بامیان در طی چند ماه اخیر، با آمدن والی جدید آن، سیدانور رحمتی؛ وارد مرحلهی غمانگیزی شده است. در این مدت کوتاه، گونههای زیادی از دشواریهای اجتماعیـ امنیتی به طرز چشمگیری رو به افزایش بود که در نتیجه منجر به انفجار چهارم قوس در قلب بازار بامیان شد.
در این مدت که در نخست به امر والی جدید قرنطینه برداشته شد، موج همهگیری کرونا در تمام روستاهای بامیان کشیده شد و همهی مردم آسیبهای کرونا را چشیدند و افراد زیادی مثل محمدصادق علییار از شخصیتهای پرنفوذ بامیان از دست رفت و مردم متحمل خسارتهای انبوه مالی و جانی شدند.
در این موقعتهدیدهای امنیتی در جلریز که کماکان وجود داشت، به اوج خود رسید. بهحدی که ده درصد مسافران از راه جلریز نمیرفتند. چون به تکرار یا مورد دستبُرد افراد ناشناس قرار میگرفتند یا در جلریز سر به فنا میدادند. این در حالی بود که رنگ و بوی طالبانیزهشدن درهی میدان تا منطقهی سیاهسنگ بهسود به مشام میرسید که در آنجا برخی از سادات به سبک طالبانی ژست و ادا به خود گرفته بودند.
در همین موقع پوستههای امنیتی به طور کامل سقوط کرد و تا قسمت منطقهی سرچشمهی بهسود از دست نیروهای امنیتی خارج شد. این معضل دو پیامد به همراه داشت: یکی تغییر مسیر عبور و مرور مردم از میدانشهر به غوربند و بلند رفتن بیمانند کرایه موتر که به طور معمول از راه غوربند کرولا ۷۰۰ تا ۱۲۰۰ افغانی از هر فرد و تونس ۵۰۰ تا ۷۰۰ افغانی از هر فرد جهش داشت. در حالی که قبل از آن کرایه کرولا ۴۰۰ افغانی و کرایه تونس ۳۰۰ افغانی بود. پیامد دیگر رو به کسادیرفتن بازار بامیان بود. چون موترهای باربری در صورت گذر از جلریز، ضمن خطر جانی، میبایست به طالبان عُشر و مالیات میپرداختند و از راه غوربند هزینهی راه دو چندان میشد.
با این احوال بازهم مردم با تمام چالشها کنار آمده بودند. اما راه غوربند هم ناامن شد. طوری که مردم در خود بازار بامیان با کنایه و جد، تهدید میشدند: «از غوربند مگر تیر نشود».
این در حالی بود که جریانهای حزببازی و فعالیتهای قومی در بامیان رو به افزایش بود و عکسهای شهید وحدت ملی از چوکها کنده میشد. سپس تابلوهای پارکها، شهرداریو لوحههای داخل بازار به زبان پشتو تبدیل شد. در پی این موردها ناامنی و حملههای طالبان بر بامیان زیاد شد. بهطوری که در یک مرحله ۱۲ سرباز امنیتی در حملهای که از سوی طالبان، بالایشان صورت گرفته بود، شهید شدند و پیش از این در بامیان سابقه نداشت. به دنبال این فاجعه، ناامنی تا روستاها کشیده شد. آن گونه که در منطقهی نگارنده برای نخستین بار در برغسون فولادی نارنجک جاسازی شد و یک شهید و یازده زخمی بر جای گذاشت. انگیزهی این عمل، خواه از سوی هر کس و هر گونه بود؛ هرگز معلوم نشد و مسوولان امنیتی فقط گفتند: «بررسی میکنید».
برعلاوهی این موارد، مالیاتهای درون بازار از دکانداران افزایش یافت که کسبهکاران به شکوه آمدند. دزدی به طوری چشمگیری زیاد شد که ساعت ۱۲ روز موتر و موتورسایکل از درون بازار گم میشد. مبارزه با مواد مخدر که هیچ صورت نمیگیرد بلکه آوردن دهها معتاد به شکل دستوری یا غیر دستوری در بامیان از معضلهای دیگریست که در این ولایت نشر و پخش میشود.
نکتهی شرمآور دیگر اینکه دو بار به صورت مکرر تجاوز جنسی در میان مقامهای امنیتی بامیان رخ داد؛ اما هرگز پیگیری نشد. در نهایت فاجعهی چهار قوس در پرازدحامترین قسمت بازار بامیان، به وقوع پیوست. ۱۸ کشته و نزدیک به هفتاد نفر زخمی برجای گذاشت. بازار بامیان بیشتر از دو کیلومتر طول ندارد و عبور و مرور اموال تجارتی نیز از داخل بازار صورت میگیرد. اما هیچ تدابیر امنیتی در این مورد وجود نداشته که در این شهر کوچک زیبا این فاجعه آفریده شد.
بامیان امنترین شهر افغانستان بود که دیروز اسطورهی امنیتش شکست. این بیانگر این است ک خطر تا درب خانههای مردم و تا دل روستاها رسیده است. چنانچه در مورد مزبور اقدام صورت نگیرد، فجایع بیشماری به وقوع خواهد پیوست.
نظر بدهید