ژولیا و دیگر معترضان مانع لت‌وکوب بیش‌تر او شدند و زمانی که جمع معترضان به سوی گل‌بهارسنتر راه افتادند، در جریان شعاردادن طالبان به آن‌ها ناسزا می‌گفتند که گویا آن‌ها در زمان جمهوری روسپی بوده ‌اند و چون اکنون این وضع را نمی‌توانند تحمل کنند، دست به اعتراض می‌زنند.

در اعتراض خیابانی دیگر که در چهارراهی حاجی یعقوب انجام شد، طالبان یکی از دوستانش (برادرخوانده‌اش) که از آن‌ها ویدیو می‌گرفت و در صفحه‌ی فیسبوکش به گونه‌ی زنده نشر می‌کرد را، لت‌وکوب می‌کردند و وقتی ژولیا پارسی برایش گفته بود که برادرش را رها کند، تفنگ را به سوی خودش گرفته و برایش گفته بود که همین ‌قدر کافی است و دیگر اعتراض نکند. او با دورکردن نوک تفنگ از رویش، در جواب آن جنگ‌جوی طالب، می‌گوید: «ما زنان بیست سال پیش نیستیم که هر کار شما را تحمل کنیم. ما سال‌ها انفجار و انتحار زیاد دیدیم و حالا از توپ و تفنگ نمی‌ترسیم. شما نمی‌توانید ما را با تفنگ بترسانید. ما حق داریم و حق خود را می‌خواهیم.»

او از اعتراضی در ۱۳ آگست که در آن شرکت کرده بود، می‌گوید: «طالبان با شلیک‌های هوایی و لت‌و‌کوب‌کردن زنان معترض، اعتراض ما را متوقف کردند و اکثریت را برای چند ساعت گروگان گرفتند. بعد از تلاشی، رهای شان کردند.»

در اعتراضی دیگر که در دسمبر سال روان در واکنش به بسته‌شدن دانش‌گاه‌ها به روی دختران برپا شده بود، طالبان آن‌ها را محاصره کرده و سه تن از سربازان زن طالبان با واردشدن در میان معترضان، تلاش می‌کردند که خانم پارسی و زنان و دختران را با خود ببرند که با مقاومت دختران معترض، از بازداشت‌شدن نجات یافتند.

او می‌گوید که در اعتراضی در دشت‌‌برچی کابل که در واکنش به حمله‌ی انتحاری بر آموزش‌گاه کاج، برگزار شده بود، لت‌وکوب شده است. «با میل سلاح به پشتم زدند و با شلاق در دست و شانه‌ام زدند.» خانم پارسی، طالبان را گروهی تروریستی، زن‌ستیز و فاشیست می‌داند که به هیچ‌چیزی باور ندارد و از نام دین و اسلام، استفاده‌ی ابرازی می‌کند.