ادبیات اسلایدر فرهنگ و هنر

بامیان و زخم‌ و خشم حاکمان

عکس: بلال مستمند

سخن نخست
بامیان هم گنجینه‌ی تاریخی و شناسه‌ی یک فرهنگ و تمدّن کهن است و هم سرزمین زخم‌های بزرگ و خشم‌های آشوب‌ناک؛ یعنی بامیان جاذبه نیست، هویت فرهنگی است. اما فروکاستِ هویتِ بامیان به جاذبه‌های تاریخی و طبیعی، همان راز مُدامی است که در شکل و شمایل توصیفات کلیشه‌ای ظهور یافته اما هرگز مجموع میراث به جا مانده، مورد مداقه‌ی باستان‌شناسانه، توصیف هنری و شناخت تبارشناسانه در چشم‌انداز تمدّنی و فرهنگی قرار نگرفته است. یعنی آنچه به آن توجه نشده پیکرِ زخمی و خونینِ هویت تاریخیِ بامیان است که در طول تاریخ مورد خشم حاکمان محلی و مرکزی قرار گرفته است.

هر حکومت و حاکمی اعم از سلطنت و جمهوریت و امارت و شاه و رئیس جمهور و امیرالمؤمنین بامیان را با چشم کین و نفرت دیده و برای ویرانی، فراموشی و مرگِ این شهر، از هیچ قساوتی دریغ نکرده است. گاهی برای ویران‌کردن شکوه تاریخی آن آیینِ ویرانی ساخته و گاهی برای طمع اقتصادی و خشم سیاسی پیکر آن را به حراج گذاشته است. ظهور امارت نیز، فصل دیگری از تاخت و تاز بر هویت این شهر تاریخی و میراث کهن را نشان می‌دهد. به‌هرروی، نوع برخورد با این میراث عظیم، ملغمه‌ی بزرگی از خشم و کین و حماقت و خیانت را آشکار می‌نماید.

همانند میراث تاریخی، ساکنان و صاحبان این میراث نیز، مدام در معرض قتل‌عام، تبعیض و غارت و کوچ اجباری بوده است. به‌طور نمونه، پس از خروج نیروهای امنیتی و مقامات حکومتی رژیم در روز ۲۴ اسد ۱۴۰۰ از ادارات دولتی بدون مقابله با طالبان، نیروهای طالبان بلافاصله در حالی وارد بامیان شدند که اکثر شهروندان هزاره تبارِ این شهر از ترس قتل‌عام، خانه‌ها و تمام دارایی‌شان را رها کرده به کوه‌ها، روستاهای دوردست، شهرهای دیگر و خارج از کشور فرار کرده بودند.

با‌ آن‌که رسانه‌های وابسته به طالبان، اعلام کرده بودند که نیروهای نظامی آنان به غیرنظامیان کاری ندارند و جان و مال آن‌ها در امان است؛ اما خاطره‌ی تلخ و دردناک مردم بامیان از قتل عام مردم یکاولنگ در ۱۹ جدی سال ۱۳۷۹ که در جریان حمله‌ی نیروهای طالبان به مردم غیرنظامی، بیش از ۶۰۰ نفر کشته شدند و کشتار مداوم مردم و مسافرین هزاره‌تبار در درّه‌ی جلریز و درّه‌ی غوربند توسط نیروهای طالبان باعث شده بود که آنان به وعده‌های رهبران طالبان اعتماد نکنند.

با‌این‌حال، رفتار نیروهای طالبان بعد از تصرّف بامیان نشان داد که رفتار ملیشه‌های آن‌ها پیروِ گفتار رهبران این گروه که از رسانه‌ها نشر می‌شود، نیست. آن‌ها پس از جابه‌جایی در ادارات دولتی به بازرسی‌ خانه‌های شهروندان هزاره‌تبار آغاز کرده و به بهانه‌های مختلف، به غارت اموال و دارایی از جمله انتقال موترهای شخصی آن‌ها به ولایات محل سکونت خودشان آغاز کردند.

طی روزهای نخست تسلط طالبان، ملیشه‌های این گروه صدها موتر سواری و موتور سیکلت شخصی مردم هزاره و امکانات و ماشین‌آلات نهادها و مؤسسات خصوصیِ خارجی و داخلی را مصادره و غارت کردند.

ملیشه‌های طالبان در شامگاه ۲۶ اسد ۱۴۰۰(سومین روز تسلط بر بامیان) با تخریب مجسمه عبدالعلی مزاری رهبر هزاره‌ها، دشمنی و عناد خود علیه این مردم آشکارا اعلام کردند. سپس در هفته‌های بعدی، به منظور یافتن عتیقه‌جات، در اطراف بودای بامیان حفاری را شروع کردند.
بدین ترتیب، هنگامی‌که بیداد ملیشه‌های طالبان علیه مردم بامیان به‌ویژه غارت موترهای شخصیِ مردم هزاره توسط آن‌ها به‌صورت گسترده در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت، رهبران طالبان گروه دیگری از ملیشه‌های خود را به بامیان اعزام کردند تا به زعم خودشان نظم و امنیت را در این ولایت برقرار کنند.

گروه دوم زمانی به بامیان رسیدند که تقریباً چیزی برای غارت باقی نمانده بود و بخشی از شهروندان غیرنظامی پس از اعلام عفو عمومی به خانه‌های خود برگشته بودند؛ اما برخلاف انتظار، گروه دوم به‌همان میزان که نسبت به گروه‌ اول طالب‌تر به‌نظر می‌رسیدند، در مواجهه با شهروندان، رفتار خشن‌تری از خود به ‌نمایش گذاشتند. گرچه غارت اموال منقول مردم اندکی کاهش یافت، اما رفتارهای خشونت‌‌آمیز مانند جستجوی خانه‌ها، بازداشت مردم به اتهام داشتن اسلحه و هم‌کاری با رژیم جمهوری و ده‌ها بهانه‌ی دیگر، علیه شهروندان هزاره‌تبار روز به روز تشدید شد.

امارت و حکومت محلی طالبان در همکاری همه‌جانبه با کوچی‌ها به گونه‌ای سیاست‌های نژادی‌شان را در بامیان پیش می‌برند که اکنون عده‌ای از هزاره‌ها زمین‌های زراعتیِ آبی و دیمی خود را با وجود داشتن اسناد قانونی، شرعی و عرفی از دست داده‌اند.

سیاستِ خشونت، تبعیض و حذف علیه هزاره‌های بامیان مانند سایر ولایات به‌نحو سیستماتیک شدّت یافته و دیری نخواهد پایید که کوچی‌ها با همکاری حکومت محلّی طالبان قسمت اعظم زمین‌های زراعتی و چراگاه‌های هزاره‌ها را در روستاها، مراکز تجارتی و مسکونی در شهر بامیان تصرف خواهند کرد. روند کوچ اجباری، غیرقانونی‌دانستن مالکیت رسمیِ بسیاری، ممنوعیت پنهانیِ هزاره‌ها از ساخت و ساز و معاملات املاک، مانند سایر ولایات در بامیان نیز با اراده‌ی محکم ادامه دارد.

در این گزارشات، سعی شده رفتار طالبان را طی بیشتر از دو سال اخیر با مردم بامیان به‌ویژه هزاره‌ها، بی‌طرفانه و مبتنی و مستند به گزارش منابع مردمی و محلی و سایر رسانه‌های مستقل، طی سه بخش گزارش کند: بخش اول به غارت اموال منقول مردم توسط ملیشه‌های طالبان اختصاص یافته است، بخش دوم به زورگیری و تصرّف زمین‌های زراعتی و مسکونی و تجارتی مردم هزاره توسط پشتون‌های کوچی پرداخته است و بخش سوم به کشتار مردم به‌ویژه غیر‌نظامیان هزاره‌تبار اختصاص دارد.

نوت: پی دی اف پرونده بامیان را از اینجا دانلود کنید.