اسلایدر سینما و موسیقی فرهنگ و هنر

روزهای سیاه سینما؛ طالبان: پخش فیلم‌های مغایر اصول شرعی و افغانی ممنوع است

فعالیت‌های سینمایی در افغانستان از اوایل قرن بیستم شروع شد؛ اما این هنر از آغاز مورد بی‌مهری حاکمان سیاسی و مخالفت گروه‌های مذهبی، قرار گرفته و رشد آن با اقبال زیادی هم‌راه نبوده است. نخستین پروژکتور سینمایی در ۱۳۰۲، توسط شاه امان‌الله از اروپا به افغانستان آورده شده و با نمایش اولین فیلم، سرمنشا ایجاد یک سینمای کوچک شد و سینما بهزاد، به عنوان اولین سینمای افغانستان شروع به فعالیت کرد؛ اما دیری نگذشت که با مخالفت ملا‌های مذهبی مواجه شده و در میان سال‌های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ کاملاً بسته می‌شود. در زمان سلطنت نادرخان نیز، دروازه‌های سینماها در افغانستان بسته باقی ماند تا این که در زمان ظاهرشاه در ۱۳۱۲، دوباره اجازه فعالیت پیدا کردند و دوره‌ی او، یکی از بهترین دوره‌هایی تاریخ سینما در افغانستان بود. سینمای افغانستان در دهه‌های ۴۰ تا ۶۰ خورشیدی شاهد رشد چشم‌گیری بود؛ فیلم‌های زیادی با هم‌کاری سینماگران هند ساخته شد و مؤسسه‌ی افغان‌فیلم به عنوان یک مؤسسه‌ی دولتی، در ۱۳۴۷ با هم‌کاری یو‌اس‌‌اید امریکا ایجاد شد. سینما در زمان جمهوری دمکراتیک خلق افغانستان نیز، مورد حمایت و تشویق قرار می‌گرفت. تا این زمان در سراسر افغانستان بیش از ۱۰۰ تالار سینمایی وجود داشت که در آن فیلم‌های تولیدی افغانستان و خارجی نمایش داده می‌شد؛ اما با آغاز جنگ‌های داخلی، فعالیت‌های سینمایی به حالت تعلیق درآمد و حتا ساختمان و تجهیزات بسیاری از سینماها نیز، ویران یا توسط طرف‌های جنگ تصاحب شد.

با حاکمیت طالبان در دهه‌ی ۱۹۹۰، همه فعالیت‌های سینمایی از جمله گرفتن عکس، فیلم و بازدید از سینما به طور کلی منع شد. مؤسسه‌ی افغان‌فیلم توسط طالبان مصادره و تمام اسناد و فیلم‌های موجود در آن نیز، به آتش کشیده شد. این دوره که تا اواخر ۲۰۰۱، ادامه پیدا کرد؛ افزون بر سینما، فعالیت‌ تلویزیون ملی نیز متوقف شد. در این دوره، کسی حق نداشت حتا در خانه‌اش تلویزیون یا فیلم ببیند و موسیقی گوش بدهد. همین گونه، هنرمندان، هنرجویان و علاقه‌مندان هنر توسط طالبان آزارواذیت، شکنجه و کشته می‌شد.
پس از ۲۰۰۱، فعالیت‌های سینماها در کشور دوباره از سر گرفته شد و تولید فیلم‌های سینمایی رونق یافت. هنرمندان سینما که در زمان طالبان به بیرون از افغانستان آواره شده بودند، دوباره به وطن برگشتند و به تولید فیلم آغاز کردند. در دو دهه‌ی حاکمیت جمهوری و حضور غرب، ۱۶ سینما در سراسر افغانستان فعالیت داشت که ۱۱ سینمای آن در شهر کابل، دو سینما در شهر هرات، دو سینما در شهر مزارشریف و یکی هم در شهر کندوز فعال بود. یکی از شگفتی‌های پیش‌رفت سینما در افغانستان در این دوره، این بود که شمار زیادی از خانم‌ها به بازی‌گری و فیلم‌سازی روی آورده بودند. تعداد قابل توجهی از بازیگران زن در فیلم‌های سینمایی، نمایش‌نامه‌‌ها و سریال‌های تلویزیونی نقش بازی می‌کردند. هم‌چنین، برای اولین بار در ۱۳۹۸، یک زن از سوی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، به عنوان رییس مؤسسه‌ی افغان‌فیلم انتخاب شد. صحرا کریمی، بازی‌گر و فیلم‌ساز که مدرک دکترای کارگردانی فیلم از دانشگاه فیلم و تلویزیون اسلواکی داشت، ریاست مؤسسه‌ی افغان‌فیلم را به عهده می‌گیرد.

مؤسسه‌ی افغان‌فیلم، به عنوان یک مرکز سینمایی افغانستان در حکومت‌های قبلی، تمامی فعالیت‌های سینمایی در کشور را به عهده داشت. بعد از ۲۰۰۲ که تغییراتی در مقرره‌های سینمایی کشور اتفاق افتاد، دولت به مؤسسه‌های خصوصی تولید‌کننده‌ی فیلم نیز حق فعالیت داد که در نتیجه بیش‌تر از ۱۶۰ مؤسسه‌ی خصوصی تولید فیلم جواز فعالیت دریافت کرد. مؤسسه‌ی افغان‌فیلم، برای هم‌کاری با مؤسسه‌های خصوصی تولید‌کننده‌ی فیلم، به آن‌ها مشورت‌های لازم در عرصه‌ی فعالیت‌های سینمایی را ارائه می‌کرد و در صورت تقاضا، تجهیزات و پرسنل فنی خود را در اختیار فیلم‌‌سازان و سینماگران قرار می‌داد. علاوه بر این، افغان‌فیلم در برگزاری جشن‌واره‌های سینمایی بین‌المللی و داخلی با مراکز فرهنگی خارجی و سفارت‌های دیگر کشورها در کابل، هم‌کاری می‌کرد.

در سال‌های اخیر، شمار بازی‌گران و فیلم‌سازان مستقل در افغانستان نیز افزایش یافته بود. به طور نمونه، ریاست افغان‌فیلم در اسد ۱۳۹۹، اعلام کرد که در قراردادی با شش فیلم‌ساز مستقل در کشور، شش فیلم مستند را تولید می‌کند. خانم صحرا کریمی، رییس افغان‌فیلم در مورد تولید این فیلم‌های مستند گفته بود: «ساخت این فیلم‌های مستند نه تنها باعث غنامندی فرهنگ فیلم‌سازی در داخل کشور می‌شود؛ بل که گام مهمی در راستای احیای دوباره‌ی سینمای افغانستان، مخصوصن ساخت فیلم‌های مستند تاریخی، اجتماعی و مردم‌شناسانه محسوب می‌شود.»

صحرا کریمی، رییس پیشین افغان فیلم

بر اساس گزارش مرکز آمار افغانستان به نقل از وزارت اطلاعات‌وفرهنگ (۱۳۹۹)، مؤسسه‌ی افغان‌فیلم در سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ به طور متوسط سالانه ۱۳ فیلم سینمایی تولید کرده است. هرچند این آمار تولید فیلم در افغانستان در مقایسه با کشورهای مطرح در عرصه‌ی سینما در منطقه؛ مانند هند، ترکیه و ایران خیلی ناچیز است؛ اما با توجه به توقف چنددهه‌ای فعالیت‌های‌ سینمایی و ناامنی در کشور، پیش‌رفت قابل توجهی به حساب می‌آید.

تعداد سینماهای فعال کشور در ۱۳۹۸، به ۳ باب سینما و ۴ دست‌گاه سینمای سیار که قابلیت انتقال و نمایش فیلم در ولایت‌های مختلف را داشت، می‌رسید. تعداد صندلی‌های موجود در سینماهای افغانستان در ۱۳۹۸ به ۲۳۲۴ می‌رسید و تعداد تماشاچیان شرکت‌کننده در سینماهای افغانستان نیز، در این سال به ۳۵ هزار و ۵۰۰ نفر می‌رسید. آمار نشان می‌دهد که فعالیت‌هایی سینمایی، هم از نظر تجهیزات و هم از نظر مخاطبان یا حضور تماشاچیان، هنوز در افغانستان جا نیفتاده است. این آما را اگر با فعالیت‌های سینمایی یکی از کشورهای منطقه از جمله ایران مقایسه کنیم، تفاوت‌های چشم‌گیری را نشان می‌دهد.
در همین مدت مشابه، ایران دارای ۳۵۱ سینما با ۶۳۱ سالن بوده است که شمار صندلی‌های آن به ۱۰۱ هزار و ۶۵۳ می‌رسید. تعداد فیلم‌های تولیدشده در ایران نیز در این سال به ۹۹ فیلم و مخاطبان یا تماشاچیان سینما در این کشور نیز در ۱۳۹۸، به ۲۶ میلیون و ۳۱۱ هزار نفر می‌رسید.

