رضا وکیل، فعال حقوق مهاجرین در پاکستان
هزارههای بلوچستان بیخبر از اینکه جنگ توسط عبدالرحمن از خانهی والی بلوچستان اداره میشد، برای شکایت پیش حاکم انگلیسی به کویته آمده بودند.
حاکم انگلیسی به خاطر جنگجو بودن مردم هزاره، اینها را در قوای مسلح تشویق کرده و به نام پیشقراولان هزاره (Hazara Pioneers) یگ فرقه تشکیل داده و برای جنگ در کشورهای مختلف فرستاده است. این یک فرقهی مهندسی بوده که پل، ساختمان و خطریل در بلوچستان را توسط آنان اعمار کردهاند.
منظور تذکر رویدادهای تاریخی این است که هزارهها در آبادی پاکستان و دفاع از حریم این کشور نقش جدی داشتهاند؛ تنها مهاجر نبودهاند که باردوش حکومت همسایه شده باشند.
در حال حاضر نیز هزارهها در حکومت محلی بلوچستان کار میکنند و دو نفر نماینده در پارلمان دارند؛ قادر نایل و عبدالخالق هزاره. آقای هزاره وزیر ورزش، آثار عتیقه، جوانان و فرهنگ است.
نفوس مردم هزاره در بلوچستان
نفوس مردم هزاره در زمان کنونی بین پنج تا هفتصد هزار نفر در شهر کویته میرسد( افراد بالا تر از سن ۱۸ سال). به جز از کویته در شهرهای مانند لورالائی، سنجاوی، ژوب، شاهرگ، مسلمباغ و خضدار نیز زندگی میکردند/میکنند، اما بعد از ترورهای هدفمند مردم هزاره توسط گروههای تروریستی در طی سالهای گذشته، در شهرهای لورالائی و سنجاوی چند خانه هزاره بیشتر نمانده است.
شغل مردم هزاره در پاکستان
هزارهها در پاکستان بیشتر مشغول دکانداری و مسافریبری اند. اما بعد از ترورهای هدفمند، وضعیت دکانداری خراب شد و اکثر فروشندگان هزاره بازارها را ترک کرده و در کشورهای مختلف آوارهشدهاند. همه روزه به شکل مرموز ترور میشدند. با آنهم پاکستان برای هزارهها به مراتب بهتر از افغانستان است: آنان میتوانند خانه، موتر و زمین بیخرند، تجارت کنند، درس بخوانند و در تمامهای شهرهای پاکستان آزادانه گشتوگذار کنند.
هزارهها و مساله آموزش
مردم هزاره در پاکستان در حوزهی تعلیم و تربیه پیشرفت قابل ملاحظهای کرده بودند؛ همیشه در رقابتها اول نمره میشدند، اما بعد از رشد تروریسم، تحصیل هزارهها نیز به صفر رسید. چندین بار بر دانشجویان هزاره حملات تروریستی صورت گرفت. شعارهای هزاره کافر! شیعه کافر! نیز سر داده میشدند که باعث جنگهای خطرناک بین دانشجویان هزاره و پشتون شدهاند. تنها افراد محدودی که سرمایهدارند فرزندانشان را در شهرهای دیگری پاکستان برای درس و تعلیم میفرستند.
هزارهها در ورزش نیز رشد قابل ملاحظهای کردند که در هر مسابقهای لقب قهرمانی را از آن خود میکردند. در بوکس و کراته قهرمان المپیک میشدند. دختران هزاره مدالهای بین المللی گرفتهاند. اما تبعیض علیه هزارهها در تعلیم و تربیه، ورزش و کاریابی در ادارات دولتی باعث شده که آنان از همه چیز نا امید شوند.
هزارهها در کنار اینکه در آبادی پاکستان نقش داشتند/دارند، سابقهی خدمت در ادارات ملکی و نظامی این کشور نیز دارند: مثلا جنرال محمد موسی خان هزاره رییس قوای کل سه گانهی هوایی، زمینی و بحری در پاکستان بود که مدتی والی نیز بوده است. او قهرمان جنگ هند-پاکستان نیز شاخته میشود.
گروههای تروریستی در بلوچستان
شبکههای تروریستی که در بلوچستان فعالیت دارند و هرازگاهی مردم هزاره را مورد هدف قرار میدهند لشکر جهنگوی، تحریک طالبان، داعش، لشکر عائشه، لشکر عمر و شبکه تروریستی القاعده اند که در کشتارهای بیرحمانهی مردم هزاره دست دارند. اکثر آنان توسط حکومت پاکستان از بین برده شدهاند.
نفوذ ایران در میان هزارههای پاکستان
هزارهها در پاکستان در انجام مراسم مذهبیشان آزاد هستند، اما دخالت ایران باعث میشود که هرازگاهی بین خود هزارهها و شیعهها نیز تنش خلق شود. مسجد زیاد اعمار میگردد، ولی اکثر مساجد با حمایت ایران ساخته میشود و ملاهای که از قم و تهران فرستاده میشوند به نفع ایران فعالیت و تبلیغ میکنند. خصوصا در ده روز عاشورا اکثر ملاها از ایران میآیند و پولهای هنگفتی نیز در بین ملاها توزیع میکنند. این باعث میشود که گروههای تروریستی بیشتر در برابر هزارهها حساس شوند و کشتارها را وجه مذهبی نیز بدهند.
