«سایههای هراس در شهر ما فرمان میرانند، چه خواهی کرد؟»
جدیترین مساله که ذهن همه را درگیر کرده این است که چه کسانی برکابل حکومت میکنند. در حکومتداری شان اعمال تبعیض میکنند یا جانب عدالت را رعایت میکنند؟ خدمتگذاران واقعی اند یا رفتارهای پوپولیستی انجام میدهند و یا الزمات ناشی از قدرت روی برخی فرمانهای رادیکال شان تاثیر میگذارد؟ اما یک مساله واضیح است و آن اینکه گام برداشتن زمامداران افغانستان در جادهی عدالت در تاریخ به ندرت تجربه شده است. نیرهای سیاسی که در راس حکومت افغانستان قرار میگیرند معمولا اعمال تبعیض و فساد میکنند.
صالح؛ فرشتهی نجات یا شریک گناه؟
رهبران حکومت وحدت ملی کابل را به شهر جنگهای قومی مبدل کرده بودند. بزرگترین جنبشهای اجتماعی مانند جنبش تبسم، جنبشروشنایی و جنبش رستاخیز درهمین دوره شکل گرفتند. شعار آنها مبارزه با تبعیض قومی و استبداد سیاسی بود:«طالبان جنایت میکند! ارگ حمایت میکند!»
این حکومت متهم به سرکوب و کشتار مظاهرهکنندگان در کابل شد. صالح در این حکومت نبود، اما به یاد دارد که آقای حنیف اتمر، وزیر خارجه فعلی به داعش حکومتی شهرت یافته بود(بیانیههای جمعیت اسلامی، جنبش اسلامی و شورای عالی مردمی جنبشروشنایی دلیل بر این ادعا اند).
حکومت کنونی نیز از بتن جنجالهای انتخاباتی۹۸ شکل گرفت. چیزی رفتن به جنگهای داخلی و بحران سراسری نمانده بود. دو تکت انتخاباتی کابل را آماده جنگ قومی کرده بودند. حتی دو مراسم تحلیف برگذارگردید. در نهایت با امضاء توافقنامه سیاسی غایله خوابید و حکومت کارش را آغاز کرد.
پس از شکلگیری حکومتی که صالح معاون اول آن است کرونا وارد افغانستان شد. حکومت تمام توانشرا برای مبارزه با این ویروس به کار گرفت.کمکهای هنگفت جهانی سرازیر شد، اما اختلاس میلیونی از بودجه مبارزه باکوید۱۹، توزیع چهار و نیمکیلو گندم به مردم گرسنه و در حال مرگ از شرمآورترین و بیسابقهترین فسادی بود که حکومت کنونی به نام خود ثبت کرد.
سهمیهبندی کانکور و قراردادن زبان فارسی در فهرست زبانهای خارجی دشمنی آشکار علیه گروههای قومیِ متعلق به حوزهی زبان فارسی است که این نیز از ابتکار حکومت فعلی به شمار میرود. چنین سیاستی کابل را از شهر جنگهای قومی، قانونشکنی و قانونگریزی خارج نمیکند و مردم همیشه در هراس به سر میبرند.
با اینحال امرالله صالح صدای حقیقت طلبی، عدالتگستری و در تلاش رفع بدبختیهای مردم کابل است که همتایان و همکاراناش مرتکب گشتهاند و یا اینکه خود نیز از کسانی است که در کنار سیایههای هراس قراردارد و شریک رنجهای مردم. او برای برقرای صلح و امنیت در شهر کابل مبارزه میکندیا اینکه فرمانبردار بیچون و چرای رییس خود است.
جای یک منجی و فرشتهی که بتواند سایههای هراس را از سرکابل بردارد همچنان خالی است. اگر صالح بتواند جلو زورگویی، قانونشکنی، جرایمسازمان یافته و فرمانهای تبعیضآمیز و غرضآلود که از آن بوی خون میآید بگیرد، فرشتهینجات کابل و افغانستان خواهد شد که در شرایط کنونی بعید به نظر میرسد.
شش و نیم صبح؛ شاخبهشاخ با شاخداران کابل
رهبران جهادی و برخی نمایندگان مجلس خود شان را از شاخداران کابل حساب میکنند و به این باورند که هرکاری بخواهند انجام میدهند و حتی فراتر از قانون اند. صدای الله گل مجاهد را از پارلمان شنیدید که نمونهی روشنی از قانون شکنی و زورگویی در شهرکابل است.
آنان برای بقا و رسیدن در قدرت مانند گرگانی در جنگل اند که هرچه به چنگ آوردند میدرند و میخورند. فهرست که در ذیل ذکر میگردد عبارت از قاچاق، جرایم جنایی، اختلاس و فسادهای اخلاقی و مالی اند که آنان در کارنامه سیاه شان ثبت کردهاند و میکنند:
۱٫قاچاق آثار باستانی کشور که چنین کاری باعث شکلگیری گروههای مافیایی در ولایتها و شهرهای بزرگ میشوند که بدون تردیدی از کابل مدیریت و حمایت و هدایت میشوند و برای فروش و قاچاق آن حتی دست به قتل و کشتارهای وحشتناک نیز میزنند.
۲.غصب زمینهای دولتی و مردم غریب که گفته میشود ۷۰ تا۸۰ درصد زمینهای کابل غصب شده و زورمندان به زور بالای آنها خانه و شهرک ساختهاند. این کار موجب بینظمی و بیریختی شهر، قتلهای زنجیرهای و خیابانی در کابل میشوند که قصههای دراز و چدین ساله دارد.
۳. فرزندان و بادیگاردان رهبران جهادی و نمایندگان مجلس سلاحهای بدون جواز و غیر قانونی در اختیار دارند که از هرکسی و در هرجایی بخواهند انتقام میگیرند و آدم میکشند. تاجایی که مردم نسبت به طالبان از ملیشهها و شبهنظامیان رهبران سیاسی و نمایندگان مجلس بیشتر میترسند.
۴.فروش و قاچاق مواد مخدر، تابلتهایk و مواد نشهآور که بدون شکلگیری باندهای مافیایی و حمایتهای سیاسی امکان پذیر نیست و توسط کودکان زیرسن قاچاق میشوند.
۵. افراد وابسته به نمایندگان مجلس و رهبران سیاسی اسناد غیر قانونیِ مانند تذکره، پاسپورت، نکاح خط، قوالهزمین و سایر وثیقههای مورد ضرورت را از نهادهای مربوطه در مقابل پولهای هنگفت میکشند که چنین کاری فساد اداری را افزایش میدهد.گروههای تروریستی و اتباع کشورهای خارجی به راحتی صاحب تذکره میشوند و در شهرکابل گشتوگذار میکنند.
۶. کسانی که در کوچهها چاقو میزنند، قتل میکنند و حتی از موچی، کراچیوان، دکاندار، سلمانی و حمامها اخاذی و کیسهبری میکنند نیز مربوط به گروههای مافیاییِ میشود که وابسته به رهبران جهادیی اند. آمرین حوزههای شهر کابل درجریانند که سارقین و دزدان خیابانی از کجاها آب میخورند و در صورت دستگیری توسط تماسهای چه کسانی آزاد میشوند.
۷. بعید میدانیم که تمام ماینهای چسپکی و مقناطیسی که در موترهای افراد مشخص ملکی و نظامی منفجر دادهمیشوند کار گروههای تروریستیِ مانند طالبان و داعش و القاده باشد. این ماینها برای انتقامگیری توسط حلقات داخل کابل که وابسته به نمایندگان مجلس، رهبران جهادی و حتی حکومتی میشوند، خریدوفروش میشود.
۸. پروژههای انکشافی که تحت نام سرکسازی، مکتبسازی، آبرسانی، ذخیرههای کچالو و برنامههای توسعوی که توسط نمایندگان مجلس اجرا و گرفته میشوند اختلاسهای میلیونی صورت میگیرد که حتی نمایندگان را از مسوولیت قانونگذاری و نظارت برحکومت منحرف میکنند. این کار زمینه رشوت و فساد را در نهادهای حکومتی در شهر کابل فراهم میسازد و از سوی دیگر به قومندانان محلی باج میدهند و باعث دوام قولدوری و بیبندوباری آنها در سطح کشور میشود.
۹. داشتن فحشاخانهها و حتی خرید و فروش آنان نیز در زیر پست شهرکابل جریان دارد. نهادهای امنیتی و کشفی کشور میدانند که عاملین آن کیها اند. بخش از قتلهای خیابانی ریشه در همین مساله دارد که بارها اتفاق افتاده است.
۱۰. جاسوسی برای کشورهای بیگانه بارها بر برخی نمایندگان مجلس و تعدادی از رهبران سیاسی وارد شده است. امنیت ملی کشور باید رفت و آمد آنها را در کشورهای منطقه تحت کنترول داشته باشد. حکمتیار و گیلانیها نمونههای روشن است که صدای اسلام آباد را در کابل بلند میکنند.
حالا که شهر کابل مرکز این گروههای مافیایی را تشکیل میدهد کار را برای معاون نخست رییس جمهور دشوار میکند که بتواند جرایم شهری، دزی، قتل، قاچاق و فساد را کاهش دهد و با عاملین آن مبارزه کند.
رهایی شهر کابل از چنگال کسانیکه جنایت کردهاند، جان و مال مردم را غارت کردهاند و میکنند کار دشوار و بس بزرگی است که یک نفر به تنهایی بتواند مبارزه کند و قهرمان شود. دیگران را که هیچ تنها الله گل مجاهد اخطار میدهد که در شهر کابل کسانی را دارد که دست صالح را کوتاه کند. آدمکشی، غارت، قانونگریزی و چور و چپاول ماهیت اصلی کسانی مثل الله گل مجاهد و همراهانش را میسازد که بازهم نمیشود به تنهایی و در یک شبانهروز صدای شان را خاموش کرد.
همکاری مردم، رسانهها، نهادهای مربوطه در صورتیکه صادقانه کار کنند در کنار یک مقام بلند پایه حکومتی میتوانند دست مجرمین و مافایاها را از شهر کابل کوتاه کنند و چهرهی واقعی آنها را به مردم معرفی کنند، اما در غیر آن شش و نیم صبح در شش و نیم صبح میماند.
نظر بدهید