عابران مسیر بامیان – کابل اگر از مسیر میدان شهر به بامیان سفرکرده باشند و یا هم برعکس، بانام جلریز خوب آشنا است. جلریز یکی از ولسوالیهای ولایت میدان شهر است. در این ولسوالی طالبان و سایر گروههای شورشی مسلح مخالف دولت، از قدرت و سیطره بلندی برخوردار است. پس از سال ۲۰۰۵ میلادی این مسیر تا حال برای مسافران امن نیست. هرازگاهی در ولسوالی جلریز جنگ در میگیرد، مسافران به گروگان گرفتهشده و یا هم کشته میشوند.
باشندگان ولسوالی جلریز از احساس انسانی تهی است و هیچگونه حس همدردی نیز در برابر مسافران عمدتاً هزارهها ندارند. وقتی به جلریز میرسی دیگر نشانی از حکومت و اقتدار حکومت را نمیبینی. در آنجا ترس و هراس حاکمیت مطلق دارد و انسانهایش تشنه خون انسان.
این مسیر را به خاطر ناامنیها و انسانی کُشیهایش «جاده مرگ» نامگذاری کردهاند. وقتی به جلریز میرسی دیگر ناامید میشوی و خودت را در میان هیولاهای انسانخوار و انسانهای ددمنش حس میکنی. امیدت نسبت به زنده ماندن از بین میرود. اگر در جلریز کشته شوی هیچکس جز خدا سراغت را نمیگیرد و هیچکسی نیز مسئول شناختهنشده و مورد بازپرس قرار نگرفته است.
در تابستان سال ۱۳۹۴ طالبان بالای پستههای پلیس اربکی در جلریز حمله کردند و بیشتر از چهل نفر پلیس اربکی را به رگبار بستند. باشندگان محل در آن رویداد نقش محوری داشت. حکومت و نیروهای کمکی نیز بسیار دیر به ساحه رسید. قوماندان محمد سیاه و همسنگرانش با شعار « سر میدهیم، سنگر نمیدهیم»، تاآخریننفس و گلوله با طالبان و باشندگان محل جنگید، اما درنهایت مهمات تمام کرد و به دست طالبان و باشندگان محل کشته شدند.
حکومت بعد از آن فاجعه هیئت حقیقتیاب به ساحه فرستاد تا رویداد را از نزدیک بررسی کند. آن فاجعه به خاطر غربت پلیس اربکی و نرسیدن کمک به آنان دردآور و فراموش ناشدنی است. محمد سیاه و همسنگرانش بیشتر از ۹ ساعت با کمترین امکانات و بدون دریافت کمک با لشکری تشنه در خون انسان جنگیدند. تلاشهای محمد سیاه به خاطر دریافت کمک نیز بینتیجه ماند. هیچکسی صدای او را نشنید و همه سکوت اختیار کرد تا بیشتر از ۴۰ نفر پلیس توسط طالبان و باشندگان محل پرپر شود، اما آن فاجعه فراموش شد و دیگر هیچکسی از آن یاد نمیکند، و فراموشی آن زمینه را برای تهاجم گروهی طالبان بالای پستههای امنیتی فراهم کرد تا بار دیگر ۴ نفر دیگر به کام مرگ بروند.
روز چهارشنبه هفته گذشته نیز طالبان بهصورت گروهی بالای پُستههای امنیتی حمله کردند که درنتیجه آن ۴ نفر شهید و یک نفر دیگر نیز زخمی شدند. این اولین بار نیست که پستههای امنیتی ایجادشده در مسیر جلریز موردحمله تهاجمی طالبان مسلح قرار میگیرند. طالبان در جلریز با همکاری و هماهنگی باشندگان محل، چندین بار است که فاجعه خلق میکنند. حکومت افغانستان بارها تلاش کرده است تا امنیت این مسیر که برای هزارستان و باشندگانش حیاتی است را تأمین کند. اما دیده میشود که این مسیر هیچگاهی امن نمیشود و ترس وحشت همیشه در جلریز مسافران را تهدید میکند. هزارستان از دو مسیر میدان وردک و غوربند ولایت پروان با کابل وصل است. مسیر غوربند نیز برای مسافران امن نیست. تنها در جلریز مسافران با تهدید مواجه نیست. مسیری غوربند وحشتناکتر از جلریز است.
در مسیر غوربند نیز انسانهای زیادی که عمدتاً هزاره بوده است، در سالهای اخیر کشتهشده است. بارها مسافران در این مسیر نیز به گروگان گرفتهشده و بعد از مدتی یا در مقابل پول هنگفت رهاشده و یا هم کشتهشده است. جواد ضحاک رییس شورای ولایتی بامیان یکی از کسانی است که در غوربند توسط گروهی نامعلومی که تا هنوز نیز نامعلوم است، اول به گروگان گرفته شد و بعد به شکل فجیعی به قتل رسید. تنها ضحاک در مسیر غوربند قربانی نشد؛ بلکه صدها انسان دیگر نیز در این مسیر بهصورت وحشیانه به قتل رسیدند.
حصار امنیتی ایجادشده در اطراف هزارستان در کنار حصار طبیعی، مشکلات و محرومیتهای باشندگان این جغرافیا را چند برابر کرده است. مردم مناطق مرکزی هزینههای مالی و انسانی هنگفتی را به خاطر ناامن بودن مسیرهای مواصلاتی منتهی به مرکز، تا هنوز ازدستداده است. فرصتهای زیادی نیز به خاطر نبود امنیت در مسیرهای مواصلاتی هزارستان ازدسترفته است. تلاش برای شکستن حصار جغرافیایی هزارستان و باز گردن دریچههای انکشاف و توسعه به روی این مناطق، بدون شکستن حصار امنیتی ایجادشده ممکن نیست. حکومت افغانستان باید به خاطر رفع چالش بزرگی امنیتی در مسیرهای مواصلاتی هزارستان تلاش کنند.
تنها ایجاد پستههای امنیتی در مسیر جلریز راهحل نیست. بارها پُستههای ایجادشده امنیتی از جانب حکومت در جلریز، توسط طالبان و باشندگان محل از بین رفته است. دیده میشود که ایجاد پستههای امنیتی حتا میتواند برای نیروهای امنیتی مستقر در پستهها خطرساز باشد. چندین بار است که طالبان بالای پستههای امنیتی حمله میکنند و فاجعه انسانی خلق میکنند. علت این مسئله باید پیدا شود. اگر واقعاً پُستههای امنیتی در جلریز توان مقابله با دشمن را ندارند نباید به پُسته سازی در این مسیر اقدام شود. کسانی که در پستههای امنیتی گماشته میشود توان حفاظت از خودشان را ندارند چگونه میتوانند امنیت مسافران را تأمین کنند. بارها اتفاق افتاده است که مسافران در چند قدمی پستههای امنیتی توسط افراد مسلح ناشناس مورد بازرسی قرارگرفته و حتا کشتهشده است. چندین سال است که نیروهای امنیتی در جلریز با افراد مسلحی که طالب نامیده میشود در جنگ است؛ اما دیده میشود که این افراد و گروهها تضعیف نمیشود؛ بلکه روزبهروز نیرومندتر میشود. پلیس و نیروهای امینتی اکنون در جلریز بیشتر از مسافران در معرض تهدید است.
یکی از علتهای که فاجعههای انسانی در افغانستان تکرار میشود این است که مردم افغانستان و حکومت فجایع گذشته را فراموش میکنند. فراموشیِ فاجعهها به تکرار آن میانجامد. باید از فاجعهها و رویدادهای گذشته درس گرفت. از جانب دیگر همواره واکنشها و برخوردها با رویدادهای امنیتی که باعث خلق فاجعه انسانی شده است، مقطعی و احساساتی بوده است. هیچکسی پس از فاجعه به جلوگیری از تکرار آن فکر نمیکنند. چند روزی احساسات گل میکنند و زود خاموش میشوند، انگارنهانگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است. فراموشی و تقلیلگراییِ فاجعههای انسانی و متهم کردن حکومت به سهلانگاری راهحل نیست. گرفتن ماتم و عزا و محکوم کردن و لعن فرستادن به دشمنان نیز نمیتواند دردی را دوا کند. ریشههای اصلی ناامنیها در جلریز و سایر نقاط افغانستان که همهروزه از مردم افغانستان قربانی میگیرند باید پیدا شود. دید استراتژیک باید در رابطه به مسئله امنیت افغانستان ایجاد شود. دورنمایی جنگ در این کشور باید ترسیم شود. راههای جلوگیری از فاجعه باید جستجو شود. جنگ جاری در افغانستان صرف هویت طالبانی ندارد. باید قبول کنیم که دستهای پیدا و پنهانی زیادی در ناامنی افغانستان دخیل است. تنها طالبان نیست که تشنه خون مردم افغانستان است، بعضی از کشورهای منطقه خصوصاً پاکستان بیشتر از طالبان و سایر گروههای افراطی در تلاش ناامن سازی افغانسان از راه تربیت و تجهیز گروههای افراطی است.
جامعه جهانی همگام با حکومت و مردم افغانستان باید تلاش کنند تا عامل اصلی تولید افراطیت و تروریسم پیدا شود و از بین برده شود. چرا طالبان و شبکه حقانی روزبهروز نیرومندتر میشود؟ تسلیحات جنگیِ این گروهها از کجا تهیه میشود؟ چگونه مواد انفجاری وارد افغانستان میشود و در کجا نقشههای حملات انتحاری طرحریزی میشود؟ شهروندان افغان چگونه به صفوف تروریستان جذب میشوند ؟ علت ضعف نیروهای امنیتی و دستگاه استخباراتی کشور در امر خنثیسازی حملات انتحاری در چیست؟ به این پرسشها باید پاسخ اساسی داده شود. تا زمانی که این سؤالها پاسخ درست پیدا نکند مردم افغانستان همچنان قربانی تروریسم خواهد بود و این کشور همچنان در آتش جنگ و حملات تروریستی خواهد سوخت.
نظر بدهید