اسلایدر اقلیت‌های قومی حقوق بشر

بی‌وارث؛ فهرست قربانیان بی‌نشان هزاره(۳)‬‬‬‬

 

اقلیت‌های قومی و مذهبی در افغانستان فقط «جامعه قربانی» در دسترس برای گروه‌های تروریستی نیستند بلکه آن‌ها نه تنها از حمایت‌های نهادهای قانونی مستفید نمی‌شوند بلکه از سوی رژیم‌ها، حکومت‌ها و نظام‌ها نیز مورد تبعیض واقع می‌شوند. قوانین تبعیض‌آمیز بر آن‌ها وضع کرده‌اند، از خدمات دولتی محروم‌اند، از برنامه‌های ملی برای انکشاف شهری و روستایی محروم‌اند، دسترسی به تحصیل برای آن‌ها دشوار است و موارد بی‌شمار دیگر. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
از میان جامعه قربانی و به تعبیر دیگر؛ از میان اقلیت‌های قومی و مذهبی افغانستان هزاره‌ها در اول فهرست قرار دارند. هزاره‌ها برعلاوه اینکه یکی از گروه‌های مورد هدف سازمان‌های تروریستی هستند، از خدمات دولت و منابع ملی نیز محروم‌اند. اگر اجتماعات جامعه شهری هزاره‌ها مورد هدف حملات بمب‌گذاری انتحاری قرار می‌گیرد، روستانشینان هزاره‌ هر سال با یک چالش بزرگ دیگر مواجه‌اند. روستانشینان که زندگی‌شان وابسته به زراعت و مالداری است، باید از علفچرها و کشت‌ و کار خود در برابر هجوم کوچی‌ها نیز محافظت کنند. معضلی که هرساله است. راه حل فوری نیز برای آن وجود ندارد. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
جدال خونین
جدال کوچی با هزاره‌ها قصه یک سال و دو سال نیست بلکه اساس این جدال در سال‌های پایانی قرن نوزدهم گذاشته شده است. امیر عبدالرحمن وقتی پس از ۸ سال جنگ با هزاره‌ها برگشت، سرزمین‌های مفتوحه‌ای هزاره‌ها را چون خلعت شاهانه به قبایل پشتون بخشید. خالد صالح در جستاری روی جدال‌ها بر سر منابع طبیعی افغانستان در «رادیو زمانه» می‌نویسد:«عبدالرحمن خان نه فقط جمعیت گسترده‌ای از قبایل پشتون را به مناطق مرکزی و دامنه‌های شمال کوه‌های هندوکش کوچاند، بلکه علاوه بر آن، پس از سرکوب شورش هزاره‌ها، آنها را از شهر و روستاهایشان بیرون کرد، به گونه‌ای که ساختار قومی و جمعیت شهرهایی چون قندهار، دای‌چوپان، دهراود، چوره و … به طور کلی تغییر کرد.»‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
در قدم بعدی زمین‌های «پشت جوی» هزاره‌ها را علف‌چر تعریف کرد و آن را طی یک فرمان به کوچی‌ها واگذار کرد. فرمانی که به کوچی‌های پشتون حق می‌داد تا از انتهای افغانستان رمه‌های خود را برداشته بیایند تا در شمال کوه‌های هندوکش چاقش کنند و از مردم محل کسی مزاحم آن‌ها نباشد. تا جایی که جوی آب بود و زراعت انجام می‌شد مربوط به مردم محل و پشت‌جوی به عنوان علفچر مربوط به کوچی‌های قوم پشتون باشد. در حالیکه ساکنین هزاره در مرکز افغانستان نیز به مالداری و زراعت مشغول اند و تنها منبع درآمد آن‌ها نیز زمین است. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
از آن زمان تاکنون که بیش از صد سال می‌گذرد، تقریبا هر سال میان هزاره‌های که مردم بومی باشند و کوچی‌های که از دورجای افغانستان می‌آیند جدال سنگین شکل می‌گیرد. در بسیاری موارد برخوردها مسلحانه می‌شود و از هر دو طرف قربانی می‌گیرد. یک طرف مردم بومی که تنها به داشتن زمین برای زراعت و پرداخت مالیات‌های سنگین اکتفا نکردند و فکر می‌کنند که سنگ و کوه و هیزم و علفچر آن مناطق مربوط به خود روستاییان است و طرف دیگر فرمانی در دست دارد که در آن به آنان حق می‌دهد تا با سرزمین هزاره‌ها هرنوع برخورد کنند ویا می‌توانند زمین‌های هزاره‌ها را تصاحب کنند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
«واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان» در یکی از تحقیقاتش که بر روی منازعه کوچی و ده‌نشین در افغانستان کار کرده است، به این جمع‌بندی می‌رسد که این منازعه ریشه‌ای و قدیمی است. همچنین اضافه می‌کند که وضع قوانین بر روی علف‌چرها نمی‌تواند به این منازعه نقطه پایان ببخشد. طبق دریافت‌های این تحقیق منازعه سیاسی است و باید از طریق سیاسی برای آن یک راه حل دایمی سنجیده شود. این تحقیق از زبان مقامات بخش در دولت کابل نقل می‌کند که منازعه بیشتر سیاسی است و کمتر حقوقی، بنابر این مشکل باید از طریق سیاسی حل شود. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
مشکل بعدی این است که کوچی‌ها از زمان که مجوز ورود به هزارستان را دریافت کرده‌اند، تاکنون به عنوان نیروی فشار حکام پشتون بر هزاره‌ها بوده‌اند. به همین دلیل هزاره‌ها مدعی‌اند که تاکنون این رسم پابرجاست، حداقل دراین منازعه دولت بی‌طرف نبوده و جانب کوچی‌ها را گرفته است. وقتی در دوران جدید در سال‌های ۲۰۰۹ و ۱۰ کوچی‌ها دوباره تلاش کردند تا وارد مناطق مرکزی شوند، در بهسود میدان وردک درگیری خونین اتفاق افتاد. صدها خانواده از خانه‌های خود متواری شدند و تعداد کشتگان هم به ده تن می‌رسید. مرور می‌کنیم که دولت برای حل آن دست به چه اقداماتی زد؟ ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
اقدامات دولت
هربار که جدال میان روستانشینان هزاره و کوچی‌ها داغ شده، دولت افغانستان در اولین اقدام خود تلاش کرده تا کوچی‌ها را قانع کرده از محل منازعه خارج کند. این کار به هیچ صورت منجر به یک راه حلی معقول و دایمی نگردیده بلکه فقط برای هر دو سوی منازعه تبدیل به یک فرصت برای تجدید نیرو و برنامه ریزی جدید شده است. روزنامه ۸صبح در یادداشت به نام «رشوه دهی هم نتوانست از منازعه جلوگیری کند» از عملکرد دولت برای حل منازعه کوچی و ده‌نشین انتقاد می‌کند. نویسنده در این یادداشت حکومت را متهم به باج‌دهی به کوچی‌ها می‌کند. او مدعی است که دولت برای این که منازعه میان کوچی‌ها و هزاره‌ها تاثیر منفی روی انتخابات نگذارد، به کوچی‌ها صد میلیون افغانی باج داد تا منطقه بهسود میدان وردک را ترک کنند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
این در حالی‌ست که روستانشینان متضرر از حمله و هجوم کوچی‌ها به مناطق‌شان هیچ نوع کمک و یا جبران خسارت از سوی دولت دریافت نکردند. هزاره‌ها در آغازین سال‌های هجوم کوچی‌ها بر زراعت و علفچر، تلاش کردند تا بدون درگیری با آنان از راه‌های مسالمت‌آمیز خواهان اسکان کوچی‌ها از سوی دولت شدند و با مبارزات مدنی این خواست را مطرح کردند. به گزارش بی‌بی‌سی از یکی از بزرگترین راه‌پیمایی‌های هزاره‌ها در کابل پایتخت در بهار ۱۳۸۸، می‌نویسد که تظاهرات کنندگان خواهان اسکان کوچی‌ها، خلع سلاح کوچی‌ها و پرداخت غرامت به دهقان‌های متضرر هزاره شدند. «برکناری رئیس جمهور و وزرای دفاع و داخله، خلع سلاح کوچی‌ها، اخراج فوری کوچی‌ها از مناطق هزاره‌نشین، پرداخت غرامت به هزاره‌ها و جلوگیری از بروز تنش‌های دوباره میان کوچی‌ها و هزاره‌ها از خواست‌های اصلی تظاهر کنندگان بود.»‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
وقتی رفتن راه‌های مسالمت‌آمیز برای هزاره‌ها بدون دست‌آورد باقی ماند، هزاره‌ها نیز تلاش کردند تا با ایستادگی در برابر کوچی‌ها، مانع ورود آن‌ها به مناطق مسکونی، زراعتی و علفچرهای هزاره‌ها شوند. «واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان» در گزارش خود از زبان مردم محل نقل می‌کند که در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ برای اولین‌بار در دوره حکومت حامد کرزی کاروان بزرگ کوچی‌ها با هزاران مواشی می‌خواستند با عبور از بهسود میدان وردک راه‌شان را به سوی دیگر مناطق هزاره‌نشین باز کنند. دهقانی که نمی‌خواست رمه‌های کوچی‌ها از روی زمین‌های او عبور کند، توسط کوچی‌ها تیرباران شد. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
پس از رویداهای این چنینی و بی‌تفاوتی دولت در قبال زراعت و مالداری هزاره‌ها و توجه آن به کوچی‌ها سبب شد تا در میان هزاره‌ها گروه‌های شکل بگیرد تا از این مردم در مقابل کوچی‌ها دفاع کنند. اینگونه شد که این جدال خونین تا سال گذشته ادامه یافت و هنوز دولت‌ها قادر نیستند تا از این منازعه جلوگیری کنند و برای آن یک راه‌حل دایمی پیدا کنند. امسال با تسلط طالبان و متواری شدن گروه‌های مسلح مردمی، به نظر می‌رسد که کوچی‌ها بتوانند به صورت آزادانه مناطق مرکزی افغانستان را در تسلط خود داشته باشند.