نوت: نسخهی پیدیاف شماره ۲۰۳ جادهی ابریشم را از اینجا دانلود کنید.
حافظ
فاطمه احمدی یکی از اعضای جنبش زنان عدالتخواه افغانستان است. او در کابل بزرگ شده، درس خوانده، ازدواج کرده و مادر شده است. میگوید تمام خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانیاش در کابل است و هرگز پاریس برایش کابل نمیشود.
پس از سقوط کشور و اعتراضات خیابانی زنان، شرایط زندگی در افغانستان برای او دشوار شد و به ناچار کشور را ترک کرد. او در حال حاضر ساکن پاریس، پایتخت فرانسه است.
شروع اعتراضات
بعد از پانزدهم آگوست فاطمه احمدی مثل اکثر زنان خانهنشین شد. او میگوید میدانسته است که خاموشی و قبول وضعیت پیشآمده به معنای تسلیمشدن و قدرتبخشیدن به گروه طالبان است. میگوید: «میخواستم کاری بکنم تا از حق خودم و زنان دیگر دفاع کرده باشم». تصمیم میگیرد به دنبال کسانی باشد که هماندیشهاش هستند و برای حقوق ازدسترفتهی خود و دیگر زنان ایستادگی میکنند.
در دهم اکتبر ۲۰۲۱ خانم احمدی برای اولینبار در برنامهی اعتراضیای که در کارتهی چهار کابل برگزار شده بود اشتراک کرد. بعد از این برنامه فکر کرد که مسیرش را یافته است. میگوید «با خودم گفتم به عنوان یک انسان و یک زن باید برای آیندهی خودمان و نسل بعدی ادامه دهیم. باید بدانند که ما مخالف آنچه دیگران برایمان تعیین میکنند هستیم. ما خواهان مشارکت اجتماعی و سیاسی در کشورمان هستیم و در مقابل پایمال شدن ابتداییترین حقوق انسانیمان نمیتوانستم سکوت کنم».
بعد از آن، در تاریخ ۲۶ اکتبر، خانم احمدی با جمعی دیگر از زنان معترض کابل، در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در وزیر اکبرخان راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند. در آن اعتراض، طالبان به خبرنگاران حمله کرده و آنان را از ساحه متفرق کردند.
بیشتر از ده رنجر طالبان اطراف معترضین را محاصره کرده و راهشان را بستند. «طالبان ما را تهدید کردند که موبایلهایمان را خاموش کنیم و منتظر مانند تا یکی از فرماندهانشان که ریش بلندی داشت و لنگی سیاهی بر سر کرده بود، آمد و یکی از افرادش اسامی تکتک معترضین را از روی فهرستی که در دست داشت به خوانش گرفت و گفت که جای زنانِ خوب در خانه و جای زنان بد در خیابان است». طالبان با خشم و تهدید به آنان دستور داده بود که به خانههایشان برگردند و بار دیگر سعی در برگزاری تظاهرات بر ضد نظام نکنند وگرنه مجازات خواهند شد.
در آن اعتراض به جز تعداد محدودی خبرنگار مرد که برای تهیه گزارش آمده بودند، مرد دیگری با حضورش در خیابان در کنار آنان نایستاد. او میگوید: این که مردان سرزمینم موضوع بسته شدن مکاتب و دانشگاه خواهران و فرزندانشان را تماشا کرده و کاری نمیکردند برایم قابل درک نبود. چطور میتوانستند به چشم فرزندی که از مکتب باز مانده بود بنگرند و سکوت کنند. زنانی که با احساس خطر در چند قدمیشان در جادهها مبارزه میکردند نیازمند حمایت همان برادران و پدرانی بودند که سکوت را بر دادخواهی ترجیح دادند و به جای به یاری برخاستن با ما به نکوهشمان پرداختند و همدست دشمنانمان شدند. به عنوانی زنی که این درد را با همهی وجود حس کردهام از مردان سرزمینم گله دارم تا زمانی که این مهم را درک کرده و در مقابل آنبه مقابله برنخیزند.
