گفتوگو از محمد احمدی با داکتر سیماسمر رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان
احمدی: نهایت خوشحالم که به ما فرصت صحبت و مصاحبه دادید باتوجه به مصروفیتهای زیاد و مشغلههای کاری که دارید. گفتوگو را با این سوال آغاز میکنیم که وضعیت «حقوق بشری» هزارهها در سالهای اخیر و خصوصا در زمان حکومت وحدت ملی چگونه بودهاند؟
سیما سمر: تشکر از شما. فکر میکنم وضعیت «حقوق بشری» هزارهها نمیتواند جدای از وضعیت «حقوق بشری» تمام مردم افغانستان باشد. اگر ناامنی باعث تخطی ارزشهای حقوق بشر و محدودیت «حقوق بشری» مردم افغانستان میشود، هزارهها بخش از آنهاست.
احمدی: حملات انتحاری و تهاجمی که در سالهای اخیر بالای هزارهها صورت گرفت، مثل جنبش روشنایی، میرزااولنگ، فاجعه موعود و حمله به مساجد هزارهها و اهل تشیع نشان داد که هزارهها هدفمندانه مورد حمله قرار میگیرند. پس مردم هزاره نسبت به سایر مردم افغانستان در یک وضعیت «استثنا» قرار ندارد؟
متاسفانه در سالهای اخیر حملات بالای مردم هزاره تشیع آگاهانه صورت گرفته است. ولی در مجموع بالای هزارهها نمیشود. در هرات و گردیز بالای مسجد حمله شد که نمیتوانیم از آنها چشم پوشی کنیم و نادیده بگیریم. اما حملات که در کابل مثل کارته سخی، باقرالعلوم، مسجد امام زمان، کورس موعود…و حمله که در جریان ماه محرم در مزار شریف بالای هزارهها صورت گرفت متاسفانه نمایانگر این است که مردم هزاره تشیع به صورت مشخص هدف استند. و این یک واقعیت است. مثلا گروگان گیریهای که در راه غور، راه بلخاب به سمنگان یا سرپل اتفاق افتاد اینها نشان دهندۀ این است که این مردم هدف است. التبه با تاکید این مساله که گروگانگیری غیر مردم هزاره در قندوز، تخار و در قسمتهای جنوب افغانستان مثل فراه و قندههار نیز صورت گرفت. ولی هزارههای را که در زابل گروگان گرفتند که یک تعداد شان سربریده شد، ماهها طول کشید تا باقی ماندههای شان آزاد شود نشان دهندۀ این است که هزارهها به صورت خاص هدف گروههای تروریستی استند.
احمدی: به نکات مهم اشاره کردید. پس شما هم قبول دارید که مسایل «حقوق بشری» هزارهها به صورت استثنا نقض شده است.
سیما سمر: البته حملات مرگبار که سر مناطق هزاره شده چه در ورزشگاه چه در جریان توزیع تذکره، تجمعات مدنی و… به صورت مشخص هزارهها مورد هدف بود. و این قابل نگرانی است. البته نباید فراموش کنیم که دشمن در تلاش این است که جنگ سکتاریستی یا جنگ قومی و مذهبی را در افغانستان دامن بزند. اما میخواهم بگویم که حکومت به صورت مشخص مکلف و موظف است که از مردم حمایت کند و خصوصا قوم که به صورت مشخص هدف قرار میگیرد. مثلا در اواخر گشتوگذار هزارهها محدود شده است. اما با قید این که به همین میزان مردم جلالآباد در تهدید بوده، تهدیدات که در جلالآباد در طول سالهای اخیر بنام داعش و طالب صورت گرفته است. در چند ماه گذشته تقریبا هر ماه در جلالآباد حمله تروریستی رخ میداد؛ اینها جز تخطیهای بسیار جدی «حقوق بشری» است.
احمدی: حملات اخیر نشان داد که هزارهها به لحاظ قومی و مذهبی هدف است. خود حمله هدفمندانه به خاطر نژاد و عقیده نقض «حقوق بشری» گفته میشود. آیا این نقض «حقوق بشری» هزارهها نزد نهادیهای بین المللی که در راستای حقوق بشر کار میکند پذیرفته شده است؟
سیما سمر: بله! به صورت مشخص شما هم در گزارش سرمنشی ملل متحد و هم در گزارش کمیساری عالی ملل متحد در حقوق بشر، میتوانیم بگوییم که به صورت مشخص یکی از گروههای قومی که در افغانستان مورد حمله قرار میگیرد هزارههای تشیع است.
احمدی: کمیسون در این مورد چه کار کرده است؟
سیما سمر: البته تمام تلفات ملکی را ثبت میکنیم و گزارش میدهیم. مثلا حمله که در ارزگان خاص صورت گرفت هیئت کمیسیون در مالستان رفت و با فامیلهای بیجا شدهگان مصاحبه کردند و تعداد افراد ملکی که تلف شده بودند تمام شان را لیست کرده بودند. البته افراد ملکی را که لیست میکنیم تنها از هزاهها نیست ولی هر حادثه که در رابطه به هزارهها باشد هم لیست میکنیم، در رابطه با اقوام دیگر افغانستان هم که باشد لیست میکنیم. مثل تلفات ملکی که در گذشته به کنر صورت گرفت همکاران ما رفتند و ثبت کردند که از طرف کمیسیون تنها برای هزارهها نبوده است.
احمدی: از نظر کمیسیون حقوق بشر کدام گروهها شامل ناقضین «حقوق بشری» مردم افغانستان به حساب میآیند؟
سیما سمر: هر گروه که مردم ملکی را هدف حمله و کشتار قرار بدهند، جز جرایم جنگی و جریام ضد بشری محسوب میشود.
احمدی: پس طالبان در فهرست اول این گروهها قرار دارد.
سیما سمر: بله! یک واقعیت است. تلفات ملکی، اهداف ملکی مثلا حمله که پیش روی سفارت آلمان و پیش روی وزارت خارجه صورت گرفت و از امبولانس استفاده شد این حرکتها مخالف با قوانین بین المللی جنگ است. هر زمان که تخطیهای بسیار جدی از قوانین بین المللی جنگ صورت بگیرد، جز «جرایم جنگی» و «جرایم ضد بشری» محسوب میشود.
احمدی: در همین روزها گفتوگوهای صلح با طالبان به شدت جریان دارد. باتوجه به سخنان شما که طالبان جزء گروه استند که مرتکب «جرایم جنگی» و «ضد بشری» شدهاند، آیا دولت افغانستان میتواند با یک گروه جنایت کار وارد مذاکره شود؟
سیما سمر: متاسفانه تاریخ همین را نشان میدهد که نه تنها در افغانستان بلکه تاریخ منازعات دیگر کشورها را وقتی ببینید بالاخره مجبور استند که طرفین منازعه روی یک میز مذاکره جمع شوند و گفتوگو کنند. ولی طبیعی است که حکومت افغانستان مجبور است که به خاطر خاتمه دادن جنگ هرچند خاتمه دادن جنگ صلح نیست اما باید بنشینند و چنانچه که نشستند. در سالهای اخیر یک گروپ مشخص به کابل آمده و گروپهای قبلی آمدند، نشستند و به یک توافق رسیدند که یک نیاز است. ولی هرزمان که ارزشهای «حقوق بشری» و عدالت در معاملات صلح نادیده گرفته شود و بدون اشتراک مردم، اشتراک قربانیان و اشتراک معنادار زنان و قربانیان در معامله؛ او صلح صلح پایدار نیست، یک معامله سیاسی و یک قرارداد است.
احمدی: وقتی دولت مجبور است که برای خاتمه جنگ با طالبان وارد گفتوگو شود پس حکومت باید چه مواردی را در گفتوگوها در نظر بگیرد مثل حقوق زنان، حقوق اطفاق و حققو اقلیتهای قومی که بیشترین قربانی را در جنگ دادهاند.
سیما سمر: چند مساله را باید حکومت به خاطر خاتمه دادن جنگ بکند اگر قرار باشد صلح بکنند. اولین کار که حکومت میکند باید همصدا و متحد با افراد که مخالف مسلح حکومت افغانستان نیست برای صلح بروند. تا مشخص شود که با کی صلح میکند. مساله دوم کار که باید انجام بدهد اتحاد مردم افغانستان با حکومت افغانستان؛ مردم که طرف مخالف مسلح حکومت نیست اتحاد اینها برای آوردن صلح پایدار در افغانستان حتمی است. گپ دوم باز هم طرف داری مردم از پروسه صلح است. زمان مردم میتواند طرف دار پروسه باشد که یک مقدار در رابطه به پروسه صلح معلومات داشته باشند. حرکات که در این روزها بسیار داغ شده و کشورهای مختلف تلاش میکنند تا صلح در افغانستان بیارند این تلاشها ممکن است کمک بکند ولی تلاشهای که در اختیار مردم افغانستان نباشد به نتیجه نمیرسد. گپ سوم این است که زنان در پروسه صلح اشتراک معنادار داشته باشند. زنان به عنوان نصف جامعه افغانستان باید به قضایا اشتراک داشته باشند. البته نه اشتراک سمبولیک و تماشاچی بلکه در چانه زنیهای آیندۀ تفاهم نامه و قرار داد صلح سهم داشته باشند. قربانیهای جنگ باید در این شامل باشند. ارزشهای «حقوق بشری» و عدالت باید جزء توافق نامه صلح باشد. در غیر آن هر طرف که ارزشهای «حقوق بشری» و عدالت را در نظر نگیرد معنای این است که اینها خواهان صلح نیست. برای مذاکره تلاش میکنند، مذاکره حتمی نیست که به صلح بینجامد. برای پایدار بودن صلح خواست قربانیان و ارزشهای «حقوق بشری» باید در مرکزیت واقع باشد.
احمدی: در جنگهای ارزگان، مالستان و جاغوری افراد ملکی تیر باران و آواره شدند. کدام طرف مقصر بود؛ طالبان، نیروهای محلی یا حکومت؟
سیما سمر: البته مردم بیشتر از طرف مخالفین مسلح حکومت افغانستان متاثر و متضرر شدند. این گونه نشده که نیروهای حکومتی رفته باشد و مردم را بیجا کرده باشند. ولی طبیعی است زمانیکه جنگ بین طرفین منازعه صورت میگیرد مردم ملکی در وسط مجبور استند که برای حفظ جان شان بیجا و آواره شوند. اما اکثریت مردم به خاطر مخالفین مسلح حکومت بیجا شدند.
احمدی: پس شما میپذیرید که طالبان در ارزگان، جاغوری و مالستان مرتکب «جنایت جنگی» و نقض «حقوق بشری» هزارهها شدند.
سیما سمر: بله! یک واقعیت است. اما نه تنها در اینجه بلکه کسانی که از هلمند، قندوز و از ولسوالیهای محتلف جلال آباد بیجا میشوند، متاسفانه قربانی تخطی «حقوق بشری» است.
احمدی: هزارهها به عنوان یک گروه قومی تحت ستم تا چه حد در گفتوگوهای نقش دارد و خواست هزارهها از روند گفتوگوهای چه باید باشد؟
سیما سمر: البته خواست مردم هزاره تشیع جدای از خواست تمام مردم افغانستان نیست که این یک واقعیت است. منافع هزارهها با منافع تمام مردم افغانستان گره خورده است. و خواست مجموع مردم افغانستان تامین عدالت، زندگی بدون ترس و زندگی با کرامت است. آن زمان ما میتوانیم بگوییم که صلح واقعی و پایدار است که عدالت، کرامت انسانی انسانها و ارزشهای «حقوق بشری» در آنجا محفوظ باشد. برابری بین زن و مرد و برابری بین مردم افغانستان محفوظ باشد در غیر آن او صلح نیست یک قرار داد است. و این قرار منجر به صلح پایدار و آرامی در کشور نمیشود.
احمدی: شما نیز اشاره کردید که هزارهها هدفمندانه مورد هدف گروههای تروریستی قراردارد، خواست اینها از کسانی که گفتوگوهای صلح را پیش میبرند باید چه باشد؟
سیما سمر: مرددم هزاره طرفدار امنیت، زندگی باکرامت، ارزشهای «حقوق بشری» و آزادیهای شان استند. و بیشتر از این چیزی نمیخواهند که یک فوق العادهگی بخواهند. بناء هزارهها طرفدار اشتراک معنادار شان در پروسه صلح استند، هزارهها باید در گفتوگوهای صلح یک طرف قضیه باشد. اما باقید اینکه قربانی از هر قومی که باشد باید حق شان در نظر گرفته شود. مثلا در قضایای جوز جان مردم ازبیک قربانی دادند، در قضایای فاریاب هر روز مردم ازبیک قربانی میشوند. آنها باید سهیم باشند و در جلالآباد و پکتیا و پکتیکا مردم پشتون قربانی میدهند. قربانیها باید جزء مذاکره و تفاهم نامه صلح باشند.
احمدی: به عنوان سوال آخر: گفتگوهای صلح که فعلا با طالبان جریان دارند تا چه اندازه مورد قبول کمیسیون حقوق بشر و مردم افغانستان است.
سیما سمر: البته تاحالا که به نتیجه خاص نرسیدهاند. گپای که تاحالا جریان دارد مذاکره برای مذاکره است. تا زمان که طرف مردم افغانستان و حکومت افغانستان نباشد و طالبان به عنوان مخالفین حکومت افغانستان، مخالفین سیستم در افغانستان با حکومت افغانستان نشینند، مذاکره نیست. مذاکره اصلی زمان صورت میگیرد که مردم افغانستان تصمیم گیرنده اصلی باشد.
نظر بدهید