ادبیات فرهنگ و هنر

نان یکی از دغدغه‌های این کتاب است

گزارشی از برنامۀ نقد و بررسی مجموعه شعر «چنان و چنین» اثر ثاقب آزاد

دیروز بیست‌وهفتم مهرماه/ میزان ۱۴۰۲خ. با تمام بی‌حس و حالی‌ای که این روزها در رگ و پی‌ من دویده است، خودم را به هفتادوسومین برنامۀ نقد و بررسی ادبیات معاصر افغانستان رساندم. این برنامه به مجموعه شعر «چنان و چنین» اثر ثاقب آزاد، یکی از شاعران جوان افغانستان اختصاص داشت که از سوی خانۀ ادبیات افغانستان با همکاری نشر آمو و مرکز آفرینش‌های ادبی حوزۀ هنری، در سالن مهرداد اوستای حوزۀ هنری تهران، با حضور جمعی از شاعران و ادب‌دوستان افغانستانی برگزار شد.

آن‌جا که رسیدم، دیدم بی‌حس و حالی‌ای که سراپای مرا در چنبرۀ خود گرفته است، بلای دم همه است. بی‌رمقی را می‌شد در چهره، در سکوتی که بر لب‌ها نشسته بود و در دیرآمدن‌های فرهنگیان و شاعران دید. تنها کسی که آن را با شوخی‌ها و به قول مردم عام، مزاق‌هایش[۱] پس می‌زد و سعی می‌کرد نادیده‌اش بگیرد یا دست‌کم به روی خودش نیاورد، علی‌مدد رضوانی بود؛ شاعری که کلامش با شوخی و طنز همراه است و کم‌تر اتفاق می‌افتد که پشت میز سخنرانی برود و لبخند بر لب‌ نداشته باشد و لبخند بر لبان دیگران نیافریند.

عارف جعفری، خواننده، آهنگ‌ساز و مسئول خانۀ ادبیات افغانستان، گردانندگی برنامه را به عهده داشت. جلسه را با کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن آغاز کرد و از منتقدان خواست که در مورد مجموعه سخن بگویند.

شوکت‌علی محمدی شاری، شاعر و پژوهشگر حوزۀ تاریخ و ادب و فرهنگ افغانستان، اولین سخنران برنامه بود. او چاپ و نشر مجموعه را به سراینده و ناشر آن، تبریک گفته، نکاتی را دربارۀ مجموعه بیان کرد. به تعبیر خودش، به شکل نوعی، صحبت‌هایش را از عنوان کتاب شروع کرد و به سوی طرح جلد، ویراستاری، زبان و ادبیت متن پیش رفت. به گفتۀ شاری، نام یک اثر ادبی یکی از مهم‌ترین اجزای آن است که می‌تواند خواننده یا مخاطب را جذبش ‌کند و یا از خود براند. به اعتقاد وی «چنان و چنین» دارای ابهامی است که نمی‌تواند کنجکاوی خاصی را در خواننده برانگیزد. از این جهت، نمی‌تواند هم مخاطب را به سویش بکشاند. شاری اما طرح جلد کتاب را قابل قبول دانست و علی‌رغم اشکال‌های باقی‌مانده، مجموعه را از لحاظ ویراستاری پیراسته دانست.

شاری از نگاه زبانی نیز مجموعه را بررسی کرد. به گفتۀ وی از نظر زبانی مجموعۀ یک‌دستی نیست؛ زیرا زبان شعر با راه پیدا کردن عناصر زبانی لهجه‌ای فخامت و استواری‌اش را از دست داده است. به گفتۀ وی زبان شعر متفاوت از زبان کوچه و بازار است و شاعر بایستی هنگام سرودن این نکته را در نظر داشته باشد.

شاری یادآور شد در مجموعه شعر «چنان و چنین» گاهی با شعرهای خوبی روبه‌رو می‌شویم که هم از نظر زبانی و هم از نگاه مضمون‌آفرینی در سطح خوبی قرار دارند. این شعرها تصویرهای بکر دارند و نشان می‌دهند که ثاقب آزاد می‌تواند آیندۀ خوبی در عرصۀ شعر و شاعری در پیش داشته باشد.

وی در ادامۀ سخنانش به برخی از اشکالات زبانی و دستوری نیز اشاره کرد. در این مجموعه، به تعبیر وی با صفت‌ها و قیدهای هرز برمی‌خوریم؛ صفت‌ها و قیدهایی که وجودشان در کلام ضروری حس نمی‌شوند. بودن و نبودن‌شان چیزی را از معنای متن کم نمی‌کنند. شاید شاعر به خاطر محدودیت‌های وزنی آن‌ها را ذکر کرده باشد. به باور وی، می‌شد با اصلاح و جرح و تعدیل، آن‌ها را به حداقل رساند.

هم‌چنین وی گفت که در یکی دو مورد، واژک «بر» به جای واژک «در» به کار رفته است که بازهم قابل اصلاح است. شاری در پایان سخنانش از خشونتی سخن گفت که در کنار متن به چشم می‌خورد؛ خشونت لطافت زبان شعر را زیر سؤال می‌برد. او برای هر ادعایش نمونه‌هایی را برای خوانندگان ارائه کرد.

شاری در پایان سخنان، «چنان و چنین» را مجموعۀ خواندنی توصیف کرد و برای شاعر آرزوی موفقیت کرد.

سید وحید سمنانی، شاعر و منتقد ایرانی، منتقد دیگر برنامه بود. او نیز چاپ و نشر مجموعه شعر «چنان و چنین» را به جامعۀ ادبی و شاعر این مجموعه تبریک گفت. وی از نگاه زبانی و محتوایی به متن نگریست و یادآور شد که «چنان و چنین» مجموعۀ به مراتب بهتر و خوب‌تر از اکنون می‌بود، اگر نکاتی که یادآور می‌شوم، رعایت می‌شدند.

سمنانی نیز در بعد زبانی به یک دست نبودن زبان شعر و راه پیدا کردن زبان و یا کاربردهای زبانی کوچه و بازار اشاره کرد. او یادآوری شد که من شعرهای افغانستانی را با زبان فخیم و سخته‌اش می‌شناسم و در واقع، شعرهای مهاجران افغانستانی با این مشخصۀ زبانی شهره‌اند؛ اما این سختگی را در متن «چنان و چنین» کمتر می‌شود دید. وی از راه یافتن واژگان بومی؛ مانند چکر، تیرماه به معنای فصل پاییز، و… نیز سخن گفت که به اعتقاد او این عناصر یا اصلاً راه پیدا نمی‌کردند و اگر راه پیدا کرده بودند، بایستی فرهنگ‌نامه‌ای برای‌شان ترتیب داده می‌شد تا برای خوانندگان و مخاطبان ایرانی قابل فهم می‌بودند و بهتر می‌توانستند ارتباط برقرار کنند.

وی از چند مورد اشکال وزنی و دستوری هم یاد کرد. به گفتۀ وی «هست و است» یکی از همان اشکال‌های دستوری است که در جای خودشان به کار نرفته‌اند. این درحالی بود که پیشتر از او، محمدی شاری، منتقد دیگر گفت که با وجود تفاوت قائل شدن بعضی‌ها میان «هست و است»، این دو تفاوتی ندارند و هردو یک معنای دستوری دارند.

سمنانی گفت که در مجموعۀ چنان و چنین بسامد لفظی گره خورده است با بسامد فکری. از نگاه من شاعر از منِ شخصی سخن نمی‌گوید، بیشتر از منِ جمعی حرف می‌زند. دردها، رنج‌ها، دغدغه‌ها و مشکلات جمعی بیشتر بازتاب داده شده‌اند. از این نگاه، نان یکی از دغدغه‌های این کتاب است. در چندین مورد می‌بینیم که شاعر از نان حرف می‌زند. مشکل نان، یکی از مشکل‌هایی هست که مردم جامعۀ شاعر بدان گرفتارند.

نکتۀ دیگری که سمنانی بدان پرداخت، جای خالی امید است. به اعتقاد وی درست است که جامعۀ ما انباشته از درد و رنج و ناراحتی و بدبختی است؛ اما شاعر نباید امید را فراموش کند و به مخاطبش امید ندهد. به گفتۀ وی در مجموعۀ «چنان و چنین» امید عنصر گم‌شده است.

در اخیر ثاقب آزاد، در جایگاه قرار گرفت و از همۀ دست‌اندکاران برنامه، منتقدان، ناشر مجموعه و اشتراک‌کنندگان تشکر کرد و چند غزل از مجموعۀ «چنان و چنین» را در جمع مخاطبانش خواند.

مجموعه شعر «چنان و چنین» اولین اثر شعری مبارک‌شاه ثاقب آزاد، شاعر جوان افغانستانی، اهل ولایت بادغیس (شهر حنظلۀ بادغیسی) افغانستان است. این اثر در فصل خزان سال ۱۴۰۱خ. در ۸۸ صفحۀ قطع رقعی و تیراژ ۵۵۰ نسخه، از سوی نشر آمو در تهران منتشر شده است. طرح جلد کتاب هم کاری است از وحید عباسی. سید رضا محمدی، یکی دیگر از شاعران معاصر افغانستان نیز مقدمه‌گونه‌ای بر آن نوشته و از حلاوت و شیرینی شعر ثاقب آزاد ستایش کرده است. وی نوشته است: «خوانندۀ جدی ادبیات فارسی، با این شعرها به بادغیس سفر خواهد کرد، به حال و هوا و حس و رؤیاها و رازهایی که در این دیار بکر مانده‌اند. شعر اگر حافظ حافظۀ جمعی باشد، شعر آزاد، راوی آزاد این حافظۀ جمعی از مردمان و فرزانگان بادغیس برای دیگر هم‌زبانان است.»

[۱]. در اصل مزاح است که در گفت‌وگوهای روزمره و تداول عام، آن را با قاف تلفظ می‌کنند.

در مورد نویسنده

عصمت الطاف

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید