اسلایدر حقوق بشر زنان

اعتراض تک‌نفره‌ی مینه رفیق؛ تا آزادی می‌رزمم

با این که در ناروی زندگی می‌کند، اما در اعتراض‌هایش با موهای پوشانده‌شده ظاهر می‌شود؛ چیزی که او را به شخصیت منحصربه‌فردی تبدیل کرده است. مینه رفیق، چهره‌ی آرام و متینی دارد و با به‌کارگیری از هر روشی، علیه طالبان و مدارای جهان در برابر آن‌ها مخالفت خود و دیگر زنان را به نمایش می‌گذارد. او، در کشوری زندگی می‌کند که همه‌ساله میزبان نشست «اسلو» است. در ۲۰۲۲ که نخستین نشست اسلو پیرامون بررسی وضعیت افغانستان برگزار شد، هیئتی از مقام‌های بلندپایه‌ی طالبان در آن فراخوانده شده و حضور یافتند و دولت ناروی، از این هیئت پذیرایی کرد که پس از رسانه‌ای‌شدن و انتشار عکس‌های آن، موج مخالفت‌ها عیله دولت ناروی سرازیر شد. اعتراض و دادخواهی خانم رفیق در برابر طالبان نیز، درست هم‌زمان با برگزاری این نشست، شکل گرفت. او که از طالبان شناخت داشت و مانند دیگر هم‌رزمان، به دعوت طالبان در چنین نشست‌ها موافق نبود، در جریان برگزاری این نشست‌، یک هفته‌ی تمام، همه‌روزه در مخالفت به این اقدام به تنهایی اعتراض کرد. او، تمام روز در برابر در وزارت خارجه‌ی ناروی که نشست اسلو در آن برگزار شده بود، ایستاده و یک چادری (برقع) با خود داشت که نمادی از باور طالبان نسبت به زنان و روی‌کرد زن‌ستیزانه‌ی آن‌ها است. رفیق، هم‌چنین پارچه‌نوشتی را که روی آن شعار «به‌رسمیت‌شناختن طالبان، به‌رسمیت‌شناختن تروریزم است»، حمل کرده و مخالفتش را در برابر طالبان و به‌رسمیت‌شناسی آن‌ها توسط جامعه‌ی جهانی و حکومت ناروی اعلام کرد.

خانم رفیق در برابر پارلمان ناروی، هتل اقامت هیئت طالبان در ناروی، «اسلوفاروم» و «پیس‌فاروم»، «خانه کنسرت» و مکان‌های پرترددتری مانند فاکولته اسلو، مترو، سرک‌ها، تفریح‌گاه‌ها و تیاتر نیز، به نمایندگی از معترضان زن افغانستانی برای رساندن صدای مردم افغانستان همه روز می‌ایستاد و خواستار عدم به‌رسمیت‌شناسی طالبان می‌شد.

خانم رفیق نخستین‌ تجربه‌های اعتراض تک‌نفره‌اش را «خیلی سخت و دردآور» توصیف می‌کند؛ چون انتظار داشت، افراد دیگری نیز در دادخواهی‌ها با او هم‌راه شوند؛ اما از میان آن‌هایی که در دنیای مجازی و پیرامونش به او وعده داده بودند، کسی حاضر نشد پای عهدش بماند و برای حقوق جمعی شهروندان افغانستان برزمد. «همه می‌گفتند: من این و‌ آن می‌کنم؛ اما در روزی که باید صدای وطن می‌شدیم علیه گروه تروریستی و حامیانش، تنها ماندم.»

در آغاز مبارزات تک‌نفره‌ی رفیق،‌ همه نمادهای اعتراضی‌ای که او به کار می‌گرفت، برای شهروندان اسلو گنگ و ناشناخته بود؛ ولی پس از این ‌که می‌دانستند او اهل افغانستان است، برای شان مهم جلوه می‌کرد که راجع به وضعیت افغانستان و شهروندان آن به ویژه زنان و دختران بشنوند. «اول مردم داخل ناروی کم می‌ترسید که این (چادری) چه است؛ اما زمانی ‌که رویم را لچ کرده و تبسم می‌کردم، میامدن و نزدیک سؤال می‌کردند.»

رسانه‌ها اعتراض‌های خانم رفیق را پوشش می‌دادند و معترضان زن از درون افغانستان نیز، حمایتش کرده و از ایده‌های او در اعتراض‌های شان کار می‌گرفتند. رفته رفته کاربران شبکه‌های اجتماعی، با بازنشر عکس‌ها و خبرهای مربوط به دادخواهی‌های او، حمایت‌ شان را اعلام می‌کردند. «اکثر دوستانم و حتا کسانی را که نمی‌شناختم در مورد اعتراض‌هایم می‌نوشتند. وقتی می‌دیدم از ایستادگی‌ام خوش استند، انرژی می‌گرفتم و می‌گفتم باید ادامه بدهم.» خانم رفیق، در کنار این همه تنهابودن، خرسند است که کسانی از خارج کشور هم بوده ‌اند که با عکس‌گرفتن از او، می‌پرسیده ‌اند که چه کمکی به مردمش کرده می‌توانند. شهروندان افغانستان از داخل کشور، اعضای جنبش‌های اعتراضی زنان و شهروندان دیگر کشورها، تشویق و حمایت می‌کردند و او را به ادامه‌دادن دادخواهی در برابر یک گروه فاشیستی فرامی‌خواندند.
خانم رفیق، می‌گوید که در شروع اعتراض‌های تک‌نفره‌اش، اعضای خانواده‌اش از او حمایت می‌کردند و کودکانش را پیش خود نگه ‌می‌داشتند و همین گونه، به او کمک مالی نیز می‌کردند؛ اما اکنون از این‌ که می‌بینند دیگر برای رسیدگی به اعتراض‌ها و برنامه‌ریزی برای آن، کارش را ترک کرده و سختی‌های فراوانی فراراهش قرار گرفته، حمایتش نمی‌کنند و مخالف ادامه‌دادن او به این راه استند. این زن دادخواه و فعال حقوق بشر، در دوره‌ی نخست حکومت طالبان که هنوز نوجوان بود، برای مدت کوتاهی در رخصتی تابستانی به کابل آمده بود و گروه طالبان را دیده بود که «بی‌حد وحشت‌ناک» بودند و فیلم‌ها را از خانه‌ها و دکان‌ها جمع کرده و آویزان می‌کردند، پیرمردها را سیلی می‌زدند و دختران خرد را «تیله» می‌کردند و زنان را با میل سلاح لت‌وکوب می‌کردند. او، دیده بود که طالبان چه گونه کودکان را به خاطر کاغذپران‌بازی سرزنش و لت‌وکوب می‌‌کردند و پسرهای همسایه‌ی شان را به خاطر خواندن زبان انگلیسی در کورس، دشنام می‌دادند. او، هرگز این منظره‌های «وحشت‌ناک» را از یاد نمی‌برد و هرازگاهی مثل کابوسی او را از خواب بیدار می‌کند؛ همین است که هنوز شور مبارزه در رگ‌هایش جاری است و هر روز مصمم‌تر از دیروز، اعتراض می‌کند؛ حتا اگر به پرداخت هزینه‌ی سنگینی ناگزیر شود.

اکنون که بیش‌تر از دو سال از بازگشت طالبان به قدرت می‌گذرد، خانم رفیق همه روزش را در سازمان‌دهی راه‌پیمایی‌ها، سفرها، نشست‌های حضوری و آنلاین رسانه‌ها، ضبط ویدیوهای اعتراضی و نوشتن‌ متن‌ می‌گذارند، تا از هر راه ممکن، به جامعه‌ی جهانی وضعیت شهروندان افغانستان، معترضان و زنان افغانستانی را گزارش بدهد. او، پس از نشست اسلو، از دانشگاه و کار رسمی‌ای که در دولت ناروی داشت، تعجیل گرفته، تا درست‌تر بتواند به دادخواهی‌هایش رسیدگی کند. نخستین اعتراضی که رفیق در آن شرکت داشت، به خاطر قتل فرخنده در اسلو در ۲۰۱۵ راه‌اندازی شده بود و او، تازه مادر می‌شد و با دیدن قتل بی‌رحمانه‌ی فرخنده، با توجه به حالت مادر فرخنده، حس مادری‌اش او را واداشت تا با خواهر و دوستانش با سخن‌رانی‌ها و خوانش شعر، در دفاع از حقوق فرخنده اعتراض کند. «آرزو می‌کردم که باید حق زندگی‌کردن، نرمال را داشته باشند.»

خانم رفیق، هنوز کودک بود که به پاکستان مهاجر شد و پس از چند سال در ۲۰۰۵، از پاکستان به ناروی رفت و همان ‌جا ماندگار شد. او، در پاکستان می‌بیند که افراد چه گونه مغزشویی می‌شوند. زمانی که در نوجوانی جرقه‌ی مبارزه در وجودش شکل گرفته بود، به ناروی رفت و دختران و زنان را در آن جا دید که در آسایش و امکانات کامل، تحصیل و کار می‌کنند. با زندگی در ناروی، متوجه شد که چه اندازه حق تحصیل و کار دختران و زنان افغانستانی پامال شده و بعدها که توان مالی یافت، دختران پاکستانی، سومالی و هندوستانی را برای تحصیل کمک مالی می‌کرد.

اعتراض‌های انفرادی خانم رفیق، تنها در برابر طالبان خلاصه نمی‌شود؛ او به آلمان و سویدن نیز، دعوت شده و در مکتب‌ها، دانش‌کده‌ها، سیمینارها، نمایشگاه‌ها، جشن‌واره‌ها و کنسرت‌ها به در مخالفت با خشونت در برابر زنان، تجاوز جنسی، منع هم‌خوابی، قانون سقط جنین، سخن‌رانی و اعتراض داشته است؛ اما در دو سال پسین، فعالیت‌هایش به اعتراض در برابر طالبان خلاصه می‌شود. او، در مورد دست‌آورد مبارزه‌ی دوساله‌ی زنان افغانستانی، اندکی خوش‌بین است و در گفت‌وگویی با یکی از رسانه‌ها گفته است: «خشم گسترده‌ی مهاجران افغان و شهروندان نروژی در سال ۲۰۲۲، وزارت خارجه‌ی نروژ را واداشت که از پذیرایی گرم از طالبان دست بردارد و دولت نروژ، نباید از پول مالیات مردم در تلاش برای تعامل با گروه‌هایی مانند طالبان هزینه کند.»

در آخرین مورد، خانم رفیق و دیگر زنان معترض در برابر حکم سنگ‌سار طالبان و نشست دوحه، مخالفت شان را اعلام کردند و در دنیا مجازی و واقعی، خواستار عدم به رسمیت‌شناخته‌شدن و حذف طالبان از سیاست و حکومت افغانستان شدند. او، می‌گوید: «این گروه ادامه‌ی مجاهدین است که هلری کلنتن، گفته بود امریکا از آن پشتیبانی می‌کند.» و باور رفیق، از تروریست‌ها داشتن امید و توقع انسانیت حماقت است. خانم رفیق می‌گوید که طالبان یک مفکوره است، نه چند شخص موترسایکل‌سوار. به باور او، طالبان از سوی ابرقدرت‌ها و دولت‌هایی مانند امریکا، چین، ایران و پاکستان پشتیبانی می‌شوند و این کشورها، هیچ زمان نمی‌خواهند که مردم افغانستان مثل دیگر انسان‌ها آسوده زندگی کنند. «می‌خواهند ما تنها برای زنده‌بودن و نان‌خوردن مجادله کنیم.»

خانم رفیق می‌گوید که در مدتی که درگیر اعتراض بوده، با هشدارها و مخالفت‌های پشتیبابان طالبان در ناروی نیز روبه‌رو شده است. «از طرف طالبان و حامیان آن‌ها، بسیار بی‌احترامی دیدم و اخطارها آمد؛ اما سرم تأثیر نکرد؛ چون مردمم هم‌راهم بود.»

با گذشت دو سال از قدرت‌گرفتن طالبان و مبارزه‌ی بی‌وقفه‌ی زنان افغانستانی، هنوز دولت‌های منطقه‌ و در کل جامعه‌ی جهانی در برابر طالبان روی‌کرد تساهل‌گرایانه دارند و مطالبه‌های شهروندان افغانستان به ویژه زنان از سوی آن‌ها نادیده گرفته می‌شود؛ اما فعالان حقوق بشر و معترضان زن، همواره در تلاش آشکارکردن چهره‌ی واقعی طالبان و اعلام مخالفت، به ادامه‌ی تعامل با طالبان بوده ‌اند؛ آن ‌گونه که خانم رفیق می‌گوید: «اگرچه راه دور است و دشوار، تا آزادی می‌رزمیم.»