شهر بامیان به دلیل قدامت تاریخیِ آثار باستانی و تاریخی، دارای شهرت جهانی است. در سالهای اخیر این ولایت به خاطر برنامههای فرهنگی و زمینه سازی برای حمایت از گردشگران شهرت بیشتر یافته بود. سالانه بیشتر از ۱۰۰ هزار گردشگر از این ولایت بازدید میکرد و دهها برنامه فرهنگی نیز دایر میشد. تلاشها برای ساختن زیرساختهای حمایت از گردشگران ادامه داشت و بخشی از برنامهها نیز عملی شده بود. مرکز فرهنگی بامیان در حال ساختن بود و قرار بود پارک باستان شناسی نیز در این ولایت ساخته شود.
با حاکمیت گروه طالبان؛ اما در سال جاری خبری از برنامههای فرهنگی نیست. بخشی بزرگی از باشندگان ولایت بامیان با فقر دست و پنجه نرم میکنند. قبل از روی کار آمدن گروه طالبان ۶۲ فیصد باشندگان بامیان زیر خط فقر زندگی میکردند. اکنون که از رونق صنعت گردشگری خبری نیست و کمکهای جامعه جهانی نیز به مردم بامیان با تبعیض مواجه است. در مقایسه با سایر ولایات، میزان کمکها در این ولایت بسیار اندک است. با توجه به وضعیت اقتصادی مردم بامیان این کمکها برای گذران زندگی اکثر مردم بامیان بسنده نیست.
اکثریت باشندگان ولایت بامیان را هزارهها تشکیل میدهند. بیشتر از ۹۰ فیصد جمعیت بامیان هزاره و شیعه مذهب است. بخشی از کمکها در زمستان گذشته نیز به دلیل تعلقات قومی به هزارهها کمتر توزیع شد. صلاحیت و قدرت اداره محلی بامیان اکنون نیز کاملاً به دست غیر هزاره ها است. هزارهها اکنون در این ولایت فاقد صلاحیت تصمیم گیری در امور حکومتداری محلی میباشد.
خشکسالی در سال جاری نیز تهدید بلند علیه مردم بامیان است. بیشتر از ۹۰ فیصد زندگی مردم بامیان وابسته به زراعت است. خشکسالی و کم آبی سال قبلی و سال جاری زندگی بخشی بزرگی از باشندگان بامیان را با تهدید مواجه کرده است. مردم بامیان خصوصاً دهاقین نگران وضعیت زندگی شان در بهار پیشرو است. در سالهای گذشته اگر خشکسالی بود در کنار آن برنامههای حمایتی از سوی دولت و نهادها بین المللی از دهاقین نیز وجود داشت، اما در سال جاری حکومت طالبان توان حمایت از دهاقین را ندارد و نهادهای کمک کننده بین اللملی نیز برنامههای حمایتی بسیار اندک دارند که برای حمایت از دهاقین کافی نیست.
افزایش روز افزون محدودیتها از سوی گروه طالبان، فقر و بیکاری و از همه مهمتر رکود صنعت گردشگری، مردم بامیان را نگرانتر ساخته است. فضای ساکت و خاموش بامیان و خصوصاً شهر شور و غلغله بامیان بیانگر وضعیت وخیم باشندگان بامیان است. زندگی بخشی از مردم بامیان وابسته به معاش کارکنانی بود که در بدنه دولت و موسسات خارجی کار میکردند. اکنون این فرصت بسیار اندک است. یک تعداد از کارمندان هزاره از بدنه اداره محلی بامیان تصفیه شده است و این روند کماکان نیز جریان دارد. فعالیت موسسات خارجی نیز بسیار اندک است و در استخدام نیروی بشری در موسسات نیز تبعیضهای قومی وجود دارد. فرصت برای هزارههای ساکن بامیان برای پیدا کردن کار در موسسات خارجی بسیار اندک است.
آثار تاریخی و باستاانی بامیان در معرض تاراج است. گزارشهای که در زمستان گذشته از کندکاری در ساحات بودای بامیان منتشر شد نشان میدهد که گروه طالبان خود در پی تاراج آاثار تاریخی و باستانی بامیان است. علاقه مندی گردشگران به دلیل محدودیتهای که وضع شده است از ساحات تاریخی و باستانی بامیان بسیار اندک است.
حاکمیت گروه طالبان در بامیان فضایی فرهنگی این ولایت را کاملاً تغییر داده است. شور و شوق سالهای گذشته در این ولایت وجود ندارد. از هجوم گردشگران نیز خبری نیست و برنامههای فرهنگی برای جذب بیشتر گردشگرن اصلاً وجود ندارد. گروه طالبان مخالف برنامههای فرهنگی است و فرهنگیان و هنرمندان بامیانی نیز یا در گوشههای خلوت خزیده اند و یا هم به خارج از افغانستان پناهنده شده است. از نوای دل انگیز تارهای دمبوره هنرمندان در برنامههای فرهنگی نیز چیزی شنیده به گوش نمیرسد. شهر بامیان ساکت و ویران است و گشت و گذار نیروهای جنگی طالبان این شهر را ویرانتر میکند.
نویسنده: علی بهرامی
نظر بدهید