Feature Slide Show

پیوند سیاست و فرهنگ: مروری بر کارنامه سیاسی سرور دانش

معرفی: محمد سرور دانش ۵۸ساله از سیاست‌مداران و دولت‌مردان افغانستان است که شهرت متمایز از دیگر همتایان خود دارد. او این شهرت را از کار فرهنگی مداوم به دست آورده است. دانش اکنون معاون دوم رئیس جمهور اشرف غنی و فرد شماره سوم افغانستان است. هم‌چنان در این دور، در تیم انتخاباتی «دولت‌ساز» به رهبری محمد اشرف غنی، به حیث معاون دوم ریاست جمهوری مطرح است. او در سال (۱۳۴۰ شمسی) در ولایت دایکندی چشم به جهان گشوده، تحصیلات ابتدایی را در زادگاه و تحصیلات عالی و تکمیلی‌اش را در مراکز علمی کشورهای سوریه، عراق و ایران به پایان برده است. او دو لیسانس در رشته‌های حقوق، ثقافت و معارف اسلامی دارد و ماستری اش را از رشته فقه و معارف اسلامی گرفته است. دانش، علوم دینی را تا سطوح عالی و دوره خارجِ فقه و اصول را به اتمام رسانده است و از سوی وزارت عدلیه افغانستان نایل به دریافت درجه کدری علمی و مسلکی «قانون‌پوه» گردیده است. او در دانشگاه خصوصی غیرانتفاعی ابن سینا رتبه پوهنملی دارد و به حیث رئیس هیات امنای این مرکز تحصیلی نامدار نیز برگزیده شده است. در حوزه سیاست، دانش از اعضای برجسته سازمان نصر افغانستان، حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری شهید وحدت ملی استاد مزاری، عضو شورای مرکزی و معاون حزب وحدت اسلامی به رهبری کریم خلیلی بوده و اکنون گروه تازه تاسیس «عدالت‌وامید» را رهبری می‌کند. این یادداشت مروری است بر کارنامه سرور دانش که حاصل مطالعه زندگی‌نامه‌های رسمی و منتشر شده و هم‌چنان گفت‌وگوی مستقیم هفته‌نامه «جاده‌ابریشم» با اوست.
سازمان نصر افغانستان
سرور دانش در سال‌های ۵۶ و ۵۷ در سوریه با تعداد دیگری از طلاب جوان اهل افغانستان دست به فعالیت‌های غیرمعمول در حوزه علمیه می‌زدند. او در همان سال‌ها با عبدالعلی مزاری آشنا می‌شود. فعالیت‌های غیرمعمول آنان نیز پیدا کردن و خواندن کتاب‌ها و مجلاتی بوده که مطالعه آن از سوی مسئولان حوزه قدغن بوده و تا حدی باعث ناراحتی و عصبانیت مسئولان حوزه، بخشی از طلاب و استادان آن‌ها نیز می‌شده است. آن زمان، در میان این حلقه از طلاب افغانستانی مطالعه آثار دکتر شریعتی و مجله‌هایی که از سوی مبارزان ایرانی و نیز فلسطینی‌ها منتشر می‌شدند، به شکل مخفی و قاچاقی صورت می‌گرفته است. دانش می‌گوید: «من آن کتاب‌ها و مجلات را با روزنامه پوش می‌کردم تا کسی متوجه نشود و آن را داخل بستره خواب مخفی می‌کردم».
دانش در آن دوره که نوجوان ۱۷ یا ۱۸ ساله­ای بوده از طریق ارتباط با این حلقه طلاب افغانستانی، تحت تاثیر فضا و جو آن زمان قرار می‌گیرد. با تشکیل سازمان نصر افغانستان در سال (۱۳۵۸) که در آغاز به نام «گروه نصر» شناخته می‌شده، وارد این حلقه می‌شود. او نام دو تن از دوستانش را می‌گیرد که بعدا از موسسان این سازمان شده‌اند: ضامن علی واحدی و عرفانی یکاولنگی و آشنایان دیگری که در آن دوره مباحث فکری و مبارزاتی باهم داشته‌اند. دانش در آغاز برای مجله «پیام مستضعفین» یادداشت‌های کوتاهی می‌نوشته و در سال‌های بعد در غیابِ خودش رهبری سازمان نصر او را به عنوان مسئول کمیته فرهنگی سازمان در خارج از کشور و مدیرمسئول مجله «پیام مستضعفین» انتخاب می‌کنند.
دانش از سال (۱۳۶۲ تا ۱۳۶۸) که حزب وحدت تشکیل می‌شود، به عنوان مسئول فرهنگی سازمان نصر در خارج از کشور و مدیر مسئول مجله «پیام مستضعفین» فعالیت می‌کند. این مجله با پرداختن به مباحث فکری و مسایل سیاسی، جایگاه خاصی در جامعه پیدا کرده و به خصوص با نشر گزارش‌های جنگی از شهرت خوب برخوردار شده بود. رهبری سازمان با اعتمادی که به دانش داشتند، مسئولیت نوشتن اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها و هم‌چنان پخش و نشر دیدگاه‌های سیاسی سازمان نصر را نیز به عهده او گذاشته بودند. دانش هنوز یادداشت‌ها، اعلامیه‌ها و بیانیه‌های سازمان با دست‌خط خودش را حفظ و نگهداری کرده است. در کنار مجله پیام مستضعفین، نشریات و مجلات دیگری نیز بوده که از سوی سازمان نصر در جاهای مختلف نشر می‌شده؛ از جمله با انتشارات حبل‌الله و مجله حبل‌الله که زیر نظر مستقیم عبدالعلی مزاری بوده، دانش همکاری نزدیک داشته است.
در کنار چاپ و نشر مجلات و مخصوصا مجله پیام مستضعفین دانش به عنوان مسئول فرهنگی باید راه و برنامه فرهنگی سازمان را نیز تعقیب می‌کرد. برنامه فرهنگی سازمان نصر این بود که از تولیدات فرهنگی حمایت شود و نیروهای فکری و فرهنگی جامعه برای تولید کتاب، نوشتن مقالات و ترجمه متون از زبان‌های دیگر و مخصوصا عربی تشویق شوند. در ضمن این‌ها چون اعضای رهبری سازمان نصر همه در داخل کشور و در جبهات جنگی در مناطق مختلف بودند، مسئولیت یکی از دفاتر سازمان نصر در خارج از کشور نیز به عهده او بود. دانش به عنوان مسئول فرهنگی سازمان در تمام جلسات تصمیم‌گیری شورای رهبری این سازمان نیز حضور داشته است. با امضای «میثاق وحدت» بین ۸ حزب جهادی و عمدتا شیعی و تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان با رهبری عبدالعلی مزاری، بخش فرهنگی سازمان نصر در خارج از کشور مستقیما بخش فرهنگی حزب وحدت را نیز عهده‌دار می‌شود. آخرین شماره مجله پیام مستضعفین به نشر میثاق وحدت، اعلامیه‌ها و بیانیه‌های تشکیل حزب وحدت اختصاص می‌یابد، هرچند مخالفت‌هایی که بیشتر از سوی حلقه‌کریم خلیلی در سازمان نصر دامن زده می‌شد، نیز وجود داشته است. کریم خلیلی با شکل‌گیری حزب وحدت و ادغام سازمان نصر به این حزب مخالف بود. او در شهر پشاور پاکستان با تعداد دیگری از اعضای سازمان نصر، نصرنوین افغانستان را ایجاد کرده بود. البته قابل یادآوری است که بعدها کریم خلیلی نیز به حزب وحدت به رهبری مزاری پیوست.
حزب وحدت اسلامی افغانستان
در سال (۱۳۶۸) وقتی احزاب جهادی شیعی به ابتکار عبدالعلی مزاری بعد از برگزاری جلساتی در پنجاب بامیان، لعل و سرجنگل، بهسود و جاغوری میثاق وحدت را امضا می‌کنند و حزب وحدت عملا تشکیل می‌شود و مزاری به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب می‌شود، متناسب با آن کارهای بخش فرهنگی در خارج مرز گسترده‌تر از پیش می‌شود. نشریه‌هایی که در دوران سازمان نصر به صورت ابتدایی و پراکنده نشرات داشتند، مورد حمایت قرار گرفتند و گروه‌های مختلف فرهنگی نشریه‌های مختلف را در کشورهای آلمان، کانادا، آمریکا، انگلیس، هند، پاکستان، ایران و سوریه ایجاد کردند. این‌ها در واقع ادامه کار فرهنگی سازمان نصر بود. در اولین سفر آقای مزاری به عنوان دبیرکل حزب وحدت به ایران، هرچند مسئولیت کمیته فرهنگی از طرف شورای مرکزی حزب به محمد ناطقی واگذار شده بود، اما آقای مزاری به صورت شخصی و خصوصی به سرور دانش توصیه می‌کند که بیشتر از پیش کار کند و در حوزه فرهنگی گسترده، جدی و با چشم‌انداز بزرگتر فعالیت کند.
پیام مستضعفین تعطیل شد، اما چهار نشریه دیگر هم‌زمان آغاز به فعالیت کردند که دانش مستقیما مسئولیت هرچهارتا را بر عهده داشت. آن زمان، در میان نشریه‌های گوناگون از نوع مجله و ماهنامه و فصل‌نامه، اولین نشریه‌ای که به صورت هفته‌وار چاپ و نشر می‌شد، هفته‌نامه وحدت بود. در کنار هفته‌نامه، ماهنامه «میثاق وحدت» نیز شروع به فعالیت کرد. سومی نشریه «الوحده ‌الاسلامیه» بود که به زبان عربی منتشر می‌شد. چهارمین نشریه‌ای که ایجاد شد به نام «پیک» بود، هرچند با تیراژ محدود در ۱۶ صفحه اما روزنامه بود. این روزنامه صرفا برای مصرف داخلی حزب بود و در دفاتر حزب وحدت توزیع می‌شد. هرچند کار دشوار بود، اما تاثیرگذاری آن سبب می‌شد که با گذشت هر روز کارهای بهتری در آن دوره انجام شوند؛ کارهایی با تاثیرگذاری بیشتر. دانش می‌گوید: «سازمان نصر و حزب وحدت با همین کارها فراگیر شدند. در واقع همین نشریه‌ها زبان گویای سازمان و حزب بودند». تنها به اینجا خلاصه نمی‌شود، بلکه فعالیت‌های جانبی دیگر نیز شکل می‌گیرند؛ از جلمه «مرکز نویسندگان افغانستان».
در مرکز نویسندگان افغانستان کارهایی به مراتب بهتر و جدی‌تر در قیاس روزگارش انجام می‌شد. کتاب‌های بیشتر و خوب‌تری با تمرکز بر موضوعات متنوع تاریخی، سیاسی و دینی اقبال چاپ می‌یافتند. فصل‌نامه «سراج» با مدیرمسئولی دانش در این زمان آغاز به فعالیت کرد و بعدا «درّ دری» نیز از همین آدرس با مسئولیت سرور دانش منتشر می‌شد. سه سال مقاومت غرب کابل، اوج فعالیت‌های بخش فرهنگی حزب وحدت در خارج از کشور به حساب می‌آید. با دشوار شدن شرایط جبهه و جنگ در کابل، مردمان بیشتری اوضاع کابل را رصد می‌کردند و یکی از آدرس‌ها هفته‌نامه وحدت بود که از قطع کوچک به قطع بزرگِ ۱۶ صفحه‌ای تبدیل و دو ضمیمه نیز به آن افزوده بودند. «پیام هاجر» یکی از ضمیمه‌ها بود که فعالیت‌های زنان در حزب وحدت را پوشش می‌داد. ضمیمه­ای دیگر «گلبانگ» بود که شریف سعیدی آن را مدیریت می‌کرد و اولین کار ادبی مهاجرین از آنجا آغاز شده است. بعدها جای گلبانگ را درّ دری می‌گیرد.
در اینجا نکته قابل ذکر این است که جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی با دولت ربانی کار می‌کرد، در حالی که دولت ربانی با امکانات آن‌ها علیه شیعیان افغانستان و مخصوصا حزب وحدت می‌جنگیدند. حمایت‌های جمهوری اسلامی از دولت ربانی با انتقادات و خشم عبدالعلی مزاری همراه شد و این گونه رابطه جمهوری اسلامی با حزب وحدت قطع شد. تاثیرگذاری این پیش‌آمد، قبل از همه روی فعالیت‌های فرهنگی حزب وحدت در ایران بود. از جمله این که مسئولان جمهوری اسلامی چاپ و نشر هفته‌نامه وحدت را متوقف کردند و سرور دانش را از رفتن به دفتر کارش منع کردند. دانش به یاد می‌آورد؛ این تلخ‌ترین رویدادی بوده که برای او و همکارانش اتفاق افتاده بود. نه تنها نشرات هفته‌نامه وحدت متوقف شد، بلکه دانش از رفتن به دفاتر دیگر و از جمله دفتر حزب وحدت نیز منع شد. از این‌ها که بگذریم او با خانواده‌اش در خطر اخراج از ایران نیز قرار گرفتند. پُلیس شهر قم مدارک آنان را خواست و گفته بود که هرجا می‌روید بروید، فقط اینجا نباشید.
خبر اسارت و شهادت مزاری از شدت سخت‌گیری‌های نظام جمهوری اسلامی بر اعضای ارشد نمایندگی حزب وحدت در قم و مخصوصا بخش فرهنگی، کاسته شد. شهادت مزاری از یک طرف حادثه سنگینی بود که جامعه مهاجر را به سوگ نشانده بود و از سوی دیگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی را وادار کرد تا نوع رابطه خود را با حزب وحدت تصحیح کنند و قوام بیشتر ببخشند. این گونه با تکیه زدن خلیلی بر سکوی رهبری حزب وحدت تمام فعالیت‌های رسمی و غیررسمی دفتر فرهنگی دوباره آغاز شد. مرکز نویسندگان افغانستان کتاب «احیای هویت» که مجموعه سخنرانی‌های مزاری بود را نشر کرد. هفته‌نامه وحدت دوباره آغاز به کار کرد و زندگی‌نامه رهبر فقید حزب وحدت را به قلم سرور دانش منتشر کرد. مسئولیت هفته‌نامه را حسین شفایی به عهده گرفت و دانش به همکاری خود با آنان ادامه داد. در کنار این‌ها محمد محقق موسسه فرهنگی شهید مزاری را راه انداخته بود. نشریات مختلف از آدرس این موسسه آغاز به کار کردند و از آن جمله مجله «صراط» بود که با مدیر مسئولی سرور دانش تا ۱۰ شماره به چاپ رسید. دانش در این زمان دیدگاه‌های ضدطالبانی خود را به صورت برهنه و عریان بیان می‌کرد.
لویه‌جرگه اضطراری
بهار سال (۱۳۸۱) فقط چند ماهی از دوره سیاه طالبان گذشته بود. طالبان شکست خورده و نظام طالبانی از مراکز شهرها برچیده شده بود. هرچند اعتماد عمومی به فضای جدید که با حضور نیروهای خارجی شکل گرفته بود، وجود نداشت. دانش نیز به کاروانی پیوست که به کابل می­آمد تا از نزدیک بر آنچه اتفاق افتاده و یا در جریان است، اشراف داشته باشد. لویه‌جرگه اضطراری در حال برگزاری بود و دانش یکی از اعضای این لویه جرگه شد. در لویه جرگه اضطراری حامد کرزی اکثریت آرای نمایندگان مردم را به خود اختصاص داد و برای دو سال به حیث رئیس دولت انتقالی تعیین شد. دانش مدتی بعد از آن چشم‌دیدهای خود را به صورت مفصل برای مجله سراج نوشت و در آن از آشنایی با سیماسمر و توانایی‌های او حرف زده بود که در میان طلاب و جامعه مهاجر نه تنها استقبال نشد، بلکه او را ملامت و متهم نیز کردند.
قانون اساسی
دانش با پشتوانه مطالعات حقوقی­ای که داشت اولین گام در این عرصه را در کمیته فرهنگی حزب وحدت در خارج از کشور برداشته بود. مزاری از او خواسته بود تا گروهی را تشکیل دهد و روی مسوده قانون اساسی فدرال کار کنند. در آن زمان مزاری طرح فدرالی افغانستان را دنبال می‌کرد. محقق واعظ نسب بیشتر و سیدمحمد سجادی با سهم کمتر روی طرح مزاری کار کردند که تکمیل نشد. علاوه بر آن دانش کتاب «کلیات حقوق» را از عربی به فارسی ترجمه و نشر کرد و مجموعه قوانین اساسی افغانستان از زمان امان الله خان تا دوره مجاهدین را جمع‌آوری و نشر کرده بود. او با توجه به پیشینه‌ای که داشت با فرمان حامد کرزی رئیس دولت انتقالی به عنوان عضو کمیسیون تسوید و تدوین و تدقیق قانونی اساسی معرفی شد. او در لویه جرگه تصویب قانون اساسی نیز از اعضای برجسته آن بود.
در کمیسیون تسوید قانون اساسی ۹ نفر عضویت داشتند که دانش از اعضای فعال آن بود. در نبود امکانات مثل کامپیوتر در یک دفتر کوچک، او پشت میز کار می‌نشست، ماده‌های قانون را با خودکار می‌نوشت و اعضای دیگر تایید و یا رد می‌کردند. طرح خاکه قانون اساسی همینطور با قلم و دست‌خط سرور دانش تکمیل شد و هنوز کاپی‌آن موجود است. البته در کمیسیون تدقیق قانون اساسی که ۳۵ نفر عضو داشت، طرح اولیه قانون اساسی بیش از پنجاه بار بازبینی و تدقیق شده است. دانش در قانون اساسی دو موضوع حیاتی برای اهل تشیع و اقلیت‌های دینی مذهبی را وارد قانون اساسی می‌کند: اول، تعلیمات دینی در نظام آموزش افغانستان باید بر اساس مذاهب موجود در افغانستان تدوین شود. قبل از آن فقه حنفی به عنوان تعلیمات دینی برای تمام پیروان مذاهب دیگر تدریس می‌شد. دوم، در نظام عدلی و قضایی نیز بر اساس احوال شخصیه پیروان مذاهب موجود، مخصوصا شیعه­باوران برخورد شود.
ولایت دایکندی
در سال (۱۳۸۳) وقتی منطقه شمالی هزاره نشین ارزگان تبدیل به ولایت مستقل دایکندی شد، با فرمان حامد کرزی رئیس جمهور دولت انتقالی، سرور دانش به عنوان اولین والی این ولایت آغاز به فعالیت کرد. ولایت دایکندی مثل سایر مناطق هزاره‌نشین و حتا بیشتر از دیگر مناطق توسط حاکمان و دولت‌های قبلی در محرومیت مضاعف نگه داشته شده بود. این محرومیت در حدی بود که وقتی هیات دولتی به شمول حامد کرزی برای افتتاح این ولایت به دایکندی سفر کردند، هیچ ساختمانی برای استقرار ولایت وجود نداشت. وقتی آن‌ها بعد از سه ساعت دوباره به کابل برگشتند، متباقی مهمانان جای برای بودوباش شب و خوابیدن نداشتند. سرور دانش کارش را از یک قلعه متروکه به نام ولایت آغاز کرد. برای ۹ ولسوالی دایکندی فقط یک ولسوال و قمندان امنیه تعیین شده بود و هیچ بست اداری دیگری فعال نبود. او به دنبال کسانی راه افتاد که حداقل سند فراغت مکتب را داشته باشند و در انجام کارهای اداری با او کمک کنند. او در آن دوره طی دو سفری که به کابل داشت، جلساتی با اعضای حکومت مرکزی و یوناما در رابطه به دایکندی تشکیل داد و از این طریق توانست توجه حکومت مرکزی و جامعه جهانی را به ولایت فقیرنشین دایکندی جلب کند.
حزب وحدت اسلامی افغانستان
در سال (۱۳۸۳) که طبق قانون جدید باید احزاب از نو در وزارت عدلیه افغانستان ثبت می‌شدند، حزب وحدت مجلس موسسان خود را برگزار کرد. پیش از برگزاری مجلس موسسان، دانش مسئولیت نوشتن اساسنامه حزب را به عهده گرفته بود و آن را مطابق به نیازهای دوره جدید و فضای جدید تدوین کرد که در نوع خودش یکی از جامع‌ترین اساس‌نامه‌های احزاب است. طبق صلاح دید مجلس موسسان که بالغ بر ۱۰۰ نفر می‌شدند، سرور دانش به عنوان معاون حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری کریم خلیلی و هم‌چنان عضو هیات موسسان حزب و عضو شورای مرکزی حزب انتخاب شد. او بعدها در سال (۱۳۹۳) از سوی حزب وحدت به عنوان معاون دوم ریاست جمهوری اشرف غنی معرفی شد که تا حال در همین موقف فعالیت می‌کند.

