اسلایدر ترجمه فرهنگ و هنر

کبرا و فرار از یک بحران نسل‌‌کشی

نویسنده: اینس پوول
مترجم: اسدالله جعفری (پژمان)
منبع: انستتیوت قنطره

چک‌چک باران
کبرا در جریان حملات بر مسلمانان روهینگیایی که آن‌ها به عنوان بخشی از یک جنگ پاکسازی نژادی در میانمار است مورد تجاوز جنسی گروهی قرار گرفت. به گزارش خانم اینس پوول، کبرا اکنون همراه با خانواده خود دریک کمپی در بنگلادش زندگی می‌کنند که آن‌ها چشم‌انداز و امید بسیار کمی از زندگی دارند. صدای ریتمیک و چک‌چک باران روی سقف برزنت سفید تنها صدایی است که در این کمپ شنیده می‌شود. در این‌جا نه تلویزیونی است، نه موسیقی است و نه کودکان شادمانی است که در این کمپ بخندند و شادمانی کنند. اما این سکوت کاملاً در تضاد با خیابان‌ها و کوچه‌های پر سر و صدای بازار کاکس بنگلادش است که ما تازه در مسیر راه از آن‌جا گذشتیم.
کمپ شماره ۷
این سکوت تنها با صدای مؤذن مسجد شکسته می‌شود. صدای اذان او بر فراز تپه‌ها و در میان دره‌های گل‌آلود از بلندگوهای نقره‌ای خاکستری که در همه‌جا به درختان آویزان شده پخش می‌شود. کمپ شماره ۷ مکان نا آشنا برای سازمان امور پناهندگان نیست، این کمپ در شمال شرق منطقۀ کوتوپالونگ که یکی از بزرگترین اسکان پناهندگان جهان محسوب می‌شود واقع شده است. مقامات سازمان امور پناهندگان تخمین می‌زنند که در این کمپ تا چهل هزار نفر در هر کیلومتر مربع زندگی می‌کنند.
کلبه‌های پلاستیکی
هیچ‌کسی تعداد و آمار دقیق مردم روهینگیایی را که در شهرک ساحلی در مرز بین بنگلادش و میانمار گیرافتاده‌اند و پناهنده شدند نمی‌داند. این منطقه‌ای است که یک زمانی فقط جنگل‌زار بود. برخی از گزارش‌ها می‌گویند که یک میلیون نفر در این کمپ زندگی می‌کنند. اما ممکن است که یک و نیم میلیون نفر و یا حتی بیش‌تر از آن هم باشد. شما می‌توانید که از بالای تپه‌ی واقع شده در نزدیکی کمپ آمار کمپ‌ها و اردوگاه‌های این کمپ بزرگ را بررسی کرده تخمین بزنید. اوه! ردیف کلبه‌ها و خیمه‌های کشیده شده تا جایی که چشم کار می‌کند دیده می‌شوند. برزنت‌ها و کلبه‌های پلاستیکی همه از چوب‌های بامبو و یا چوب نی هندی ساخته شدند که به عنوان سقف‌سازه‌های شیروانی عمل می‌کنند. با این‌حال، تعداد بسیار کمی از کلبه‌ها و خانه‌ها در این کمپ دارای سقف حلبی هستند.
پاکسازی قومی و نژادی و پیامدهای‌ آن
اکثریت مسلمانان روهینگیایی به دلیل ظلم و استبداد از دهه ۱۹۷۰ میلادی از میانمار گریخته است. در بحران نسل‌کشی سال ۲۰۱۷ میلادی نیز بیش از ۷۰۰ هزار تن از اقلیت مسلمانان روهنگیایی به بنگلادش گریختند تا از شدت ظلم، بربریت و خشونت علیه آن‌ها در امان بمانند. بنابراین، هیچ‌کسی دقیق نمی‌داند که چه تعداد از آن‌ها به قتل رسیده‌اند. اما یک چیزی در این مورد بسیار واضح و روشن است؛ آن هم این است که بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد «کشتار مسلمانان روهنگیایی یکی از بدترین نسل‌کشی‌ها در تاریخ اخیر آسیای جنوبی است».
بازگشت به میهن
در بهترین حالت اضطرار و چاره‌جویی؛ اکنون کبرا و علی در یکی از اردوگاه‌های غیرقانونی کوتوپالونگ زندگی می‌کنند. این همان اردوگاهی است که سال گذشته بسیار سریع برای اسکان آوارگان که صدها هزار نفر از بیجاشدگانی روهنگیایی در این‌جا سرازیر شدند ساخته شد. اگرچه کبرا و علی می‌خواهند که به میانمار به میهن‌ش بازگردند. اما این زوج روهنگیایی انتظار دارند که دیگر چاره‌ای جز ماندن در این‌جا نیست. بدون اسناد و مدارک معتبر اقامتی، آن‌ها به طور رسمی بدون تابعیت و تحت مرحمت حمایت‌های بشردوستانه دولت بنگلادش خواهد بود. کبرا یکی از بازماندگان نسل‌کشی و پاکسازی نژادی اخیر میانمار است. او انگشتان دستش را روی دندان‌هایش می‌مالد و لثه‌های ملتهبش ناشی از جویدن برگ تنباکو و برگ‌های فوفل را پاک می‌کند و سپس از این برگ‌ها تناول می‌کند. این عادتش در آن زمانی به خصوص آسیب‌زا کمی کمکش کرده است. اما این کار دندان‌های کبرا را بسیار خراب و سیاه کرده است. او گاهی اوقات برخی از انگشتان خود را تا کوتیکول ناخن‌هایش هم می‌جَود.
داستان تلخ
اکنون کبرا ۲۰ ساله است و دو پسر کوچک هم دارد. او قبل از اینکه از میانمار فرار کند، ۳۰ تا ۴۰ بار در یک شب مورد تجاوز جنسی متجاوزان میانماری قرار گرفت. او حتی نمی‌تواند به خوبی به یاد بیاورد که دقیقاً چند مرد متجاوز بود و چند بار مورد تجاوز قرار گرفته است. کبرا گفت «من تمام وجودم، قلب و روح و روانم در سرزمینم میانمار است». کبرا با صدای آرام صحبت می‌کند و نگاهش به سرزمینی پایمال شده‌ای خود که از آن‌جا فرار کرده بود خیره شده است. در همین‌حال، هر سه ما با هم روی یک فرشی فیروزه‌ای رنگ با خط‌های راه‌راه سرخ، جلوی کلبه‌ی پلاستیکی کبرا در داخل کمپ شماره ۷ نشسته‌ایم. علی شوهر کبرا است که او دو سال از همسرش بزرگ‌تر است. هنگامی که کبرا داستان تلخ خود را به ما روایت می‌کرد، علی هم کنار کبرا نشست…

