اسلایدر اقلیت‌های قومی حقوق بشر

هزاره‌ها؛ رها شده در میان دیوهای خون و خشونت

 

علی ضحاک
در نتیجه حملات هدفمند پی در پی در سه روز گذشته بر هزاره‌ها در شهر کابل، بیش از صد نفر کشته و زخمی شدند. مسوولیت این حملات را داعش به عهده گرفت و گروه طالبان نیز در واکنش‌های شان گروه داعش را مسوول حملات هدفمند به هزاره‌ها می‌دانند. این در حالی است که مقام‌های این گروه همیشه می‌گویند که داعش در افغانستان توان انجام فعالیت‌های تروریستی را ندارد. در این صورت سوال اینجاست که هزاره‌ها توسط چه کسانی و کدام گروه‌ها چنین هدفمند مورد قتل و کشتار قرار می‌گیرند. واکنش‌های جامعه جهانی در مورد قتل و کشتار هزاره‌ها نیز تا هنوز از یک ابراز تاسف و نگرانی فراتر نرفته است.

هزاره‌ها در طول سال‌های متمادی مورد قتل کشتار قرار گرفته است. در این میان حکومت‌ها در افغانستان نیز مسوول کشتارهای گسترده هزاره‌ها شمرده می‌شود. گروه طالبان که اکنون حاکم افغانستان است در مواردی زیادی مسوول قتل‌عام هزاره‌ها در مزار شریف و بامیان است. در حملات انتحاری این گروه نیز هزاره‌های زیادی قربانی شده است. در گذشته و در دوران جمهویت اگر اتفاقی می‌افتاد و انفجاری واقع می‌شد، حکومت مسوول پنداشته می‌شد، زیرا حکومت مسوول تامین امنیت شهروندان بود. اکنون که حکومتی وجود ندارد و گروه طالبان خود بیشتر از دیگران در پی قتل و کشتار و حذف هزاره‌ها است، میزان آسیب‌پذیری هزاره‌ها بیشتر شده است. این گروه قومی در افغانستان اکنون بی‌پناه‌تر و مظلوم‌تر از گذشته واقع شده است. تجمعات مردمی هزاره‌ها بدون هیچگونه تردیدی هدف گروه‌های تروریستی است و طالبان نیز تا هنوز برای مهار حملات هدفمند علیه هزاره‌ها کاری انجام نداده است. ممکن است این گروه حتا در این موارد با گروه‌های که در پی قتل و کشتار هزاره‌ها است همسو و همگام باشد. در این صورت هزاره‌ها باید بیشتر از گذشته نگران جان شان باشند.

در میان موجی از حملات تازه علیه هزاره‌ها، این گروه قومی اکنون حیران است که به کجا پناه ببرند. اکنون در هیچ گوشه افغانستان مصوون نیستند. از یک‌سو بیکاری و فقر و از سوی دیگر حملات انتحاری زندگی برای هزاره‌ها را چند برابر دشوار ساخته است. اکنون هزاره‌های رها شده در میان خون، خشونت و خاکستر بدترین و دشوارترین روزهای زندگی شان را تجربه می‌کنند. این گروه قومی در حکومت و حاکمیت فعلی در افغانستان نیز جایگاهی ندارد. به لحاظ مذهبی گروه طالبان نیز در پی حذف شیعه‌ها است. در فرمان رهبر گروه طالبان فقه حنفی معیار تمام عمل‌کردهای این گروه است و هزاره‌ها جایگاه مذهبی و قومی در نزد گروه طالبان ندارند.

با حاکم شدن دوباره طالبان هزاره‌ها بیشتر از گذشته انسجام درونی شان را از دست دادند. آشفته‌گی و پراکندگی در میان هزاره‌ها روحیه گروه‌های تروریستی را تقویت می‌کند تا بیشتر از گذشته این گروه قومی را هدف قرار دهند. دادخواهی‌های هزاره‌ها برای تامین امنیت‌شان نیز تا هنوز ره به جای نبرده است. نه سازمان ملل و نه هم جامعه جهانی در این مورد اقدام عملی کرده است. گروه طالبان نه نگران وضعیت هزاره‌ها است و نه هم خودشان را در راستای تامین امنیت جانی و مالی هزاره‌ها مسوول می‌دانند. اگر هزاره‌ها برای رهایی از این وضعیت خود دست به کار نشوند، دیده می‌شود که هیچ‌کسی برای رهایی هزاره‌ها از چنگال قتل و کشتارهای هدفمند کاری انجام نخواهد داد و سریال قتل و کشتار این گروه قومی همچنان ادامه خواهد داشت. مسوول قتل و کشتار هزاره‌ها هر گروهی که باشد هدف حذف فیزیکی هزاره‌ها است. در این صورت باید هزاره‌ها از هرنوع حرکتی که میزان آسیب‌پذیری آنان را بیشتر می‌سازد خود داری کند.