گفتوگویی با منصور خسرو، خبرنگار رادیو آزادی در غور
گفتوگوکننده: عارف وفایی
در نخست بگویید که کار خبرنگاری را از کجا و چه گونه آغاز کردید؟
در سال ۲۰۱۱، زمانی که دانشآموز مکتب بودم، خبرنگاری را با یک رسانهی محلی زیر نام «رادیو صدای عدالت» در غور آغاز کردم؛ البته این کار، نخست با برنامههای سرگرمی آغاز شد، تا این که در ۲۰۱۵، یک رادیوی جدید به نام «رادیو سرحد»، در غور به فعالیت آغاز کرد. در این جا، به عنوان مدیر خبر کار خود را آغاز کردم و رسماً فعالیتهای خبرنگاری را شروع کردم. همزمان با این، دانشجو نیز بودم. پس از این که دانشگاه را تمام کردم، در یک رقابت آزاد، به عنوان کارگردان تلویزیون ملی غور، به فعالیت شروع کردم. همزمان با این، با خبرگزاری پژواک نیز به عنوان خبرنگار کار میکردم؛ تا این که در ۲۰۱۹، در یک رقابت به عنوان خبرنگار ولایتی «رادیو آزادی» در غور راه یافتم و تا اکنون، با این رادیو کار میکنم.
آقای خسرو! شما از اولین کسانی بودید که فعالیتهای رسانهای را در غور شروع کردید؛ لطفاً در مورد وضعیت رسانهها در آن دوره به ویژه از نظر آزادی بیان، فرصتها و سهولتها در عرصهی فعالیتهای رسانهای، به ما بگویید؟
به دلیل این که غور یکی از ولایتهای دورافتاده بود و از طرف دیگر، تفنگ در همان زمان هم حاکم بود، نمیتوانم بگویم که کار خبرنگاری بدون مشکل بود. از سویی هم، غور یک ولایت سنتی است که این مورد هم یکی از دلایلی بود که کار خبرنگاری را با مشکل مواجه میکرد. در اوایل، یک رسانهی تصویری دولتی، یک رادیویی خصوصی و چند ماهنامه چاپی در غور فعالیت داشت؛ البته فعالیت این رسانهها هم، به حمایتهای مالی نیروهای ناتو وابسته بود. هر چند وقتی که نیروهای ناتو در ۲۰۱۳، غور را ترک کردند، بیشتر رسانههای چاپی از فعالیت بازماندند؛ اما به دلیل آموزشهایی که قبلاً خبرنگاران از طریق برنامههای کوتاهمدتی که توسط نیروهای خارجی و بعضی سازمانهای داخلی برگزار شده بود، فرا گرفته بودند، همه تلاش کردند که وضعیت را به حالت عادی نگه دارند. با این حال، به دلیل مشکلات اقتصادی، بیشتر دوستان خبرنگار به شمول دختران، مجبور شدند این کار را ترک کنند. در این زمان، ما شاهد روزهایی بودیم که در رادیو صدای عدالت، روزانه یک ساعت نشرات با دو الی سه کارمند داشتیم؛ در حالی که قبلاً در این رادیو، شش خبرنگار دختر و چندین خبرنگار پسر مصروف کار بودند.
در کل، میتوانیم بگوییم که کار رسانهای در غور پس از سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ رونق بهتری گرفته بود؛ مردم به آزادی بیان باورمند شده بودند و این مسیر را یگانه راه رسیدن به خواستهای شان میدانستند. به همین دلیل، به خبرنگار و کار خبرنگاری، ارزش زیادی قایل میشدند.
در بارهی تهدیدهایی که در زمان جمهوری در غور متوجه خبرنگاران و فعالیتهای رسانهای بود، برای ما توضیح دهید؟
متأسفانه، باید بگویم که غور، یکی از ولایتهایی است که بیشترین افراد مسلح غیرمسئول را در آغاز دورهی جمهوری در خود داشت. این موضوع، مانع بسیار مهمی برای پیشرفت، به ویژه آزادی بیان در این ولایت بود؛ چون این افراد، دیدگاههای خیلی سنتی و تنگ داشتند و مانع پیشرفت کار خبرنگاری میشدند؛ اما پس از این که پروسههای صلح و خلع سلاح افراد مسلح غیرمسئول راهاندازی شد و این افراد به شکلهای مختلف به دولت پیوستند، تا اندازهای امنیت در غور تأمین شد؛ اما پس از مدتی، همزمان با گسترش فعالیت نیروهای طالبان و داعش، ناامنی دوباره به غور برگشت. بنا بر این، با گذشت هر روز، ناامنی و تهدید علیه رسانهها و خبرنگاران بیشتر و بیشتر میشد؛ تا این که روزی دو ساختمان رسانههای خصوصی در این ولایت، از سوی افراد ناشناس آتش زده شد و خبرنگاران هر روز تهدید میشدند. در این دوره، نیروهای امنیتی نیز با خبرنگاران رفتار خشونتآمیز داشتند و گاهی اوقات، خبرنگاران را خودسرانه بازداشت میکردند. تهدیدها علیه خبرنگاران با آغاز ۲۰۲۱، بیشتر شد. در روز اول ۲۰۲۱، بسمالله عادل، یک خبرنگار محلی در غور، کشته شد. در آن روزها، خبرنگاران در کابل و سایر ولایتها نیز، روزگار خوشی نداشتند و هرازگاهی، خبرنگاری ترور میشد و خانوادههای خبرنگاران، تهدید میشدند. پس از کشتهشدن بسمالله عادل، هفت عضو خانوادهاش نیز کشته شد. این اوضاع، همه خبرنگاران را نگران کرده بود. در این شرایط، آنها حتا جرأت نمیکردند از خانه بیرون شوند.
با سقوط نظام جمهوری در افغانستان و افتادن کشور به دست طالبان، چه بر سر فعالیت رسانهای در غور آمد؟
با تسلط طالبان در کشور، سیستم رسانهای در غور طی یک سال از هم پاشید. خبرنگاران و کارکنان رسانهای به شمول خودم، مجبور شدیم که کشور را ترک کنیم. هرجومرج در کشور حاکم شده بود؛ حتا اگر طالبان کاری به کار خبرنگاران نداشتند، گروههای دیگری نیز بود که منافع شان در گذشته با فعالیت رسانهها در خطر افتاده بود. در این شرایط، آنها به دنبال انتقامجویی بودند. پس از سقوط جمهوری، در گزارشی دریافتم که حدود ۲۸ کارمند رسانهای و خبرنگار از غور، به طور قاچاقی به ایران فرار کرده بودند. در صحبتهایی که من با بعضی از این خبرنگاران داشتم، میگفتند که اوضاع نامناسب است و هر کس در هر جای، میتواند افراد را تیرباران کند. در همان روزها، چندین نظامی حکومت پیشین به شمول یک پلیس زن، تیرباران شده بودند. علاوه بر تهدیدهای امنیتی، رسانهها به دلیل مشکلات اقتصادی و محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان، نشرات خود را کاهش و حتا توقف داده بودند.
چه چیز یا چیزهایی باعث شد که از وطن آواره شوید؟
از آغاز ۲۰۲۱، پس از کشتهشدن بسمالله عادل، غور را ترک کردم؛ چون وضعیت امنیتی، خیلی بد بود و تهدیدهایی نسبت به من و خانوادهام وجود داشت. به همین دلیل، نخواستم قربانی بعدی باشم. هر چند پس از سقوط دولت به دست طالبان، برای دو ماه دوباره به غور برگشتم؛ اما به دلیل اوضاع آشفتهای که در کشور حاکم بود، سیستم حکومتداری منظم وجود نداشت، افراد و نیروهای طالبان، با فرهنگ شهرنشینی و آداب معاشرت شهری آشنایی نداشتند و هر روز، آزارواذیت در شهر جریان داشت، بیشتر از دو ماه نتوانستم در این شرایط دوام بیاورم. به همین دلیل، خواستم تا بهترشدن وضعیت و حاکمشدن یک نظام و حکومت قانونمند، به فرانسه مهاجرت کنم.
حالا وضعیت رسانهها در غور را چه گونه بررسی میکنید و آیندهی رسانهها در این ولایت را چه گونه میبینید؟
هر چند اکنون برخوردهای مسئولان با خبرنگاران بهتر شده، سیستم رسیدگی به شکایات وجود دارد، کمیسیون رسیدگی به تخلفهای رسانهای ایجاد شده و مسئولان محلی در چندین جلسه که با خبرنگاران داشته اند، حمایت خود را از فعالیت آنها اعلام کرده اند؛ چیزی که تا اندازهای بر بهبود وضعیت امنیتی و دسترسی به اطلاعات تأثیر مثبت داشته است؛ اما با وجود این، سانسور خبرها و کنترل رسانهها از سوی طالبان، فعالیت خبرنگاران و رسانهها را محدود کرده و در شرایطی که اخبار و گزارشها مطابق خواستهای حکومت نشر شود، فضایی برای آزادی بیان و اعتباری برای بیطرفی رسانهها باقی نمیماند.
نظر بدهید