حافظ
حمزه الفت، جوان حدوداً ۳۰ ساله، پس از رهایی از زندان طالبان، توسط استخبارات مسلح طالبان کشته شد.
دستکم، دو منبع نزدیک به حمزه الفت، به هفتهنامهی جادهی ابریشم گفتند که او در ولسوالی خدیر ولایت دایکندی، روز پنجشنبه (۲۷ جدی ۱۴۰۳) زمانی که پیاده طرف خانهاش میرفته، از سوی سه نفر استخبارات طالبان تعقیب شده و سپس هدف گلوله قرار گرفته است. دو شب بعد از آن، یعنی حدود ساعات ۹ بجهی شب (شنبه ۲۹ جدی ۱۴۰۳) از اثر خونریزی گلولهی استخبارات طالبان، جان داد.
منابع افزودند: «حمزه زمانی که از بامیان به سوی دایکندی حرکت کرده، از رفتنش به خانواده خبر داده بود. وقتی که در دایکندی میرسد، از هوتلی در خدیر، نیز به خانهاش زنگ زده و موقعیتش را به خانوادهاش خبر داده بوده؛ اما در همان هوتل بوده که ساعتهای نُه بجهی شب، دو نفر استخبارات آمده و از مسافرین پرسیده که حمزه الفت کی است. حمزه خودش را نشان داده و آنان از تذکرۀ حمزه عکس گرفته و به او گفته که جایی نرود.»
به گفتۀ منابع «اندکی بعد از آنکه آن دو نفر استخبارات از مسافرخانه بیرون شده، حمزه هم از هوتل به سمت خانهاش، قریهی «میجان» خدیر، حرکت کرده است. در راه خانهاش بوده که در یک بیابانی، سه نفر استخبارات مسلح طالبان راه او را گرفته و از او مبایلی با مشخصات خاصی خواستهاند. حمزه عصای مسافرتی در دست داشته و با همان مقاومت کرده. در زمان زد و خورد بوده که حمزه فرار کرده و یکی از آن سه نفر مسلح از دنبال حمزه شلیک کرده است. از چندین گلولهی شلیکشده، یکی به پای حمزه خورده و او به زمین افتاده است. حمزه همانجا مانده و آن سه نفر مسلح رفتهاند.»
حدود ساعات یازده شب حمزه به خانوادهاش تماس میگیرد و گفته است که استخبارات طالبان او را زخمی کردهاند. آنگاه برادر حمزه و چند نفر دیگر به دنبال او حرکت کردهاند.
آنان حدود ساعات سه بجهی شب حمزه را پیدا میکنند. از پای او خون زیادی رفته بوده. آنان حمزه را به خانه برده و فقط یک شب اول وضعیتش بهتر بوده است؛ اما روز بعدی، از اثر خونریزی زیادی که داشته، جان داده است.
حمزه الفت، دانشآموختهی حقوق و فعال مدنی بود. او در تاریخ ۲۰ دلو ۱۴۰۱ توسط طالبان از غرب کابل بازداشت شد. یک ماه کلاً ناپدید بود، بعد از یک ماه از نمبر ناشناسی به پدرش زنگ زده بود که در زندان طالبان است و برایش یک لباس و کمی پول ببرد.
پس از سه ماه بازداشتی، محکمهی طالبان، حکم ۱۸ ماه زندان او را صادر کرده بود و تمام آن ۱۸ ماه او در زندان طالبان بود.
برخلاف بسیاری از بازداشتیها که در فضای مجازی برایشان دادخواهی میشوند، از زندانی بودن الفت کسی زیاد خبر نبود. برای او آنگونه که باید دادخواهی نشد.
منابعی به هفتهنامهی جادهی ابریشم گفتند که هرگاه که میخواستند برای آزادی الفت دادخواهی کنند، دوستان و نزدیکان او مانع میشدند. دوستان و نزدیکان او میگفتهاند که برای الفت بد تمام میشود و دادخواهی فشارهای زندان بر او را چندبرابر میکند.
او ۱۸ ماه زندان را هم سپری کرده بود که با آن ۳ ماه پیش از برگزاری محکمه، در مجموع حدود ۲۲ ماه در زندان طالبان بوده است.
از زمانی که آزاد شد نیز به جز خانواده و چند دوست نزدیکش، دیگر کسی در جریان نبوده است.
تا فعلاً از شکنجهای که او در زندان طالبان شده بود، اطلاع زیادی در دست نیست. بعضی از دوستان او به هفتهنامهی جادهی ابریشم گفتند که حمزه بسیار شکنجه شده بود؛ اما برخی گفتند که در همان دو سه ماه اولی که در زندان بوده بسیار شکنجه شده و بعد از آن زیاد شکنجه نشده بود.
منابع گفتند به دلیل اینکه در زمان آزادی جای آثار شکنجه در بدن زندانی باقی نماند، طالبان زندانیها را در همان روزها و ماههای اول شکنجه میکنند. به گفتهی آنان حمزه در ماههای اول آنقدر شکنجه شده که دو دندانش شکسته بود. طالبان در همان روزها آن هر دو دندان حمزه را پس از شکستاندن، کشیده بودند. نیز همان روزها حمزه را بسیار لتوکوب کرده بودند. اما بعدها دیگر زیاد شکنجه نکرده بودند تا زمانی که آزاد شد، در بدنش آثار شکنجه نداشته باشد.
گزارشهای زیادی به رسانهها رسیده است که طالبان زندانیان را شکنجه میکنند. نوعیت شکنجه هم زیاد و شدت شکنجه هم بسیار است. پیش از آزاد کردن زندانیان هم از آنان اعتراف ویدیویی میگیرند و تهدید میکنند که اگر از شکنجه و آزار طالبان به رسانهها یا به مردم چیزی بگویند، طالبان خانوادهی آنان را زندانی و شکنجه میکنند.
منابعی گفتند که حمزه الفت هم از شکنجه شدنش توسط طالبان زیاد صحبت نمیکرده است. فقط همینقدر میگفته که «ما را شکنجه میکردند.»
موضوعات: حمزه الفت، خودکشی، شلیک، طالبان، بازداشت، زندان، شکنجه.
نظر بدهید