«نگاه حکومت به سینما شبیه کالای تفریحی است؛ پروای ساخت و ساز فیلم را اولویت ندارد»
گفتگوی هفته نامه جاده ابریشم با عباس محمدی، استاد دانشگاه و متخصص فیلم و سینما
چه تعریفی از سینما دارید؟
سینما یعنی تصاویر متحرکی که ذهن مخاطب خود را در اختیار میگیرد تا به وسیلهی جلوههای تصویری پیام خود را به مخاطب انتقال دهد.
چند نوع فیلم داریم؟ جای خوانده بودم که این فیلم عامهپسند است.
اگر از این منظر به فیلم نگاه کنیم به دو دسته تقسیم میشود: یکی فیلمهایی که برای فستیوالها ساخته میشود و عموما مخاطب خاص خود را دارد. در ساخت این فیلمها سعی میشود تا از بالاترین و بهروزترین علوم سینمایی استفاده شود. چنین فیلمهایی شاید در بازار فروش چندانی نداشته باشد و با شکست مالی مواجه شوند. اما همین فیلمها از نظر علمی ارزش بالایی دارد و در دانشگاهها تدریس میشود.
بخش دیگری از فیلمها هستند که بیشتر برای سینماها و مخاطب عام ساخته میشود که اصطلاحا به آنها فیلمهای گیشهای میگویند. هدف این نوع فیلمها بیشتر بدست آوردن گول است. در این نوع فیلمها از تکنیکهای بسیار بالای سینمایی و علوم سینمایی بالا خیلی دیده نمیشود به دلیل این که برای مردم عام جامعه ساخته میشود و هدفش راضی ساختن مخاطب خاص خودش میباشد.
سینما در یک کشور از چه اهمتی برخوردار است؟
این برمیگردد به سیاستهای آن کشور که دولت و سیاستمداران آن و مردم آن تا چه حدی سینما و ماهیت سینما را شناختهاند. کشورهایی که در آن درصد مطالعه شهروندان بالا میباشد قطعا سینما و ماهیت سینما برای آنها مشخص است و دارای اهیمت میباشد. اما کشورهایی که مردم آن مطالعه چندانی ندارد در نتیجه به آن اصل ماهیت و تاثیر گذاری سینما پینبردهاند. در نتیجه سینما برای آنها از اهمیت پایینی برخوردار است.
در شرایط کنونی چقدر بودن سینما و سرمایهگذاری روی سینما مهم است؟ در حالی که همه چیز بازاری و روزمرهگی شده است.
وقتی بحث از بازار میشود یعنی فروش و سود آوری، به نوعی سینما خودش یک کالا برای بازار و فروش است؛ چون سینما یک صنعت است که میتواند سودآوری بسیار زیادی داشته باشد. در عین حالی که سینما یک علم و در نقطه مقابل آن میتواند یک ایدئولوژی باشد. ایدئولوژی که بینهایت میتواند روی مخاطب خاص و عام تاثیرگذار باشد. از همین روی سرمایه گذاری روی سینما میتواند هم از نطر سودآوری و هم از نظر تاثیرگذاری روی جامعه دارای اهمیت باشد و میتواند هر دو بخش را به اهداف کلان برساند.
در افغانستان در کدام سال سینما تاسیس شد؟ چه فیلمهای به نمایش گذاشته میشدند.
سینما در اوایل قرن بیستم وارد افغانستان شد. اولین سینمایی که در افغانستان ساخته شد و شروع کرد به پخش فیلم، سینما بهزاد بود. اولین فیلمهایی که پس از ورود سینما به افغانستان ساخته شد و در معرض دید مخاطبان قرار گرفت، فیلمهای مانند عشق و دوستی و روزگاران بود که توسط سینماگران افغانستانی ساخته شد و در معرض دید تماشاگران قرار گرفت.
موسیقی کلاسیک افغانستان که متاثر از موسیقی هندستانی است؛ سینما و فیلم نیز چنین است؟
سینما چیزی جدا از فرهنگ یک جامعه نیست و فیلمهای که ساخته میشوند نشات گرفته از فرهنگ و سنتهای یک جامعه است. از آنجایی که فرهنگ افغانستان و هندوستان تاحدود باهم نزدیک است این باعث میشود که افغانستانیها خود را با مردم هندوستان نزدیک احساس کنند. در نتیجه کاملا طبیعی است که از فیلمهای هندی لذت میبرند. همین امر در فیلمسازان نیز دیده میشود. آنها نیز بیتاثیر از نوع ساختار فیلمهای هندی نخواهند بود و تحت تاثیر فیلمهای هندی و ساختارهای هندی قرار میگیرند و برخی از فیلمسازان افغانستانی فیلمهای خود را با ساختار هندی میسازند.
اگر بپذریم که سینمای افغانستان متاثر از سینمای هند و حتی پاکستان است. آیا کسانی را داریم که فیلمهایی به پیمانه فیلمسازان هندی ساخته باشند؟
بسیاری از فیلمسازان افغانستانی که برای مخاطبان افغانستانی فیلم میسازند تحت تاثیر سینمای هند هستند به جز فیلمسازانی که سعی میکنند فیلم را با ساختارهای غربی و آکادمیک و برای فستیوالها بسازند که آنها مجبورند برای مطرح شدن در فستیوالها از ساختارهای آکادمیک و غربی استفاده نمایند.
چه مشکلات و موانعی سد راه فیلمسازان و سینمای افغانستان وجود دارد؟
سینما یک حرفه بسیار پرخرج است. یکی از مهمترین مشکلات سینماگران بحث مالی آن است که در افغانستان کسی برای سینما و فیلمسازی هزینه نمیکند. همین امر باعث میشود که هنرمندان افغانستانی نتوانند فیلمهای با کیفیت بالا و در سطح جهانی و حتی هندستان و پاکستان تولیدکنند.
حکومتها در افغانستان چه نقشی در رشد سینما داشتهاند؟ میتوانید بگویید که دورهی طلایی سینما در افغانستان کدام دوره بوده است؟
در شرایط فعلی کمک چندانی از طرف دولت به سینما و سینماگران نمیشود. چون تصور آنها بر این است که سینما یک کالای تفریحی است و در اولویتهای اولیه دولت قرار ندارد. برای همین عموما فیلمها با هزینههای شخصی توسط خود فیلمسازان و سینماگران تامین میشود. میتوان گفت دوره طلایی سینمای افغانستان دهه پنجا و شصد بوده که سینماها در کشور فعال بودهاند و مردم میتوانستند با آرامش به سینما بروند و فیلم تماشا نمایند.
فکر میکنم در حکومت کمونیستی رشد سینما و هنرمندان سینما تا حدود بد نبوده و فیلمسازان خوبی در این دوره بودهاند. درست؟
بله این دوران یکی ار بهترین دورهها برای سینما و سینماگران افغانستان بوده و میتوانستند با فیلمهای خود مخاطب را به سالنهای سینما بکشانند و آنها فیلم تماشا کنند.
فیلمسازان مشهور این دوره کیها بودند؟ چند فیلم در این دوره ساخته شده؟ محتوای آنها چه بوده که بدون هیچ تردیدی سینما در این دوره متاثیر از ایدئولوژی چپ بوده است.
این که بگوییم فیلمسازان این دوره شاید خیلی درست نباشد چون کسانی که در این دورهها فیلم تولید کردند کسانی بودند که از دهههای قبل کار خود را شروع کرده بودند و در این دوران توانستند که با آزادی بیشتری فیلم بسازند مانند؛ لطیف احمدی و سعید ارکزی و جان محمد حیدری و اشخاص دیگری که در این دوران فیلم تولید میکردند. محتوای این فیلمها عموما اجتماعی بوده و به مسایل روزمره میپرداختههاند. در سینما همیشه یک ایدئولوژی در پشت فیلمها وجود دارد. این ایدئولوژی یا نشات گرفته از گذشته است یا تحت تاثیر فضای اجتماعی و سیاسی روز جامعه قرار میگیرد.
سینما و سینماگران در زمان طالبان و مجاهدین چه وضعیتی داشتند؟
در زمان طالبان تقریبا میشود گفت که سینما و تولید فیلم متوقف شد. چون با ایدئولوژی که طالبان در آن زمان داشتند سینما نمیتوانست در ساختار حکومتی و دیدگاه آنها جایگاهی داشته باشد. از همین روی سینما در دوران حکومت طالبان متوقف شد.
سینما پارکهای که فعلا وجود دارد در کدام زمان ساخته شده و چه فیلمهای در اینجا به نمایش گذاشته میشدند؟
این سینماها در همان اوایل جان گرفتن سینما در افغانستان ساخته شدهاند که در کنار فیلمهای افغانستانی فیلمهای خارجی را نمایش میدادند.
سینما پارک تخریب شد به نظر شما کار خوبی بود؟ یک قتل عام فرهنگی گفته نمیشود؟
سینما پارک یک مکان فرهنگی و هنری بود که قدمت تاریخی نیز داشت. بسیاری از سینماگران و مردم کابل با این سینما خاطره داشتند. در تمام دنیا مکانهای تاریخی مرمت شده و حفظ میشود. تخریب کردن یک مکان فرهنگی میتواند به بدنهی فرنگ یک کشور آسیب بسیار بزرگ و جبران ناپذیری وارد کند. اما باید دید که با تخریب کردن این مکان آیا آن مکان دوباره به یک مکان فرهنگی تبدیل خواهد شد یا به چیز دیگری که زمان و آینده مشخص خواهد کرد.
حالا پیشنهاد شما برای ساخت تعمیر جدید سینما پارک چیست. چگونه ساخته شود و به چه منظوری استفاده گردد؟ در حالیکه یکی از نمایشگاههای فیلم از گذشته تا کنون بوده است.
این مکان حالا خراب شد. فکر میکنم باید به جای آن یک کمپلکس سینمایی ساخته شود و در کنار آن میتوانند بخشهای دیگر فرهنگی و هنری را نیز به وجود بیاورند.
افغانفیلم در کدام سال ساخته شد و در عرصه فیلمهای چه کارهای کرده است؟
فکر میکنم در سال ۱۳۴۷ تاسیس شده است. در اوایل تاسیس تعدادی فیلم تولید کرده که به نوبه خود خوب بوده و خوب درخشیده است.
از ایجاد افغانفیلم تا کنون اوضاع سیاسی فراز و فرودهای زیادی داشته است و با چه سرنوشتهای مواجه شده است؟
افغانفیلم یک ارگان دولتی است و نمیتواند خارج از چهارچوب و قوانین دولتی کار نماید. برای همین همیشه تحت تاثیر سیاستهای دولت خواهد بود. افغانفیلم در دورانهای مختلف شرایط گوناگونی داشته است. اما در این سالهای اخیر میتوان گفت با حضور خانم دکتر صحرا کریمی افغانفیلم دورباه جانیتازه گرفته و در حال تولید نمودن فیلم است. چندین فیلم مستند و داستانی را در دست تولید دارد. تاجایی که برای اولین بار جشنواره ملی فیلم افغانستان توسط افغانفیلم برگزار شد که به نوبه خود بینظیر بود. جان تازهای به سینمای افغانستان داده است.
درخشانترین دوره افغانفیلم کدام دوره بوده؟
در هر دورهای افغانفیلم فعالیتهای کم یا زیاد داشته است. هر دورهای هم ویژگیهای خاص خودش را داشته است. اما فکر میکنم در شرایط فعلی افغان فیلم برگشته است به اصل خودش و در حال تولید نمودن فیلم است. و این میتواند یک شروع دوباره برای افغانفیلم و سینمای افغانستان باشد تا در آینده یک سینمای بسیار قوی داشته باشیم.
فعلا تفاوت ما و کشور همسایه ما ایران در عرصه فیلم و سینما چقدر است؟
نمیتوانیم افغانستان را با ایران مقایسه کنیم. در ایران حکومت پشتوانهی سینما است، روی سینما سرمایهگذاری میکند و از سینماگران حمایت میکند. در بسیاری از موارد بخش خصوصی روی سینما سرمایهگذاری میکند. در نقطه مقابل ایران یک کشور در حال توسعه است و افغانستان یک کشور درحال جنگ. بنابراین مقایسه کردن سینمای افغانستان با سینمای ایران فکر میکنم مقداری کم لطفی در حق سینمای و سینماگران افغانستانی باشد. اما با تمام این شرایط اندک فیلمهایی که در افغانستان توسط فیلمسازان افغانستانی ساخته میشود میبینیم که در جشنوارههای بین المللی حضور پیدا میکنند.
سینمای ایران با سینمای کشور ما همکاری داشته؟ مثلا از مخملباف بیشتر صحبت میشود که روی سینماگران ما تاثیر داشته است.
سینماگران ایرانی با سینماگران افغانستانی همکاری داشتهاند، اما نه به صورت این که برای افغانستان سینماگر پرورش دهند؛ بلکه سعی کردهاند با یک سینماگر در یک پروژه کار نمایند. این به اصل سینما و بنیان سینمای افغانستان کمکی نکرد فقط چند فیلم آن هم در قالب یک پروژه ساخته شد. نتیجه آن شاید ساختن یک فیلم و یا پرورش یافتن یک فیلمساز باشد اما با یک یا دو فیلمساز نمیتوان گفت تاثیری در سینما به وجود میآورد. در اصل همکاری باید بنیادی باشد و زیرساختهای سینما در این همکاریها مدنظر قرار بگیرد تا با آنها بتوانیم آیندهی سینمای افغانستان را بسازیم.
چه کسانی متاثیر از مخملبافاند و چه فیلمهای ساختهاند؟ محتوای فیلمها چیست؟
شاید اشخاص زیادی باشند که با مخملباف کار کردهاند یا در کنار او بودهاند. اما یکی از کسانی که مستقیما با مخملباف کار کرده، صدیق برمک بود که فیلم اسامه را تولید کرد. فیلم نسبتا خوبی است و در بسیاری از جشنوارههای خارجی حضور داشت و توانست خوب بدرخشد.
سینماگران اروپایی و آمریکایی روی سینمای افغانستان تاثیر داشته؟
سینماگران اروپایی و آمریکایی روی سینماگران تمام دنیا تاثیر دارند. چون اصل سینما از آنها است و آنها پایهگذار این علم هستند. این یک امر واضح است که تمام سینماگران تحت تاثیر آنها و کارهای آنها باشند.
فعلا چند سینما فعال است و چه فیلمهای در آن به نمایش گذاشته میشوند؟ اصلا فعلا ضرورتی آن است که پارک سینماها برای نمایش فیلم اعمار و بازسازی گردد؟
در شرایط فعلی چندان سینمایی نداریم. انگشت شمار سینماهای که در کشور وجود دارد و اکثر آنها هم فیلمهای هندی و در برخی مواقع فیلمهای آمریکایی پخش میکنند. اگر بخواهیم سینما رشد نماید و در آینده سینما و تولید فیلم داشته باشیم باید سالنهای سینما در شهرها احداث شود. چون یکی از پشتوانههای سینماگران و سینمای آینده کشور همین سالنهای سینما است.
فیلمهای بازاری بیشتر به چشم میخورد. خرید و فروش و حتی ساخت آنها. وزارت اطلاعات و فرهنگ چقدر روی چنین وضعیتی کنترول دارد؟
در چنین شرایطی هیچ کنترلی وجود ندارد. قانون کپی رایت وجود دارد و افغانستان هم عضو این قانون است، اما هیچ وقت این قانون در افغانستان به درستی اجرا نشد. به درستی اجرا نشدن قانون کپی رایت خودش یکی از دلایلی بود که باعث بوجود آمدن آسیب به سینما و سینماگران افغانستان شده است.
در دانشکده هنرهای دانشگاه استادان مسلکی در بخش سینما و فیلم وجود دارد؟
کسی که در یک دانشگاه تدریس میکند حتما دارای علم است و تخصص رشتای را که به عهده دارد دارا میباشد. وظیفه آنها پرورش دادن متخصص برای آن رشته است. متخصص بودن و مسلکی بودن آنها را باید از دانشجویانی که به عنوان سینماگر به جامعه تحویل دادهاند مورد بررسی قرار داد که آیا در کار خود موفق بودهاند یا خیر؟
معروفترین فیلم سازان فعلی کشور کیها اند و چه فیلمهای عرضه کردهاند؟
استفاده از کلمه معروفترین و گمنامترین شاید درست نباشد. چون در عرصه فیلم و سینما هر کسی برای خودش دارای جایگاه است. اما کسانی مانند صدیق برمک که فیلم اسامه را ساخته و عتیق رحیمی که فیلم بانوی رود نیل را ساخته و دکتر صحرا کریمی که فیلم حوا، مریم، عایشه را ساخته و رویا سادات که فیلم نامهای به رییس جمهور را ساخته، توانستهاند در جشنوارههای مطرح جهان حضور پیدا کنند و برای خود جایگاهی خاص بدست آوردهاند.
نظر بدهید