ادبیات اسلایدر فرهنگ و هنر

حیدری وجودی؛ حلقۀ اتصال با همۀ شعر فارسی

گزارشی از برنامۀ رونمایی کتاب «آفتابی در میان سایه‌ای؛ جستارهایی در شعر و اندیشۀ نجم‌العرفا، حیدری وجودی» اثر استاد دکتر محمدسرور مولایی

روز پنج‌شنبه، بیست‌ونهم جدی سال ۱۴۰۱خ. خانۀ ادبیات افغانستان با همکاری مرکز آفرینش‌های ادبی حوزۀ هنری، در شصت‌وهشتمین نشست نقد و بررسی ادبیات معاصر افغانستان، برنامۀ رونمایی کتاب «آفتابی در میان سایه‌ای؛ جستارهایی در شعر و اندیشۀ نجم‌العرفا، حیدری وجودی» را برگزار کرد. در این برنامه که با حضور جمعی از فرهنگیان و هنردوستان افغانستانی مهاجر در ایران، در تهران برگزار شد، استاد دکتر محمدسرور مولایی، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه الزهرای تهران، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و عضو هیئت علمی دانشنامه هزاره و خانم دکتر فاطمه توسل پناهی صحبت کردند. عارف جعفری، خواننده و آهنگ‌ساز افغانستانی، گردانندگی برنامه را به عهده داشت. هم‌چنین، تعدادی از شاعران افغانستانی حاضر در برنامه شعر خواندند و در پایان برنامه، از این اثر دکتر مولایی رونمایی صورت گرفت.

برنامه توسط عارف جعفری یکی از آوازخوانان مطرح و پرآوازه افغانستان شروع شد و در ادامه خانم دکتر فاطمه توسل‌پناهی، دکترای زبان و ادبیات فارسی، محقق و پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در مورد کتاب «آفتابی در میان سایه‌ای» و شعرهای حیدری وجودی صحبت کرد. او نمونه‌خوانی کتاب را نیز به عهده داشته است. دکتر توسل‌پناهی با در نظرداشت مطالب کتاب، نگاهی به زندگی حیدری وجود انداخت و سیر زندگی تعلیمی و تحصیلی و شاعری وی را از کودکی تا هنگام مرگ مرور کرد. به گفتۀ وی حیدری وجودی دورۀ ابتدای مکتب را در پنجشیر تمام کرد و سپس برای ادامۀ تحصیل به کابل رفت و در آن‌جا سعادت آشنایی با غلام‌نبی صوفی عشقری، مولانا خال‌محمد خسته و میر غلام‌حضرت شایق معروف به شایق جمال را داشته است. این آشنایی امکان شرکت در حلقه‌های ادبی و مثنوی‌خوانی شاعران آن دوران را برایش فراهم کرد. حیدری وجودی از همان اوایل کودکی در ولایت پنجشیر افغانستان نیز با شعر و ادبیات و به خصوص با شعر مولانا و فردوسی آشنا شد؛ زیرا در خانۀ پدری وی جلسه‌های مثنوی‌خوانی و شاهنامه‌خوانی برگزار می‌شده است؛ برنامه‌ای که خود نیز بعدها روی دست گرفت و در جلسه‌های پیوسته، در جمع علاقه‌مندان شعر مولانای بلخی، تمام شش دفتر مثنوی مولانا را در چهارصد کاست خواند و شرح داد. به گفتۀ وی این کاست‌ها و شرح‌ها، نزد خانوادۀ آن مرحوم موجود است. وی اظهار امیدواری کرد که در آینده این گنج ارزشمند، به شکل مکتوب در بیایند و در اختیار علاقه‌مندان این حوزه قرار بگیرند تا بیشتر با افکار و اندیشۀ این عارف آشنا بشویم.

وی در ادمۀ سخنانش با تکیه بر پژوهش دکتر مولایی در کتاب «آفتابی در میانه سایه‌ای»، حیدری وجودی را متعلق به شاعران خانقاهی دانست؛ شاعرانی که در حلقه‌های‌شان شعر شاعران صاحب‌نام و صاحب‌سبک ادبیات فارسی را می‌خواندند، شرح می‌دادند و با پیروی از آن‌ها شعر می‌سرودند. ویژگی‌های شعر این شاعران این بوده است که از لحاظ محتوایی به عشق و عرفان متکی بوده و از لحاظ فرم و صورت بیشتر در قالب غزل شعر می‌سروده‌اند. هم‌چنین، در شعر آنان معنا بر صورت و فرم، غلبه داشته است. این شاعران خودشان را از بند حرص و آز رها می‌دانسته‌اند و تأثیر شاعران و عارفان قبلی در شعر آنان دیده می‌شود.

به گفتۀ خانم دکتر توسل‌پناهی، آقای دکتر مولایی در کتاب حاضر به ویژگی‌های شعر حیدری وجودی نیز پرداخته است و ویژگی‌های شعر ایشان را چنین برشمرده است: راه یافتن ترکیب‌های گفتاری کابلی در شعر؛ نوآوری در غزل؛ کاربرد ترکیب‌های سبک هندی و شعر نو؛ کاربرد واژگان متفاوت از نظر نوشتاری و گفتاری؛ مضامین اجتماعی و میهنی؛ توجه به فرهنگ؛ و…

در ادامۀ برنامه استاد دکتر مولایی، نویسندۀ کتاب «آفتابی در میان سایه‌ای» در جایگاه قرار گرفت. ایشان ضمن تشکر از خانۀ ادبیات افغانستان و مرکز آفرینش‌های ادبی حوزۀ هنری به خاطر برگزاری چنین برنامه‌ای، در مورد حیدری وجودی، دغدغه‌هایش و ویژگی‌های شعر وی صحبت کرد. دکتر مولایی گفت: «من در سال ۱۳۹۵خ. که در کابل بودم، فرصتی دست داد، رفتم به زیارت حیدری وجودی. استاد حیدری وجودی پس از آن دوران فعالیت‌های اولیه، که تقریباً می‌شود گفت از آغاز ۱۳۵۷خ، در کتابخانۀ عامۀ کابل، جایی برایش تهیه کرد و در آن‌جا نشست. خانقاه خودش را در همان دفتر گشود. » به گفتۀ ایشان، وی در همان‌جا به مشتاقان و علاقه‌مندان مثنوی خواند و شرح داد: «یکی از کارهای بسیار ارزشمند استاد حیدری وجودی شرح مثنوی مولانا است… میراث گران‌بهای استاد حیدری وجودی غنیمت بس بزرگ است برای زبان فارسی، در حیطۀ مثنوی‌شناسی و مولوی‌شناسی.»

دکتر مولایی اظهار داشت که خودم آماده‌ام تا کمک کنم این میراث گران‌بها در کمال امانت‌داری به علاقه‌مندان امروز و نسل‌های بعدی مکتوب و ماندگار شود. استاد گفت: «آن روز که من در کتابخانۀ عامۀ کابل رفتم، به حقیقت آفتابی را دیدم که در گوشه‌ای و در زاویه‌ای نشسته بود و همۀ کتاب‌خانۀ فرسودۀ کابل را روشن کرده بود. دو سه ساعتی نشستیم و باهم صحبت کردیم.» دکتر مولایی اظهار داشت که در آن دیدارها حیدری وجودی مجموعه‌شعرهایش را امضا کرده به من داد. چه زمانی که در کابل بودم و چه زمانی که تهران آمدم، گه‌گاهی توانستم نگاهی به شعرهای وجودی بیندازم؛ اما بدبختانه هیچ وقت نشد در زندگی ایشان، شعرهای‌شان را کامل بخوانم.

