نوت: نسخهی پیدیاف شماره ۲۰۳ جادهی ابریشم را از اینجا دانلود کنید.
عارف عصیان
در دور دوم حاکمیت طالبان، هزارهها همه حقوق و آزادیهایی که در قانون اساسی نظام جمهوری برخوردار بودند را از دست دادهاند. گزارشهایی که در سه سال حاکمیت طالبان منتشر شده، نشان میدهد که برخورد این گروه با هزارهها بسیار خصمانه و مبتنی بر خشونت بوده است.
کوچ اجباری، تصرف سرزمین، ترور، اخاذی و تجاوز، جنایتهایی است که طالبان در سه سال گذشته در قلمرو بومی هزارهها انجام دادهاند. در این گزارش، به جمعآوری عشر، آزارواذیت روانی، تهدید به مرگ، لتوکوب، توهین به باورها و مذهب شهروندان هزاره توسط طالبان، پرداخته شده؛ موردهایی که روزانه در بخشهای هزارهنشین افغانستان رخ میدهد؛ اما کسی نمیتواند آن را با رسانهها شریک کند؛ مانند منابع همین گزارش که تأکید کردند هویت شان محفوظ بماند.
۱: جمعآوری عشر
جمعآوری عشر، یکی از ابزارهای اصلی فشار، ستم و سرکوب هزارهها در بخشهای مرکزی افغانستان توسط طالبان است. پس از بازگشت طالبان به قدرت، با وجود فروپاشی اقتصاد خانوادهها، پرداخت عشر بر شهروندان به ویژه هزارهها تحمیل شد.
طالبان بدون سنجش میزان دارایی و تناسب درآمد و مالیات خانوادهها، کشاورزان، کسبوکارها و بر اساس خواست گروهی خود، به اجبار از مردم پول میگیرند. این گروه در بیشتر از سه سال گذشته، به بهانههای مختلف، مانند عشر، زکات، مالیات شهرداری، اعمار سرک، مسجد، مدرسه و دریافت کمک از مؤسسههای بینالمللی، مردم را در مناطق مرکزی افغانستان به دادن پول محکوم کردهاند. طالبان بدون توجه به وضعیت معیشتی خانوادهها، بر اساس شمار خانوادهها از روستاها پول یا مال میگیرند.
باشندگان مناطق مرکزی افغانستان میگویند که همهی سال را برای پرکردن سفرههای شان از نان تلاش میکنند، اما در آخر طالبان میآیند و بخشی از آن را با خود میبرند. یکی از کشاورزان در ولسوالی لعلوسرجنگل، به جادهی ابریشم میگوید: «طالبان از همه چیز عشر میگیرند؛ مثلاً از کچالو، گندم و علوفهی حیوانات، به صورت جدی و بدون تخفیف عشر میگیرند.» به گفتهی این کشاورز، طالبان، از ۴۰ گوسفند، یک گوسفند یا پنج هزار افغانی پول نقد میگیرند. یک کشاورز دیگر در سرجنگل، میگوید که طالبان، از ۱۰۰ سیر گندم، ۵۰۰۰ افغانی و از ۲۰ غونج علف، شش هزار افغانی میگیرند.
باشندگان لعلوسرجنگل، میگویند که طالبان بدون بررسی دقیق و بدون توجه به هزینههایی که کشاورزان برای پرورش محصول، خرید پمپ آب، سولر و تهیهی تخم متقبل میشوند، از آنها عشر گردآوری میکنند. منابع محلی، به جادهی ابریشم میگویند که طالبان، یک گروه شامل چند سرباز و کارمند را مأمور گردآوری عشر در ولسوالیهای مناطق مرکزی افغانستان کردهاند. این افراد بر اساس معلومات نادرست استخباراتی و حتا بر اساس «تخمریز» زمین کشاورزی، از کشاورزان عشر میگیرند. یک کشاورز در ولسوالی لعلوسرجنگل که در زمینهایش کچالو کاشته، میگوید: «یک روز افراد طالبان به خانهام آمده، عشر کچالو طلب کردند. من گفتم که من هنوز حاصل کچالوی خود را برداشت نکردهام. طالبان گفتند که ما شنیدیم که تو ۱۰۰ سیر تخم زیر خاک کردی، حاصل کچالوی تو ۱۰۰۰ سیر میشود و ۵۰۰۰ افغانی باید عشر بدهی.»
همچنین یک خانم دیگر از ولسوالی سنگتختوبندر دایکندی که در زمین پیش روی خانهاش کچالو کاشته، به جادهی ابریشم میگوید: «یک روز طالبان به قریه آمده و گفت که عشر کچالوی خود را بدهید. من گفتم این همهاش، ۱۰ الی ۱۲ جویه است، از کجای آن من به تو عشر پرداخت کنم؟» طالب در جواب این خانم گفته که باید معادل قیمت یک جویهی آن را به نام عشر بدهد.
بر اساس گفتههای منابع محلی در بخشهای مرکزی افغانستان، طالبان از روستاها و خانوادههای نیازمند که از مؤسسههای بینالمللی کمک دریافت میکنند نیز، پول میگیرند. یک باشندهی لعل میگوید: «چند روز قبل خودم شاهد بودم، از قریهی اسدآباد، از هر حویلی ۳۰۰ افغانی جمع کردند. به بهانهی این که شما از WFP کمک دریافت میکنید.»
یک باشندهی لعل با شکایت از وضع موجود، میگوید که طالبان از آنجا که قدرت را در دست دارند، به هر نحوی از مردم سوءاستفاده میکنند و «اگر از طالبان شکایت کنیم، به زندان میاندازند و شکنجه میکنند.»
۲: هجوم کوچیها به بخشهای مرکزی افغانستان
هجوم هرسالهی کوچیها در فصل بهار به بخشهای مرکزی افغانستان، به یکی از مزاحمتهای دوامدار و پرچالش برای هزارهها بدل شده است. پس از بازگشت طالبان به قدرت، کوچیهای مسلح و پشتونهای صاحب رمه، در بهار و تابستان با گلههایی با ۱۰ تا ۱۰۰ هزار گوسفند به چراگاهها و کشتزارهای هزارهها در بخشهای مرکزی افغانستان هجوم میآورند.
یک باشندهی ولسوالی لعلوسرجنگل، به جادهی ابریشم میگوید: «کوچیها همهساله با فرارسیدن فصل بهار و روییدن چراگاهها، به این ولسوالی با گلههایی از گوسفند هجوم میآورند، به کشتزارهای مردم هجوم میبرند و خسارات زیاد به این منطقه وارد میکنند. تمام دشت و کوههای بسیاری از مناطق کوهستانی را اشغال میکنند.» یک باشندهی دیگر لعل نیز به جادهی ابریشم میگوید که کوچیها، در اطراف منطقهی کرمان و لعل پایین ولسوالی لعلوسرجنگل، با چراندن رمههای شان در علفچرهای باشندگان محل، پامالکردن علفها خسارت زیادی را به مردم وارد کردهاند.
به گفتهی باشندگان بخشهای مرکزی افغانستان، کوچیها با پشتیبانی طالبان، مردم را اذیت میکنند. منابع محلی به جادهی ابریشم میگویند: «کوچیها مردم را آزارواذیت میکنند، کشتوکار مردم را خراب میکنند، علفها یا چراگاههای مردم را به گاو و گوسفندهای شان میدهند، اگر مردم مقاومت از خود نشان دهند و از ملک خود محافظت کنند، مورد لتوکوب قرار میدهند.» آنها میگویند که به دلیل پشتیبانی طالبان از کوچیها، باشندگان محل در برابر ستم آنها ناتوان استند. یک باشندهی ولسوالی میرامور دایکندی، به جادهی ابریشم میگوید که کوچیها افزون بر ویرانکردن کشتزارها و علفچرهای مردم، از آنها اخاذی نیز میکنند. به گفتهی این باشندهی دایکندی، بعضی از زنان کوچی از باشندگان محل، آرد، گندم و بادام جمع میکنند. اگر به خواست آنها توجهی نشود، مردم را دشنام داده و اذیت میکنند. «زنان و بچههای کوچی به مردم روستاها میگویند که حالا دوران هزارهها به آخر رسیده و اگر چیزی را که میخواهیم به ما ندهید، طالبان را سرتان میآوریم.»
یک منبع در ولسوالی لعلوسرجنگل به جادهی ابریشم میگوید که هجوم رمههای کوچیها در سال روان در این ولسوالی به کشتزارهای مردم خسارت زیادی وارد کرده است. او، میافزاید که مردم به دلیل ترس از این که مورد خشونت قرار بگیرند، در برابر این وضعیت اعتراض هم نمیتوانند. این باشندهی لعلوسرجنگل، میگوید: «ما سال گذشته شاهد بودیم، کسانی که در مقابل هجوم گلههای کوچی مقاومت کردند و از کشتوکار شان محافظت کردند، لتوکوب شده و به زندان انداخته شدند؛ اما در سال جاری خسارات داشته و کسی از ترس اظهار نمیتواند.» یک باشندهی سرجنگل نیز، میگوید که در سه سال اخیر، دهها رمهی گوسفند پشتونها که هر کدام آن شامل ۱۰ تا ۱۰۰ هزار گوسفند است، در فصل بهار وارد چراگاههای این منطقه میشوند. به گفتهی او، کوچیها، رمههای شان را روی کشتزارها و علفچرهای مردم میچرانند و هر بار که باشندگان محل در این رابطه با مسئولان محلی طالبان اعتراض شان راشریک میکنند، مسئله به سود کوچیها فیصله میشود. افزون بر این، کوچیهای صاحب رمه که پشتون استند، در محل قلدری کرده و مردم را لتوکوب نیز میکنند.
یک باشندهی بامیان، به جادهی ابریشم میگوید که کوچیها در بعضی از ولسوالیهای بامیان از جمله پنجاب، مشکلات زیادی را برای مردم به بار آوردهاند. به گفتهی او، کوچیها زمینهای کشاورزی باشندگان محل را تصرف میکنند و رمههای شان را به زور در علفزارهای آنها میچرانند؛ چیزی که گاهی مقاومت باشندگان محل را در پی دارد و سرانجام به خشونت بیشتر از سوی کوچیها منتهی میشود. علی تقوایی، یکی از کاربران فیسبوک، در برگهاش در رابطه به یکی از درگیریهای کوچیها با باشندگان ولسوالی پنجاب بامیان، نوشته است: «جمعه، ۱۶ سنبلهی ۱۴۰۳ خورشیدی، کوچیهایی که در منطقهی کرمان رمه آورده بودند، در هنگام برگشت شان به سمت غور در قریه سنگقلعه مربوط ولسوالی پنجاب، کشت و علف مردم محل را خورده و یا پایمال میکنند.» او نوشته که؛ وقتی باشندگان روستای سنگقلعه، مانع کوچیها میشوند، درگیری میان آنها آغاز شده و ناصر و هاشم کوچی، مالکان رمه با ده نفر از چوپانهای شان، مردم محل هریک اسدالله و محمد جان، فرزندان عبدالحسین؛ علیجمعه، فرزند محمد نبی؛ محمد علی، فرزند حسینعلی و علی، فرزند کاظم را به شدت لتوکوب میکنند. بر اساس متن آقای تقوایی، باشندگان محل در ۱۷ سنبلهی ۱۴۰۳، به مقام ولسوالی و فرماندهی امنیهی ولسوالی پنجاب مراجعه کرده و از هجوم و تجاوز کوچیها شکایت میکنند؛ اما مقامهای محلی طالبان بدون رسیدگی قانونی و صورت مشاهدات طبی، موضوع را به بزرگان محل راجع میکنند.
یک باشندهی ولسوالی پنجاب بامیان نیز، به جادهی ابریشم میگوید که کوچیها وقتی به روستای «سربند پشته غرغری» این ولسوالی با رمههای خیلی بزرگ هجوم آوردند، مردم در جلو زمینهای زراعتی خود صف کشیدند تا رمهها بدون صدمه به کشتوکار آنها از روستا بگذرد. او، میگوید که کوچیهای مسلح وقتی دیدند که مردم از کشتوکار خود محافظت میکنند و مانع رفتن رمههای گوسفند روی مزارع میشوند، به مردم شلیک کرده و آنها را پراکنده میکنند.
۳: بدرفتاری نیروهای امربهمعروف و نهیازمنکر طالبان با مردم
از چندی به این سو، بیشتر هزارههای بخشهای مرکزی افغانستان از بدرفتاری نیروهای امربهمعروف و نهیازمنکر طالبان با مردم، شکایت دارند. آنها میگویند که طالبان با دکانداران، زنان و دختران به صورت خیلی زشت رفتار میکنند. آنها، میگویند که محتسبان امربهمعروف و نهیازمنکر در بخشهای مرکزی افغانستان، به جای «دعوت با روش حکیمانه و موعظهی حسنه» با توهین، تحقیر و دادن دشنام با مردم رفتار میکنند. یک باشندهی ولسوالی لعلوسرجنگل، به جادهی ابریشم میگوید: «امربهمعروف و نهیازمنکر، وقت نماز دکانها را به زور بسته میکند و دکانداران را با توهین و تحقیر، به طرف مسجد روان میکند.» او، میگوید که روز میدیده دکانداری کپسول گاز یکی از مشتریانش را پر میکرده و در این موقع، یک نیروی امربهمعروف از راه میرسد و بدون معطلی، با خشونت کپسول گاز را روی سرک میاندازد و دکاندار و مشتری را وادار میکند که برای ادای نماز به مسجد بروند. یک منبع دیگر در لعل، میگوید که محتسبان طالبان، مردم را تهدید میکنند که ریش خود را نتراشند و در صورت تراشیدن آن، مجازات خواهند شد.
در سوی دیگر، طالبان درحالی که با صدور فرمانهای متعدد، زنان را از حضور در مکانهای عمومی و صحبت با مردان منع میکنند، اما محتسبان امربهمعروف و نهیازمنکر این گروه، تنها مردان استند که همیشه و در همه جا مزاحم زنان و دختران میشوند. به گفتهی بعضی از زنان در بخشهای مرکزی افغانستان، طالبان به بهانهی امربهمعروف و نهیازمنکر، زنان و دختران را بدون اجازه و رضایت شان، داخل اداره یا مکانی سربسته جمع میکنند و از این طریق باعث ناراحتی و اذیت آنها میشوند.
یک باشندهی زن ولسوالی لعلوسرجنگل، به جادهی ابریشم میگوید: «کارمندان امربهمعروف و نهیازمنکر که همه مرد بودند، شماری از زنان معلم را در یک جلسهای در معارف جمع کردند و گفتند که «حجاب را مراعات نمایید! شما حق ندارید از خانه بیرون شوید! شما حق ندارید، بدون محرم جایی سفر کنید! شما باید در خانه بمانید و هر چیزی نیاز داشتید، باید به مردهای خانوادهی تان بگویید تا آن را برای تان آماده کند.» این خانم، میافزاید که نیروهای امربهمعروف، به آنها گفتند که هرگاه عذر شرعی داشتند و از خانه بیرون شدند، نباید صدای شان را بلند کنند و اگر چیزی خواستند، با اشارهی دست، منظور شان را به مرد مقابل برسانند. یک زن دیگر نیز، میگوید: «کارمندان امربهمعروف طالبان، در داخل شفاخانهی لعل یک دختر را مورد لتوکوب قرار داند، به بهانهی این که لباسش کوتا است.»
