اسلایدر حقوق بشر نسل‌کشی هزاره‌ها

سه ماه سیاه؛ چشم‌دیدهایی از زندگی در قلمرو طالبان

محمد رجا، خبرنگار-عکاس
دایکندی-افغانستان-۲۲/ ۹/۱۴۰۰
طالبان در ماه‌های نخست تسلط‌شان بر دایکندی، باشندگان ولسوالی‌های پاتو، گیزاب، ناوه‌میش و خدیر این ولایت را وا‌دار به کوچ اجباری نموده‌اند. افراد این گروه، هزاران خانواده‌ی دایکندی را در حالی از سرِ خانه، زندگی و زمین‌های‌‌شان، به‌زور اسلحه و میل تفنگ بی‌جا کرده‌اند که به آن‌ها اجازه‌ی برداشتن حداقل امکانات معیشتی و مواد اولیه‌ی غذایی را نداده‌اند. تنها چیزی که آن‌ها اجازه‌ی برداشتنش را داشته‌اند، ده الی بیست مَن (مَن برابر است با ده پاو) یا پنجاه کیلو گندم بوده است و مقداری هم فرش و ظرف. این کار آن‌ها در پی ادعاهای بی‌بنیاد و واهی و بدون هیچ‌گونه روند قانونی صورت می‌گیرند.

حدود سه ماه پیش، از منطقه‌ی کندیر ولسوالی پاتو نیز تعداد چهارصد خانواده کوچ اجباری داده شدند. صدها خانواده‌ی دیگر نیز از مناطق لوره‌شیوه، پیرانجیر، رباط، ولجه، چپ‌جوی، بیری، دیرمی، تگاب‌دار، خرکک، باغک، سهور و پای‌قل این ولسوالی و ولسوالی گیزاب به کوچ اجباری مجبور شدند. این مجازات جمعی با استفاده از زور دولتی و امکانات دولتی صورت می‌گیرند.

سانسور رسانه‌ها

قبل از تسلط طالبان بر افغانستان و ولایت دایکندی، در این ولایت شش رسانه‌ی دیداری و شنیداری و یک رسانه‌ی چاپی در ریاست اطلاعات و فرهنگ ثبت شده بودند و فعالیت می‌کردند. در این رسانه‌ها بیش از سی نفر مشغول به کار بودند که نُه خانم و نوزده آقا را در برمی‌گرفت. اما بعد از تسلط طالبان به جز رادیو نسیم و رادیو صدای قریه باقی همه از فعالیت باز ماندند. از میان سی خبرنگار فعالی که در رسانه‌های محلی کار می‌کردند، اکنون تنها چهار خبرنگار باقی‌ مانده‌اند که در دو رسانه‌ی نیمه فعال (رادیو نسیم و صدای قریه) کار می‌کنند. هیچ یکی از این چهار خبرنگار، زن نیست. گفتنی است، دو رسانه‌ی فوق، یکی خصوصی و یکی دولتی است، شدیداً تحت سانسور است. مطابق میل و خواسته‌ی طالبان نشرات دارند.

حکم بازداشت باسابقه‌ترین خبرنگاران این ولایت به جرم افشاگری، فعالیت‌های رسانه‌ای و حقوق بشری، از سوی طالبان صادر گردیده است. بیشترین خبرنگاران کشور را ترک کرده‌اند. مسئول رادیو آفتاب که در حال فرار به کشور ایران بود، در هرات دستگیر و مدت پنج ماه به زندان افتاد و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت. تعدادی هم از ترس تعقیب و بازداشت فعلاً از دایکندی فراری‌اند و در دیگر ولایات دیگر زندگی می‌نمایند.

قوماندان امنیه‌ی طالبان برای ولایت دایکندی با محافظین‌اش در دفتر رادیو نسیم/ منابع عکس: محمد رجا

آزادی بیان از مردم سلب شده است. پس از روی کار آمدن گروه طالبان، در ساحات زیر تسلط آنان آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها به محاق رفت و اختناق و سانسور اعمال می‌شوند. از پنج رسانه‌ی شنیداری در ولایت دایکندی، با آمدن طالبان، تنها دو رسانه نیمه‌فعال باقی مانده است، آن هم با کمترین فعالیت و برنامه. مثلا رادیو نسیم، قبل از آمدن طالبان روزانه دوازده ساعت نشرات داشت؛ اما با روی کار آمدن طالبان، نشراتش روزانه به یک ساعت تقلیل یافته است. طالبان بارها به آنان اخطار داده‌اند که علیه طالبان و خلاف موازین اسلامی نشرات نداشته باشند و بیشتر فعالیت‌های طالبان را پخش و نشر نمایند. از آن پس، از نشر برنامه‌های سیاسی، تفریحی و انتقادی خبری نیست.

اگر چه آمار مشخص و دقیق در دست نیست، بر اساس گفته‌ی رییس پیشین اطلاعات و فرهنگ ولایت دایکندی در دوره‌ی حکومت قبلی بیش از صد نهاد مدنی، شورا، انجمن‌ در ولایت دایکندی فعال بودند و در بخش‌های مختلف فعالیت داشتند؛ اما اکنون همه آن‌ها در سکوت مطلق به سر می‌برند. طی سه ماه اول تسلط طالبان، هیچ نشانی از فعالیت آن‌ها دیده نشده است. بنا به گفته‌ی برخی از اعضای آن‌ها بعد از حاکمیت طالبان این نهادها از هم پاشیده‌اند.

کشتارهای هدفمند

در سه ماه اخیر، بعد از حاکمیت طالبان رویدادهای جنایی متعددی نیز روی داده‌اند که عامل همه‌ی آن‌ها طالبان بوده‌اند. در ادامه به تاریخ و جزئیات قربانیان آن اشاره می‌شود:
ـجان و زندگی مردم ارزشی ندارد. به هر بهانه‌ای می‌کشند. دلیل کشتن‌شان هرگز بررسی نمی‌شود و مردم هم جایی را برای دادخواهی ندارند. از سویی، با رسانه‌ها هم صحبت نمی‌توانند، چون امکان این وجود دارد که عضو دیگر خانواده‌شان را از دست بدهند.

به عنوان مشت نمونه‌ی خروار، از زیر گرفتن مادر و پسرش توسط نیروهای طالبان، در چوک گل بادام ولایت دایکندی یاد می‌کنم. هرچند ظاهر این قضیه، یک رویداد ترافیکی بود؛ اما حقیقت آن چیزی دیگری بود. در اثر این حادثه، پسر در جا جان باخت و مادرش چند ساعت بعد در شفاخانه. طالبان فرد خاطی را تا امروز بازداشت و مجازات نکردند؛ چون از خودشان بود. فقط به معذرت‌خواهی و پرداخت شش بوجی آرد گندم (آن هم از گدام ریاست زراعت) به خانواده‌ی قربانی اکتفا کردند.

در رویداد دیگری، به تاریخ ۱۱ عقرب سال ۱۴۰۰خ. فرد یا افرادی از نیروهای طالبان، از داخل ساختمان امنیت ملی، به ‌سوی مردم شلیک کردند. مردم در کنار چوک گل بادام نشسته بودند. در نتیجه‌ی این تیراندازی، جوان کسبه‌کاری از ناحیه زانو آسیب دید و اکنون معیوب است. بازهم مجرمین پیگیری نشد.

باشندگان روستاهای کندیر و تگابدار ولسوالی پاتو ولایت دایکندی که توسط نیروهای طالبان کوچ اجباری داده شدند. عکس: منابع محلی

به تاریخ ۱۱/۶ /۱۴۰۰ خورشیدی، در ولسوالی خدیر این ولایت، چهارده تن از نیروهای امنیتی حکومت پیشین، بعد از این‌که به طالبان تسلیم شدند، توسط طالبان تیرباران شدند.
به تاریخ ۱۰/۶/۱۴۰۰ خورشیدی، در ولسوالی خدیر این ولایت، یک دختر خانم هفده ساله، به قتل رسید. طالبان ادعا کردند که بر اثر خطای انسانی بوده است؛ اما فامیل مقتول مدعی‌اند که این قتل تعمدی صورت گرفته است. به این خانواده هیچ خون‌بها و یا غرامتی پرداخت نشد. تازه، دلجویی هم از آن‌ها صورت نگرفت.

به تاریخ ۲۳/۶/۱۴۰۰ خورشیدی، در ولسوالی خدیر، شخصی به نام محمدعلی حیدری به خاطر دعوای حقوقی به مرکز ولسوالی خواسته شد. بعد دستگیر و شکنجه گردید و سرانجام در زیر شکنجه‌ی طالبان جان باخت و جسدش در چاهی، در داخل ولسولی انداخته شد. خانواده‌اش امکان و توان پی‌گیری این قضیه را هم نداشتند.

به تاریخ ۱/۶/۱۴۰۰ خورشیدی، در شهر نیلی، مرکز ولایت دایکندی، دو تن از نیروی‌های وابسته به پولیس شناسایی و شب‌هنگام تیرباران شدند.

به تاریخ ۱۴/۶/۱۴۰۰خ. در روستای ورس ولسوالی شارستان، شخصی به نام عاشور، شب‌هنگام، توسط افراد مسلح ترور شد.

به تاریخ ۱۸/۷ /۱۴۰۰خ. در منطقه‌ی صدخانه، قریه‌ِ بندِ قول، بندِ برلانِ ولسولای شارستان، حسین‌علی فرزند خدارحیم، شب‌هنگام توسط کمین طالبان به قتل رسید.

بین ۲۵ـ۳۰ /۷ / ۱۴۰۰خ. در ولسوالی ناوه میش این ولایت، شخصی به نام طاهر ولد غلام‌حسین بعد از چند شبانه‌روز شکنجه توسط طالبان، به قتل رسانده شد و جسدش به دریا انداخته شده بود. بعد از دو روز، جسدش در قریه‌ی ورخان، از کنار دریا یافت گردید.
در دهکده‌ی ساور، ولسوالی پاتو، شخصی به نام محمدعلی ولد مولاداد که از نیروی خیزش مردمی بود، بعد از دو شبانه‌روز شکنجه توسط طالبان، در زیر شکنجه‌ی آن‌ها جان باخت. تاریخ دقیق جان‌باختن این مرحوم مشخص نشد.

در ولسوالی گیزاب نیز سه تن از نیروهای خیزش مردمی در زیر شکنجه‌ی طالبان جان باختند. نگارنده به تاریخ شکنجه و وفات‌شان دست یافته نتوانست.

بین ۱۳ـ ۲۱/ ۷ / ۱۴۰۰خ. در ولسوالی اشترلی ولایت دایکندی، دو تن در اثر درگیری و یک تن بعد از دستگیری در اثر شکنجه به قتل سید.

نقض حریم خصوصی مردم

حریم خصوصی مردم نقض می‌شود. طالبان در نخستین روزهای ورودشان به شهر نیلی، اموال و ملکیت متعلق به کارمندان دولت را به ملکیت خویش درآوردند. اموال قابل ‌انتقال آنان را غارت و چپاول کردند. حتی ادارات دولتی را نیز غارت کردند و با خود بردند. ده‌ها تُن مواد غذای انبارشده در گدام ریاست زراعت، مواد غذایی و غیرغذایی کمیته‌ی حوادث و حالات اضطرار، و انبار جمعیت هلال را خالی کردند و به چند تجار پشتوزبان فروختند.

چندین ریاست، از جمله ریاست اطلاعات فرهنگ، شهرسازی و.. برای مدت‌ها در اختیار خانواده‌های افراد وابسته به طالبان بودند که آن‌ها با خانواده‌های‌شان در آن‌ها سکناگزین شده بودند و شعبات اداری این ریاست‌ها به خانه‌ و اسطبل گاو و گوسفندشان و به محل نگهداری مرغ و خروس‌شان تبدیل شده بود.

چندین اداره‌ی طالبان به نوبه‌ی خود از مردم عشر جمع‌آوری می‌کنند. اداره‌های حج اوقاف، ریاست زراعت و شهرداری دست به چنین کاری می‌زنند. هر کدام به نوبه خود و طبق میل خود عشر جمع‌آوری می‌کند.

همین‌طور، بسیاری از خبرنگاران را نیز در همان روزهای اول ورودشان به دایکندی، تحت تعقیب قرار دادند و حکم بازداشت‌شان را صادر کردند.

نیروهای طالبان فردی به نام سلطان را از شهر نیلی بازداشت و لت‌وکوب کرده است. سلطان خواهر زاده محمد رجا از خبرنگاران دایکندی است. او به همین جرم توسط طالبان شکنجه شده است. منابع عکس: محمد رجا

بسیاری از مردم ولایت دایکندی، به جرم داشتن اسلحه دستگیر و شکنجه شده‌اند. از آن‌ها به زور میل تفنگ پول گرفته شده است. هم‌چنین، دستگیری وابستگانِ کارمندان ارشد دولتی، نیروهای‌های امنیتی، فعالان و مدافعان حقوق بشر، و خبرنگاران توسط اداره‌ی طالبان، طی سه ماه اول تسلط این گروه، یک امر عادی و معمولی بوده است. چنان که گفتم، متأسفانه قربانیان از ترس دوباره شکنجه شدن و مورد اخاذی قرار گرفتن، از افشای جنایت‌های طالبان، شدیداً خودداری می‌نمایند.

افراد طالبان به تاریخ ۲۴ـ۳۰ سنبله‌ی ۱۴۰۰ خورشیدی، شبانه به خانه‌ی سه تن از باشندگان ملکی هجوم برده‌اند. ضمن ایجاد فضای رعب و وحشت در خانه‌های آن‌ها، آنان را به اتهام دست‌برد به دیپوی مهمات قطعه‌ی خاص نیروی امنیتی سابق، دستگیر و به مقرشان بردند. تا سرحد مرگ شلاق زدند.

سربازان طالب به تاریخ سی‌ام سنبله‌ی ۱۴۰۰خ. یک فرد ملکی دیگری را به اتهام این‌که پسر خواهرش در اردی ملی بوده، دستگیر کردند. از او خواستند که جای اختفای پسر خواهرش را نشان بدهد و اسلحه‌ی او را تسلیم کند. وقتی او از خواهرزاده‌اش اظهار بی‌اطلاعی کرد، او را یک شب تا صبح تا سرحد مرگ شلاق زدند و شکنجه کردند.

چهار هفته قبل از ۲۲/ ۹/۱۴۰۰خ. در رویداد دیگری، سه فرد ملکی را از قریه‌ی میش -که مربوط ولسوالی مرکز ولایت دایکندی می‌شودـ به اتهام داشتن اسلحه‌ی اردوی ملی دستگیر کردند و مدت شش ساعت آنان را بی‌وقفه شلاق زدند. حال آن‌که آن‌ها کسانی بودند که در سال ۱۳۹۵خ. فقط مدت بیست‌وپنج روزشان را در مرکز تعلیمات اردوی ملی سپری کرده بودند؛ اما آن را نیمه‌ رها کرده بودند و به زندگی عادی خود برگشته بودند. آنان را آن قدر شکنجه کردند و شلاق زدند که حاضر شدند، با پول شخصی خود سلاح بخرند و به طالبان تسلیم کنند. زیر شکنجه التماس می‌کردند که ما را چند روز فرصت بدهید تا برای شما اسلحه خریداری نماییم؛ اما طالبان به آنان فرصت نمی‌دادند. می‌گفتند تا اسلحه به دست ما نرسد، شما را هم‌چنان شکنجه می‌نماییم. یک از آن‌ها را به دلیل این‌که کاکایش مدافع حقوق بشر و فعال رسانه‌ای بوده، بیشتر شکنجه کردند. از او می‌خواستند که محل پنهان شدن کاکایش را نشان دهد. سرانجام بعد از ساعت‌ها شکنجه، یک میل اسلحه از آن‌ها می‌گیرد. اما از کسی که محل اختفای کاکایش را نگفته بود، صد هزار (یک لک) افغانی نیز او گرفتند.

دشمنی با زبان فارسی

تعصب زبان به اوج خود قرار دارد و زبان فارسی دری در ادارات دولتی و تابلوهای ادارات دولتی کنار گذاشته شده است. دیوارنویسی‌ها در سطح شهر نیلی به زبان پشتو هستند. مکتوب‌های اداری تنها به زبان پشتو نوشته می‌شوند. رییسان اداره‌های دولتی همه پشتون‌تبارند و با مراجعه‌کنندگانی که همه هزاره هستند و فارسی‌زبان، به زبان پشتو صحبت می‌کنند؛ لذا افهام و تفهیم صورت نمی‌گیرد. از این رو، رییسان پشتوزبان و پشتون‌تبار، با مراجعه‌کنندگان با توهین و تحقیر برخورد می‌کنند. این در حالی‌ است که ۹۹ درصد باشندگان ولایت دایکندی، هزاره و فارسی‌زبان هستند.

اخاذی و باج‌گیری

در مرکز ولایت دایکندی، طالبان شش حوزه‌ی امنیتی ایجاد کرده‌اند. هر حوزه‌ی امنیتی به ‌طور دل‌بخواه از مردم، به علاوه‌ی عشر، مخارج حوزه‌ی امنیتی و مواد سوخت زمستان‌شان را نیز جمع‌آوری می‌نمایند. برای نمونه، حوزه‌ی امنیتی یک، از قریه شش ماهانه مبلغ ۳۵۰۰۰ هزار افغانی، حوزه‌ی امنیتی هجده ماهانه ۳۰۰۰۰ هزار افغانی از مردم پول جمع‌آوری می‌کنند. این موارد در هر ولسوالی و در هر حوزه‌ی امنیتی کمی متفاوت است.

محاکمه‌ی عادلانه وجود ندارد. اکثریت قضایای حقوقی و جنایی در حوزه‌های امنیتی، از طریق جریمه‌های سنگین، به شکل صحرایی حل‌وفصل می‌شوند. به گونه‌ی نمونه، در دعوای حقوقی‌ای به ارزش چهارصد هزار افغانی، حوزه‌ی امنیتی کاریزِ نوجوی (از مربوطات مرکز ولایت دایکندی) از طرف مدعی مبلغ ۴۵۰۰۰ هزار افغانی به ‌عنوان مالیه اخذ کرد.

گروه طالبان چهار تن (دو مرد و دو زن) را به اتهام زنا بر دو زن، بازداشت کردند. اول، چهره‌هایشان را سیاه کردند و بعد درملأ عام گرداندند. سرانجام، به تاریخ سه‌شنبه شانزدهم قوس ۱۴۰۰ خورشیدی، در بازار چونیِ مرکز ولسوالی گیزاب ولایت دایکندی، در محضر عام سنگ‌سار کردند.

در نتیجه بعد از حاکمیت طالبان در ولایت دایکندی، رویدادهای جنایی متعددی در این ولایت اتفاق افتاده‌‌اند؛ اما متأسفانه قربانیان این روی‌دادها از بیان و روایت موضوع با رسانه‌ها و خبرنگاران جداً خودداری می‌کنند. دلیلش هم این است که طالبان بعد از شکنجه و اخاذی، به قربانیان اخطار داده‌اند که با رسانه‌ها صحبت نکنند. در صورتی که موضوع را با رسانه‌ها و خبرنگاران شریک کنند، باز هم شکنچه شده، به قتل خواهند رساند.

برای دانلود پی دی اف این گزارش، روی جنایت خاموش کلیک کند.

در مورد نویسنده

مدیر وبسایت

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید