Feature

ترانه‌های کویر در میان خون و خشونت سیاست

با این که پاکستان یکی از کشورهای تاثیرگذار بر افغانستان است، اما وضعیت ادبی، اجتماعی و سیاسی آن برای فرهنگیان افغانستان ناشناخته و یا کم‌تر شناخته شده‌‌است. علت آن می‌تواند ندانستن زبان انگلیسی و اردو و «غرب شیدایی» فرهنگیان ما باشد. ما با بعضی از آثار نویسندگان غربی درگیر هستیم که هیچ ارتباط با وضعیت کشور ما ندارد. اما مخاطب بسیاری از نویسندگان پاکستان تنها مردم پاکستان نیست، بل که مردم افغانستان نیز است. زیرا ما وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مشابه داریم. تاریخ سیاسی افغانستان را بدون بررسی تاریخ سیاست‌های پاکستان نمی‌توان نوشت. به‌همین خاطر تصمیم گرفتم در حد یک مقاله فاطمه بوتو و آثار او را معرفی کنم. وقتی آثار او را می‌خوانم احساس می‌کنم مخاطبش مردم افغانستان است و برای ما نوشته‌است. به طور نمونه در رمان «سایه هلال ماه» اگر نام شهر «میرعلی» را بردارید و به جایش نام قندهار یا خوست را بگذارید، هیچ تناقض منطقی، بین جغرافیا و محتوای رمان به وجود نمی آید. چون آن چه در میرعلی جریاد دارد کاملاً در قندهار، جلال آباد، قندوز و… نیز جریان دارد.
این هم شما و فاطمه و آثارش:


بعد از اعدام ذوالفقار علی بوتو، دو پسرش شاهنواز و میرمرتضی به‌کابل پناهنده شدند. دولت پاکستان مجاهدین را تمویل و تجهیز کرده، وارد جنگ با حکومت افغانستان می‌کرد. در مقابل حکومت افغانستان با حمایت ناراضیان سیاسی پاکستان کوشید تا معامله بالمثل کند. تلاش کردند با حمایت گروه‌های مخالف دولت پاکستان، سیاست‌گران حاکم پاکستان را به‌چالش بکشند. افغانستان تبدیل به ‌مرکز مهم و مناسب برای ناراضیان سیاسی پاکستان شده بود. فرزندان بوتو از این فرصت استفاده کرده و گروه نظامی «ذوالفقار» را در کابل تاسیس کردند. باری موفق شدند هواپیمایی را که در آن یک دیپلومات حکومت پاکستان مسافرت می‌کرد اختطاف کنند.
زندگی در کابل باعث شد تا مرتضی با فوزیه و شاهنواز با ریحانه که پدرشان روزگاری وزیر خارجه افغانستان بود، ازدواج کنند. فاطمه دختر مرتضی بوتو سال ۱۹۸۲ در کابل متولد شد.‌ در دانشگاه کلمبیا در رشته «زبان و فرهنگ خاور میانه و آسیا» و در لندن در رشته «دولت‌ها و سیاست‌ها در جنوب آسیا» تحصیل کرد. پدر فاطمه در دوران نخست وزیری بی‌نظیر بوتو کشته شد. فاطمه عمه‌اش بی‌نظیر را مسئول مرگ پدر خود می‌داند. او اکنون در شهر کراچی پاکستان زندگی می‌کند.
تاریخ سیاسی پاکستان را نمی‌توان بدون خانواده بوتو نوشت. در حدود پنجاه سال تاریخ پاکستان توسط همین خانواده رقم خورده‌است. چنان چه خود فاطمه گفته بود خانواده بوتو در هر ده سال یک کشته برای سیاست پاکستان داده‌اند. اما خلاف سنت خانوادگی، فاطمه جوان با سیاست چندان میانه ندارد و ادیب و شاعر و ستون نویس روزنامه است. به خاطری که سوسیالیست است موضوع اکثر مقاله‌هایش را مشکلات اقتصادی پاکستان تشکیل می‌دهد.
فاطمه در سن ۱۵ سالگی مجموعه شعری‌ «Whispers of the Desert» را به چاپ رساند. نام این مجموعه شعری را در ‌زبان فارسی می‌توان «زمزمه‌های کویر» ترجمه کرد. او یک رمان نوشته‌است به‌نام «The Shadow of the Crescent Moon» که می‌شود آن را «سایه هلال ماه» ترجمه کرد. در این رمان زندگی سه برادر به نام‌های حیات، سکندر و امان در شهر «میر علی» در نزدیک مرز افغانستان روایت شده‌است. جنگ، ترور، جامعه به‌شدت سنتی و قبیله‌ای به‌تصویر کشیده‌شده‌است. جایی که شیعه مخالف سنی و سنی مخالف شیعه است. شنیدن صدای زن ممنوع است. حکومت فاسد است و امید و آرزوها مرده. سایه ترور و طالب بر بالای سر مردم می‌چرخد. دو زن «مینا» و «سامرا» نیز جزو شخصیت‌های اصلی رمان است. بسیاری از موضوعات به دور آنان می‌چرخد. نویسنده تلاش کرده‌است با روایت زندگی آنان مشکلات و دشواری های زندگی زنان را روایت کند. کوشیده‌است الگوی مبارزه معرفی کند. به طور نمونه مینا که آواز شیرین دارد علیه طالبان ایستاد می‌شود.
فاطمه خاطراتش را نوشته و آن را«Songs of Blood and Sword» نامیده‌است. در این کتاب زندگی خانواده بوتو روایت شده‌است. زندگی بوتوها در حقیقت تاریخ سیاسی پاکستان نیز است. زیرا از سال ۱۹۶۰ دورانی که ذوالفقار علی بوتو وزیر خارجه پاکستان بوده تا سال ۲۰۰۷ که بی‌نظیر بوتو کشه شد روایت شده‌است. فاطمه بر زندگی و کشته‌شدن پدرش تمرکز کرده‌ و روابط سیاسی پاکستان را با چین، آمریکا و افغانستان نیز شرح داده‌است. او ادعا کرده که پدرش توسط بی‌نظیر بوتو کشته‌شده‌است. زیرا بی‌نظیر به این باور بوده که پاکستان برای دو نفر از خانواده بوتو خیلی کوچک است. بی‌نظیر را زن جاه طلب و خودخواه معرفی کرده‌است.
نام کتاب «Songs of Blood and Sword» را از شعری «ترانه‌های خنجر و خون» خسرو گلسرخی گرفته‌است. گل‌سرخی سوسیالیست ایرانی بود که در سن سی سالگی به‌جرم فعالیت‌های مارکسیستی و اقدام به ‌ترور خانواده شاه اعدام شد. او در جریان محاکمه‌اش که از تلویزیون ملی ایران پخش می‌شد از پیوند اسلام و سوسیالیسم سخن گفته و باورهای علی و مارکس را به هم گره زد. گلسرخی شاعر و نویسنده و منتقد ادبی بود اما بیش از نوشته‌هایش با همین دفاعیه‌اش شناخته می‌شود. دفاعیه که به‌گفته خودش، دفاع از خلقش بود و در دفاع از خودش حتا یک کلمه صحبت نکرد و گفت «نمی‌خواهم برای عمرم و جانم چانه بزنم».
فاطمه به‌تازگی یک داستان کوتاه به‌نام «دموکراسی» نوشته‌است. در این این داستان به‌وضعیت نظامی و سیاسی پاکستان تمرکز کرده‌است.
فاطمه فعالیت‌های فرهنگی دارد. کتاب‌هایش برایش شهرت جهانی کسب کرده‌ و توسط دانشگاه اکسفورد چاپ شده‌است. بارها گفته‌ هیچ انگیزه برای رسیدن به‌قدرت و شهرت سیاسی ندارد، اما با آن هم از حزب مردم مرتضی بوتو حمایت می‌کند. این حزب شاخه از حزب مردم است که توسط پدر فاطمه تاسیس شده بود. فعلا مادر اندر فاطمه (همسر دوم مرتضی بوتو) آن را رهبری می‌کند. فاطمه ادعا دارد پرچم دار و وارث اصلی حزب مردم ذوالفقار علی بوتو همین شاخه است. زیرا حزب مردم وقتی اولین بار توسط ذوالفقار علی بوتو تاسیس شد، هدفش رسیدن به‌سوسیالیسم و سکولاریسم و مخالفت با نظام سرمایه‌داری بود. اما بعدها بی‌نظیر آن را تبدیل به‌یک حزب آمریکایی کرد. فاطمه ۳۴ ساله، سکولار و سوسیالیست است و در یک مصاحبه‌ با شبکه تلویزیون ایتالیایی گفته بود اعتقاد دینی ندارد.

About the author

عظیم بشرمل

عظیم بشرمل

Add Comment

Click here to post a comment