علی ضحاک
طالبان بانی تروریسم و افراطیت در افغانستان است. این گروه از بدو تاسیس تاکنون باعث قتل و کشتار گسترده مردم افغانستان شده است. برعلاوه، طالبان فرصتهای بیپیشینه برای سایر گروههای تروریستی، در راستای تهدید امنیت جهانی را نیز فراهم کرده است. القاعده و داعش در دامن این گروه و بستر فراهم شده توسط این گروه در افغانستان رشد کردهاند. مردم افغانستان از زمان پیدایش طالبان تاکنون قربانی تروریسم است و چرخهی کشتار مردم افغانستان توسط گروههای تروریستی همچنان جریان دارد.
با حاکم شدن دوباره طالبان در افغانستان، تروریسم بیشتر از گذشته گسترش یافت. اکنون در کنار سایر فرصتها برای گسترش تروریسم، حکومت طالبان هم بهعنوان یک حکومت تروریستی و هم بهعنوان حامی گروههای تروریستی، فرصتهای بیپیشینه برای گسترش تروریسم و تهدید برای امنیت جهانی را فراهم کرده است. در ماههای اخیر نشانههای زیادی از چرخش اهداف گروههای تروریستی به چشم میخورد. اکنون تنها مردم افغانستان قربانی تروریسم نیستند؛ بلکه طالبان و مبلغان تروریسم نیز هدف قرار میگیرند. کشته شدن مولوی مجیب انصاری روز گذشته در شهر هرات، نشان میدهد که مبلغان تروریسم اکنون دیگر مصوون نیستند. انصاری در جرگه طالبان که چند ماه قبل در کابل برگزار شده بود، گفته بود که مخالفان امارت باید سر بریده شوند و او در دوران جمهوریت نیز بارها اعلان جهاد کرده بود و از تریبون مذهبی مردم را علیه حکومت و ترویج افراطیت تشویق میکرد. باری مولوی انصاری حکم تکفیر و ارتداد شیعیان را نیز صادر کرده بود. او در زمان جمهوریت یکی از مبلغان پرنفوذ طالبان و تروریسم بود و با رویکار آمدن این گروه بهعنوان یکی از حامیان سرسخت طالبان محسوب میشد. او یکی از معدود افرادی بود که برای حکومت طالبان و تروریسم فکر تولید میکرد و برای گسترش افراطیت و تروریسم با استفاده از تریبون دینی و مذهبی تبلیغ میکرد. مردم را برای حمایت از تروریسم و طالبان ترغیب و تشویق میکرد و از این طریق زمینه را برای قتل و کشتار بیشتر مردم توسط گروههای افراطی و تروریستی فراهم میکرد.
قبل از مولوی انصاری یکی دیگر از مبلغان تروریسم در کابل کشته شد. مولوی رحیم الله حقانی یکی از حامیان طالبان بود که در ۲۰ اسد در کابل در نتیجه یک حمله انتحاری کشته شد. او بیشتر از مولوی انصاری افکار افراطی داشت و سهم و نقش او در تولید فکر برای گروههای تروریستی و خصوصاً طالبان بیشتر از مولوی انصاری بود. مسوولیت ترور مولوی حقانی را گروه داعش به عهده گرفت.
سوال اصلی اینجاست که چگونه تروریسم میتواند مبلغان این رویکرد را هدف قرار دهد و چرا افراطیترین افراد و مبلغان تروریسم کشته میشود. پشت پرده این جریان چه کسانی و گروههای قرار دارند؟
جدا از اینکه چه کسانی و گروههایی در افغانستان در پی حذف چهرههای معروف افراطی و مبلغان چیره دست تروریسم در است، کشته شدن مولوی حقانی و مولوی انصاری نشان میدهد که اکنون مبارزه با تروریسم وارد مرحله جدید شده است. کسانی که سالها برای ترویج افراطیت و گسترش تروریسم تلاش کردند، اکنون هدف تروریسم است. کشته شدن تولید کنندگان فکر برای تروریسم و مبلغان این روند، شاید هدف اصلی جریانها و گروههای باشند که در پی نابودی و حذف تروریسم از افغانستان و منطقه است. در این روند نقش دولتهای که درپی مبارزه با تروریسم و نابودی گروههای تروریستی در افغانستان است، از همه برجسته است. نابود کردن بنیادهای فکری و از بین بردن مبلغان تروریسم میتواند در آینده نزدیک گروههای تروریستی را زمینگیر کند. نابودی تروریسم از افغانستان ممکن نیست مگر اینکه مبانی فکری تروریسم نابود شود و بسترهای رشد و توسعه آن از بین برود و مبلغان آن کشته شوند. در این صورت ممکن است جلو گسترش تروریسم گرفته شود در نهایت گروههای تروریستی نابود شود.
کشته شدن مولوی حقانی و مولوی انصاری در نتیجه حملات انتحاری، زنگ خطر بزرگ برای طالبان است. واضحترین پیام این دو رویداد برای طالبان اینست که مبارزه با تروریسم وارد مرحله جدید شده است و این گروه در نهایت در آتشی که افروخته است و مردم افغانستان سالها در آن سوخته است، خواهد سوخت. حامیان و مبلغان این گروه و سایر گروههای تروریستی دیگر مصوون نیستند و در نهایت با استفاده از روش و رویکردی که توسط خود این گروه اختراع شده است، از بین خواهد رفت.
نظر بدهید