زنان در بخشهای مرکزی افغانستان که بیشتر هزاره استند، میگویند که نیروهای امربهمعروف گاهی بدون دلیل زنان و دخترانی را که از خانه بیرون میشوند، اذیت میکنند.
یکی از باشندگان ولسوالی لعلوسرجنگل در مورد صحنهای که یکی از روزها در بازار این ولسوالی دیده، میگوید: «چند روز پیش، یک دخترخانم از ترکیه بعد از اتمام تحصیل به منطقه برگشته بود، با حجاب تقریباً مناسب با کارمندان امربهمعروف بر خورد و این کارمندان، به بهانهی نوعیت چادرپوشیدن دختر، او را لتوکوب کردند.»
۴: مخالفت با باورهای و مراسم مذهبی
طالبان، یک جریان سنی افراطی است که سیاستهای آن بیشتر در مخالفت و سرکوب با مذاهب دیگر به ویژه مذهب اهل تشیع پیریزی شده است. بعضی از مولویها و افراد طالبان، شیعیان را مشرک و کافر میخوانند و بارها، تلاش کردهاند که آنها را با خشونت و کشتار سرکوب کنند. طالبان، ترکیبی از تنفر مذهبی و تعصب قومی را با خود دارند که نسبت به هر قوم و گروهی در افغانستان، بیشترین نفرت را نسبت به هزارههای شیعه دارند.
عبدالمنان نیازی، والی بلخ و فرمانده نیروهای گروه طالبان، در ۱۷ اسد ۱۳۷۷ پس از تصرف شهر مزارشریف، مرکز بلخ، در نخسیتن سخنرانی خود در مسجد روضه، فرمان قتل عام هزارهها را صادر کرد. بر اساس آن فرمان، نیروهای طالبان، هزاران غیرنظامی هزاره را در روی جادهها، در تلاشی خانهبهخانه و در زندانها تیرباران کردند. بر اساس گزارش دیدبان حقوق بشر، طالبان نزدیک به ۲۰۰۰ تن که بیشتر آنها غیرنظامیان هزاره بودند را، در شهر مزارشریف کشتند.
در دورهی جدید تسلط طالبان بر افغانستان نیز، بعضی از مقامهای بلندپایهی طالبان، زبان به تکفیر هزارهها گشوده و آنها را مشرک میخوانند. نوراحمد اسلام جار، والی طالبان در هرات، در کتاب «معتمد ما ترید من معتقد ماتری» در چندین جا و به مناسبتهای مختلف، شیعیان را تکفیر کرده است. چنین برداشتها و قضاوتهایی، بدون تردید نقش اساسی در ترویج خشونت علیه هزاره و سرکوب آنها داشته است. در این راستا، طالبان بسیاری از حقوق هزارهها و شیعیان که در قوانین افغانستان تعریف شده بود و طی دو دهه تا اندازهای در سیاستهای دولت جمهوری اسلامی جاری بود را لغو کردند. طالبان، تدریس فقه جعفری در مکتبها و دانشگاههای افغانستان، حلوفصل دعواهای قضایی شیعیان بر اساس فقه جعفری در دادگاهها و رخصتی روز دهم محرم را لغو کرده و محدودیتهای بیشماری را بر مراسم مذهبی و سایر مناسک هزارهها و شیعیان اعمال کردهاند.
باشندگان بخشهای مرکزی افغانستان، میگویند که طالبان مردم را از برگزاری بسیاری از مراسمهای مذهبی محروم کردهاند. طالبان در مناطق مرکزی، به مردم هشدار دادهاند که مراسم محرم را به صورت خیلی مختصر و محدود برگزار کنند. منابع محلی، به جادهی ابریشم میگویند که طالبان در برنامههای محرم، اختلال ایجاد میکنند و در بعضی موارد وقتی مقامهای محلی آنها در برنامههای عزاداری و فرهنگی شرکت کنند، به باورهای مذهبی و مقدسات مذهبی شیعیان توهین میکنند. منابع، میگویند که مقامهای محلی طالبان در این برنامهها، باورها و مناسک مذهبی اهل سنت را به مردم تبلیغ میکنند و میگویند که باورها و رسمورواجها شیعیان درست نیست.
