۱-کوبا اولین جای قاره آمریکا بود که کرستیف کلمپ آن را سال ۱۴۹۲ کشف کرد. در حدود چهارصد سال مستعمره اسپانیا بود. سال ۱۸۹۵ «خوزه مارتی» که اکنون حکم پدر ملت کوبا را دارد علیه اسپانیا جنگید. خودش کشته شد و مردم و آزادی خواهان کوبا بهشدت سرکوب شدند. همچنان کوبا مستعمره باقی ماند. سال ۱۹۰۲ بر اساس یک جنجال بین اسپانیا و آمریکا توافق شد تا کوبا، فلپین و بعضی مناطق دیگر در بدل بیست هزار دالر به آمریکا واگذار شود. بعد از آن تا سال ۱۹۵۹ که کاسترو، کوبا را آزاد کرد این کشور تحت تسلط آمریکا بود و کار سیاستمدارانش نوکری کاخ سفید. کوبا جای عیش و عشرت آمریکاییها بود و توسط مافیا و قاچاق بران اداره و کنترل میشد.
۲- بعد از پیروزی کاسترو کوبا تبدیل به الگوی آزادیخواهی شد. حتی ژان پل سارتر متفکر بزرگ فرانسوی شیفته انقلاب کوبا شد. همراه با سمون دوبووار به کوبا رفت و کتاب «جنگ شکر در کوبا» را نوشت. او گفته بود «رهبران انقلاب کوبا اکثراً سن شان زیر سی سال بود.» او راست گفته بود. چهگورا ۲۸ ساله بود که بهعنوان یکی از سه فرمانده بزرگ در کوههای سیرامائیسترا میجنگید. کاسترو پیش از انقلاب کوبا، دورانی که ۲۱ سال سن داشت علیه دولت دست به اقدام مسلحانه زده بود. یکبار صادقانه مقایسه کنید. اکثر جوانان در این سن و سال جاهای تفریحی، ژل موی و سفیده روی و کفش و لباس لوکس را خوب میشناسند، اما چیزی را که هرگز نمیشناسند عدالت و مبارزه و مردم است. ببین تفاوت از کجا تا به کجاست.
۳- همین یکمشت جوان بعد از پیروزی انقلاب، مثل بسیاریهای ما در قید منطقه، ولایت، کشور باقی نماندند. دنیا را خانه خودشان میدانستند. برای دفاع از جبهههای آزادیبخش دنیا به چندین کشور دنیا نیرو نظامی فرستادند. باری از جمعیت کوچک چندمیلیونی کوبا نیم میلیون نفر بهصورت افتخاری حاضر شدند در رکاب چهگورابه کشور کنگوی آفریقا رفته و جنگ کنند. این در حالی بود که کاسترو اعلام کرده بود هر کوبای فقط با جیب خالی و لباس شان بیرون رفته میجنگند و سپس فقط با همین لباس و جیب خالی به کوبابرمیگردند. هیچ پول و امتیاز در میان نیست. حتی همین کوبای کوچک با خاک ۱۲۰ هزار کیلومترمربع کماندوهای نظامیاش را به کمک حزب چپ افغانستان فرستاده بود. مردم در اطراف شهر مزار علیه حکومت حزب خلق شورش کرده بودند. شورش دورانی شکسته شد که ۱۲۰ نفر کماندوی کوبای در خط اول میجنگیدند. بااینکه کوبا و کاسترو هیچ سودی در افغانستان نداشتند.
۴- همین یکمشت جوان حکومت تشکیل دادند؛ اما در حکومت کاسترو حتی پسرش حق نداشت یک موتر لوکس سوار شود. وزیرانش با ملی بس بهوزارت و خانههای شان رفتوآمد میکردند. باری پسر نوجوان کاسترو یکی از موترهای لوکس را سوار شده به «هاوانا» میرفت. چهگورا موتر را متوقف کرده و گفته بود هرچه زودتر موتر را برمیگردانی و الا با همین تفنگچه که در سیرامائیسترا شلیک میکردم بر فرق سرت شلیک خواهم کرد. فکر نکن پسر فیدل هستی و مراعاتت میکنم. او راست گفته بود. آنها در اجرای عدالت مراعات هیچکسی را نداشتند و رفاقت را کنار میگذاشتند. کاسترو یکی از نزدیکترین رفقایش را وزیر معرفی کرد اما وقتیکه مرتکب فساد مالی شد حکم اعدامش را امضا کرد و در وقت اعدامش اشک ریخت و گریه کرد. چهگورا وزیر جوان حکومت کاسترو در سفرهای بینالمللیاش چوکی درجه سوم هواپیما را بلیت میکرد. باری در یک سفر، سفیر دولت کوبا چوکی درجه اول هواپیما را بلیت کرده بود. وقتی متوجه «چهگورا» و چوکیاش میشود از شرم آب میشود.
۵- انقلابیون کوبا نه کشور پرجمعیت و اقتصاد بزرگ داشتند و نه ارتش و بمب اتم؛ اما فقط ایمان راسخ به عدالت و مردم داشتند. به همین خاطر پیروز شدند. به حدی بینان بودند که در کوههای سیرامائیسترا در هنگام جنگ روز یکبار غذا میخوردند. به حدی تنها بودند که اولین بار سال ۱۹۵۶ انقلاب را با ۸۱ نفر آغاز کردند و در اولین درگیری ده نفر زنده ماندند و سپس همین ده تن به مبارزه ادامه داده و کوبا را آزاد کردند. از طرف دیگر همین مردان مغرور به حدی شکستهنفس بودند که کاسترو در وصیتنامهاش نوشته بود در هیچ کتاب درسی از من یاد نشود. هیچ سرک و مکتب و دانشگاه بهنامم نامگذاری نشود.
۶- در انقلاب کوبا چهار فرمانده نقش اساسی داشتند. فیدل، رائول، چهگورا و کاملو. فعلاً رائول اگرچند برادر کاسترو است، اما مستحقترین و مناسبترین آدم برای ریاست جمهوری است. کاسترو او را انتصاب نکرده است، بلکه بر اساس رأی رییسجمهورشده است. در ضمن بر اساس قانون کوبا رائول حق ندارد بعد از دو دوره پنجساله بازهم بهعنوان رییسجمهور کاندید شود. هر کوبای حق دارد کاندید ریاست جمهوری شود. بعضیها اعتراض میکنند سوسیالیسم بد است و کاسترو قدرت را خاندانی کرده است. از آنها باید پرسیده شود واقعاً قدرت در آمریکا خاندانی نیست؟! بوش پدر و بوش پسر، بیل و هیلاری! فعلاً هم ترامپ رییسجمهور شده. مردی که فقط پول دارد اما نهسواد دارد و نه تجربه سیاسی و نه درد مردم. خاندان کاسترو با خون و گرسنگی و عرق ریختن کوبا را آزاد کردند و رهبر و رییسجمهور شدند، اما ترامپ زنش دلال فاحشهخانه بود و خودش کارش برگزاری محفل ملکه زیبایی. از این طریق پول به دست میآوردند. حالا صادقانه قضاوت کنید کاسترو و رائول برای مردم رهبر مناسب هستند یا ترامپ و خانواده بوش و کلینتون؟
۷- بعضیها میگویند در کوبا انتخابات و دموکراسی وجود ندارد. بااینکه در کوبا انتخابات محلی، شهرداری، مجلس، شورای وزیران، ریاست جمهوری برگزار میشود. در انتخابات تنها اعضای «حزب کمونیست کوبا» کاندید نمیکنند بلکه سایر احزاب و شخصیتهای مستقل نیز حقدارند کاندید شوند. ازجمله حزب «دموکرات مسیحی» که بهشدت مذهبی است و حزب «لیبرال کوبا» که مخالف سوسیالیسم است نیز در همین نظام کمونیستی فعالیت میکنند و در انتخابات کاندید معرفی میکنند. همیشه مشارکت مردم در انتخابات بسیار گسترده است. بهطور مثال در سال دو هزار و هشت ۹۶,۸ فیصد مردم در انتخابات مجلسی شرکت کرده بودند. انتخابات مجلس هر پنج سال و انتخابات انجمنهای شهر و شهرداری مناطق، بعد از دونیم سال برگزار میشود. نمایندگان مجلس، شورای دولت/کشور را انتخاب میکنند و آنها شورای وزیران و رییسجمهور را.
۸- درست است یک عدهای را که با پول و طرح آمریکا آمده بودند و میخواستند کاسترو را بکشند و کوبا را دودسته به آمریکا تقدیم کنند، کاسترو سرکوب کرد و تکهتکه. باید هم سرکوب میکرد. آیا به آنها مدال میداد؟
۹- در کوبا ۹۵,۲ فیصد مردم از آب آشامیدنی سالم برخوردار هستند. سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۳ امید زندگی مردان کوبا را ۷۷ وزنان را ۸۰ ثبت کرده بود. این در حالی است که حد متوسط عمر در افغانستان ۴۵ سال است. بیش از ۴۸ فیصد نمایندگان مجلس کوبا زن است. در این مورد در بین تمام کشورهای دنیا در مقام سوم قرار دارد. زنان در دوران حاملگی ۹ ماه حقوق کامل دریافت میکنند. سپس سه ماه دیگر ۷۵ درصد حقوق شان را میگیرند اما سرکار نمیروند. دولت برای زنان قبل از تولد فرزند «مسکن زایمان» ارائه میکند.
۱۰- از سال ۲۰۱۰ به بعد در کوبا هیچکسی اعدام نشدهاست. در سال ۲۰۱۶ فقط دو روزنامهنگار زندانی داشت. هشتادوپنجفیصد مردم بابت خانه و مسکن هیچ پولی به دولت پرداخت نمیکنند. حملونقل و ترانسپورت رایگان است. تعلیم و تحصیل از طریق دولت مجانی و مفت عرضه میشود. به همین خاطر ۹۹/۸فیصدمردم کوبا باسواد هستند. هیچکسی مشکل غذای در کوبا ندارد. سال ۲۰۱۴، نرخ مرگومیر نوزادان در کوبا یکی از کمترین نرخها در سطح جهان بود. علتش این است که خدمات صحی برای تمام مردم بهصورت رایگان عرضه میشود. این در حالی است که کوبا یک کشور بسیار کوچک است. زمینهای چندان حاصل خیز و معادن غنی ندارد. چند قرن مستعمره بوده. بعد از استقلال، تحریمهای آمریکا نیز بهشدت وضعیت اقتصادیشان را خراب کرده بود؛ اما دولت کاسترو همین اقتصاد ضعیف و امکانات کم را در اختیار همه قرار داده است.
۱۱- بسیاری از مردم درباره کوریایی شمالی، کوبا و کاسترو با تکیهبر منابع «بیبیسی» و سایر رسانههای غرب قضاوت میکنند. همین رسانهها بودند که در دروان جنگ سرد ملا عمر و سیاف را رستم و قهرمان معرفی میکردند. همیشه نوکران شان را شیر و مخالفان شان را شغال معرفی کردهاند.
نظر بدهید