اینس پوول، یک روزنامه‌نگار تحقیقاتی آلمانی‌تبار است که او رئیس دفتر شبکه دویچه‌وله آلمان در بخش واشنگتن می‌باشد. پوول در سال ۲۰۱۵ میلادی به عنوان روزنامه‌نگار در دفتر واشنگتن به شبکه دویچه‌وله پیوست. سپس، خانم پوول از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میلادی به عنوان سردبیر شبکه دویچه‌وله گماشته شد. او در طول سه سال تصدی و مدیریت خود در شبکه دویچه‌وله دفتر واشنگتن، بر افزایش حضور رسانه‌ی دویچه‌وله در بستر رسانه‌های اجتماعی و به انتشار محتوای انحصاری روی ۳۰ زبان دنیا تمرکز داشته است. خانم پوول به عنوان یک روزنامه‌نگار به مسائل مربوط به مشروعیت دموکراتیک و تحول علاقه دارد. به ویژه، او در مبارزه علیه نقض حقوق بشری، مانند گروه‌های اقلیت قومی، مذهبی و نژادی، و نقش ساختارهای دموکراتیک در کشورهای در حال توسعه قلم می‌زند. در عین‌حال، خانم پوول مدافع سرسخت استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای تقویت ارتباطات بین مخاطبان و روزنامه‌نگاران در عصر دیجیتال نیز است.

در مورد نویسنده

اسدالله جعفری پژمان

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید