(مورد مطالعه معروفترین ساحات باستانی بامیان)
قسمت اول
پژوهشگر: موسی لعلی استاد رشته تاریخ در موسسه تحصیلات عالی غور
چکیده
بامیان ازجمله ولایات باستانی و تاریخی در مرکز افغانستان واقع شده است که با داشتن درهها و کوهای زیبای طبیعی یکی از مناطق مهم و استراتیژیک هزارستان محسوب میگردد. تقریبا به۲۴۰ کیلو متری شمال غربی کابل موقعیت دارد، در جنوب آن کوه هندوکش و شمال آن کوه بابا واقع شده است. بامیان بهخاطر موقعیت کوهستانی؛ دارای آب و هوای سرد میباشد. با توجه به اسناد و شواهد تاریخی موجود در بامیان؛ این شهر تاریخی در زمانهای سابق یکی از توقف گاههای مهم کاروانهای تجارتی «جادهی ابریشم» بوده، تحولات اخیر تاریخ معاصر افغانستان مخصوصاً تخریب بزرگترین مجسمه ایستادهی بودا در دل کوه توسط طالبان، باعث انزوای فرهنگی و تاریخی بامیان گردیده است، اما نویسنده این مقاله تحقیقی خوشبین است که شهر بامیان باید به جایگاه باستانی و تاریخی خود برگردد.
بامیان در سال ۲۰۱۵ به حیث پایتخت سازمان سارک انتخاب گردید، مجسمههای حکاکی شدهی زیادی دراین دره وجود دارد، اما در مقاله حاضر تمرکز اصلی بالای موقعیت ژئوپلیتیکی دره بامیان، مجسمههای بودا و ساختن دوبارهی آنها، شهر غلغله و پارک ملی افغانستان (بند امیر) میباشد. با تأسف بسیاری از این آثار و آبدات تاریخی توسط اسلامگرایان افراطی تخریب شده و یا هم توسط قاچاقچیها و دزدان به یغما برده شده و یا هم به شکل طبیعی در حال از بین رفتن استند. پس از تخریب مجسمههای با شکوه بودای بامیان توسط طالبان تلاش-های زیادی برای ساختن دوباره مجسمههای بودا وجود دارد، اما به دلیل نابودی اکثر اعضاء و تکههای مجسمه، امکان بازگشت به شکوه تاریخی و فرهنگی آن دشوار به نظر میرسد.
موقعیت جغرافیایی و تاریخی بامیان و پارک ملی افغانستان میتواند در مناسبتهای فرهنگی و تاریخی بین جهان و منطقه چشم انداز خوبی را خلق نمایند و نقطه وصل هویت فرهنگی و تاریخی افغانستان و جهان باشد.
واژههای کلیدی: بامیان، موقعیت ژئوپلیتیکی، شهرغلغله، مجسمههای بودا و پارک ملی افغانستان
مقدمه
بامیان تاریخی درتقاطع چندین تمدن باستانی واقع گردیده بوده، شواهد و مدارک تاریخی نشان میدهد؛ این سرزمین همواره مورد توجه بازرگانان، زائرین وکاشفین قرارداشته است. درنخستین قرنهای هزارهی اول بعد از میلاد، بامیان بخشی ازقلمروی امپراتوری کوشانیها با کیش بودایی بوده، مناطق تحت حاکمیت کوشانیها شامل افغانستان امروزی، قسمتهای زیادی ازهندوستان وآسیای مرکزی میگردید.
انتشار دین بودایی از خواستگاه اصلی آن؛ یعنی هندوستان به طرف شمال، آسیای مرکزی و سپس به صوب شرق دور، درامتداد مسیرهایی که تاجران و عساکر امپراتوری کوشانی ازآن استفاده میکردند، آغازگردید. قدیمیترین اسناد مربوط به ولایت بامیان به قرن چهارم میلادی بر میگردد؛ اما نخستین تاریخ نگاری جامع و با توضیحات مفصل راجع به هویت فرهنگی – بودایی بامیان توسط زایر چینایی به نام هیوان تسانگ درحدود ۶۳۰ بعد از میلاد از این منطقه به منظور بازدید از مکانهای مقدس بودایی در هندوستان عبور کرده بود، مکتوب گردیده است. پژوهشهای اخیرنشان میدهد که تاریخ بعضی از نقاشیهای دیواری در بامیان به اوایل قرن پنجم میلادی بر میگردند.
همچنان هیوان تسانگ، نخستین شخصی بود که راجع به مجسمههای تراشیده شدهی بزرگ بودا درکوههای سنگی مشرف به بامیان اشاره کرده است. (آزمایش رادیو کاربن توسط یونسکو تاریخ مجسمه کوچکتر، ۳۸ متری را تقریبا به ۵۰۷ بعد از میلاد، و مجسمه بزرگتر بودا، ۵۳ متری را تقریبا به ۵۵۱ بعد از میلاد نشان میدهد.) این مجسمهها در شب شبیه نورافگن، به تمام مناظر اطرافش روشنایی بخشیده و درخشندگی تزئینات گرانبهای آن چشمها را خیره میساخت. این ویژیگی نمایانگر آنست که زمانی این مجسمهها به صورت تابناک وروشن تزئین شده بوده، طبق برخی روایات در آن هنگام تعداد راهبان بودایی که مشغول عبادت در۵۰ معبد واقع در بامیان یا بیشتر از آن، به چندین هزارتن میرسیده است. بامیان درآن مقطع تاریخی بهعنوان بزرگترین پایگاه جهان بودایی از اهمیت غیر قابل وصف برخوردار بوده است. در اوایل قرن هژدهم، یک زایرکوریایی بنام هوی چاوو ، راجع به اندازهی جمیعت بودایی دربامیان نگاشته است. اما با احیای هندوییزم در هندوستان، و گسترش دین اسلام ازجانب غرب، کیش بودایی در سر زمین اصلیاش، هندوستان رو به زوال نهاد. درجریان قرن هشتم و نهم، بامیان به تصرف خلیفه عباسی بغداد درآمد، و اسلام به تدریج براین منطقه استیلا یافت. بسیاری از مجسمهها و معابدی که طی قرنها در بامیان و دیگر مناطق افغانستان وجود داشت، توسط سلسلهی صفاریان که در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم حکومت داشتند، تخریب و نابود گردید. آیین بودیزم حتی بعد ازآن که درهندوستان کمرنگ گردید، دربامیان وجود داشت؛ اما تدریجاً دراین منطقه نیز از بین رفت.
با هجوم اعراب، آهسته آهسته افغانستان به دین اسلام مشرف شد و بامیان با توجه به موقعیت جغرافیایاش به عنوان یک شهر پررونق بازرگانی مبدل گردید. شکوفایی این شهر توسط یورش و تهاجم لشکریان مغول تحت رهبری چنگیز خان در سال ۱۲۲۱ میلادی به یک باره ازبین رفت. دژشهر که درآن زمان بر تپهای قرار داشت، امروزه به نام شهرغلغله مشهور است. مغولها قلهی بالای تپه را غارت کرده وجمعیت آنرا قتل عام نمودند. به همین خاطر اسم «آه و فریاد» براین تپه نهاده شده است. بعد از قرن ۱۹ میلادی شهر بامیان یکبار دیگر مورد توجه جهان گردشگران خارجی قرارگرفت. سیاحین اروپایی، به شمول کاشفین انگلیسی؛ الکساندر برنس و چارلزمسون ، که راجع به مجسمههای غول پیکربودا شرح مفصل نوشتهاند، از این منطقه بازدید نمودند. ارتش بریتانیا نخستین بار طی حضور شان در افغانستان درسالهای ۱۸۳۹ -۱۸۴۲ در این منطقه حضور یافت. گروگان-های انگلیسی که درزمان عقب نشینی آنها به شهر جلال آباد توسط نیروهای افغان دستگیر گردیده بودند، در سال ۱۸۴۲ به بامیان آورده شد. در این شهر آنها بخاطر آزادی خویش به مذاکره پرداختند. سپس به کابل باز گشت نموده و به هیأت میانجی که از هندوستان آمده بود، ملحق گردیدند.
صرف نظر از یک دورهی کوتاه حضوری نظامی بریتانیا در افغانستان در سالهای ۱۸۸۰-۱۸۷۸، مرزهای این کشور به روی همه خارجیها تا اواسط قرن بیستم بسته ماند. سپس در سالهای۱۹۷۰ کاشفین زیادی از اقشار مختلف، موقع که اروپا و امریکای جوان ردپای هیپی را از استانبول تا کتمندو کشف نمودند، به این منطقه باز شد. بامیان باداشتن مجسمههای بودا و دریاچههای بند امیر به یکی از توقفگاههای مطلوب آنها مبدل گردید. مجسمههای بزرگ بامیان سرانجام بعد از ۱۵۰۰ سال حاکمیت بر درهی بامیان در سال ۲۰۰۱ تخریب گردیدند. رژیم طالبان در کابل تصمیم به نابودی این پیکرهها را گرفت، چرا که آنها را سمبول نفوذ فرهنگ غیراسلامی بر افغانستان میخواندند.
چشم انداز جغرافیایی و تاریخی بامیان
بامیان امروزه یکی ازجمله ۳۴ ولایت افغانستان است که در مرکز ارتفاعات مناطقی مرکزی قرار دارد و پوشیده ازکوههای سر به فلک کشیده میباشد(نیلسون، ۲۰۰۵، ص۲). این ولایت به شمول مرکز بامیان به ۹ واحد اداری تقسیم شده است. سلسله هندوکش ازجمله کوههای مشهور افغانستان است که از شمال شرق افغانستان شروع شده و تا درهی بامیان ادامه پیدا نموده است (عارض،۲۰۱۷، ۳۴). دره بامیان در بین کوههای هندوکش و کوه بابا قرار گرفته است (بلنس دورف ، ۲۰۱۷، صص ۱۷-۱۸). شهر تاریخی و بازرگانی بامیان امروزه تنها متکی به عواید زراعتی میباشد و یکی از ولایات زراعتی افغانستان به حساب میرود؛ اما به دلیل موقعیت کوهستانی دارای آب و هوای سرد و زمستان طولانی در حدود ۵ برج میباشد(پول،۲۰۱۹، صص ۱۷۴۷-۱۷۶۲). در زبان پهلوی نام قدیم بامیان بنام «بامیکان» یاد شده است؛ برخی واژه شناسان آن را به «بامداد» ارتباط میدهند، اما برخی دیگر آن را بنام روشنایی ولایت بلخ قلمداد کرده است. همچنان به زبان سانسکریت بنام «وارمایانا» یاد شده است و به زبان چینای از آن بنام «فان-یان» یاد کرده است (نوید، ۲۰۱۶، صص۱-۱۴).
در تاریخ سیاسی معاصر افغانستان، با وجود فرهنگ مرد سالاری، نخستین بار حاکمیت بامیان به یک خانم به نام حبیبه سرابی واگذار گردید که از تاریخ ۱۷فبروری ۲۰۰۵ تا جون ۲۰۰۷ بهعنوان والی ایفای وظیفه کرده است. بامیان در مقایسه با دیگر ولایات افغانستان در بسی موارد مانند نقش زنان، شرایط امنیتی… از وضعیت خوبی برخوردار بوده و است (مطالعات، فبروری۲۰۱۵).
سال۲۰۱۵ میلادی بهعنوان سال حیاتی و سرنوشت ساز در تاریخ بامیان ثبت شده است؛ این شهر تاریخی در این سال بهعنوان مرکز فرهنگی سازمان سارک (SAARC) انتخاب گردید. (سروش، ۸ جون ۲۰۱۵، صص ۱-۶). فرید آلفرد فوچر سه فرضیهای علمی را در ارتباط موقعیت تاریخی و باستانی درهی بامیان مطرح کرده است:
بامیان در مسیر راه تجارتی مهمی بین بلخ، پیشاور و آسیای مرکزی قرار داشت که آنها را به شبه قاره هند وصل میکرد.
دره بامیان یکی از توقفگاههای مهم زائرین و کاشفین جهان بودند.
۳- بدون شک خاک بامیان برای ساختن آبدات تاریخی، دیوارهای بزرگ شهرهای تاریخی بامیان، حک کردن و ساختن مجسمهها و غارچهها خیلی مناسب بوده.(لورین، ۲۰۱۵، صص ۱-۲۸).
بامیان مثل دیگر شهرهای مهم تاریخی خراسان؛ شرایط مختلف و گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را پشت سرگذرانده است. این شهر از تمدنهای با شکوه چون: زرتشت، بودیزم و اسلام برخوردار است که آثار تاریخی موجود در دره بامیان نمایانگری این شکوه و جلال در ادوار مختلف تاریخ میباشد. اگر تاریخ بامیان به صورت دقیق مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد پاسخهای بسیارِسوالهای تاریخی که در ارتباط کشورهای همسایه و منطقه مطرح است و آنها به یک نحو از انحا به نفع خویش تفسیر کرده است واضح و روشن خواهد گردید. اما با تأسف محافظت از این آثار تاریخی آنطور که باید صورت میگرفت، نگرفته است؛ بسیاری از آنها تخریب و یا مورد سرقت قاچاقچیهای آثار تاریخی قرار گرفته است. با آن هم از میان۱۵آبدهی تاریخ که توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان ثبت و راجستر شده است فقط ۸ آثار تاریخی بهعنوان «میراثهای فرهنگی جهان» توسط یونیسکو در سال ۲۰۰۳ ثبت گردیده است. از طرف دیگر شرایط بد امنیتی افغانستان باعث گردیده است تا سیاحان جهانی نتواند از مکانهایهای تاریخی و دیدنی بامیان بازدید نمایند(جاویدی، ۲۰۱۸، ص۳).
نخستین گروه باستان شناسان فرانسوی به رهبری باستان شناس معروف فرانسوی فرنس آلفرد فوچر درسال ۱۹۲۲ از بامیان بازدید به عمل آورد و این هیأت بر اساس قرار داد بین دولتهای افغانستان و فرانسه به افغانستان آمده تا کاوشهای خویش را در مدت سی سال در عرصه آرکیولوجی در افغانستان انجام دهد. بدون شک این اولین تحقیقات علمی در مورد بامیان بود که با توجه به توضیحات هیوان تسانگ انجام شد(لورین، ۲۰۱۵، صص ۱-۲۸).
با توجه به مستندات تاریخی؛ از بین رفتن میراثهای فرهنگی بامیان از زمان پادشاهان کیداری آغاز شد که مصادف بود با قرن چهارم تا آواخر قرن ششم میلادی. پادشاهان کیدار از جمله فرزندان پادشاهان کوشانی-های بزرگ بودند که بعد از تضعیف تدریجی امپراتوری کوشانیها به قدرت رسیدند. در سال ۳۲۰ میلادی وقتیکه آخرین پادشاه کوشانیها وفات کرد، کیدار پادشاه از بلخ ظهور کرده و سکه بنام خویش زدند؛ بعدا از طریق کابل به درهای بامیان آمده درآنجا اقامت گزین شدند. در زمان حاکمیت کوشانیهای بزرگ؛ هنر مکتب «گندهارا» از طریق بامیان به کابل، کاپیسا و تا پیشاور راه یافته بود که مرکز این مکتب هنری با شکوه در درهای بامیان و شهرمتورا واقع درایالت اترا پرادش هندوستان قرار داشت(نوید، ۲۰۱۶، صص ۱-۱۴).
آثار تاریخی از هنرهای هندی، یونانی، رومی، ساسانی، بودیسم و اسلام در درهای بامیان موجود است. در عین زمان با توجه به متون میراثهای فرهنگی جهان آثار باستانی بامیان در معرض خطر قرار داشت به خاطریکه محافظت از مکانهای تاریخی به فراموشی سپرده شده بود و یا اینکه رژیمهای حاکم در افغانستان با دانش باستان شناسی کمتر آشنایی داشتند. اما به طورعموم حکومت مرکزی افغانستان در مقایسه با بعض ولایات دیگر مثل قندهار، هرات… به بامیان کمتر توجه کرده است(ایوانز، ۲۰۰۶، صص ۲۵-۲۹).
یکی از نکات قابل توجه آن است که بزرگترین معدن آهن جهان؛ یعنی معدن آهن آجه گک در ولایت بامیان و در ۱۳۰ کیلومیتری کابل قرار دارد این یکی از معادن بزرگ افغاستان بعد از مس عینک میباشد؛ تحقیقات انجام شدهای سال ۱۹۶۰ در این مورد نشان میدهد؛ ۱.۸ بلیون تن و f6 آهن و ۶۲درصد آهن دارد(نورانی، ۲۰۱۴). افغانستان یک کشور زراعتی است بدون شک بامیان از این قانون مستثنی نیست، مشهور ترین محصولات آن کچالو، لبنیات و میوه خشک میباشد. (گزارش، ۲۰۱۳، ص۷).
(طبق مستند بی بی سی بامیان در مقایسه با دیگر ولایات، جون۲۰۱۸) ولایت بامیان در مقایسه با دیگر ولایات افغانستان از جهات مختلف بعد از ۲۰۰۱ از وضعیت خوبی امنیتی برخوردار بوده (EASO May 2018، ۲۰). بامیان در دهۀ ۸۰- ۹۰ میلادی بهعنوان مرکز احزاب سیاسی هزارهها به حساب میرفت(آر، آر. تی، ۵آگوست ۲۰۰۵ ص۷) این شهر از گذشتههای دور تا هنوز یکی از شهرهای مهم هزاره جات میباشد (ویلی، فبروری ۲۰۰۴، صص ۱-۲). شهربامیان تقریبا ۶۱۸۶۳ جمعیت و۲۵۵۰ متر از سطح بحر ارتفاع و به ۲۴۰ کیلو متری کابل موقعیت دارد (شاهسوند، ۲۰۱۷، صص ۱-۸). مکانهای مشهور تاریخی بامیان عبارت است از: مجسمههای بودای بامیان همراه سه هزار غارچه در اطراف آن، شهرهای غلغله، ضحاک، فیروزبهار، آستوپه کلیگان، گوهرگوبن، کافران و چهل دختران (سمون، ۲۰۱۱، ص۱).
نظر بدهید