هر چند، سینما در کشور با وجود چالش‌های متعدد از جمله مشکلات اقتصادی، فقدان سینماگران متخصص و چالش‌های امنیتی به صورت لنگان لنگان به حرکت خود ادامه می‌داد و حداقل می‌توانستیم بگوییم که سینمای افغانستان هرچند با سرعت خیلی کند، اما در حال پیش‌رفت است. با بازگشت طالبان در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱، سینمای کشور نه تنها که از حرکت باز می‌ماند، بل که کاملاً سرکوب و فراموش می‌شود. روحیه‌ی پیش‌رفت و آزادی به مثابه‌ی روح از پیکر سینمای افغانستان جدا می‌شود و بار دیگر سالن‌های سینما خالی از تماشاچی و فضای اجتماعی نیز تهی از هنر، معنا، ذوق و لب‌خند می‌شود. طالبان دو ماه پس از تسلط شان بر کابل، اعلام کردند که زنان پس از این نمی‌توانند در نمایش‌نامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی نقش بازی کنند. این فرمان طالبان در حالی اعلام می‌شد که طی سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های زیادی روی ساخت فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی با هنرنمایی زنان صورت گرفته بود. یکی از این کارها، ساخت مجموعه‌ی تلویزیونی طنزی «خواست‌گاری برای شوهر» در هرات است که در آن ۱۱ مرز و ۱۳ زن نقش بازی کرده ‌اند. این مجموعه بعد از چهار سال تلاش ساخته شد؛ اما به دلیل این که در آن زنان نقش بازی کرده اند، اکنون از نشر توسط تلویزیون‌های داخلی بازمانده است.

طالبان هم‌چنین در نومبر ۲۰۲۱، با انتشار یک دستور هشت‌ماده‌ای، اعلام کردند که «پخش فیلم‌های مغایر اصول شرعی و افغانی، فیلم‌هایی که سبب بداخلاقی می‌شوند» منع است. ریاست مطبوعات استخبارات طالبان، در اوایل سال ۱۴۰۱، از تلویزیون‌های داخلی خواسته بود که نشر هر نوع فیلم و سریال خارجی حتا با محتوای اسلامی را متوقف کنند. استخبارات طالبان حتا برای متوقف‌کردن این برنامه‌ها، به مرکز چند رسانه از جمله تلویزیون طلوع و تمدن یورش برده و مانع پخش برخی از برنامه‌های آن‌ها شدند. پس از ممنوع‌شدن پخش سریال‌های خارجی، بعضی از تلویزیون‌های داخلی به تولید و پخش سریال‌های داخلی رو آوردند، اما دیری نگذشت که استخبارات طالبان نشر سریال‌های داخلی از جمله سریال «شهربانو» که توسط تلویزیون تمدن پخش می‌شد را نیز ممنوع کردند.
با این‌ حال حکومت طالبان پخش فیلم و فعالیت‌های سینما را به طور کلی متوقف نکردند؛ اما تلاش کردند که با مداخله در محتوا و سانسور برنامه‌های سینمایی، آن را با سیاست‌هایش هم‌جهت کند. طالبان برای اولین بار پس از چند ماه توقف سینماها، در ماه اوت ۲۰۲۲، به چند سینما در شهر کابل اجازه دادند که برای نمایش فیلم‌های محدودی بازگشایی شوند. در این جشن‌واره سینمایی که زیر نام «دید نو» برگزار شد، ۳۷ فیلم کوتاه و مستند به نمایش گذاشته شد. فیلم‌های این جشن‌واره توسط مؤسسه‌ی افغان‌فیلم تحت مدیریت طالبان و فیلم‌سازان مستقل ساخته شده بود.

