اسلایدر ترجمه

حکایت‌های در باره راه ابریشم جدید

نویسنده: کیری گیریس
برگردان: نجیبه زردشت
پاره‌ی نخست
پروژه که چین از آن بنام پروژه قرن یاد می‌کند، یک پروژه عظیم و گسترده زیربنای است برای بازسازی نقشه اقتصاد جهانی، که چین در قلب آن موقعیت دارد. بعضی‌ها راه ابریشم جدید را یک فرصت می‌داند برای اتصال فرهنگ‌های متفاوت، بعضی‌ها آن را بچنگ آوردن قدرت می‌پندارند. من از طریق همین راه از چین به اروپا سفرکردم. تا از مردمان که دراین مسیر زندگی می‌کنند بشنوم.
حکایتی از مسوول محوله‌های اجناس
وسیادانگ سال ۱۹۸۳ روزی را که او به راه آهن پیوست بخاطر دارد. در آن زمان سهم چین در تجارت جهان صرف %۱ بود. او می‌گوید «وقتی اول اینجا آمدم از قطارهای بخاری استفاد می‌کردیم که بیش‌تر شبیه تراکتور بودند».
اما درحال حاضر از لحاظ سهم در تجارت جهانی چین کشور درجه اول در جهان است. وسیادانک از اینکه عضو پیاده نظام است و امنیت راه ابریشیم جدید را تامین می‌کند افتخار می‌کند. او با یونیفورم آبی و کلای ضد ضرب در محوطه محموله‌های «یووه» قدم می‌زند و به کسانیکه محوله‌ها را بارگیری می ‌کند دستور می‌دهد.
‌وقتی وسیادانگ به‌عنوان یک کارمند به راه آهن پیوست، «یووه» یک منطقه عقب مانده و دور افتاده بود. در آن زمان کسی حتا خواب تجارت خارجی را هم نمی‌دید. به گفته وسیادانگ حتا فرستادن کالاها از « یووه» به دیگر شهر‌های چین ماه‌ها پلان را در بر می‌گرفت. حالا او مسوول ارسال قطار‌های حامل کالاهای تجارتی به اروپاه است که در مسیرش از نه کشور عبور می‌کند. او می‌گوید «من تقریبا در تمام بخش‌های راه آهن کار کردم. بنابر تجربه که در امنیت، تدارکات، هماهنگی، ترمیم دارم، در تمام این بخش‌ها کارمندان از شدت کار نمی‌تواند به اندازه کافی بخوابند»
فشارهای کاری از راس دولت منشا می‌گیرد. با عقب نیشی ایالات متحده امریکاه از رهبری تجارت آزاد جهانی، چین از فرصت استفاده می‌کند تا ظرفیت تجاری کشورش را چند برابر سازد. رییس جمهور چین پلان بسیار بزرگ را روی دست دارد. این می‌تواند پرمنفعت‌ترین پلان باشد که بتواند قرن مارا دگرگون سازد اما خیلی زود است تا در باره اینکه آیا این پلان جانشین راه ابریشم باستانی شده می‌تواند یاخیر قضاوت کنیم. هیچ کشوری تاهنوز کدام نظری در این رابطه نداده‌است.
با در نظرداشت اینکه یک کشتی در یک بار ظرفیت انتقال ۱۰۰۰۰ کانتیررا دارد منتقیدین معتقد‌اند کشاندن ۵۰ کانتینر از«یووه» به اروپاه توسط قطار به لحاظ اقتصادی یک روش غیرمعقول است. با وجود کمک‌های مالی دولت، هزینه انتقال اجناس توسط قطار به اروپاه دوچند هزینه انتقال توسط کشتی می‌شود. اما واسیادانگ خاطرنشان می‌کند که قطار فقط ۱۸ روز در برمی‌گیرد، اما کشتی ۳۵ روز تا به اروپا برسد.
«بااینکه قطار نمی‌تواند جای‌گزین کشتی شود، اما در انتقال اجناس توسط قطار فرصت‌های برای گسترش تجارت درکشورهای محصورشده باخشکه زیاد است»
در تطبیق این پلان هدف دولت چین فراتر ازیک خط آهن بوده و دربردارنده شاه‌راه‌ها، خط لوله، بندرهای تجاری، حوزه‌های صنعتی می‌باشد. دولت چین جهت بالابردن و تقویت ظرفیت تجارتی‌اش قرار است ۱ تریلیون دالر را در بخش زیربنای به‌مصرف برساند. از آنجای این مسیر از دو قاره عبور می‌کند لذا عبور نمودن قطاری باری مملو از اجناس چینی از دوقاره خود یک سمبول موفقیت است.
حکایت یک رقاص
سخنان یگ پدر هنگام خداحافظی به دخترش «هرگز مایه شرمساری خوانواده نشوی» پدر «بوهلیمه» می‌خواست دخترش داکتر شود اما در سن ۱۴ ساله گی بوهلیمه برای آینده‌اش پلان دیگری داشت. هفت سال بعد او مزرعه پدرش را ترک کرد تا به دنبال رویاهای خود بگردد. او حالا بهترین رقاص در سینمای مشهور «شینجیانگ» است.
درعقب استیج در یورمکای، مرکز ساحه شمال غربی شینحیانک با بوهلیمه صحبت کردیم. او یکی از ۲۰۰ هنرنمایان است که در نمایش زیبای در باره جاده باستانی ابریشم نقش بازی می‌کند. او می‌گوید «من هرگز مایه شرمساری پدرم نشدم بلکه با استفاده از استعدادم در یکی از مشهورترین ایستیج‌ها هنرنمای می‌کنم»
داستان راه ابریشم شاید یک داستان قدیمی باشد، اما باز گو نمودن چنین داستان شکوهمند از طریق سینما امروز یک ماموریت است. برگزاری چنین نمایشات در رابطه به جاده ابریشم از طرف رییس جمهور تشویق می‌شود. چون ایجاد تجارت بین قاره‌ای یکی از اهداف ریس جهمور است، لذا برگزاری چنین نمایشات به نظر وی دیدگاه عامه را نسبت به پروژه راه ابریشم جدید عوض می‌کند.
علاو یاد آوری جاده ابریشم باعث از بین بردن هراس کشورهای همسایه می‌گردد. هند و جاپان پلان دارد تا با محدود نمودن پول و قدرت چین در سراسر سه قاره کنترول بندرهای استراتیژیک را بدست گیرند. از اینرو استفاده نام «جاده ابریشم» یاد آوری آن تاجرانی اند که با شترهای اجناس می‌‌آیند نه با توپ و اسلحه.
این نمایش هم‌چنان نمایان‌گری همبستگی نژادی و توسعه اقتصادی شینجیانگ می‌باشد. از طرف دیگر راه جدید ابریشم کمک می‌کند تا با بلند بردن سطح توسعه نا امنی‌های ناشی از تنش‌ها ی دینی و نژادی را از بین ببرد.
بوهلیمه یک دخترمسلمان و از اقلیت نژادی ویگور است. ویگورها از چندین لحاظ نسبت به چینی‌ها به مردم آسیای مرکزی نزدیک‌تراست. در دهه‌های اخیر حملات انتحاری که بالای غیرنظامیان‌ »هان» و گروه‌های وابسته به دولت چین صورت گرفت دیدگاه عامه را نسبت به ویگور‌ها تغییر داد و باعث شد آن‌ها منزوی‌تر شوند.
بوهملیمه هنگام که موهایش را چین می‌داد و برای صحنه نمایش آماده می‌شد اظهار نارضایتی می‌کرد و می‌گفت «حالا مردم چین به ویگورها مشکوک است و مارا غلط درک کرده‌اند. قلبم شکسته است از اینکه یک عده افراد ناشناس چنین کارها را انجام داده و بعد همه‌اش را به ما برچسپ می‌زند»
او هم چنان می‌گوید «ما کشور خود و حزب کمونیست را دوست داریم و هرگز مانند تروریست‌ها عمل نمی‌کنیم. آنها موش‌های اند که باعث از بین بردن رفاه عامه می‌گردند»
دولت چنین برای ایجاد سهولت‌های بیش‌ترو جلب توجه سیاحان به شنجیانگ و دیگر قسمت‌های غربی، برای اعمار سرک‌ها، میدان‌های هوای جدید واستندرد و خط آهن سرمایه گذاری نموده است. حالا قطار‌های باسرعت سرسام آور با پشت سرگذاشتن کوه‌ها، دشت‌ها بطرف غرب در حرک می باشند.
از دیدگاه دولت چین راه ابریشم برای صنعت توریستی داخلی یک پوتانسیل مقناطیسی است. گروپ‌های سیاحتی مختلف با علامت‌های متفاوت ثبت شده و کلاه‌های آفتابی مشابه به لحاظ ثروت و ضعیت بعضی از شهر‌های مانند «دانهوانگ» را دیگر گون نموده‌است.
حکایتی از انجینر پروژه راه ابریشم
شعاع سوزان آفتاب در کلاه سرخ و سخت «سوزایوین» تابیده است. از شدت کار و گرمی هوا عرق از صورتش مانند دانه‌های موروارید به زمین می‌افتد. مگس‌های کوچک بالای یخن قاق سفیدش نشته اما ذهن او جای دیگراست. او نگران زمستان است و می‌گوید «از تنها چیزی که زیاد در هراسم یخ بستن زمین است. در زمستان دمای این جاه به -۴۰ درجه نزول می‌کند و برای چهار ما کارها در اثر سردی هوا تعطیل می‌شود».
سوزایوین یکی از انجینران تیم ساختمان سازی شهری در پیکنگ است و به تازگی کاری ساخت ۱۳ ایستگاه خط آهن را در «آستانه» پایتخت قزاقستان آغاز نموده‌است. فصل کاری در قزاقستان کوتاه است و سوزایوین فقط دو سال از ضرب العجل تعین شده فاصله دارد. تعدادی از کارگران با ماشین الات که به تازه گی از چین رسیده در حال کار است اما تاهنوز چیزی زیادی در ایستگاها بخصوص ایستگاه شماره ۶ دیده نمی‌شود.
سوزایوین می‌گوید «من زیر فشار قرار دارم اما خونسرد بودنم را حفظ می‌کنم، چون فکر می‌کنم هراس و اضطراب کدام مشکلی را حل نمی‌سازد.»
سوزایوین در بخش پروژه‌های خارجی سابقه کاری زیاد دارد. کمپنی او یک شفاخانه را در افریقا، یک میدان هوای را در مالدیف، یک مکتب نظامی را در کاستاریکاه اعمار نموده‌است. این‌بار او مسوولیت کشیدن خط آهن بین چین وقزاقستان را به عهده دارد. او می‌گوید «من افتحارمی‌کنم که رهبری تیم همچون پروژه بزرگ را به‌عهده دارم»
در این پروژه تنها شهرت و اعتبار شخصی او در میان نیست، بلکه برای چین این پروژه یک اولویت و شانس است، برای صادر نمودن اجناس چینی و رهبری نمودن صنعت مورد نظر. رییس جمهور چین در محفل امضای قرارداد حضور داشت و بدون شک «سوزایوین» توقعات و چشم داشت‌های یک ملت را روی شانه‌هایش حس می‌کند.
«ما از پیش رفته‌ترین تکنالوژی انجینری عصرحاضراستفاده می‌کنیم. اگر در انجام این پروژه موفق شدیم در آینده پروژه‌های زیادی را خواهیم گرفت»
این جاده ابریشم جدید چین در عمل است. با وجود کند شدن اقصاد چین کمپنی‌های زیادی در خارج وادار به کار شدند. بودیجه این پروژه از طریق قروض دولت تامین می‌گردد. چین ادعا دارد که پلان روی دست داشته به نفع عامه است از اینرو اکثریت کارگران پروژه چینی است.
تمام تلاش سوزایوین برای این است که بتواند پروژه‌اش را در وقت تعیین شده ختم نمایند. از بین تمام مشکلات تنها مشکلی که مایه نگرانی اوست مدیریت نیروی کار است. او می‌گوید «همه کارکنان ما تجربه کار در خارج از کشور را ندارد از اینرو باید محتاط باشیم تا احساسات منفی ما جمع شده باعث ایجاد یک مشکل نگردند.»
چین و قزاقستان باهم همجواراند اما بعد از دوقرن سلطه‌گری روسیه بالای این کشور قزاق‌ها به لحاظ فرهنگی به کشور روسیه نزدیکی دارند. زبان روسی زبان رسمی، فرهنگی و تجاری این کشور می‌باشد. دو سوم جمعیت قزاقستان را مسلمانان تشکلیل می‌دهند، به این معنی که کارگران با یک فرهنک غذای کاملا جدید روبه رو است.
سوزایوین می‌گوید «به کارمندان آموزش می‌دهیم تا چگونه با محیط جدید و تغییرات آن سازگاری نموده و همچانان به عادات، و اعتقادات دینی هم دیگر احترام داشته باشند. برای جلوگیری از بروز اختلافات حتا «کانتین» و خوابگاه‌ها را جداساختیم.»
سوزایوین نه قزاقی حرف می‌زند و نه روسی. او حتی فرصت گپ زدن باکسی را ندارد. وی هفت روز در هفته کار می‌کند و از اینکه از فامیلش دور است به شدت دلش برای زن وپسرش تنگ شده‌است. او می‌گوید «من فامیلم را اینجا میارم تا چیزی را که ساختم با چشمان‌شان ببینند»

در مورد نویسنده

نجیبه زرتشت

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید