گفتگو باداکتر احمد ناصر سرمست، رییس انستیتوت ملی موسیقی افغانستان
جاده ابریشم: تشکر داکتر صاحب که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. از آنجا که اهمیت دادن یافتن موسیقی پدیدهای جدید است، خواستیم در این مورد مصاحبهای با شما داشته باشیم. شما بفُرمایید که وضعیت موسیقی در زمان امان الله خان چگونه بوده است؟
سرمست: همان طوری که شما اشاره کردید، امانالله خان واقعا از پادشاهان رِفُرمیست افغانستان بود و تلاش میکرد که افغانستان را بسیار به صورت سریع و تیز با موج ترقی که در دنیا راه افتاده بود، همگام بسازد. به همان خاطر رِفُرمهای امانالله خان، رِفُرمهای بسیار اساسی و بنیادی برای مردم افغانستان بوده، اما بدبختانه چون شرایط اجتماعی-سیاسی برایشان آماده نبود، به همین دلیل با چالشهای بزرگی روبهرو شدند که بالاخره به قیمت تختوتاج امانالله خان تمام شد. امانالله خان همانطوری که در بخشهای مختلف زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان از جمله پیشکسوتان یا موسس بوده، در بخش موسیقی هم در دوران حکومت امانالله خان، اولین قدمها برای آموزش اکادمیک موسیقی برداشته شد. در سال (۱۹۲۴) و در زمان امانالله خان اولین مکتب موسیقی در افغانستان پایهگذاری شد. این مکتب در چوکات اردوی افغانستان ایجاد شده بود؛ و وظیفه تربیت نوازنده برای آرکستر بادی دربار بنام رساله شاهی که رهبری آن را شخصی بنام محمد قاسم به عهده داشت. در کنار آن وظیفه این مکتب تربیت نوازنده برای دسته های سازهای بادی در قطعات اردو و آرکستر شاروالی پایتخت که بنام باجه خانه یاد میگردید نیز بوده است. باجه خانه شاروالی وظیفه اجراء در عروسیها و جشنهای بزرگ ملی را به عهده داشت. شاگردان مکتب موسیقی از مکتب نظامی انتخاب و تحت نظر اساتید ترکی آموزش میدیدند.
کار دومی که در زمان امانالله خان برای موسیقی صورت گرفت و بسیار باارزش است، شامل ساختن موسیقی در نصاب معارف بود. در زمان امانالله خان موسیقی جزو نصاب معارف شد و در مکاتب غیرنظامی تدریس آن شروع گردید. در مکتب امانیه و حبیبیه موسیقی شامل نصاب درسی شد و در این جا کسانی مثل استاد غلام حسین، استاد پیر بخش، استاد قربان علی و استاد نتو موسیقی تدریس میکردند. اما ایجاد مکتب موسیقی و شامل ساختن موسیقی در نصاب معارف دیری دوام نیاورد و در جملهی اصلاحات و یا نوآوریهایی که امانالله خان در افغانستان معرفی کرد و میخواست در این کشور نهادینه شوند، تحت حملهی مخالفان امانالله خان قرار گرفتند. یکی از خواستههای اغتشاشیون که رهبری آن به دوش ملا عبدالله مشهور به ملای لنگ بود، بسته شدن مکتب موسیقی و برداشتن موسیقی از نصاب درسی معارف بود. بنابه موافقهای که میان آن ها و امان الله خان به وجود میآید، موسیقی از نصاب معارف برداشته و مکتب موسیقی هم دروازههایش بسته میگردد
جاده ابریشم: بنابه گفته شما در افغانستان موسیقی به صورت اکادمیک برای اولین بار در دوره امانالله خان ایجاد شد؛ از تاسیس مکتب موسیقی گفتید، هرچند که استادان شان دقیق معلوم نیستند. اما اگر بگویید از شاگردانی دستپرورده این مکاتب بگویید که کیها بودند و بعدها در دنیای موسیقی افغانستان مطرح شدند؟
سرمست: متاسفانه به صورت مشخص به نامهایی برنخوردهام که از فارغالتحصیلان این مکتب بوده باشند یا اینکه آیا این مکتب فارغالتحصیل اصلا داشت یا خیر. بعد از آنکه در سال (۱۹۲۴) مکتب ایجاد شد، در فاصله بسیار کوتاه دوباره بسته شد. بنابراین فکر نمیکنم دورهای را فارغ داده باشد. فقط استادانش حدس قوی میرود که ترکها بوده اند، به دلیل اینکه مشاوران ترکی در اردوی افغانستانِ زمان امان الله خان بسیار حضور فعال و پررنگ داشتند.
جاده ابریشم: غیر از مکتب موسیقی مذکور، مراکز دیگری هم در دوران امانالله خان وجود داشته که موسیقی تدریس کنند؟
سرمست: همان قسم که پیشتر اشاره کردم، بر علاوه مکتب موسیقی که در چوکات ارتش به وجود آمد شامل ساختن درس موسیقی در مکاتب مدنی یا مکاتب غیرنظامی شامل مکتب حبیبیه و مکتب امانیه بود. از جمله دیگر ابتکارات، زمینه سازی آموزش موسیقی بوده است. این یک پدیدهیی است که برای افغانستان نو بود، اما در اکثر کشورهای اروپایی موسیقی از دیر زمانی است که جزء نصاب معارفشان است.
جاده ابریشم: چند نوع موسیقی در زمان امانالله خان تدریس میشد؟
سرمست: پیش از اینکه در مورد انواع موسیقی در زمان امانالله خان گپ بزنیم، چیزی که امانالله خان به میراث گرفت، همان نوع موسیقی بود که در دربارش حضور داشت. امانالله خان خودش دوستدار شدید موسیقی بود، حتا میتوان گفت که عاشق موسیقی بود. در سفر اروپایی چند ماهه ای که امانالله خان داشت، گفته میشد که ریکاردهای استاد قاسم را با خود برده بود و گوش میداد. چنان شیفته و دلباختهی هنر استاد قاسم بود که در جریان سفرش، نامهای به استاد قاسم روان مینماید و از دلتنگی اش به این هنرمند یادآور میشود. در مکتب موسیقی که در این دوره ایجاد گردید، تدریس سازهای اروپایی بربنیاد نوتیشن غربی بوده و در مکاتب معارف که موسیقی جزء نصاب آنها گردیده بود، موسیقی سنتی یا کلاسیک افغانستان تدریس میگردید.
جاده ابریشم: استاد شما اشاره کردید که امانالله خان شیفتهی آواز و آهنگ استاد قاسم بود. استاد قاسم کی بود؟ در موردش معلومات بدهید. از کدام دوره موسیقی را شروع کرد و پیرو کدام مکتب موسیقی بود؟
سرمست: استاد قاسم فرزند مرحوم استاد ستارجو بود. این ها از جمله هنرمندان موسیقی بودند که از نیم قاره هند به افغانستان آورده شده بودند. اصلا استاد قاسم کشمیریالاصل است. پدر و پدرکلانهایش از کشمیر بودند. در این رابطه نظریهای وجود دارد که بر پایه آن پدرکلان استاد قاسم، ستارجو از جمله نوازندههای دربار بود که سهتار مینواخت. البته در اینجا ما دقت کنیم وقتی که درباره سه تار گپ میزنیم، این سیتار امروزی هندوستانی نیست که ستارجو او را اجرا میکرد. این همان سه تار کشمیری است که با آن آشنایی داشته و این ساز در موسیقی صوفیانه یا موسیقی کلاسیک کشمیر اجرا میشد. استاد قاسم پیش از اینکه آوازخوان شود، اول به حیث رباب نواز در دربار نصرالله خان و در دستهی هنری الادیتو هم ربابنوازی میکرد.
جاده ابریشم: مشهورترین آوازخوانان عصر امانالله خان کیها بودند؟
سرمست: مشهورترین آوازخوانان که در عصر امانالله خان زندگی و فعالیت هنری مینمودند عبارت اند از: استاد غلام حسین، استاد قاسم، استاد پیر بخش، استاد قربان علی، استاد نتو و دیگران اند. قابل یادآوری است که استاد پیر بخش استاد استاد قاسم بوده و قطعهیی نیز از موصوف در وصف شاه امانالله خان در آرشیف رادیو و تلویزیون موجود میباشد.
جاده ابریشم: اگر معلومات بدهید که امانالله خان که طرفدار موسیقی بود، آیا امانالله خان آوازخوانانی را در دربار خود داشت که برای وی بخوانند و بنوازند؟
سرمست: دقیقا. استاد قاسم خواننده دربار امانالله خان بود. در شرایط مختلف در دربار آواز میخواند. قصههای بسیار جالبی از استاد قاسم وجود دارد. مثلا قصهیی وجود دارد که زمانی که دابس سفیر انگلستان در دربار حضور داشت، استاد قاسم در این محفل ترانه غیرت افغانی و ترانهی را در وصف استقلال اجراء نمود. جالب است که در این محفل دابس از استاد قاسم میخواهد تا ترانهیی اجراء نماید. در مقابل استاد از وی میخواهد تا وی نیز باید او را همراهی نماید. بدین ترتیب دابس را مجبور میسازد تا استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد.
جاده ابریشم: تشکر استاد. شما گفتید که امان الله خان در دربار خود آوازخوان و موسیقی نواز داشت؛ پرسش این است که امان الله خان از موسیقی برای چی استفاده میکرد، برای این که خوش بگذراند و یا برای این که سرود های میهنی و ملی را تقویت کند؟
سرمست: امان الله خان مثل هر انسان دیگر به موسیقی ضرورت داشت و از آن لذت میبرد. دلیل ایجاد مکتب موسیقی و دستههای سازهای بادی در چوکات آن این بوده تا با استفاده از آن در قطعات نظامی روحیه سربازان را بلند برده و حس وطنپرستی را در ایشان تقویه نماید. وقتی در دربار امان الله خان سرودهای حماسیای مثل «گر ندانی غیرت افغانی ام/ چون به میدان آمدی میدانیام» اجرا می شود، نشان دهنده آن است که شاه امانالله به نیروی موسیقی به عنوان وسیلهیی برای رساندن پیام آزادی و بلند بردن حس میهن پرستی معتقد بوده است.
جاده ابریشم: آیا آوازخوان زن هم کسی بوده؟
سرمست: من از حضور آوازخوان زن در دربار شاه امانالله آگاهی ندارم. اما در گذشتهها آوازخوانهای زن جزو ترکیب و دستههای موسیقی در خرابات بوده اند که در محافل میخواندند و هنر نمایی مینمودند. از جمله زنان مشهور آن دوره الادیتو است که استاد قاسم قبل از آوازخوانی در دسته وی ربابنوازی مینمود.
جاده ابریشم: اگر در باره الادیتو صحبت کنید که موسیقی را از کجا آموخته و کی بوده است؟
سرمست: معلومات فراوان در این باره ندارم که الادیتو کی بوده و موسیقی را از کجا فرا گرفته است . ولی جزو موسیقی نوازان بوده که از نیم قاره هند آورده شده و از هنرمندان محلی کابل زمین نبوده است. قبر وی در زیارت چهارده معصوم در کوچه خرابات وجود دارد. در داخل تعمیر دو قبر وجود دارد که یکی از آنها متعلق به الادیتو میباشد. گفته میشود که وی از جمله آوازخوانان -رقاصههای مشهور زمان خویش بوده و گفته میشود که زمانی زیارت چهارده معصوم نیز توسط این بانوی هنرمند بازسازی و ترمیم شده بود-. قابل تذکر است که وی از جمله هنرمندان هندیالاصل بوده که آوردن شان به کابل از دوره تیمورشاه شروع و بعدا در زمان پادشاهان دیگر نیز ادامه یافته است. همه آنها در کوچه خرابات مسکن گزین شده بودند و وظیفه هنرنمایی در دربار و برای طبقه حاکمه را بدوش داشته اند.
جاده ابریشم: امان الله خان در حوزههای مختلف اصلاحات جدی بهوجود آورد و به خصوص برای زنان آزادیهای اساسی داد؛ آیا از جمع زنان و دختران میتوانید کسی را نام ببرید که در حوزه موسیقی درس خوانده باشد یا استاد شده باشد و آواز خوانده باشد؟
سرمست: امان الله خان شاید علاقه مند بوده که مکتب موسیقی ملکی را نیز ایجاد کند، همان طور که موسیقی را جزء نصاب معارف ساخت. اما هیچ گونه اسناد و شواهد وجود ندارد که امان الله خان تلاش کرده باشد آموزش موسیقی را در بین دختران ترویج نموده باشد. تمام رفُرمهای امان الله در عصرش رفُرمهای انقلابی بوده است. ایجاد مکتب موسیقی و شامل ساختن موسیقی در نصاب معارف، خودش یک عمل انقلابی بوده است. روان کردن دختران به خارج خودش یک کار انقلابی است. اما ایجاد مکتب موسیقی برای دختران یا پسران و دختران به صورت مختلط، رخ نداده و هیچ گونه سندی هم وجود ندارد. اما اعتقادی که امان الله به تساوی جنسیتی و آزادی زن داشت، من مطمینم که اگر فرصت مییافت یک روز مکاتب موسیقی را خارج از اردو نیز ایجاد می کرد و برای دختران و پسران مکتب موسیقی میساخت. اما متاسفانه شرایط سیاسی و اجتماعی این اجازه را برای امان الله خان نداد. امان الله خان با تمام آن اصلاحات اساسی، مجبور شد که افغانستان را ترک کند و تمام عمر خود را در غربت بگذراند. ما امروز میتوانیم بگوییم: کاری که ما در انستیتوت موسیقی ملی افغانستان انجام میدهیم، میتواند ادامه راه امان الله خان و آرزوهای او بوده باشد. مثلا سرودهای حماسی را که ما چند روز پیش رونمایی کردیم سرودهایی است که به مناسبت استقلال سروده شده و ثبت هر کدام از این سرودها پیام رفُرم و اصلاحات امان الله را میدهد. وقتی شما یک آرکستر را میبینید که دختران و پسران در کنار هم قرار دارند و مشترکا اجرا میکنند، این میتواند ادامه همان راه باشد. راه تساوی جنس و آزادی زنان و دختران و راهی که امان الله خان برایش مبارزه میکرد.
جاده ابریشم: برخورد جامعه عصر امانی با موسیقی و آوازخوانی چگونه بود؟
سرمست: موضع گیریها در قبال موسیقی همیشه متفاوت بوده؛ موسیقی طرفداران خود را هم داشته و مخالفان خود را هم. همان طور که من در شروع اشاره کردم که امان الله خان مکتب موسیقی را بوجود آورد و موسیقی را جزو نصاب معارف ساخت اما، یکی از خواستهای اغتشاشگران به رهبری ملا عبدالله مشهور به ملای لنگ در برابر امان لله خان بسته شدن مکتب موسیقی و حذف موسیقی از نصاب معارف بود. شما می دانید که خود شاه سخت علاقه به موسیقی داشتند، اما در کنار شان کسانی را میبینید که همیشه مانع اصلی ترقی و رشد کشور بوده اند. همین قشر متحجر جامعه در طول تاریخ معاصر افغانستان همیشه مانع اصلاحات گردیده اند، در زمان امان الله خان نیز همینها مانعی در برابر مکتب موسیقی، آوازخوانی و نصاب موسیقی در معارف بوده اند. فشار همینها بود که امان الله خان مجبور شد نصاب موسیقی را از نصاب معارف بردارد.
جاده ابریشم: جناب استاد ما صد سال از عصر امانی فاصله داریم؛ وضعیت موسیقی در این صدسال چگونه بوده و به خصوص در عصر حاضر و حکومت وحدت ملی چگونه است؟
سرمست: موسیقی در افغانستان فراز و فرودهای خود را داشته است. اگر ما عصر طلایی موسیقی را در افغانستان کنار بگذاریم و ببینیم که پس از (۱۹۹۲) چه بر سر موسیقی آمد و بعد از (۲۰۰۱) موسیقی افغانستان به کدام طرف رفت و بعد بیاییم پنج سال حکومت وحدت ملی، میتوانیم بگوییم که موسیقی افغانستان در یک مقطع زمانی بسیار شباهت به دوره امان الله خان داشته است. تلاشهایی صورت گرفت که مکتب موسیقی بوجود آید که بوجود آمد. دانشکده موسیقی بوجود آمد. اما همان رقم که تاریخ افغانستان شاهد است، نیروهای تنگ نظری که در زمان امان الله خان موانع در برابر اصلاحات امانی ایجاد کردند. اصلاحات متوقف شدند و بعد از آن امان الله مجبور به ترک مملکت شد. در سال (۱۹۹۲) که تغییرات گسترده آمد و به تعقیب آن در (۱۹۹۶) که تمام پدیدههای فرهنگی دچار گسست شد، موسیقی هم به همین سرنوشت دچار شد. بعد از (۲۰۰۱) است که موسیقی کم کم جای خود را پیدا میکند. اولین نهاد آموزش مسلکی موسیقی دوباره پایه ریزی میشود و در مدت کوتاه تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین نهادهای فرهنگی و آموزشی کشور میشود: منظورم «انستیتوت موسیقی ملی افغانستان» است. امروز که در مورد حکومت وحدت ملی صحبت میکنیم، من میتوانم به خوبی بگوییم که برای انستیتوت موسیقی ملی این پنج سال دوره حکومت وحدت ملی، احتمالا دورانی بوده که با هیچ چالشی روبرو نبوده است. از حمایت همه جانبه حکومت برای پیشبرد کارهای خود برخوردار بوده ایم. همان طور که داکتر صاحب غنی در صحبتهای خود بار بار تکرار میکند که ما راه ناتمام امان الله خان را تکمیل میکنیم، من میتوانم بگویم که در حوزه موسیقی اکادمیک که سنگ بنای آن برای بار نخست در دوره امانالله خان گذاشته شده بود، ما خود را ادامه دهنده همان راه میدانیم. بر علاوه، سرودهایی حماسی که به مناسبت جشن صدمین سالگرد استرداد و استقلال کشور تهیه و به مردم افغانستان پیشکش نموده اییم نیز در بر گیرنده آرمانها و آرزوهای امانالله خان که همانا آزادی زنان، استقلال سیاسی، استقلال فکری، تساوی جنسیتی و عدالت اجتماعی بوده، انعکاس یافته اند.
جاده ابریشم: این چهار سرود که شما به پیشواز استقلال آماده کرده اید، از کدام مراحل تاریخی گرفته شده است؟
سرمست: دو سرود ما کاملا جدید است که در خود انستیتوت ساخته شده است. یکی از این دو سرود جدید که شعر آن از محترم عبدالغفور لیوال است، توسط محترم محمد قمبر نوشاد، و سرود دوم که آزادی نام داشته و شعر آن از محترم سمیع حامد است، توسط آرسن فهیم تنظیم و رهبری گردیده است. دو سرود دیگر توسط انستیتوت ملی موسیقی افغانستان بازسازی گردیدهاند: سرود حفظ وطن با شعر سایر هروی، ساخته مرحوم مسحور جمال بوده و آهنگ «ای د آزادی خاوری» با شعر محترم سلیمان لایق از ساخته های داکتر صادق فطرت ناشناس است. سرود اول در زمان جمهوریت محمد داوود خان و سرود دوم در آغازین روزهای تحولات سیاسی اجتماعی ۱۹۷۸ که مطابق با ثور ۱۳۵۷ میشود، ساخته و اجرا شده بودند و ما آنها را بخاطر پیامی که به شرایط امروز وفق میکند، بازخوانی و بازسازی نمودهایم.
نظر بدهید