اسلایدر تحلیل جامعه و سیاست

مارکس با یک عمر فقر و بیچارگی

من مارکس و سقراط را بیش‌تر از سایر متفکران و نویسندگان دوست‌دارم. زیرا سقراط متفکر ساده و صمیمی بود. برای آدم کردن جوانان، اخلاقی‌شدن سیاست و عمومی‌شدن دانایی و معرفت زیاد تلاش کرد. مارکس یک عمر فقر و بی‌چارگی را تحمل کرد تا برای فقرا و بی‌چارگان بنویسد و مبارزه کند. دو فرزندش به‌خاطر فقر مردند اما او از تلاش برای نجات فرزندان مردم غریب دست نکشید. او یار کارگران، فقرا و ستم‌دیدگان بود. هیچ‌کسی به اندازه او در باره کار و کارگر نه‌نوشته‌است. سرمایه او را «کتاب مقدس کارگران و ستم‌دیدگان» لقب داده‌اند. اکثریت تحلیل‌گران فکر می‌کنند موضوع اصلی و بنیادی مارکس اقتصاد است، اما موضوع اصلی مارکس «کار و شیوه‌ی تولید» است نه اقتصاد. او از مفهوم کار به‌حوزه‌‌ی اقتصاد پل زد. مارکس باور داشت ستون شیوه‌ی‌تولید، کار است. در هر دوره‌ی تاریخ، شیوه‌ی تولید مناسبات جدید سیاسی، حقوقی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، زیبایی‌شناسی و… را رقم می‌زند. کار و تولید باعث از خود بی‌گانگی می‌شود. مارکس جامعه را نیز براساس کار تقسیم کرد. به‌صورت کل جامعه از دید او متشکل از دو گروه بزرگ است. گروه که کار و تولید می‌کنند اما فقیر و گرسنه‌اند. گروه که کار نمی‌کنند، اما با استثمار تولید کارگران در ناز و نعمت زندگی می‌کنند.
مارکس بحث کتاب سرمایه را با کالا آغاز کرد، اما کار است که کالا تولید می‌کند. از دید او کار عامل تولید ارزش اضافی است. اما براساس قانون ناعادلانه، ارزش اضافی از کارگر ربوده می‌شود و به‌جیب سرمایه‌دار می‌ریزد. نظام‌سیاسی مارکس هم پایه‌هایش بر کار و کارگر استوار است. او در مانیفست حزب کمونیست از حکومت دموکراتیک کارگران یاد کرده بود. پیامش هم این بود که فقرا و کارگران جهان از جنگ‌ها و نزاع‌های قومی، مذهبی، جنسیتی، سمتی و… دوری کرده و در یک مبارزه‌طبقاتی متحد شوید.
تفکر مارکس باعث شد تا فقرا و کارگران اعتماد به‌نفس پیدا کنند. صدها میلیون نفر برای رسیدن به‌یک جامعه برابرانه دست به‌مبارزه زدند. اگر چند امروز ما در جهان ناعادلانه زندگی می‌کنیم، اما با آنهم عدالت نسبی که در جهان به‌وجود آمده بدون شک با تفکر مارکس رابطه‌دارد. حتا کارل پوپر که یکی از منتقدان سرسخت مارکس است اعتراف کرده و گفته بود «تفکر مارکس به انسانی شدن نظام‌سرمایه‌داری زیاد کمک کرد». تفکر مارکس و مبارزات نیروهای چپ پیامدهای مثبت زیاد داشت. از جمله: وضعیت کارگرن بهتر شد. مدت کار از ۱۸ ساعت در روز به ۶ تا ۸ ساعت در روز رسید. کارگران حقوق بازنشستگی و بیمه صحی به‌دست آوردند. خدمات اجتماعی از جمله خدمات بخش صحی و آموزشی عادلانه‌تر شد.
دو روز پیش برابر بود با روز تولد مارکس. تولد این یارِ کارگران و ستم‌دیدگان گرامی باد!

در مورد نویسنده

عظیم بشرمل

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید