اسلایدر اقلیت‌های قومی حقوق بشر

تداوم نسل‌کشی هزاره‌ها و سکوت شرم‌آور جامعه‌ی جهانی

 

علی ضحاک

صبح روز جمعه، ۸ میزان، دشت‌برچی در ناحیه‌ی سیزدهم امنیتی کابل، شاهد رویدادی تروریستی بود. مهاجم انتحاری «مرکز آموزشی کاج» در غرب کابل را هدف قرار داد. به گفته‌ی شاهدان عینی، مهاجم انتحاری در نخست نگه‌بان این مرکز آموزشی را به ضرب گلوله کشت و بعد وارد صنفی که در آن کانکور آزمایشی جریان داشت، شده و خودش را منفجر کرد. در این رویداد، بیش‌تر از ۶۰ دانش‌آموز -بیش‌تر دختر- کشته و زخمی شده اند که همه‌ی شان، هزاره و شیعه بودند.

پس از تسلط دوباره‌ی گروه طالبان در افغانستان، موجی از حملات انتحاری هزاره‌ها را در غرب کابل هدف قرار داده است. این حملات، سیستماتیک، هدف‌مند و مصداق بارز نسل‌کشی به شمار می‌رود. بدون هیچ‌تردیدی، گروه‌های تروریستی، به شمول گروه طالبان در راه‌اندازی این گونه حملات دست دارند که در این میان، گروه طالبان بیش‌تر از سایر گروه‌ها، مسئول است. این گروه که اکنون حاکم افغانستان است، در گذشته مسئول اصلی حملات انتحاری محسوب می‌شد و اکنون نیز، در خلق چنین رویدادهایی دخیل است؛ زیرا، هزاره‌ها به صورت خاص هدف گروه‌های تروریستی به شمول گروه طالبان، است.
پس از حمله‌ی تروریستی بر مرکز آموزشی کاج، گروه طالبان مثل همیشه تلاش کردند تا رقم تلفات انسانی این رویداد را اندک وانمود کنند. سخن‌گوی فرماندهی امنیه‌ی گروه طالبان برای کابل، تعداد کشته‌شدگان این رویداد را ۱۹ نفر و تعداد زخمی‌ها را ۲۰ نفر اعلام کرد؛ در حالی که آمار بیرون‌داده‌شده از شفاخانه‌ها، این رقم را ۳۵ کشته و بیش‌از ۳۰ زخمی نشان می‌دهد. در همین حال، گروه طالبان، تلاش کرد تا مانع اهدای خون به زخمی‌های رویداد شود؛ نیروهای این گروه در کابل، با پیش‌گرفتن این کار، خواستند شمار بیش‌تری از زخمیان جان بدهند؛ تا هزاره‌های بیش‌تر بمیرند.

در این میان، واکنش جامعه‌ی جهانی نیز از پخش‌ونشر اعلامیه، فراتر نرفت‌. مانند همیشه، این حمله از سوی چند نهاد مدافع حقوق بشر، محکوم شد. این نوع واکنش‌ها از سوی جامعه‌ی جهان،ی شرم‌آور است و برای گروه‌های تروریستی مانند طالبان و داعش، فرصت و جرأت بیش‌تری برای کشتن هزاره‌ها می‌دهد.

اکنون که هزاره‌ها به صورت خاص مورد هدف گروه‌های تروریستی در افغانستان است، ایجاب می‌کند که جامعه‌ی جهانی برای مهار این نوع حملات دست به کار شود؛ چون، گروه طالبان، بستری مصون و پربار برای فعالیت گروه‌های ترویستی را در افغانستان فراهم کرده است. حکومت این گروه، مصداق بارز و آشکار حکومتی تروریستی است که غیرپشتون‌ها در سایه‌ی آن مصون نیستند.

جامعه‌ی جهانی به ویژه امریکا و اتحادیه‌ی اروپا، با کدام منطق هنوز هم نظاره‌گر وضعیت تلخ و اسف‌بار اقلیت‌های قومی و مذهی زیر سلطه‌ی طالبان در افغانستان است؟ سکوت امریکا و کشورهای هم‌پیمان آن که دخیل در قضایای افغانستان اند، نشان می‌دهد که انسان افغانستانی، به ویژه انسان هزاره، ارزش دفاع و حفاظت در برابر حملات گروه‌های تروریستی، مانند طالبان و داعش را ندارند. ادامه‌ی این نوع سکوت و بی‌تفاوتی، در نهایت، به شکل‌گیری تحولی در افغانستان منجر خواهد شد که حتا امریکا نیز دیگر پیامدهای آن مصون نخواهد بود.

در آخر، باید اذعان کرد که؛ تا زمان بقای حاکمیت طالبان -که تفاوت بنیادینی با دیگر گروه‌های خشونت‌گرا ندارد- تروریزم هم‌چنان به عنوان تهدیدی برای شهروندان افغانستان و کشورهای منطقه و جهان، از طریق این کشور، پابرجا خواهد ماند.