امانالله خان میراثدار دولتی بود که معیار تاموتمام آنرا مخالفت برادر با برادر دیگر تشکیل میداد. صدیق فرهنگ در کتاب «افغانستان در پنج قرن» اخیر مینویسد: جامعهای که امان الله خان در آن به پادشاهی رسید اساسا همان جامعهای بود که تقریبا یک صدوهفتاد سال پیش از آن احمد شاه ابدالی دولت افغانی را در آن پیریزی کرده بود.
به عبارت دیگر در این صدوهفتاد سال هیچ چیزی جدیدی در جامعه رونما نشده بود. فرهنگ همان فرهنگ و سنت همان سنت سفت و سخت و خشن!
به باور میر محمد فرهنگ در دورۀ امانی قبایل مختلف با زبانها و باورهای مختلفِ لزوما شیعه و سنی زندگی میکردند که اختلافهای قومی، زبانی، مذهبی و تضادهای طبقاتی وجود داشت. فرهنگ میافزاید که چنین تضادهایی باعث مانع هرگونه تغییر و تحول در جامعه میگردید. جامعۀ قبیلوی که حتا فرهنگ عمومی آن را زن ستیزی شکل میداد؛ یک شاه متجدد و دموکرات ظهور کرد و دست به تشکیل دولت مدرن، ملی و اصلاحات گسترده در جامعه زد؛ میخواست جامعه جدید با ارزشهای جدید بنا نهد.
با چنین وضعیت تاریخی، امان الله خان تنها شاه نوگرای افغانستان بود که میخواست به روی ویرانۀنظام قبیلوی و استبدادی یک دولت مدرن و با اقتدار پایهریزی کند تا ارزشهای جدید را در جامعه نهادینه کند. هرچند جامعه آن روز، نوگراییای که تقلید از اروپا بود را برنمیتابید؛ ولی با وجود موانع بزرگ، شاه تجددطلب افغانستان تلاش ورزید تا تحول بنیادی و اصلاحات گسترده در افغانستان به وجود بیاورد. هرچند موانع مذهبی کار را برای اصلاحات امانالله خصوصا در مورد آزادیهای سیاسی و اجتماعی زنان دشوار کرده بود.
گریگورین در کتاب «ظهور افغانستان جدید» مینویسد که ملاها بهعنوان قشر فعال جامعه آن روز نسبت به امانالله خان بدبین بودند: از سال (۱۹۱۹ م) به بعد آنها در مقابل خیلی از برنامههای امان الله قرارداشتند که بیشترین آنها آزادیبخشیدن قانونی و اجتماعی به زنان بود.
در کنار اینکه شاه معتقد به برابری میان زنان و مردان بود؛ ازدواج او با ملکه ثریا و حضور علیاحضرت سراجالخواتین مادر شاه امانالله نیز باعث شده بود که او بیشتر به حقوق و آزادی زنان فکر کند. صدیق فرهنگ مینویسد: امانالله خان در هنگام جلوس برتخت سلطنت ۲۷ سال داشت و شش سال پیش با ثریا دختر محمود طرزی ازدواج نموده تربیۀ سیاسی خود را در دبستان ایدئولوژیک سراج الاخبار تکمیل کرده بود، در حالی که جاهطلبی و ذوق پادشاهی را از مادرش علیا حضرت سراجالخواتین به ارث میبرد.
بههمین خاطر بدبینی ملاها در مورد آزادی زنان عزم امانالله را در مورد آزادی و برابری زنان تضعیف نتوانست. این شاه نوگرا اصلاحات ذیل را در زندگی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زنان ایجاد کرد:
آزادی اجتماعی زنان
از بین بردن حجاب، تاسیس نظام تعلیمی مختلط دختران و پسران و آزادی زنان از قید مردان از اصلاحات شاه امانالله در مورد زنان بود که در دورۀ سوم اصلاحات در سال (۱۹۲۸ م) به وجود آورد. ملکه ثریا در مجلس عام برقع را از رویش به دور انداخت و تاکید کرد که حجاب مانع پیشرفت زنان افغان شده است. هدف اصلی ملکه ثریا پیشرفت و نجات زنان از محرومیت های تاریخی بود. به باور ملکه ثریا حجاب و وابستگی زنان به مردان مانع حقوق و آزادی زنان در آموزش، فعالیت سیاسی و سفرهای تحصیلی زنان به خارج از کشور میشوند.
امان اللهخان با درک وضعیت غمانگیز زنان بردگی خانگی، نکاح با دختران خرد سال و تعدد زوج را نیز منع کرد و برای زنان جواز کارکردن در بیرون از منزل را داد. شاه نوگرای افغانستان برخلاف پدرش، قانون حرمسراسازی را باطل اعلام کرد؛ زنانی را که حبیباللهخان پدرش در یک مکان جمع کرده بود آزاد و اعلان کرد که هیچ کسی حق ندارد بعد از این حرمسرا بسازد.
زنان و حق تحصیل
تاسیس مکاتب نسوان گامبزرگ و عملی برای حق تحصیل و آموزش و پرورش زنان به حساب میآمد که در کنار آن شاه زمینه تحصیل دختران را در خارج از کشور نیز فراهم کرد. در مورد اهمیت آموزش دختران، غبار در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ مینویسد: در کابل روزی که ملکه ثریا در یک اجتماع از پیشرفت زنان جهان و عقب ماندگی افغانستان سخن زد، زنان به درد بگریستند و پنجاه نفر فی المجلس خود شان را در خدمت معارف و تاسیس اولین مدرسۀ زنان گذاشتند. ملکه چنان متاثر و منفعل گردید که خودش وظیفۀ مفتشی مکتب مستورات را برذمه گرفت.
ملکه ثریا با تاسیس مکتب نسوان به نام مستورات در کابل به آموزش و پرورش زنان افغان پرداخت، تحصیل دختران را تا دوره ابتدایی اجباری ساخت و تعدادی از دختران را جهت تحصیل به کشور ترکیه نیز فرستاد که در آنجا مصطفا کمال اتاترک همزمان با شاه امانالله خان نوگرایی را آغاز کرده بود که بدبختانه پروژه نوگرایی امانی با شورش ملایلنگ به شکست مواجه گردید.
زنان و گردانندگی رسانه
اکنون که در عصر دموکراسی و نظام جمهوری زندگی میکنیم، کمتر رسانه معتبر خصوصی و دولتی پیدا میشود که زنان آگاه و قلم بهدست و مبارز آن را گردانندگی کنند؛ حداقل در صد سالی پس از استقلال امانالله خان شاهد آن نیستیم. ولی امانالله خان نشریه “ارشادالنسوان” را تاسیس کرد که گرانندگی آن به دوش زنان بود و محتوای آن را فعالیت زنان افغان و جهان را تشکیل میداد. ارشادالنسوان به سردبیری اسماء (همسر) و روح افزا (خواهرزاده محمود طرزی) نشرات داشت. همچنان در تاسیس نهضت نسوان محمود طرزی نقش برجسته داشت و زنان روشن فکر را تشویق کرد تا قلم به دست گیرند و فریاد آزادی و عدالت خواهی زنان افغان را که قرن ها در گلوی شان گره خورده بود، بر روی صفحات ارشادالنسوان بازتاب دهند. شاه امانالله خان بههمین منظور نشریه ارشادالنسوان را تاسیس کرد تا زنان از طریق آن وارد فعالیت های اجتماعی و سیاسی شوند و از حقوق و آزادیهای شان دفاع کند.
زنان و فعالیتهای سیاسی
بدون حضور زنان در ساختار قدرت سیاسی نمیتوان گفت که ما در کشوری زندگی میکنیم که ستارههای آسمان آن با نور دموکراسی مزین بوده و در میدان نظام دموکراتیک تمثیل دموکراسی میکنیم. هر چند در حکومت فعلی زنان نقش مهم در ساختار قدرت سیاسی کشور دارد و در مجلس نمایندگان نیز حضور دارند، ولی هیچ زنی نمیتوان پیدا کرد که دارای حزب سیاسی مستقل بوده و خود را در انتخابات ریاست جمهوری کاندید کند. در فعالیت سیاسی زنان نیز امانالله پیشگام همه بوده و زمینه را برای حضور زنان در تصمیمگیریهای سیاسی فراهم ساخت؛ از جمله چهار گروه سیاسی که در دروه امانالله خان فعالیت میکردند یکی آن انجمن حمایت از نسوان بود که به رهبری کبرا جان خواهر امان الله خان شکل گرفت. انجمن حمایت از نسوان برای حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زنان فعالیت و مبارزه میکردند. شاه نوگرای افغانستان می خواست تا زنان حق مشارکت سیاسی داشته باشند و در تمام عرصه های اجتماعی و فرهنگی و تجارتی سهم فعال بگیرند که نمونه آن زنان در مجلس بزرگان (مشرانو جرگه) نیز نقش موثر و چشمگیری داشتند.
فصلی برای بازخوانی
دوران امانالله خان بهترین عصری دولت سازی، تشکیل دولت مدرن و خصوصا آزادی سیاسی و اجتماعی و قانونی زنان در افغانستان بود که بد بختانه توسط ملای لنگ و بچه سقاو برای همیشه خاموش گردید. روحانیون با استفاده از احساسات مذهبی مردم را علیه اصلاحات امان الله برانگیختند تا این که در سال (۱۹۲۸م) در جرگه پغمان اکثریت حقوق و آزادی های زنان را گرفتند.
اکنون که در صدسالگی جشن استقلال افغانستان قرارداریم بایستی یک بار دیگر عصر امانالله خان را بازخوانی کنیم و آن را با امروز خود مقایسه کنیم؛ ببینیم که وضعیت زنان در آن دوره چگونه بود و امروز زنان از چه جایگاهی برخور دار استند؟ مخالفان حقوق زن در عصر امان الله را کدام گروههای سیاسی اجتماعی و فرهنگی تشکیل می داد و امروز آزادی زنان را چه کسانی تهدید می کنند و نمیخواهند یک زن رییس جمهور کشور گردد.
نظر بدهید