سلیمه ظفری، ماستر رشته جزا و علوم جنایی و سارنوال منع خشونت علیه زنان و تخلفات اطفال در لوی سارنوالی نظام پیشین
بیست سال گذشته فرصت خوبی برای زنان بود تا از حقوق و آزادیهای شان حمایت کنند. در اداره لوی سارنوالی اففانستان در چارچوب معاونت امور منع خشونت علیه زنان تخلفات اطفال ایفای وظیفه میکردم که در جریان وظیفه برای بهدست آوردن حق و حقوق پامال شده خانمهای که مورد خشونتهای بیشمار قرار میگرفتند مبارزه میکردم.
من کارمند دولت بودم و کار من در کنار سایر همکارانم مبارزه با خشونت علیه زنان بود و مهترین دستاورهای ما این بود که افرادی که مرتکب جرم خشونت علیه زنان بودند را به پنجه قانون میسپردیم. این باعث میشد که زنان که واقعن قربانیان خشونت بودند با مراجعه به سارنوالی مبارزه با خشونت علیه زن بتواند حقوق شان را تا حد ممکن دوباره بهدست بیاورد و بر تلاشهای ما ایمان بیاورند.
من در روز سقوط نظام پیشین در کابل بودم و خیلی حس ترس و وحشت داشتم و خیلی ناامید شده بودم، چون با آمدن طالبان همهچیز از بین رفته و با یک آینده تاریک و نامعلوم مواجه میشدم که همینطور هم شد. من تا هفت ماه پس با ورود طالبان در کابل همانجا بودم، اما با یک روحیه ضعیف و با ترس فراوان از سوی طالبان و مجرمان رهاشده از زندان بعد با تلاشهای خیلی زیاد توانستم افغانستان را ترک کنم. روزهای مهاجرت روزهای سختی است و ناچار شدیم همهچیز را از صفر آغاز کنیم. من حتا در کشوری که مهاجر هستم تلاش کردم فعالیت کنم و توانستم یک نمایشگاه برگزار کنم و میخواهم پس از آشنا شدن با محیط و فرهنگ این کشور بیشتر از قبل برای دفاع از حقوق زنان مبارزه کنم.
تغییر نظام و مهاجرت بر من و همکارانم تاثیر زیاد منفی گذاشت. به دلیل اینکه همه زحمتهایی که در وطن کشیده بودیم همه از بین رفت. شغلی که با بسیار متقبل شدن سختی و مشکلات بهدست آورده بودم آن با ورود طالبان از دست دادم و خانهنشین شدم.
در کشورم اکنون طالبان حاکم است و آزادیهای زنان سخت محدود شده است. دختران را از رفتن به مکتب منع کردهاند و من شخصن واقعن نمیتوانم در چنین وضعی با کشورم برگردم و بابتش خیلی غمگینم.
هممسلکان من اکنون نه تنها از سوی طالبان مورد تهدید استند که از سوی مجرمانی که قبلا به حبس محکوم شده بودند با روی کار آمدن طالبان، از بند رها شدند و حتا شماری از همکاران ما مجبور به ترک خانههای شان شدند و در وضعیت بدی بهسر میبرند. ما زیادتر از سوی کسانی که ناقضان حقوق زنان بودند مجرمان خطرناک، گروههای تروریستی که چندین بار بر اداره ما حمله کردند و در ولایت و مرکز همکاران بیگناه ما را شهید کردند، قرار داشیم. ما هر روز به وظیفه میرفتیم اما امید دوباره برگشتن به خانه را نداشتیم و اکنون فکر برگشت به کشور را نداریم و نمیدانیم چه زمان شاهد آزادی و آبادی کشور خواهیم بود.
نظر بدهید