حافظ
طالبان از زمان تسلط شان بر کشور، یکی هم کار و بار مردم را تعطیل کردند. چپ و راست، هر جا که دستشان رسیدند، یا کارهای مردم را بستند یا هم مالیات سنگینی وضع کردند.
در این بیشتر از سه سال، در هزارهجات فقیر، نانِ طالب به گردن مردم بوده است. طالبان حتا از درآمدهای بسیار کوچک و اندک مردم، از کشت و زراعت و سوخت، تا دکان و غرفه و کراچی، مالیه گرفتهاند. گاهی این مالیات در حدی بوده است که تمام درآمد مردم هزینهی مالیات طالب شده است.
مردمْ فقیر و مالیات طالبان هنگفت بود. هزارهجات زیر بار سنگین مالیات گویا روز به روز فقیر و فقیرتر شد. اما از سوی دیگر، علاوه بر مالیات، کار و بار هم رو به تعطیلی رفت. طالبان با مالیات سنگین، نه تنها نانشان را از جیب خالی مردم میخورند، بلکه کار و بار مردم را نیز تعطیل کردهاند.
در حال حاضر از غرب کابل تا روستاهای اطراف در هزارهجات، عموم کار و بارهای بزرگ مردم تعطیل شده است. درهزارهجات ساختوساز تا بیشتر از ۹۰ درصد کم شده است. دکانها، مخصوصا دکانهایی که مالکین آن زنان بودند عموما بسته شده است. بیشتر مردم به راهاندازی کسبوکار کوچک روی آورده، که طالبان با وضع مالیات زیاد و بدرفتاریهای خودسرانه همان را نیز هر از گاهی تعطیل میکنند.
این گزراش به مالیات طالبان در هزارهجات پرداخته است. گزارش به دو بخش شهر و روستا تقسیم شده و مالیات طالبان بر بخشی از کارهای کوچک و درآمدهای ناچیز مردم را هم در شهر و هم در روستا به تفصیل آورده است.
۱. در شهرها
از خیاطی
پس از تسلط طالبان و بستهشدن آموزشگاهها و ممنوعیت کاری برای زنان، بسیاری از زنان و دخترانِ خانهنشین به خیاطی روی آوردند. آنانی که خیاطی یاد داشتند خود خیاطی زدند و جمعی هم که بلد نبودند رفتند شاگردی کردند تا یاد بگیرند و خیاطی راهاندازی کنند. اما طالبان از خیاطیهای مردم مالیات زیادی میگیرند.
منابعی به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که طالبان از هر پایه چرخ خیاطی، سالانه تا یک هزار افغانی مالیه میگیرند. مثلا اگر کسی در یک کارخانه خیاطی پنجاه ماشین داشته باشد، باید سالانه ۵۰ هزار افغانی به طالبان مالیه بدهد.
روش پرداخت مالیه هم طوری است که باید خودِ صاحب کارخانه پول مالیات را در بانک ببرد و پرداخت کند. اگر صاحبکارخانه مالیات را نبرد، طالبان جواز فعالیت او را قید و کارخانه را بسته میکنند.
این در حالی است که به گفته منابع، در حکومت پیشین، برای کارخانههای کوچکتر خیاطی، جواز و مالیه حتمی نبوده است.
برای زنان و دختران فقیر، که از یکسو از کار و آموزش ممنوع است و از سوی دیگر نانآور خانه است، پرداخت یک هزار افغانی از هر ماشین خیاطی کمرشکن است.
در حالی که صاحبان کارخانهها باید پول شاگرد، پول آب و برق، پول کرایه کارخانه، پول جواز، پول تکه و تار و ماشین و سوزن بدهند، خیاطی هم زیاد شده و درآمد ندارد. اما با این حال، طالبان از هر ماشین جدا جدا مالیه میگیرد.
در کنار اخذ مالیات سنگین از این کارهای کوچک، نیروهای امر به معروف و نهی از منکر طالبان نیز فضای کاری برای خیاطان را تنگ کرده و درآمد آنان را پایین آورده است.
علی (نام مستعار)، خیاط و صاحب کارخانه از غرب کابل به هفتهنامه جاده ابریشم گفت که نیروهای امر به معروف طالبان مدام در کارخانهها میآیند و مزاحم کار خیاطاناند.
به گفتهی او، نیروهای امر به معروف، دختران و پسران را باهم و به صورت مختلط کارکردن نمیگذارند و در صورتی که دختران و پسران در یک کارخانه باهم کار کنند، طالبان هم پسران و دختران را با خود میبرند و هم صاحب کارخانه را جریمه و بازداشت میکنند.
منابع دیگری از غرب کابل به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که در حال حاضر به خاطر ممنوعیت و مزاحمت نیروهای امر به معروف، در کارخانههای خیاطی هیچ استادکارِ پسر شاگردِ دختر و هیچ استادکارِ دختر شاگردِ پسر گرفته نمیتواند. اگر کسی بخواهد کارخانه راهاندازی کند، مجبور است که یا تنها یک بخش پسرانه و یا تنها یک بخش دخترانه داشته باشد. اگر از هردو بخش خیاط نیاز داشته باشد، به خاطر ممنوعیت امر به معروف، ناچار است که برای پسران جدا و برای دختران جدا کارخانه بزند.
گفتنی است که در حال حاضر، درآمد بسیاری از خانوادهها، به خصوص خانوادههایی که نانآور آنها زناناند، تنها وابستهی خیاطی هستند.
از غرفهها و کراچیهای دستفروشی
با آمدن طالبان بسیاری از مردم فقیر به کار دستفروشی روی آوردند. از هر ردهی سنی، مردان پیر، پسران نوجوان و جوان، حتا زنان و دختران به دستفروشی در کنار جادهها روی آوردند.
تعداد زیادی از مردم با هزینههای بسیار کم، حتا در حدود دو سه هزار افغانی، به دستفروشی شروع کردند. یک کراچی کهنه و کوچکی آماده کردند، در کنار جادهها و جلو دکانها یک جایی پیدا کردند، اندکی جنس خریدند و روز تا شب منتظر مشتری بودند که لااقل نان خشک سفرهی شبشان شود. اما گویا بازهم طالبان نمیخواستند که مردم نان خشکی داشته باشند.
منابعی به هفتهنامه جادهی ابریشم میگویند که طالبان از هر کراچی دو تایره و چهار تایره، ماهانه تا ۱۸۰۰ افغانی مالیه میگیرند.
به گفتهی منابع، این در حالی است که «گاهی تمام سرمایه یک کراچی کمتر از مقدار پولی است که طالبان مالیه میگیرند.»
اما همزمان با این منابعی هم به هفتهنامه جاده ابریشم میگویند که طالبان از کراچیها مالیه نمیگیرند، بلکه آنها را کلا جمع میکنند.
به گفتهی منابع، طالبان از غرفهها اما مالیه میگیرند. طالبان طبق قانونی که وضع کرده، از هر غرفهای با مساحت یک در یکونیم متر، ماهانه ۱۸۰۰ افغانی مالیه میگیرند.
در کراچیها، دستفروشان اجناس مختلف با سرمایههای مختلف دارند. اما به طور متوسط سرمایه هر کراچی در غرب کابل، از ده هزار افغانی بیشتر نیست.
گاهی سرمایه کراچیها بسیار کم است. در غرب کابل بعضی اوقات تمام سرمایه یک کراچی میوه، از پنج شش درجن کلیه بیشتر نیست. همین مقدار میوه هم از بس که به فروش نمیرود، فرسوده و خراب میشود.
این اما در حالی است که طالبان ضمن اخذ مالیهی بسیار نامتناسب با اصل سرمایه، کراچیوانها را به خاطر ایستادشدن آنان کنار جاده و سر چهارراه و جلو دکانها، اذیت و آزار میکنند.
منابعی از قلعهنو غرب کابل میگویند که در تازگیها بدرفتاری طالبان با کراچیوانها و دستفروشها زیاد شده است.
به گفتهی منابع، دو طالب از تاجیکان هرات تازه به ناحیه هژدهم امنیتی، در مربوطات قلعه نو غرب کابل مقرر شده و تقریبا هر روز یا هر یک روز در میان میآیند و کراچیهای مردم را بیجا و چپه میکنند. منابع میگویند که «آنان هر روز میآیند و کراچیها را چپه میکنند. سودای ما روی زمین میفته وخراب میشه. در این هوای سرد، آنان که رفتند بازم سودا را از زمین بالا میکنیم، گل و لای سودا را پاک میکنیم و در کراچی میچینیم. اما گاهی پس از چپهکردن سودای کراچی، خود کراچی را با خود به ناحیه میبرند.»
به گفتهی منابع، طالبان میگویند که کراچیوانها باید کلا از کراچیوانی دست بکشند و بروند و مزاحم مردم نشوند. اما این در حالی است که آنان تنها راه درآمدشان از همین کراچی دستفروشی است و اگر جمع کنند و بروند، دیگر خود و خانوادهشان از گرسنگی مردهاند.
غرفه، کراچی و خیاطی، سه مورد از کارهای کوچکی است که طالبان مالیات هنگفتی بر آنها وضع کردهاند. اما در کنار آنها، طالبان از تمام کارهای مردم مالیات میگیرند. حتا از تابلوها و تبلیغات مردم نیز مالیات میگیرند.
منابع به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که همین چند روز پیش (۱۰ تا ۱۲ دلو ۱۴۰۳)، طالبان تابلوی چندمتری مربوط به کورس آموزشی تسول در دشت برچی را پاره کردهاند. منابع گفتند که طالبان به دلیل ندادن مالیات از تابلو، آن را در وسط خیابان پاره کردهاند.
همینطور طالبان از صفایی خانهها پول میگیرند. این گروه بعضی از ساحات، از جمله ساحه کوه چهلدختران را دولتی اعلام کرده، ساخت و ساز، حتا ساختن مسجد را در آنجا ممنوع کردهاند. همزمان با آن، بسیاری از خانهها را مهر و لاک کرده و به مردم گفتهاند که کتابچه صفایی بگیرند.
از وسایل حمل و نقل:
طالبان از موترها، زرنجها و تمام وسایل حمل و نقل (به جز موتورسایکل و بایسکیل) مالیات میگیرند.
دستکم سه منبع از غرب کابل به هفتهنامه جادهای ابریشم گفتند که طالبان از موترهای مسافربری نوع تونس و تاکسی و مارسدس روزانه ۵۰ افغانی مالیه میگیرند.
به گفتهی منابع، طالبان از موترهای بزرگتری نوع ملیبس اما مالیه زیادتر میگیرند. روزانه ۶۰ افغانی از مسافرکشی و ۳۰ افغانی هم از هر بار که موتر را در سرای پارک کنند میگیرند.
یعنی افزون بر آن شصت افغانی که هر روز به خاطر کارکردن در لین باید مالیه بدهد، اگر یک ملیبس در یک روز سه بار داخل سرای برود، باید سهبار ۳۰ افغانی (یعنی ۹۰ افغانی) نیز مالیه بدهد.
این در حالی است که به گفتهی منابع، حکومت پیشین از موترهای نوع ملیبس تا تونس و مارسدس، هر روز فقط ۱۰ افغانی مالیه میگرفت.
اما طالبان در حال حاضر وسیلهی مسافرکشی نوع زرنج را اجازه فعالیت نمیدهند.
منابعی به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که در تاریخ (پنجشنبه ۱۸ دلو ۱۴۰۳) طالبان زرنجهای چندین ایستگاه، از جمله زرنجهای ایستگاه شهرک اتفاق و چهلدختران را متوقف کرده و نگذاشته که مسافرکشی کند. به گفتهی منابع طالبان پس از چندروز توقیف، دنبال پولگرفتن است و با گرفتن پول، اجازه میدهند که زرنجها دوباره مسافرکشی کند.
با این حال، طالبان اما از موترهای مسافرکشی برونشهری مالیات بیشتری میگیرند. یک منبع از ترمینال غرب کابل به هفتهنامه جادهی ابریشم گفت که طالبان از موترهای مسافرکشی ولایات، هشت فیصد مالیه میگیرند.
به طور مشخص، در مسیر کابل- سرجنگل، موترهای مسافرکشی نوع فلانکوچ فعالیت میکند. طالبان از هر موتر فلانکوچ، در هر باری که از کابل طرف سرجنگل میرود ۱۰۶۰ (هزار و شصت افغانی) مالیه میگیرند. همینطور از هر باری که از سرجنگل طرف کابل میآید نیز ۱۰۶۰ افغانی مالیه میگیرند.
روش پرداخت این مالیات طوری است که مسوولین مالیات طالبان در ترمینالها ایستاد هستند و همین که موتری از مسافر پر و آماده حرکت شد، اول مالیه طالبان را میدهد و بعد جواز حرکت میگیرد.
همینطور طالبان از دکانها نیز مالیات زیادی میگیرند.
۲. در روستا
مالیات طالبان تنها در شهرها، که محل تجارت است، خلاصه نمیشود، بلکه این گروه از روستاها نیز مالیات سنگینی میگیرند.
در روستاها هم تقریبا از تمام منابع عایداتی و گاهی مصرفی مردم مالیه میگیرند. در این بیشتر از سه سال گذشته، طالبان در روستاها از زراعت، از سوخت، از دکان و از گاو و گوسفند مردم مالیه گرفتهاند. همزمان با مالیات سنگین، به بهانههای مختلف، از جمله به بهانه ساختن سرک و مسجد و شفاخانه نیز از مردم پولهای زیادی گرفتهاند.
در کنار اینها، نیروهای امر به معروف طالبان در روستاها مردم را مجبور کرده که هر قریه ملاامام بگیرد و برای او معاش بدهد. در برخی از قریهها،مردم سالانه تا بیشتر از ۵۰ هزار افغانی به ملاامام اجباری طالبان معاش دادهاند.
در این بخش گزارش، به موردهای مشخصی از منابع عایداتی مردم و اخذ مالیات سنگین طالبان از آنها پرداخته میشود.
از کچالو:
در سالهای اخیر، یکی از منابع عایداتی مردم روستاهای دورافتاده و کمدرآمد مردم هزاره، کچالو بوده است. تا سالهای سال مردم فقط گندم کشت میکردند، اما با گرمشدن زمین و کمشدن برف و سرما و نیز پس از یادگرفتن مردم، کشت کچالو افزایش یافت.
در این سالها در روستاهای هزارجات، از جمله قریههای سرد و کمدرآمد ولسوالی لعلوسرجنگل، مردم تقریبا تمام زمینهای آبیشان را کچالو کشت میکنند.
کشت کچالو تنها راه درآمد بخشی از مردم است. اما کشت کچالو هزینه زیادی هم لازم دارد. زمانی که محصول آماده فروش میشود، بخشی از درآمد محصول، هزینه سالانه کشتوکار آن میشود. مصارف کود حیوانی، کود کیمیاوی، پمپ آب، نیروی کارگر، موتر باربری که کچالو را برای فروش به کابل یا شهرهای دیگر میرساند، هزینه دکان و مصارف و کرایه کسی که آن را به فروش میرساند، زیاد است.
با تمام این مصارف، مالیات سنگین طالبان نیز بر آن افزوده میشود. گاهی مالیات طالبان از تمام مصارفی که بالای کشت کچالو شده، زیادتر است.
در خصوص مالیات از کچالو، طالبان قانون مشخصی ندارد. نیروهای این گروه پیش از زمانی که مردم کچالو را از زمین برچینند، بالای زمینهای مردم میروند و هرچه که برآورد کردند و نظرشان گرفتند، مالیه وضع میکنند.
منابعی از ولسوالی لعلوسرجنگل به هفتهنامه جادهی ابریشم میگویند که طالبان گاهی از هر ده سیر کچالو، یک سیر آن را مالیه گرفتهاند. اما گاهی از آن هم بیشتر بوده است. طالبان اما خودِ کچالو را نه، بهای آن را به پول نقد، مالیه میگیرند.
در خزان سال ۱۴۰۲، در منطقه سفیدآب ولسوالی لعلوسرجنگل، طالبان سالانه تنها از کچالوی یک قریه، ۲۶۰ هزار افغانی مالیه گرفتهاند.
یک سال بعد، طالبان از همان قریه و همان مقدار کچالو، ۱۴۰ هزار افغانی مالیه گرفتهاند. این نشان میدهد که طالبان قانون مشخصی ندارند، بلکه از عین همان مقدار کچالو، هر قدر که توانستند، از مردم مالیه میگیرند. طالبان بالای زمینهای مردم میروند و مالیه را پیش از برداشت کچالو به دلخواه خودشان تعیین میکنند. مثلا از دور برآورد میکنند که کچالوی فلان زمین ۴ هزار سیر میشود. بر اساس همان برآورد، همانجا مالیه تعیین میکنند.
طالبان مقدار تعیینشده را در کاغذ مینویسند و با شصت و امضای خودشان به مردم میدهند. زمان مشخصی تعیین میکنند، در زمان معینه، مردم پول را جمع کرده و به طالبان تحویل میدهند. طالبان مالیات دیگر چیزها، از علف تا هیزم، همه را با همین شیوه جمع میکنند.
این در حالی است که عموم طالبانی که مسوول جمعآوری مالیاتاند، اهل کشت و زراعت نبوده و برآورد دقیقی از محصولات کچالوی زمینهای مردم ندارند. گاهی کچالوی زمینی که ۵ صد سیر شود را ۲ هزار سیر تخمین میزنند و بر اساس همین تخمین غیرواقعی، تا چندبرابر مالیه میگیرند.
از جو و گندم:
طالبان از محصولات جو و گندم مردم نیز، حتا از جو و گندم للمی نیز مالیه میگیرند. در هزارهجات حاصلات جو و گندم کم و معمولا کارِ کشت و برداشت آنها بسیار شاق است.
به این دلیل که هزارهجات سرد و کوهستانی است. تازه در کاشتن جو و گندم تراکتور رواج شده است. اما در بسیاری از زمینهای مردم، به خاطر تندی و شیبداری زمین، تراکتور رفته نمیتواند. درسالهای قبل (مثلا تا یک دهه پیش) مردم معمولا با گاو قلبه میکردند. حالا اما به دلیل کمعلفی و کمآبی، عموم مردم گاو نگهداری نمیکنند. به جای آن با خر کشت میکنند.
در آن کوههای تند قلبهکردن با خر، کار بسیار شاق و دشواری است. گذشته از آن، آخر سال که محصول جو و گندم میرسد و فصل جمعآوری و برداشت میشود، باز هم دشواری خاصی دارد. از این قرار که اینبار معمولا سنگینی کار به دوش تمام اعضای خانواده است. گاهی مادران با پسران شیرچوششان به کوه میروند تا با داس و دستکش جو و گندم جمع کنند. از صبح زود تا پیشپیشِ شام، در آن سردی و تندی، مادران کودکان یکساله و دوسالهشان را میان خاک تنها میگذارند تا خود جو و گندم جمع کنند.
بعضی کوهها آنقدر تند است که مادران برای این که کودکانشان از کوه آزاد نشده و به پایین سنگپر نشوند، خاک زمین را حفر میکنند و کودکانشان را داخل آن میگذارند. گشتوگذار در آن کوههای تند برای مادرانی که کودکی هم در بغل دارند، مانند رفتن از کتارهی طبقه دهم یک بلندمنزل است. اگر اندکی پایشان سُر بخورد، دیگر به خانه زنده برنمیگردند.
پس از اینهمه دشواری جمعآوری جو و گندم للمی برای یک لقمهنان، فصل خرمن و برداشت اما که رسید، سروکله طالبان پیدا میشود. طالبان از محصول آمادهی مردم، که با آن مشقت تا به آنجا رسیده، مالیات هنگفت میگیرند.
مانند مالیات کچالو، طالبان مالیات جو و گندم را هم پول نقد میگیرند. اما تفاوتش این است که اینبار مالیات را بر محصول نه، بر شورا وضع کردهاند.
منابعی از لعلوسرجنگل به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که در خزان ۱۴۰۳، طالبان در ساحه سرجنگل، از هر فامیل ۵ صد افغانی مالیات جو و گندم گرفتهاند.
به گفتهی منابع، در عموم قریهها طالبان سالانه بیشتر از ۳۰ هزار افغانی از مردم مالیاتِ جو و گندم میگیرند.
این در حالی است که بسیاری از مردم روستاهای دورافتادهی هزارهجات، پس از برداشت جو و گندم و دادن مالیات هنگفت به طالبان، تمام زمستان در برف محصور هستند و به شفاخانه و بازار و خوراکهفروشی، و حتا به آسیاب دسترسی ندارند.
از علف و هیزم:
منابعی به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که طالبان در روستاهای هزارهجات، از علف و هیزم مردم نیز مالیات میگیرند.
کار جمعآوری علف و هیزم هم به اندازه (و گاهی بیشتر) از کار کشت و برداشت گندم شاقتر است. در گرمترین فصل سال، مردم از کوههای تند و دور با مشقات زیادی علف و هیزم جمع میکنند، اما طالبان از آن هم مالیات میگیرند.
به گفتهی منابع، مالیات طالبان از علف و هیزم هم قانون مشخصی ندارد و آنان طبق برآورد خودشان از محصولات مردم مالیات میگیرند.
از گوسفند:
طالبان تنها به داراییهای زراعتی مردم بسنده نکرده، بلکه از دام و حیوانات مردم نیز مالیه میگیرند. منابعی به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که طالبان در روستاها از گوسفندان مردم مالیه میگیرند. به گفتهی منابع، طالبان از هر چهل گوسفند، یک گوسفند مالیه میگیرند. منابع میافزایند که مانند دیگر موارد، طالبان مالیات گوسفند را نیز از مردم پول نقد میگیرند.
پولهای دیگر به بهانههای دیگر:
طالبان افزون بر مالیات سنگینی که از تمام داراییها و درآمدهای مردم میگیرند، به بهانههای مختلف، پولهای دیگری هم از مردم میگیرند.
منابع از لعلوسرجنگل ولایت غور به هفتهنامه جادهی ابریشم گفتند که طالبان به بهانههای مختلف، از جمله تحت عنوان سرککاری، مسجدکاری و شفاخانهکاری از مردم پول گرفتهاند.
به گفتهی منابع، دو سال پیش زمانی که کسی به نام «مولوی شیرعلی» ولسوال طالبان در لعلوسرجنگل بوده است، تحت نام سرککاری تقریبا از تمام خانههای لعلوسرجنگل، از هر فامیل ۵۰۰ افغانی پول گرفته است.
منابع ادعا دارند که مقدار مجموعی این پولِ جمعشده از مردم، به رقم چندمیلیون افغانی میرسد.
بر اساس آنچه منابع میگویند، مولوی شیرعلی به مردم این ولسوالی گفته بوده که آن پول را برای کارکردن سرک غور -هرات هزینه میکند و مردم جبرا باید پول پرداخت کنند.
به گفتهی منابع، پس از مدتی اما ولسوال طالبان در لعلوسرجنگل تغییر کرده، مولوی شیرعلی با پولهای مردم رفته و بحث سرککاری اصلا در میان نبوده است.
منابع میافزایند که همچنان در لعلوسرجنگل، طالبان به خاطر ساخت یک مسجد در داخل ساختمان قومندانی امنیه در مرکز ولسوالی از مردم پول جمع کردهاند.
افزون بر آنها، منابع میگویند که طالبان در بازارهای محلی، برای خرید سوخت زمستانشان از هردکان یک هزار افغانی گرفتهاند.
این در حالی است که طالبان در این بیشتر از سه سال، هیچ کار انکشافی و اقتصادیای، به خصوص در روستاهای هزارجات نکردهاند. آنان هیچ خدماتی ارایه نکردهاند. یکسره بستهاند و بردهاند و گرفتهاند.
طالبان حتا کمکهایی که از جانب موسسات به مردم شده بود را از مردم پس گرفته و حیف و میل کردهاند. در تازهترین مورد، یک منبع به هفتهنامه جادهی ابریشم گفت که طالبان ماشینهای خیاطی کمکشده از طرف سازمان (UNDP) را حیف و میل کردهاند.
نظر بدهید