زاد و ولد بسیار، کار و درآمد هیچ
حافظ
گزارشها
همین چند روزی پیش شاخص جهانی فقر چندبُعدی (MPI) گزارشی نشر کرد که بر اساس آن، ۵۸٫۹ درصد فقیران در افغانستان، کودکاناند.
آماری را که آن گزارش به دست داده بسیار تکاندهنده است. در حال حاضر ۱۵٫۵ میلیون کودک، که حدود ۷۰ درصد آن کودکان زیر ۱۸ سالاند، در افغانستان گرفتار فقر چندبعدی است.
فقر چندبعدی به محرومیت همزمان از سواد، تغذیه، سرپناه، سوخت، امکانات صحی و دیگر مسایل اولیهی زندگی گفته میشود.
براساس آن گزارش، در حال حاضر ۱۵ میلیون و ۵۰ هزار کودک در افغانستان به سواد، غذا، سوخت، امکانات صحی و سرپناهِ قابل زیست دسترسی ندارند.
پیش از این، گزارش دیگری از «شاخص جهانی گرسنگی» نشر شده بود که بر اساس آن کودکان افغانستان از اثر گرسنگی قدکوتاهتر شدهاند.
بر اساس گزارش شاخص جهانی گرسنگی که در ماه اکتبر ۲۰۲۴ نشر شد، ۴۴٫۶ درصد کودکان زیر پنجسال در افغانستان نسبت به سن خود قدکوتاهتر شده است. شاخص جهانی گرسنگی این قدکوتاهی را معلول گرسنگی حاد گفته بود.
مسوولیت اخلاقی والدین
در افغانستان عبرتگرفتن وجود ندارد. اگر هم باشد بسیار کم است. این عبرتنگرفتن دلایل متعددی دارد. از آن میان اما دو دلیل عمدهی آن، یکی بیخبری از آمار و وضعیت کلی است، دوم عقیده و ایمانِ کور به خدا.
بسیاری از پدران که سالها به چشم خود دیده فرزندانشان از درس محروم بوده، سرپناه امن و آرامی نداشته، غذای کافی نداشته، پوشاک مناسب نداشته، انرژی نداشته، قدشان کوتاهتر شده، رنگشان پریدهتره، بیحالتر و کسلتر و خستهتر و از رشد افتادهترند، باز هم عبرتی نمیگیرند. اول از اوضاع کلی چندان آگاهی ندارند. یا گمان میکنند که این وضعیتْ طبیعی است، یا گمان میکنند که این وضعیت عمومی نیست و به صورت گذرا پیش آمده و چندسال بعد اوضاع بهتر میشود.
از طرف دیگر عقیدهی قرص و قاطعی دارند به این که خداوند که خلق کرده است روزی هم میدهد. «به گردن ما که نیست. مخلوق خداوند است. گلویش را که سوراخ آفریده روزیاش را هم خودش میدهد». بارها با قاطعیت تمام انکار کردهاند که «کی را دیدی که از گرسنگی مرده باشد؟!»
با همین دلایلِ کور، کودکان را در زمین سوختهای به دنیا میآورند که هیچچیزی در آن نگذاشتهاند. جنگ است و تفنگ است و گرد است و خاک است و لاغری و دربدری و بیخانمانی و بیکسی و بیپولی و بینانی و بیوطنی و بیمکتبی است. هر روز گروه گروه دخترانی را به دنیا میآورند که صدای گریهشان هم ممنوع است. پسرانی را به دنیا میآورند که به عنوان آخرین پناهگاهها از قد و اندامشان تغذیه میکنند.
در خانهای که فقط یک نفر روزانه ۳۰۰ افغانی درآمد دارد (و همان هم مدام نیست) پشتِ سرِ هم ده دوازده فرزند به دنیا میآورند که همه هم محتاج یکدیگرند. ضمن این که ولادتهای پشت سر هم مادر را چقدر زود پیر میکند، خود کودکان را چقدر محتاج یکدیگر بار میآورند. از هشت نه فرزند پشت سر هم، تا سالهای سال هیچکدام به درد همدیگر خورده نمیتوانند. همه کوچک، همه کودک، همه نادان و همه محتاجاند.
اما پدران و مادران پروای روزهای بد فرزندانشان را ندارند. پیشاپیش زمینه را خراب میکنند، به خاطر مسایل قومی، به خاطر مسایل دینی، به خاطر مسایل سیاسی، به خاطر مسایل زبانی و حتا به خاطر مسایل جغرافیایی و بحث شمال و مرکز و غرب و شرق وطن را خراب، خانه را ویران، کار را کم، درآمد را صفر، جنگ را زیاد، مکتب را بسته، دختران را ممنوع میکنند، بعد در دشت خالی، کودکان لاغر به دنیا میآورند.
از طرف دیگر در چنین یک وضعیتی، که فرزندان مردم از گرسنگی میمیرند، از گرسنگی قدشان کوتاهتر شده، از گرسنگی هوش و اعصابشان درست کار نمیکند، مردم از مصارف گزاف و مراسمی که خود میدانند دیگر درین شرایط سخت لازم نیست، دست کشیده نمیتوانند.
همه هم از ترس و شرم و ننگ یکدیگر. در صورتی که گزارشها میگوید تنها کودک یکی دو خانواده نیست، بیشتر از ۱۵ میلیون کودک تماما گرسنهاند و این یعنی که تنها مسالهی تو و همسایه و همکوچه و فلان شهر نیست، بلکه کودکان اکثر ما گرسنهاند.
اما مردم مراسم را با همان مصارف گزافشان از فرزندانشان هم عزیزتر میدارند و از برگزارکردن آنها دست نمیکشند.
وضعیت از این بحرانیتر نمیشود. ما در یکی از گرسنهترین کشورهای جهان زندگی میکنیم که در حال حاضر نه دولتی داریم نه امیدی به آیندهای. از همدیگر هم که بگذریم، اگر قرار باشد که در برابر اولادمان احساس مسوولیت کنیم، اکنون وقتش رسیده است. آنچه که از دست شما میآید این است که گروه گروه فرزندان گرسنه تحویل جامعه ندهید. نه خدا روزی میدهد و نه کودکانْ بینان و کار و سرپناه زندگی میتوانند. هرکس برای زندگی باید منبعی، درآمدی، کاری، نیرویی، دولتی، خانوادهای، دلسوزی، پشتوانهای داشته باشد وگرنه آدمی که نه خود کاری میتواند و نه کسی دارد، گرسنه زیر پای مردم میمیرد. عبرت بگیرید، به همدیگر هم بگویید که کمتر فرزند بیاورید، دیرتر فرزند بیاورید و کمتر دار و ندارتان را هزینهی مراسم و مصارف اضافی کنید. کودکانتان گرسنهاند، قدشان کوتاهتر شده و به جای غذا، پسمانده میخورند.
موضوعات: کودکان، فقر، والدین.
نظر بدهید