به باور دکتر مولایی، زنده‌یاد حیدری وجودی برای فرهنگ و زبانی جنگید که هم در زمانۀ او انکار می‌شد و هم اکنون انکار می‌شود. از این رو، او هرگز از این فرهنگ و زبان و پیشینۀ آن غافل نماند. هرگز به بیان حالات عرفانی خاص اکتفا نکرد. او آن‌قدر در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، زبانی و سیاسی حضور داشته است که مدعیان این عرصه‌ها هم حضور نداشته‌اند. این‌که ایشان از این زاویه شناخته نشده است، به این دلیل بوده که همه پنداشته‌اند ایشان عارف وارسته‌ای است که کاری به این مسائل ندارد. کارش هم کار دل است و بیان تجربیات و حالات عرفانی: «در حالی‌که این مرد بزرگ در عین نشستن در گوشۀ کتابخانۀ عامۀ کابل حضور بسیار محسوسی نیز در جامعۀ داشته است. هیچ چیز ناصوابی، درستی و نادرستی از دید او به دور نمانده است. حس عجیبی دارد به فرهنگ و پیشنۀ ما.» به باور دکتر مولایی، تا ما با پیشنۀ ادبی و فرهنگی زبان‌مان آشنا نباشیم، توفیقی درکار نخواهد بود. نوشته‌ای قابل قبول است که پشتوانه‌اش خزانۀ بی‌انتها و پرگهر و جاویدانۀ زبان فارسی باشد: «کسی که مثنوی را نخوانده باشد و بیاید برای من شعر بگوید، ولو شعر خوب هم بگوید، من قبولش نمی‌کنم. شاهنامه را یک فارسی‌زبان نخوانده باشد و ادعای شاعری بکند، من قبولش ندارم. چطور می‌تواند ابوالقاسم فردوسی باشد و آن شعر آسمانی و آن شعر جاویدانه را گفته باشد و هنر شاعری را در شاهنامه تمام کرده باشد و من از آن تجربه استفاده نکنم و از آن خبر نداشته باشم.»

دکتر مولایی به نقش خانقاه‌ها در پرورش شاعران و شخصیت‌های هم‌چون حیدری وجودی نیز پرداخت. به گفتۀ ایشان، خانقاه‌های ما توانستند یک حیدری وجودی به جامعۀ فرهنگی، ادبی، علمی و عرفانی ما تقدیم بکند، اما هیچ دانشگاهی از پس این کار بر نیامده است. دلیل این ضعف هم این است که در دانشگاه‌های ما متن خوانده نمی‌شود. ایشان در ادامۀ سخنان‌شان گفت: «من حیدری وجودی را دوست دارم. چرا که این مرد وارسته حلقۀ اتصال من است با تمام شعر فارسی. تعجب نکنید که او یک خانقاهی است.»

به عقیدۀ دکتر مولایی، او رابعه را می‌خوانده، کسایی مروزی را می‌خوانده و از شعرشان در شعر خود استفاده می‌کرده است. بنابراین، تلویحی به ما می‌گوید که: «این است شناسنامۀ من، این است گذشتۀ من. اگر این‌ها را نشناسیم، چیزی نداریم. نه ریشه داریم و نه گذشته‌ای. کسانی هستند که در صدد انکار ما هستند. کسی باید باشد که این گذشته را تکرار بکند و به تکرار بگوید و بخواند. کم پیدا می‌شود شاعری در افغانستان، ایران و تاجیکستان که از این جهت به پای حیدری وجودی برسد. هستند الحمدالله؛ اما زیاد نیستند که بتوانند حلقۀ اتصالی باشند با تمام شعر فارسی.»

دکتر مولایی در ادامۀ سخنانش به ویژگی‌های شعری حیدری وجودی اشاره کرد و آن‌ها را برشمرد. حسن ختام سخنان ایشان، غزلی بود از زنده‌یاد حیدری وجودی.

غلام‌حیدر معروف به حیدری وجودی یکی از شاعران معاصر افغانستان بود. او در سال ۱۳۱۸خ. در ولسوالی رخۀ ولایت پنجشیر افغانستان متولد شد و در سال ۱۳۹۹خ. به عمر ۸۱ سالگی، در اثر مبتلا شدن به ویروس کرونا در کابل در گذشت. حیدری وجودی یکی از مولاناشناسان و عارفان افغانستان بود که بخش زیادی از عمر خود را صرف تدریس و شرح مثنوی معنوی مولانا جلاالدین محمد بلخی کرد. علاوه بر این، از ایشان آثار زیاد شعری و پژوهشی بر جای مانده‌اند. ایشان آخرین شاعر عارفی بود که در برنامه‌ها و محفل‌های مثنوی‌خوانی‌اش جوانان افغانستانی را با مثنوی معنوی مولانا و سایر بزرگان ادبیات فارسی و ادبیات عرفانی آشنا می‌کرد.