در هفت اکتبر ۲۰۲۳ زمینلرزهای به بزرگی ۶٫۳ ریشتر، غرب افغانستان را لرزاند. منابع لرزهنگاری، مرکز این زمینلرزه را ولسوالی زندهجان هرات اعلام کردند. این زمین لرزه، که پسلرزههای آن تا ۱۲ اکتبر ادامه داشت، تا اکنون جان بیش از سه هزار تن را گرفته و هزاران زخمی و بیخانمان بر جا گذاشته است.
طبق گزارش تیمهای امدادرسان، نزدیک به ۸۰ درصد قربانیان این زمینلرزه، زنان و کودکان استند. عضو یکی از تیمهای امدادرسان مردمی که نخواست نامش فاش شود، به جادهی ابریشم گفت: «روز بعد از رویداد، برای مشارکت در عملیات نجات، به زندهجان رفته بودیم؛ حدود دوسوم زیرآوارماندهها زنان بودند؛ اما هیچ زنی در جمع گروههای امدادرسان نبود، تا زنان کشتهشده را از زیر آوار بیرون آورده و غسل بدهد.» به گفتهی این منبع، در روزهای بعدی نیز، نبود زنان در گروههای امدادرسان همچنان به عنوان یک مشکل باقی ماند.
بر اساس گزارش منابع، یک روز بعد از زمینلرزهی هرات که شماری از زنان به صورت داوطلبانه برای کمک به زلزلهزدگان به سمت زندهجان میرفتند، طالبان موتر حامل آنها را در ایست بازرسی متوقف کرده و به آنها اجازه ندادند که برای کمک به آسیبدیدگان به بخشهای زلزلهزده بروند.
منابع مردمی میگویند که به دلیل نبود زنان در ترکیب تیمهای امدادرسان، روند عملیات نجات آنهایی که زیر آوار گیر مانده بودند و خاکسپاری جانباختگان زن، با کندی مواجه شده بود؛ چون تنها شمار اندکی از زنان سالمند محلات زلزلهزده، برای نجات زخمیها و خاکسپاری قربانیان به مردان خانوادههای شان کمک میکردند.
ممانعت و افزایش تلفات زنان
طبق اظهارات پزشکان شفاخانهی حوزهیی شهر هرات، از میان زخمیهایی که در روزهای نخست به این شفاخانه منتقل شده بودند، بیشتر از ۸۰ درصد آنها، زنان و کودکان بودند.
علا ابوزید، رییس تیم امداد پزشکی سازمان جهانی غذا، پس از بازدید از شفاخانهی حوزهیی هرات گفته بود: «من زمانی که به شهر هرات رفتم و زخمیها را در شفاخانه حوزهیی از نزدیک دیدم، حدود دوسوم زخمیها بانوان بودند؛ یعنی حدود ۳۵۰ نفر زن و کودک آسیبدیده فقط در این شفاخانه منتقل شده بودند.»
بخش فارسی خبرگزاری خامهپرس در نُه اکتبر، در گزارشی به نقل از یک امدادرسان محلی، نوشته است: «اکثریت قربانیان این رویداد را زنان و کودکان تشکیل میدهند. زنان از لحاظ روانی و صحی وضعیت بسیار بدی دارند؛ چون بیشتر خانمهای حامله به دلیل شوکهای عصبی که در جریان زمینلرزه بر آنها وارد شده و نبود خدمات و اقدامات به موقع پزشکی، طفلهای شان را از دست داده اند.»
جلوگیری طالبان از مشارکت امدادرسانهای زن در تیمهای عملیات نجات، باغث بالارفتن آمار تلفات زنان در زمینلرزهی هرات شده است. خبرگزاری ایندیپندنت فارسی در نُه اکتبر، در گزارشی نوشته است: «شماری از زنان در استان/ولایت هرات، میگویند که گروه طالبان در ایست بازرسیهای منتهی به مناطق زلزلهزده، به زنان اجازه ندادند که در روند امدادرسانی و عملیات نجات شرکت کنند.»
طبق این گزارش، پس از این که طالبان از رفتن زنان داوطلب به مناطق زلزله جلوگیری کردند، مشکلاتی چون نبود غسلدهندگان و امدادرسانهای زن، باعث شد تا از یک سو آمار تلفات زنان وکودکان بالا برود و از سوی دیگر، جسدهای بسیاری از زنان زیرآوارمانده، بدون انجام مراسم غسل و کفن، به صورت گروهی به خاک سپرده شوند.
زنستیزی و افزایش تلفات زنان
بر اساس گزارش رسانهها، زمینلرزهی هرات، حوالی ۱۱:۰۰پیش از چاشت روی داده بود. در این زمان، بیشتر مردان در بیرون از خانه مشغول کار در مزرعه، کارگاهها، خریدوفروش، دامداری و کارهای دیگری بودند، کودکان پسر در مکاتب و دانشگاهها وکورسها، سرگرم آموختن بودند؛ اما زنان و دختران به دلیل ممنوعیت از تحصیل، کارِ بیرون از خانه، گشتوگذار در بازار، رفتن به اماکن تفریحی، مسافرت و غیره در این زمان، طبق معمول در خانه استند.
با توجه به این که مکاتب و اداره معمولا با مصالح ساختمانی جدید اعمار شده و در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله مقاومت بیشتری دارند، بیشتر کار مردانه در فضای باز صورت میگیرد ولی در مقابل؛ خانههای روستایی اطراف هرات که اکثرا با مصالح ابتدایی متشکل از دیوارهای گلی و سقف گنبدی خشت خام و یا چوب ساخته شده بودند، با نخستین تکانهها فروریختند و زنان و دختران اکثرا زیرآوار ماندند.
در حالی که اگر زنان با محدودیتها مواجه نمیبودند، تعداد قابل توجهی از آنان، زنده میماندند. رنگین دادفر اسپنتا، از مقامهای رژیم پیشین در مصاحبه با یکی از رسانهها، گفته بود: «حکومت داری امارت اسلامی طوری سامان یافته که حتا در فاجعههای طبیعی هم باید آپارتاید جنسیتی آشکار باشد. بیشتر زنان در پس لرزهها جان باختهاند چون آنها اجازه نداشتند از خانهها بیرون شوند و در فضای ازاد مصئون بمانند.»
خبرگزاری افغانستان انترنشنال در گزارشی به نقل از دکتر علا ابوزید، نوشته بود: «در زمان وقوع این زمینلرزه که در ساعت ۱۱ روز اتفاق افتاد، بیشتر مردان در بیرون خانه بودند. بنا بر این، بیشتر کسانی که کشته و زخمی شده اند، زنان و کودکان اند که در زمان وقوع زلزله در خانه بودند.»
نیروهای طالبان که از یک سو پرورش یافتهی مدارس مذهبی هستند، در برخورد با زنان به دلیل تعلق مذهبی-تباری از نگرشهای خاص دینی و مقررات قومی پشتونوالی پیروی میکنند. و این دو شیوهی نگرش دینی-قومی، ضمن اینکه همدیگر را تقویت میکنند، از نظر عرفی و شرعی به طالبان، صلاحیت میدهد تا با زنان سختگیرانه برخورد کنند.
رسانهها، منابع مردمی و نهادهای امدادرسان مواردی چون طرح و تطبیق برنامههای زنستیزانه، بیتوجهی و آمادگینداشتن وزارت مبارزه با حوادث برای مقابله با رویدادهای طبیعی، لتوکوب زنان و دختران در هنگام فرار از زلزله و بازگرداندن اجباری آنها بهخانهها، جلوگیری از حضور زنان داوطلب در عملیات نجات، دیررسیدن و بیتجربگی نهادهای حکومتی در عملیات نجات، سبک معماری کاملاً گلی اکثر خانهها، برخورد غیرمسئولانه با نهادهای امدادرسان و اختلال در روند عملیات نجات توسط نیروهای طالبان را، از دلیلهای بلندرفتن آمار تلفات زنان عنوان کرده اند.
احسان –نام مستعار- یکی از کسانی که در جریان عملیات نجات در یکی از ساحات زلزلهزده حضور داشته، به جادهی ابریشم میگوید: «جنگجویان طالبان در جریان عملیات نجات، برای تیمهای امدادرسان مانع ایجاد میکردند. این موضوع روند عملیات نجات زلزلهزدگان را با کندی مواجه کرده بود. آنها به هیچ کس پاسخگو نبودند. مردم را بیدلیل لتوکوب میکردند و به زنان اجازه نمیدادند در عملیات شرکت کنند.» به گفتهی احسان، این موارد سبب شد که شمار تلفات به ویژه کودکان دختر بیشتر شود.
نظر بدهید