یک باشندهی شهر نیلی، مرکز دایکندی، به جادهی ابریشم میگوید: «طالبان، مانع برگزاری مراسم شبزندهداری و ختم قرآن بالای قبر میت میشوند.» او میافزاید در یک مورد شاهد بوده که طالبان خیمهای که روی قبر فردی که تازه به خاک سپرده شده را برداشته و بستگانش اجازه ندادهاند که مراسم شبزندهداری و ختم قرآن را در آن جا برگزار کنند. طالبان به آنها گفته که این کار شان شرک است و سپس از محل دور شان کردهاند.
یک باشندهی لعلوسرجنگل نیز، به جادهی ابریشم میگوید که طالبان در مسجد شهرنو، مرکز لعل اعلام دادهاند که همهی مردم باید به روش آنها نماز بخوانند. او میافزاید: «طالبان به دکانداران و اهالی قریههای اطراف ولسوالی که در نماز جماعت شرکت کرده بودند، گفته است که باید مانند مذهب سنی نماز بخوانند.» یک باشندهی ولسوالی میرامور دایکندی هم در این باره میگوید که طالبان به مردم گفتهاند که نماز شان را در پنج وقت جداگانه بخوانند. یک منبع دیگر نیز، به جادهی ابریشم میگوید که طالبان به امامان مسجدها در بخشهای مرکزی افغانستان، گفتهاند که به نام «امیرالمومنین، هبتالله» خطبه بخوانند و در ختم نماز شان، به او دعا کنند.
در بیشتر از سه سال گذشته، وضع محدودیتها بر مراسم مذهبی و آزادی در اجرای مراسم مذهبی، جلوههای متفاوتی داشته و تقریباً همه بخشهای منتهی به باورهای شیعیان را در بر گرفته است.
در یک برخورد دیگر، طالبان در سال روان، هنگام بازرسی زائرانی که از مراسم اربعین کربلا از گذرگاهی مرزی اسلامقلعه به افغانستان برگشته بودند، همه هدیههای آنها را ضبط کرده است.
منبعی به جادهی ابریشم، میگوید که نیروهای مرزی طالبان، همه کتابها، تسبیح، مهر و تکهی کفنی که زائران کربلا از عراق و ایران به عنوان هدیه و تبرک با خود آورده بودند را ضبط کردهاند. یکی از زائران میگوید: «طالبان همه چمدانها، کیفها و وسایل شیعیان را بررسی میکردند. اگر در بین شان کتاب، مهر و کفنی مییافتند، آن را میگرفتند.» این زایر، میافزاید که طالبان انباری از کتابها، مهرها و کفنها ساخته بودند و به آن بیحرمتی میکردند.
یک زائر دیگر نیز، به جادهی ابریشم میگوید: طالبان زائران را یکی-یکی به محل بازرسی میبردند و در آن جا همه چمدانها، کیفها و حتا لباسهای زنان را روی زمین میانداختند و سپس، مهر، کتابهای دعا و کفنی را جستوجو میکردند و اگر چیزی مییافتند، آن را میگرفتند. زائر دیگری، میگوید که اگر کسی در برابر بازرسی وسایل یا گرفتن آن توسط طالبان مقاومت میکرد، نیروهای طالبان او را داخل رنجر میانداختند و باخود میبردند؛ معلوم نبود کجا میبردند و با او چه میکردند؟
آن چه در بالا آمد، نمونههایی از مخالفت طالبان با باورهای مذهبی، مراسم مذهبی و مقدسات هزارهها و شیعیان است که آشکارا انجام میشود.
نظر بدهید