باخروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، انتظار میرفت که این کشور از محراق توجه افتاده و در حاشیه سیاستهایی بینالمللی قرار گیرد. اما همزمان با خروج نیروهای بینالمللی، افغانستان بستر تحولاتی شد که دوباره توجه جامعه بینالمللی، به ویژه بازیگران مهم سیاست بینالملل را به خود جلب کرد. با تسلط طالبان در کشور و تشدید بحران انسانی در افغانستان، جهان شاهد برگزاری نشستهای مهمی از نیویورک تا جینوا و از قطر تا بیجینگ است که موضع اصلی آن را مسایل افغانستان تشکیل میدهد. هرچند هدف اصلی برگزاری چنین نشستهایی کمک به مردم افغانستان عنوان میشود، اما در این اواخر نشستهایی، به ویژه در کشورهای مجاور افغانستان برگزار میگردد که، تغییرات آشکار در موضع، محتوا و لحن کشورها به نفع رژیم طالبان دیده میشود. اکنون قدرتهای منطقه و همسایههای افغانستان، به جای تمرکز به مردم افغانستان، بیشتر از رسمیت بخشی به حکومت طالبان، توصیف حکومتداری طالبان و تأمین منافع ملی خویش از مجرای حکومت طالبان سخن میگویند.
از رفتوآمد مقامهای ارشد سیاسی روسیه و چین در کابل چنان به نظر میرسد که این کشورها میخواهند روابط گرم و صمیمانهتری با حکومت طالبان ایجاد کنند. سفر اخیر وزیر امور خارجه چین و نماینده ویژه روسیه در کابل و به تعقیب آن سفر سرپرست وزارت امور خارجه طالبان به بیجینگ، میتواند پیام مهمی را برای جهان و افغانستان داشته باشد. اجرای طرح “یک کمربند یک راه” و احیای دوباره جاده ابریشم، یکی از مهمترین اهداف اقتصادی چین پنداشته میشود و برای عملی کردن آن، این کشور باید نفوذ خود را در افغانستان، جنوب، غرب و آسیای میانه افزایش دهد. احتمالا یکی از عوامل گرمی روابط چین و طالبان، همین موضوع باشد. بنابراین؛ چین برای نشان دادن روحیه تعامل و همکاری برای طالبان به افغانستان وعده داده است که نشستهای را برای جلب حمایت و ایجاد روابط دیپلماتیک با طالبان در چین میزبانی خواهد کند.
در همین حال، روز پنجشنبه ۳۱ مارچ وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان، با همراهی کشورهای قطر و اندونزی به هدف گفتگو در مورد مسایل افغانستان، در شهر تونشی واقع در شرق چین گردهم آمدند. روسیه، چین، ایران و پاکستان که در برابر غرب سیاستهای نسبتا هماهنگی را دنبال میکنند، با خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان تلاش میکنند که با حمایت طالبان جای خالی آمریکا و غرب را در افغانستان پر کنند. طالبان با توجه به داشتن سابقه مبارزه با نیروهای آمریکا و ناتو میتواند متحد قابل اعتمادی برای روسیه و چین به حساب آید. این کشورها با حمایت طالبان میتواند به برخی از اهداف مهم خود از جمله سرکوب گروه داعش و سایر گروههای تندرو اسلامی که تهدیدی برای کشورهای منطقه و همچنان رقیبی برای طالبان به شمار میآید، دست یابد.
سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان، گفته است که طالبان “با وجود فقدان تجربه حکومتداری، محدودیت مالی و اقتصادی و فشارهای سیاسی و دیپلماتیک از سوی ایالات متحده و متحدانش، اداره جدید افغانستان توانسته دولت را سرپا نگهدارد”. او تأکید کرد که “ما متقاعد شدهایم که جامعهجهانی باید فعالانه با دولت جدید افغانستان همکاری کند، و برداشتن گام هایی (از سوی طالبان) را تشویق کند که هدف آن به رسمیت شناختن رسمی توسط سازمان ملل و همه اعضای آن باشد”. وزیر خارجه روسیه از گامهای نخستین روسیه برای رسمیت بخشی به حکومت طالبان نیز پرده برداشت و گفت: “میخواهم متذکر شوم که اولین دیپلمات افغان که ماه گذشته وارد مسکو شد و از سوی مقامات جدید (طالبان) اعزام شده، از وزارت خارجه روسیه پذیرش دریافت کرده است”.
همچنین در حاشیه نشست وزیران خارجه کشورهای همسایه افغانستان در چین، روز چهار شنبه ۳۰ مارچ، وزیران خارجه چین و پاکستان با سرپرست وزارت امور خارجه طالبان در بیجینگ دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار بر احیاء و ادامه همکاریهای همه جانبه میان سه کشور تأکید شده است. وانگ یی وزیر امور خارجه چین خواسته است تا همکاریهای سیاسی و اقتصادی میان سه کشور، عمیقتر شود. شاه محمود قریشی نیز خواهان همکاری طرفها جهت اتصال ترانزیت منطقه به خصوص کمربند جاده ابریشم گردید. امیر خان متقی سرپرست وزارت امور خارجه طالبان نیز به چین و پاکستان در مورد همکاریهای اقتصادی و به ویژه اتصال ترانزیت آسیای جنوبی به آسیای مرکزی وعده داده است. چین و پاکستان منافع سیاسی و اقتصادی مشترک در افغانستان دارد که با حمایت طالبان میتواند به آن دست یابد. هر دوی این کشور تحت تهدید گروههای بنیادگرای اسلامی قرار دارد. گروههای اسلامی اویغور در سین کیانک و طالبان پاکستانی در حاشیه سرحدات شرقی و جنوبی افغانستان، مهمترین نگرانیهای امنیتی چین و پاکستان را تشکیل میدهد. این دو کشور با حمایت طالبان، از آنان انتظار دارند که با تهدیدهای مشترک از جمله داعش، طالبان پاکستانی و گروههای تندرو اسلامی در چین که به نحوی رقیب ایدئولوژیک برای طالبان و تهدیدی برای حاکمیت آنان به حساب میآید، مبارزه کنند. علاوه براین، همکاری افغانستان با چین و پاکستان برای پروژههای اقتصادی و اتصال راههای ترانزیتی این کشورها از اهمیت فوقالعاده برخوردار است و جهت تطبیق قراردادهای همکاری اقتصادی درازمدت که چین با ایران و پاکستان دارد، تعیین کننده خواهد بود.
نظر بدهید