اغلام شاه منطقیار
اعتقاد طالبان درباره زنان روشن است. درک طالبان از زنان در ذیل ساختار نظام سنتی و مردسالار قابل درک است. طالبان از عمدهترین دلایل خود برای جهاد و مبارزه را بازگرداندن زنان بهحریم خانه میدانند. طالبان میگویند ما با فحشا مبارزه میکنیم. کار زنان در خارج از خانه، تحصیل، دسترسی به تلویزیون و سفر را اساسِ توسعهی فحشا قلمداد میکنند. نتیجهاش روشن است: منع و یا محدود کردن سفر، تحصیل، کار، تولید و رسانه؛ زیرا موجب فحشا میشود. هرچیزی که رابطهی یک زن با غیراز محارم را فراهم کند باید ممنوع و یا محدود شود. طالبان داشتن هرنوع رابطهرا به منتهی شدن رابطه جنسی فرض میکنند. طالبان از ناحیهی پوشش زنان به شدت خشمگین هستند. زنان باید آنچه مردان انتخاب میکنند بر تن کنند. البته از نظر طالبان مردان در نظام امارت همیشه پوشش کامل را دوست دارند. آیات و احادث هم برای آن ردیف میکنند. مشارکت در قدرت سیاسی برای زنان تابعی از اعتقاد آنها درباره فحشا و مقام کلی زنان در نظام مرد سالار است. عقل زنان ناقص است؛ این اصل تکلیف همه را مشخص میسازد.
تقسیمکار در نظام امارت بر ارزشهای مردسالارانه بنا شده است. در این تقسیمکار اجباری و دستوری زنان به این وظایف اشتغال دارند:
۱.کار در حریم خانه
۲. بچهداری
۳. فرزند آوری
۴. عدم انجام کار درآمد زا
۵. عدم مشارکت در امور اجتماعی
۶. مراعات پوشش مشخص
۷. دوری از تحصیل
۸. دوری از مسافرت
۹. پیروی از دستور شوهر و پدر
دست نزدن به فعالیتهای مربوط به داشتن ملک، سرمایه و درآمد (منع فعالیت اقتصادی).
منع از تمام فعالیتهای که خلاف میل مردان است. ممنوعیت از کارهای که باید با اراده مستقل و آزاد زنان انجام شود.
اگر بخواهیم مقام و جایگاه واقعی زنان را در حکومت طالبان مشخص کنیم باید وضعیت زنان را در طول پنجسال حکومتداری آنها مشاهده کنیم. هیچ کسی و هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد زنان سمت سیاسی در امارت قبلی طالبان داشتند، در حالیکه هزاران مورد محکمه صحرایی، دره زدن، و سنگسار بهنام فحشا و زنا را در کارنامه حکومتداری خود ثبت دارد.
عصر حکومت طالبان به اتفاق گواهان این دوره عصر تاریک و پر از ظلمت برای زنان بود. زنان از صحنه اجتماعی بهتمام معنی حذف شدند. شکلی خاصی از حجاب سراپاگیر بنام برقعپوشی تبلیغ و ترویح گردید. دیدن چهره زن جز توسط شوهر و عضو خانواده برای دیگران گناه و جرم عنوان شده بود و مستحق دره زدن دانسته میشد.
پس از ۲۴ اسد و گسترش دامنهی سلطه طالبان در تمام نقط کشور، اثری از فعالیت زنان در اجتماع دیده نمیشود. تعداد زنان که دست به اعتراض زدند، بازداشت و زندانی شدند. دروازه مکاتب را برای دختران بست و آنان را از حق تحصیل محروم کردهاند. زنان حق رفتن به بیرون بدون محرم را ندارد. بازار به روی آنها بسته است. خلاصه زندگی برای زنان در سایهی طالبان تبدیل به میوهی ممنوعه شده که نمیتوانند نفس بکشند.
بههمین صورت هزارها مورد خشونت علیه زن به صورت سنگسار، لتوکوب، دُره زدن و انواع شکنجه قابل مشاهده است. طالبان فقط چند روز پس از سلطه بر ولسوالی گوسفندی ولایت سرپل سه زن را بهجرم نپوشیدن برقع، در یک مکان عام و بدون رعایت هرگونه تشریفات قانونی در حضور خانوادههای شان دره و شلاق زدند.
نظر بدهید