کمتوجهی حکومت افغانستان در قبال هزارههای پاکستان
هزارههای که در پاکستان زندگی میکنند مهاجر گفته میشوند،جنگهای داخلی و استبداد تاریخی باعث شدهاند که آنان کشور شان را ترک کنند، اما تا کنون دولت افغانستان در قبال آنان با بی توجهی برخورد کرده است؛ مکاتب هزارهها را در پاکستان کمک مالی نمیکنند. تنها اسناد فراغتشان را تایید میکنند.
با این وضعیت اکثرا مهاجرین که مشکلات اقتصادی دارند از تعلیم و تربیه محروم میمانند. اما گفته میشود که «جنبش تحفظ پشتونها» در وزیرستان شمالی توسط حکومت افغانستان کمک مالی میشوند.
مسوولین نظامی پاکستان گاها میگویند که در کشتن هزارهها در بلوچستان نیز حکومت افغانستان و هند دست دارند که طبق گزارشها از سال ۱۹۹۹ تا کنون در حدود سی هزار نفر کشته شدهاند. این آمار کمی نیست. اما هیچ نهادی نیست که صدای قربانیان را بشوند.
آخرین کشتار بیرحمانه
بلوچستان به خاطر معادن متعدد ذغال سنگ مشهور است. جمعیت زیادی از کارگران هزاره، زندگی خود را از این معادن تامین میکند. هزاران پا در قلب تاریکی و سیاهکوههای بیرحم فرو میروند تا بدون داشتن منابع کافی و امکانات اولیه، زغال سنگ را بیرون بیاورند.
زندگی و شرایط کار معدنچیان زغالسنگ بسیار دشوار است. آنها زندگی خود را با دستمزد خیلی کم و سختکوشی تمام، برای تامین هزینههای زندگی فرزندان و خانواده خود بهخطر میاندازند.
با اینحال آخرین کشتار بیرحمانهی هزارهها در پاکستان حادثهای بسیار غم انگیز و دلخراش تروریستی در مچ، نزدیک به ۶۴ کیلومتری کویته بود که در آن ۱۱ کارگر استخراج ذغالسنگ هزاره با چاقوهای تیز قتلعام شدند.گروه تروریستی منسوب به داعش مسوولیت این حادثه هولناک را به عهده گرفت.
فاجعه از آن آنجا شروع شد که ۲۰ تا ۲۵ فرد نقابدار، وارد اردوگاهی کارگران معدن ذغال سنگ شدند، کارگران هزاره را شناسایی و جدا کردند، دستانشان را از پشت بسته وگلوی آنها را بریدند. قربانیان همه از جامعه هزاره و ساکنان شهرک هزاره، در حومهی کویته بودند.
قتلعام کارگران معدن زغالسنگ که در شرایط سختی کاری، کار میکردند چیزی جز یک فاجعه انسانی نبود. از این رو، این رویداد، کل ایالت را به لرزه درآورد. عمران خان، نخست وزیر پاکستان، و نمایندهی ایالتی دولت، در بلوچستان این اقدام وحشیانه غیرانسانی را محکوم کردند.
مردم از هر طیف اجتماعی، احزاب سیاسی و جوامع مدنی، اعتراضاتی را برای تقبیح این اقدام وحشیانه و غیرانسانی آغاز کردند. در کویته، گروه بزرگی از معترضین، در اعتراض به عدم موفقیت دولت در محافظت از کارگران کشته شده در مچ، به خانوادههای آسیب دیده پیوستند که بزرگراه بای پس غربی را، با قرار دادن اجساد عزیزانشان مسدود کردند.
مظاهرهکنندگان، خواهان دستگیری عاملان قتل کارگان و تحقق عدالت شدند. آنان میگفتند که بیانیههای تکراری و محکومیتهای کلیشهای صادره از طرف دولتهای فدرالی و ایالتی رضایت افکار عمومی را تاکنون به دنبال نداشته است.
مردم شهر کویته شعار میدادند که مسوولیت محافظت از جان و مال همه شهروندان به عهدهی دولت است. نگرش افکار عمومی این است که نهادهای امنیتی نتوانستهاند مسوولیتهای اساسی خود را انجام دهند. آنان هشدار میدادند که اگر دولت و نهادهای اجرای قانون نتوانند عاملان ترور کارگران بیگناه را به محاکمه بکشانند، دیگر حق ماندن به قدرت را ندارند و استعفا بدهند.
تظاهرات با دفن قربانیان و آمدن عمران خان، صدر اعظم پاکستان در کویته پایان یافت.پس از آن حکومت پاکستان پنج پنج لککلدار در هر خانوادهی قربانی کمک کرد، اما نسل کشی هزارهها در پاکستان به ویژه در ایالت بلوچستان، طی بیست و دو سال گذشته ادامه داشته است.
طبق آمار در دست داشتهی سازمان صلح و برابری هزاره (HOPE)، از سال ۱۹۹۹ تا کنون، در طی حدود ۲۱۴ واقعه جداگانه، حدود ۳۰۰۰ هزاره کشته و ۳۰۰۰ نفر دیگر، نیز، به طور قطع، معلول و زخمی شدهاند که زنان و کودکان نیز در جمع کشته شدگان و زخمیها قرار دارند.
نظر بدهید