بازگشایی محدود سینما توسط طالبان، نشان می‌دهد که آنان این بار در پی بستن سینما نیستند؛ اما می‌خواهند از سینما به عنوان ابزار فرهنگی برای مدیریت افکار عمومی استفاده کنند. سینما دیگر استقلالیت خود را از دست داده و محدودیت‌ها و سانسور نیز، کیفیت و محتوای تولیدی آن را از بین برده است. افزون بر این، منع‌کردن زنان از ایفای نقش در فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی، از جذابیت و تنوع آن کاسته است. این شرایط باعث شده که تعداد زیادی از فیلم‌سازان و سینماگران کشور را ترک کنند. هنرمندان و بازیگران که به دلایل امنیتی و ازدست‌دادن شغل خود، کشور را ترک کردند، در بیرون از افغانستان نیز با مشکلات و چالش‌هایی زیادی مواجه شده ‌اند.

نوید سعادتی که در ۱۳۹۶، از بخش تئاتر، دانش‌کده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه کابل فارغ شده و تا زمان سقوط جمهوری توسط طالبان، در افغانستان در برنامه‌های تلویزیونی، تئاتر خیابانی و اجرای تئاتر در مکاتب در ولایت‌های مختلف کشور برنامه اجرا کرده است، اکنون در پاکستان مهاجر شده است. او، می‌گوید که در پاکستان به دلیل قوانین سخت‌گیرانه‌ای روی مهاجران اعمال می‌شود، نمی‌تواند برنامه‌های هنری و نمایش اجرا کند.

سعادتی در افغانستان بیش از نُه سال در بخش تئاتر و فیلم‌سازی کار کرده است. او می‌گوید در زمان دانش‌جویی در کابل با هم‌کاران خود گروهی را به نام «گروه هنری سرخ و سفید» ایجاد کرده بود که از طریق آن، برنامه‌های هنری را با حمایت سازمان‌های خارجی، در دفاع از حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق اطفال در کابل و ولایت‌های کشور برگزار می‌کردند. سعادتی بعد از فراغت از دانشگاه، به فیلم‌سازی رو آورده و مدتی را در فیلم‌های کوتا نقش اجرا کرده است.

نوید سعادتی، هنر پیشه‌ی سینما

سعادتی پس از سقوط کابل، به دلیل تهدیدهای امنیتی که متوجه هنرمندان بود، به پاکستان می‌رود. «وقتی در پاکستان آمدیم با مشکلات زیادی مواجه شدیم. پاکستان شرایط سختی برای مهاجران افغانستان وضع کرده که اجازه نمی‌دهد در این جا فعالیت هنری داشته باشیم، در آموزشگاه‌ها ثبت نام کنیم و یا نمایشگاه‌های هنری را برگزار کنیم.» سعاتی می‌گوید که اگر بخواهد یک برنامه‌ی هنری یا تجمعی را در پاکستان برگزار کند، نیاز است که از دولت پاکستان اجازه بگیرد. «دولت پاکستان اکثر وقت‌ها اجازه‌ی چنین فعالیت‌هایی را نمی‌دهد و اگر بدهد نیز، روند آن تقریباً چندین ماه طول می‌کشد. در چنین شرایطی، امکان برای فعالیت‌های هنری و برگزاری برنامه‌های تئاتر خیلی محدود و حتا ناممکن است.» به گفته‌ی سعادتی، هنرمندان افغانستانی در پاکستان، این روزها با نگرانی و دورنمای تاریکی که پیش رو دارند، شب‌وروز می‌گذرانند. سعاتی می‌گوید؛ در حالی‌ که دوست دارد اهداف هنری‌اش را دنبال کند، اما اکنون هنر و برنامه‌های هنری‌اش را فراموش کرده و تنها به فکر ادامه‌دادن به زندگی است.

در دو سال اخیر، سرنوشت بسیاری از هنرمندان و سینماگران مانند سعادتی، بی‌کاری، سرگردانی و آوارگی بوده است. اکنون، شمار زیادی از هنرپیشگان سینما به ویژه بازی‌گران زن در افغانستان، از بی‌کاری و ناداری رنج می‌برند. در نهایت، وضعیت هنر و هنرمند را اکنون می‌توان با واژه‌های سرکوب، ممنوعیت، خاموشی، فقر، سرگردانی و آوارگی توصیف کرد.