وزارت عدلیه افغانستان
با پیروزی حامد کرزی در انتخابات (۱۸ میزان ۱۳۸۳) مقامات محلی و ولایتی برای انجام سوگند ریاست جمهوری به کابل خواسته شده بودند. اولین انتخابات سراسری ریاست جمهوری افغانستان در ولایت دایکندی نیز هرچند در هوای سرد و طاقت فرسا، اما به خوبی برگزار شده بود و مردم به طور فراگیر و گسترده در آن اشتراک کرده بودند. مدتی بعد از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی حامد کرزی و اتمام مراسم تحلیف، حامد کرزی از والی دایکندی می‌خواهد تا چند روزی در کابل بماند. وقتی لیست اعضای کابینه حامد کرزی از رادیوها پخش شد، سرور دانش به عنوان وزیر وزارت عدلیه جمهوری اسلامی افغانستان معرفی گردیده بود. خود او نیز این خبر را از رادیوها شنید و کسی در این زمینه با او مشورت نکرده بود. بعدها واضح شد که این تصمیم شخص حامد کرزی با توجه به شناختی که از دانش داشته، بوده است.
استراتیژی عدالت برای همه: واقعیتِ وزارت عدلیه، آنچنانکه دانش اکنون به عنوان وزیر با آن مواجه می‌شود، هرچیزی دیگری بوده به جزو وزارت. بخش‌های ولایتی این وزارت غیرفعال بوده. کارمندان تحصیل یافته بسیار اندک بوده، هیچ کارمندی تا سطح ماستری تحصیل نداشته، کسانی که لیسانس داشته‌اند انگشت شمار بوده و بسیاری از آن‌ها فقط فارغ از مکتب بوده‌اند. آرشیف قوانین و جریده رسمی وزارت عدلیه ناپدید بوده است. دانش برای انسجام کارهای وزارت عدلیه ضمن همکاری مداوم و نزدیک با کمیسیون اصلاحات اداری و USAID وچند موسسه همکار، استراتیژی پنج ساله «عدالت برای همه» را می‌نویسد. تطبیق این استراتیژی نیز با کمک کمیسیون اصلاحات اداری و موسسه یواس‌ای‌دی صورت می‌گیرد. این استراتیژی در چهار مرحله تطبیقی در نظر گرفته می‌شود.
در مرحله اول، پیدا کردن نسخه‌های جریده رسمی وزارت عدلیه که از سال (۱۳۴۳) آغاز به فعالیت کرده بود. این نسخه‌ها ناپدید بود و موسسات همکار از کتاب‌خانه‌های انگلیس و آمریکا آن‌ها را جمع آوری کردند؛ یک دوره کامل از نسخه‌های جریده رسمی که در آن قوانین افغانستان منتشر می‌شده است. از آغاز تاکنون ۸۰۰ و چند شماره منتشر شده بود که وزارت عدلیه توانست همه را پیدا، قوانین را از نو حروف چینی و نشر جریده رسمی را آغاز کند. مرحله دوم، دیجیتال سازی قوانین افغانستان بود. وبسایت وزارت عدلیه ساخته شد و مجموعه قوانین افغانستان هم وارد وبسایت شدند؛ از روی آن سی دی تولید شد و به صورت گسترده در تمام ادارات افغانستان از مرکز تا ولایات پخش و نشر شدند. مرحله سوم، شروع فعالیت برای ولایات بود تا نمایندگی‌های وزارت عدلیه در ولایات دارای ساختمان اداری شوند. ریاست حقوق، ریاست محابس و زندان، قضایای دولت و مرکز اصلاح و تربیت کودکان چهار نمایندگی وزارت عدلیه در هر ولایت بودند. ولایت دایکندی از اولین ولایت‌هایی بود که ساختمان‌های اداری وزارت عدلیه در آن ساخته شد. کار چهارم هم تشکیل ریاست عدلیه برای ولایات بود که دیگر نمایندگی‌ها زیرنظر ریاست عدلیه فعالیت می‌کردند. او همزمان با مدت پنج سال کار از (۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸) در راس وزارت عدلیه افغانستان، به عنوان معاون کمیتۀ قوانین شورای وزیران نیز فعالیت کرده است.
وزارت تحصیلات عالی
سرور دانش به مدت دو سال به عنوان سرپرست وزارت تحصیلات عالی نیز کار کرده است. کار او در وزارت تحصیلات عالی از اواخر (۱۳۸۸) آغاز شد و تا ماه حوت (۱۳۹۰) ادامه یافت. او در وزارت تحصیلات عالی بیشترین کار خود را روی تاسیس و راه‌اندازی موسسات تحصیلات عالی در ولایات محروم افغانستان مترکز ساخت. در زمانی که دانش متصدی این وزارت شد، فقط ۱۶ ولایت دارای موسسه تحصیلات عالی و پوهنتون بودند، اما او با گسترش و حمایت بیشتر از پیش، به تاسیسِ موسسات تحصیلات عالی و پوهنتون در ولایات دیگر نیز اقدام کرد. با گذشت سال‌ها هنوز وزارت تحصیلات به روند اصلاحات اداری تمکین نکرده بود و دانش تلاش کرد تا اصلاحات اداری در این وزارت نیز به خوبی انجام شود. مشکل دیگرِ وزارت تحصیلات عالی و پوهنتون‌ها تشدید برخوردها و تنش‌های قومی بود. او تلاش کرد تا این وضعیت را تا اندازه ای بهبود بخشد و مخصوصا در استخدام‌ها توازن قومی رعایت شود. در بخش دیگر از کارهایش او روند جوازگیری و مسایل قانونی را برای دانشگاه‌ها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی تسهیل کرد. از این طریق موسسات زیاد تحصیلات عالی خصوصی جواز فعالیت گرفتند که بعدها از لحاظ کیفی به مراتب بهتر و خوبتر از دانشگاه‌های دولتی عمل کردند.
فعالیت‌های علمی و فرهنگی
سرور دانش در کنار فعالیت‌های اداری-دولتی به تدریس در دانشگاه‌ها نیز ادامه داد. او از سال (۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳) مقام استادی در دانشگاه‌های مختلف افغانستان داشته و در سال (۱۳۹۴) موسسه «بنیاد اندیشه را پایه گذاری و تا اکنون ریاست کرده که آثار مختلفی را در این سال‌ها چاپ و نشر کرده است. او از آغاز فعالیت فرهنگی خود، با چندین اثری که تاکنون اقبال چاپ نیافته اند، بیش از ۳۰ جلد کتاب را تالیف و ترجمه کرده و به دست نشر سپرده است. از مهم‌ترین آثار او می‌توان کتاب حقوق اساسی افغانستان، حقوق اداری افغانستان، درآمدی بر حقوق بین‌الملل عمومی، کلیاتی در باره قانون اساسی، متن کامل قوانین اساسی افغانستان، رهبری انقلابی در اسلام، یادنامه عبدالخالق هزاره و زندگینامه شهید وحدت ملی را نام گرفت. تالیف و ترجمه‌های او بیشتر روی موضوعات حقوقی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی متمرکز بوده و نگرش‌های اسلامی و اندیشه‌های سیاسی اسلامی معاصر را نیز شامل می‌شود.
در کنار تالیف و ترجمه متعدد، دانش در چاپ و نشر آثار مهم تاریخی و کتاب‌هایی که از آدرس مرکز نویسندگان افغانستان و مراکز فرهنگی حزب وحدت منتشر می‌شد، نیز نظارت و همکاری داشته است. از آن جمله می‌توان کتاب‌های ذیل را نام برد: سراج‌التواریخ، افغانستان در مسیر تاریخ، تاریخ سیاسی افغانستان، جنبش مشروطیت در افغانستان، فرهنگ و رجال هزاره‌جات، تحقیقی درباره هزاره‌ها و هزارستان، ساختار طبیعی هزاره‌جات، دین و سیاست، مجموعه کامل قوانین اساسی افغانستان، تنظیم و ترتیب مجموعه قوانین افغانستان، فهرست تاریخ‌وار جریده‌ای رسمی افغانستان و مرام‌نامه و اساس‌نامه احزاب سیاسی افغانستان.
معاونت ریاست جمهوری
با شکل‌گیری حکومت وحدت ملی، سرور دانش نیز به عنوان معاون دوم رئیس جمهور غنی آغاز به کار کرد. هرچند حکومت وحدت ملی اختلاف‌های درونی خودش را داشت اما با این وجود دانش به کار خودش آرام و منظم ادامه داد. او در این دوره سخن مشهوری است که بیشتر از ۴۰۰ قانون، مقرره و لایحه اداری را بازبینی و تجدید کرده است. در کنار این‌ها، ریاست کمیته‌های مختلف حکومتی را نیز به عهده داشته و نیز به وظایف معمول خود مثل اشتراک در جلسات کابینه، شورای وزیران و شورای امنیت ملی عمل کرده است. قابل ذکر است که در دوره حکومت وحدت ملی نارضایتی عمومی از نبود امنیت و فقر و بیکاری مردم گرفته تا مهاجرت به اوج خود رسید و بخشی از نارضایتی عمومی متوجه سرور دانش بود. او از یک طرف با حکومت و دولتی طرف بود که ساختارهای تبعیض آمیز قومی در آن مستحکم و قدرتمند بود و در سوی دیگر با جامعه‌ای معترضی مواجه بود که سرور دانش در حکومت از آنان نمایندگی می‌کرد و آنان توقع رفع تبعیض و رفع قوانین ظالمانه را داشتند.
از همین روی دانش بیشترین کار خود را روی اصلاح و ایجاد قوانینی که در آن عدالت حداقلی رعایت شده باشد، متمرکز کرد. از آن جمله می‌توان به پروژه برق ۵۰۰ کیلوولت اشاره کرد که با دیزاین شرکت فشنر باید از مسیر بامیان عبور می‌کرد. در حالی که در حکومت قبلی بدون در نظرگیری نظریات شرکت فشنر در کمیته اقتصادی زیر ریاست کریم خلیلی و در کابینه آن دوره تصویب شده بود که این پروژه از مسیر بامیان به سالنگ تغییر جهت داده شود. سرور دانش تغییر جهت دادن توتاپ را ظالمانه تعریف می‌کند و از داخل حکومت با شرکت برشنا و وزارت انرژی و آب این قضیه را به صورت جدی دنبال می‌کند. او در آغاز این موضوع را با اشرف غنی در میان می‌گذارد و متوجه می‌شود که او در این مورد نظر مثبت و یا منفی ندارد. بحث توتاپ را دوباره به میز کابینه می‌کشاند. در یازدهم ثور ۱۳۹۵ کابینه دوباره مسیر سالنگ را فیصله و تصویب می‌کند. دانش بعد از آن با فرستادن یادداشت‌های با استدلال تخنیکی برای رییس جمهور و وزارت انرژی و آب و مخصوصا شرکت برشنا، تلاش می‌کند تا آنان را متوجه خطرات مسیر سالنگ برای توتاپ کند.
او از طریق انتشار یادداشت خود بر این موضع می‌خواهد که این بحث را به افکار عمومی و رسانه‌ها بکشاند که بعد از آن اعتراض‌ها عمومی و گسترده شد و جنبش روشنایی شکل گرفت. او پیش از تظاهرات ۲۷ ثور دوباره تلاش کرد تا زمینه مذاکره جنبش روشنایی و حکومت وحدت ملی را فراهم کند. هر دو جانب توافق کردند که کمیسیونی از دو طرف تشکیل شود و این بحث را دنبال کند تا از این طریق یا به خواست قطعی جنبش روشنایی رسیدگی شود یا به یک چیزی در حد وسط. حکم تشکیل کمیسیون را از ریاست جمهوری می‌گیرد که در آن خواست‌های جنبش روشنایی مبنی بر تشکیل این کمیسیون یک به یک گنجانده شده است اما دوباره از سوی جنبش روشنایی پذیرفته نمی‌شود و تظاهرات ۲۷ثور شکل می‌گیرد. او با مشاهده بازی دوگانه کریم خلیلی با جنبش روشنایی و حکومت آن را عوام فریبانه توصیف می‌کند و پای خودش را از جنبش روشنایی و تمام این مسایل بیرون می‌کشد.
از کارهای دیگری او در این دوره می‌توان به اختصاص لقب شهید وحدت ملی برای عبدالعلی مزاری و ضرب مدال دولتی به نام فیض محمد کاتب هزاره، ایجاد سب‌استیشن برق برای بامیان و دایکندی و غور، اجرایی شدن پروژه سرک گردن دیوال، ترانس هندوکوش و پروژه‌های خرد و کوچک دیگر نام برد. او در این مدت به سفرهای مهم و با دست‌آورد نیز رفته است که از آن جمله می‌توان به سفر او به ایالات متحده آمریکا و سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل یاد کرد. او در این سخنرانی از حقوق اقلیت‌ها و شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی و مخصوصا جنبش روشنایی یادآوری می‌کند و از مطالبات آنان دفاع می‌کند. از دیگر سفرهای او سفر به جمهوری چین است که در آن سفر پیمان خواهرخواندگی ایالت سن‌کیانگ چین و و ولایت بامیان افغانستان به امضا رسید.