حکومت قبلی سلطهی قومی را با جعل گذشتهی تاریخی دنبال میکرد و با خلق روایتهای کاذب به آن مشروعیت ملی میبخشید.
جدال روی واژههای «دانشگاه و پوهنتون» در حکومت کرزی و غنی برجسته شد تا خاموشانه به اهداف هژمونی پشتونها دست یابند. طالبان اما بدون هیچ گپی و سخنی «دانشگاه» را حذف و «پوهنتون» را تایید کردند. همچنان اشرف غنی با تقلب در انتخابات، توزیع تذکره الکرونیکی و سهمیهبندی کانکور آتش جنگهای هویتی را در کشور فروزانتر کرد. سیاستهای قومی او به قیمت سقوط نظام و از بین رفتن دستاوردهای دو دهه مردم افغانستان تمام شد.
هرچند غنی فرار کرد اما یک مهندس زیرک برای مستحکم کردن پایههای قدرت سیاسی پشتونها بود/است. ریشههای اتنیکی ملت را بهتر از کرزی میدانست و با استفاده از قدرت تلاش کرد تا ناسیونالیسم اتنیکی پشتونها ناسیونالیسم مسلط در افغانستان باشد. اما او با برجستهکردن شکافهای قومی کشور را به طرف جنگهای داخلی برد. اشرف غنی نتوانست قدرت سیاسیاش را حفظ کند. او متوجه شد که انحصار قدرت پشتونها با ریاست او رو به زوال است. بههمین خاطر با تصفیه هزارهها از نهادهای امنیتی زمینهی سقوط افغانستان را به دست طالبان فراهم کرد.
گروه طالبان نیروی عملیاتی، مخرب و ویرانگر پشتونها است که با سرزمینسوخته، انفجار و انتحار، قتلهای دستهجمعی، وحشیگری و تخریب آثار و ساحات باستانی شهرت دارند. این گروه توان و حوصلهی گفتوگو بر سر جدالهای هویتی و قومی را ندارند. از تبعیض سیستماتیک چیزی نمیدانند. به این هم وقت نمیگذارند که کارمندان هزارهها را به صورت سیستماتیک حذف و منفک کنند. طالبان اقوام غیر پشتون را با انتحار و انفجار پاکسازی و نسلکشی میکنند.
سراجالدین حقانی، وزیر داخله حکومت سرپرست طالبان در کابل گفته بود که ۱۵۰۰ انتحاری را زیر نظر خودش تربیه کرده و برای انتحار در افغانستان فرستاده است.
پیش از این وزیر امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست طالبان، نیز گفته بود که هیچ گروهی به اندازه طالبان حملات انتحاری انجام نداده است.
اکنون نیز در چوکات وزارتهای داخله و دفاعِ حکومت سرپرست طالبان، گروههای استشهادی و عقیدتی ایجاد شده است که کار آنها انجام حملات تروریستی است.
همزمان وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست طالبان، گروه «محتسبان» را در چوکات این وزارت ایجاد کرده است. این گروهبرای تفتیش عقاید مردم، محدود کردن آزادیهای اجتماعی شهروندان، آزار و اذیت کردن هنرمندان، سرکوب خبرنگاران، سانسور رسانهها و آزادی بیان در افغانستان آماده میشوند.
همچنین ریاست استخبارات حکومت سرپرست طالبان، مسوولیت ترورهای هدفمند، بازداشت و لتوکوب خبرنگران، فعالین حقوق بشر، نظامیان حکومتپیشین و سایر نخبگان کشور را دارد که این گروه از بودن آنها برای تداوم سیاست قومی شان هراس دارند.
این سایههای هراس، همانند هراس بنیادین در ذهن شهروندان افغانستان خلق شدهاند که خصوصا اقلیتهای قومی هر لحظه به مرگ و نابودی شان میاندیشند تا مبادا توسط یکی از این گروهها بازداشت، تهدید و ترور شوند.
نظر بدهید