علی ضحاک
از دو هفته به این سو، خبرهایی در مورد جابهجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان (TTP) در ولایتهای شمالی و شمالشرقی افغانستان در رسانهها منتشر شده است. در گذشته نیز خبرهای در این مورد منتشر شده بود که نشان میداد گروه طالبان، در پی جابهجایی پشتونهای جنوبی و وزیرستانی در شمال افغانستان است. اکنون انتشار گزارشهایی در این باره، نشان میدهد که گروه طالبان در پی ایجاد سلطهی قومی در همه بخشهای افغانستان از طریق جابهجایی جمعیت است.
طالبان پس از بازگشت به قدرت، با استفاده از بهرهگیری از کوچیها، به زمینهای مناطق هزارهنشین به ویژه بامیان و دایکندی، چشم دوخته و در پی تصرف آن استند. کوچیها در مناطق هزارهنشین از دو سال به این سو، صدها دعوای حقوقی علیه باشندگان محل باز کرده و به صورت گسترده و مجهز با سلاحهای سبکوسنگین به این مناطق هجوم آورده اند.
کوچیگری و جابهجایی طالبان پاکستانی در شمال افغانستان، بیانگر یک نوع سیاست قومی پشتونمحور با رویکرد ایجاد سلطهی قومی در افغانستان از نشانی طالبان است.
خبر جابهجایی ناقلان در شمال افغانستان، واکنشهای داخلی و خارجی را نیز در پی داشته است. وزیران خارجهی سازمان پیمان امنیت جمعی، با صدور یک بیانهی مشترک در مورد وضعیت افغانستان، خواستار جلوگیری از «جابهجایی اجباری جمعیت» در افغانستان شده اند. در این بیانیه، که سهشنبهی همین هفته -۳۰ جوزا-، منتشر شده، بر جلوگیری از آزارواذیت مردم و جابهجایی جمعیت بر اساس نژاد و مذهب تأکید شده است.
در همین حال، گروه طالبان تأیید کرده اند که «مهاجران وزیرستانی» را در مناطق جنوب، مرکز و شمال افغانستان جابهجا میکنند. این واکنش گروه طالبان، نشان میدهد که این گروه برای تصرف زمینهای حاصلخیز شمال و ایجاد یک پایگاه قوی قومی در شمال افغانستان، دست به کار شده است.
در همین حال، جبههی مقاومت ملی نیز، در مورد جابهجایی طالبان پاکستانی در شمال افغانستان، واکنش نشان داده است. این جبهه، جابهجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان، در شمال افغانستان را «وزیرستانسازی شمال افغانستان» عنوان کرده است. این جبهه، گفته است که گروه طالبان، مأموریت خطرناک جابهجایی تروریستان منطقهای را در شماری از ولایتهای افغانستان به خصوص شمالی و شمالشرقی عملاً آغاز کرده است.
جبههی مقاومت ملی، روز گذشته –پنجشنبه، ۱ سرطان-، در بیانیهای، گفته که جابهجایی اعضای طالبان پاکستانی در شمال افغانستان، زنگ خطر جنگ قومی را در افغانستان به صدا در آورده است و یکپارچگی و زیست مسالمتآمیز اقوام ساکن در افغانستان را برهم زده است. این جبهه گفته که راهی جز مبارزه و مقاومت در برابر تروریستهای داخلی و منطقهای ندارد. این جبهه در جابهجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان در شمال افغانستان، دست پاکستان را دخیل میداند و میگوید که گروه طالبان در یک معاملهی ننگین در پی بیثباتسازی شمال افغانستان و منطقه است.
بدون شک، هیچ توجیهی برای انتقال و جابهجایی «مهاجران وزیرستانی» در شمال افغانستان و در هیچ نقطهای از افغانستان وجود ندارد. این حرکت و رویکرد طالبان، در آینده میزان بروز منازعات قومی را بیشتر میسازد و زمینه را برای یک جنگ تمامعیار داخلی و قومی فراهم میکند. قراین و شواهد نیز، نشان میدهد که طالبان و تحریک طالبان پاکستان رابطهی دیرینه و استراتژیک با هم دارند و طالبان، از تیتیپی به عنوان ابزار برهمزدن امنیت در منطقه استفاده میکنند. جابهجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان در ولایتهای شمال و شمالشرقی افغانستان، نه تنها باعث بروز اختلافهای قومی در داخل افغانستان، بل که باعث برهمزدن امنیت کشورهای منطقه نیز میشود. اقدامهای اینچنینی طالبان، نشان میدهد که تحکیم سلطهی قومی بر سایر اقوام افغانستان، یکی از اساسیترین برنامههای این گروه است. قومیت و مسائل مرتبط به سلطه قومی-پشتونی در افغانستان در رأس آجندای طالبان قرار دارد و این گروه، برای ادامهی وضعیت کنونی از ابزار زور و فشار استفاده کرده و از هیچ تلاشی در این مورد دریغ نمیکند.
پروژهی برهمزدن امنیت در شمال افغانستان و کوج اجباری باشندگان آن، گروه طالبان را واداشته تا اعضای تحریک طالبان پاکستان را در بخشهایی از شمال کشور جابهجا کند. در مناطق هزارهنشین نیز، این روند با استفاده از کوچیها و ابزار سرکوب، کوج اجباری و ستم بر باشندگان محل عملی میشود. هر دو مورد، بیانگر نگاه قومی و ایجاد سلطهی سراسری قومی-پشتونی گروه طالبان در افغانستان است.
با یک نگاه کوتاه به کارنامهی نزدیک به دو سال حکومت طالبان، پی میبریم که قومیت و پشتونیزم، به عنوان اصلیترین آجندای گروه طالبان همچنان محور تمام سیاستگذاریها و واکنشهای این گروه است. همه انگیزه و برخورد گروه طالبان با محوریت پشتونوالی جاری است و هراس این گروه نیز، صرف ازبینرفتن سلطهی قومی است که توسط این گروه در افغانستان ایجاد شده که در این راستا از پوشش شریعت نیز بهره میگیرد و نیروهایش را بسیج میکند.
اگر وضعیت در افغانستان تغییر نکند و جامعهی جهانی نیز، از ابزارهای فشار مؤثر برای پاسخگوساختن گروه طالبان استفاده نکند، در نهایت جنگ و منازعهی قومی در افغانستان کلید خواهد خورد. آغاز جابهجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان در ولایتهای شمالی افغانستان و تهاجم مسلحانهی کوچیها به مناطقه هزارهنشین و تصرف زمینهای مردم، میتواند شروع یک جنگ تمامعیار داخلی در افغانستان باشد که بانی آن گروه طالبان است.
نظر بدهید