فاطمه احمدی البته حمایت تعدادی از مردان را که از آنان حمایت کرده بود را نیز انکار نمیکند و میگوید: «ولی بودند محدود مردانی که مقالهها نوشتند یا از طریق هنرشان،رسانهها و فضای مجازی از ما حمایت کردند».
حرکت اعتراضی زنان معترض در اوایل شکلگیری تحت عنوان (شبکه مشارکت سیاسی زنان) در یک گروه متحد به صورت خودجوش شروع به کار کرد. همهی اعضا به صورت خودجوش به خیابان آمده و با شعار تحصیل، کار و آزادی فریاد عدالتخواهی سر میدادند، اما بعدها میان زنان معترض اختلاف ایجاد شد و گروههای متعدد دیگری تحت عناوین متفاوت به فعالیت شروع کردند. آنان در گروههای مختلف شعار یکسانی سر میدادند و دارای اهداف مشترک بودند. خانم فاطمه احمدی در گروه جنبش زنان عدالتخواه در کنار دیگر اعضای گروهش با هدف مشترک برای زنان افغانستان کار کرده است.
خانم احمدی میگوید که جنبش زنان عدالتخواه با داشتن صابره اکبری و هدا خموش یک جنبش مستحکم و با اراده بوده است. او میافزاید کار ما در اوایل این جنبش با اعتراضات خیابانی شروع شد و با وضع محدودیتهای بیشماراز جانب طالبان و افزایش تهدیدها اعتراضاتمان را در مکانهای سربسته و به صورت پنهانی در کابل ادامه دادیم».
پس از منع اعتراض در خیابانها از جانب طالبان، اعضای این جنبش در دیوارهای کابل دیوارنگاری میکردند و در رسانهها و صفحات اجتماعی حضور پررنگ داشتهاند. آنان در پاکستان و ایران هم سکوت نکرده و برنامه هایشان را بر ضد افکار و فرامین طالبانی برگذار کردهاند.
فاطمه احمدی میگوید که «من نزدیک به سه سال با جنبش عدالتخواه کار کردم اما فعلا عضویت هیچ جنبشی را ندارم. اما تا زمانی که دختران و زنان افغانستان به حقوق انسانی، سیاسی و اجتماعیشان دست پیدا نکنند مبارزهی من ادامه خواهد داشت و در کنارشان خواهم ماند».
در حال حاضر تعداد زیادی از زنان معترضی که تا یکی دو سال پیش عضویت گروههای فعال اعتراضی را داشتند و در خیابانهای کابل فریاد عدالتخواهی برای همنوعانشان را سرمیدادند، در مهاجرت و تبعید به سر میبرند. خانم احمدی با وجود آگاهی از دشواریهای زندگی در کابل میگوید:« به عنوان یک زن و یک مادر باید بگویم زندگی در تبعید و آوارگی بسیار رنجآور است. در کشور من با محدودیتهای وضع شده از جانب گروه منفور حاکم، به عنوان یک زن نمیتوانید بدون محرم از خانه خارج شوید، کار کنید، سوار تاکسی شوید و به تنهایی به پارک بروید. شما حق انتخاب رنگ و نوع لباس خود را ندارید و این دیگری است که باید برایتان تصمیم بگیرد که چه بپوشید، چطور بپوشید و کجا بروید.
سپری کردن تبعید در کشوری مثل پاکستان که آنجا هم حتی برای کرایه کردن محل زندگی هم باید محرم به همراه داشته باشید وگرنه به شما خانه داده نمیشود، بسیار دشوار است. این که دلیل تنها زندگی کردن خود را برای افراد مختلفی شرح بدهید تا مورد قضاوت قرار نگیرید، درد آور است. نگاههای پر از پرسش و معنادار این افراد هر لحظه روان آدمی را میآزارد. با این وجود بار مشکلات و اندوهی را که همنسلان من در افغانستان متقبل میشوند با رنج مهاجرت قابل مقایسه نیست. باید کار کرد، فریاد عدالتخواهی بلند کرد و با استبداد حاکم جنگید».
نظر بدهید