نویسندگان:
پ. ف. کرپینکو
گ. پ. ئیژوف
ترجمه، اختصار و تتبع: غوث جانباز
تشدید تشنج دوامدار میان افغانستان و پاکستان سرانجام منجر به انفجار گردید. عامل اصلی تشدید تشنج پاکستان بود. در ذیل مختصرا به شرح یک حوادث پرداخته میشود.
به تاریخ ۲۳ اگست ۱۹۶۱ حکومت پاکستان قنسولگریهای خود را در شهرهای جلال آباد و کندهار افغانستان مسدود ساخته و همزمان از حکومت افغانستان خواست تا دفاتر قنسولی و تجارتیاش را در آنسوی خط دیورند: دفاتر قنسولی در پیشاور و کویته و نمایندگیهای تجارتی را در پاړه چنار و چمن مسدود سازد.
پاکستان اتهام میبست که گویا این دفاتر دولتی افغانستان فعالیتهای جاسوسی و خرابکارانه را در خاک پاکستان انجام میدهند. حکومت افغانستان درعکسالعمل به اقدام پاکستان اعلام داشت که روابط دیپلوماتیک را با پاکستان قطع مینماید و هرگونه داد و ستد را با پاکستان منع قرار میدهد.
پاکستان به نوبهی خود اقدامات حکومت افغانستان را شدیدا تقبیح کرده و اعلام داشت که آماده است مندرجات و شرایط موافقتنامهی ۱۹۵۸ را در مورد ترانزیت و انتقال کالاها و اموال به افغانستان و از افغانستان به خارج رعایت نماید، و گویا برای اینکار به موجودیت نمایندگیهای افغانستان در آنسوی دیورند نیاز نیست.
در تفاوت به وضعیتی که در اواسط دههی ۵۰ میلادی به میان آمده بود، زمانیکه ایالات متحدهامریکا رسما از میانجیگری میان کابل و کراچی خودداری کرد، این بار اوضاع انفجار آمیز و مناسبات نهایت مشدد میان افغانستان و پاکستان، ادارهی رییس جمهور «کینیدی» را واداشت تا فعالتر اقدام نماید. ایالات متحده امریکا از اینکه پاکستان مبتکر بروز تشنج و بحران بود احساس ناخُشنودی میکرد. واشنگتن نمیتوانست پیشبینی نماید که متحد نازدانهاش (پاکستان) کدام روش را در وضعیت به وجود آمده اختیار خواهد کرد، و تا کدام حدود اقداماتِاش تحت کنترول واشنگتن خواهد بود. بحران بهطور غیر مترقبه و برخلاف اراده ایالات متحده امریکا به میان آمد.
چند روز قبل از قطع مناسبات دیپلوماتیک، وزارت خارجه امریکا در برابر وضعیت نامطلوبی که میان کابل و کراچی به میان آمده بود، بدون اتلاف وقت از خود عکسالعمل فعال نشان داد. به تاریخ ۳۱ اگست، واشنگتن به سفرای خود در کابل و کراچی هدایت داد تا همکاری حسن نیت و میانجیگری خود را برای حل مناقشهی بوجود آمده به هردو جانب پیشنهاد نمایند. طراحان اقدام متذکره بخوبی درک میکردند که در وضعیت به وجود آمده آرام ساختن پاکستان مخصوصا دشوار خواهد بود.
رییس جمهور پاکستان، ایوب خان، دیری بود که با موضعگیری ایالات متحده امریکا در رابطه به مناسباتاش با افغانستان سر توافق نداشت، و به آن نظر بود که «خود نسبت به امریکا بهتر میداند با افغانها از کدام در پیش بیاید». به زعم ایوب خان «با افغانستان باید با تمام شدت پیش آمد صورت بگیرد.»
لیکن حکومت امریکا به آن نظر بود که همچو یک روشی «افغانستان را به آغوش خرس روسیه پرتاب خواهد کرد، و آنهم درست در زمانی که افغانها درک میکردند که نزدیک شدن بیش از حد شوروی میتواند برایشان خطرناک باشد.»
به این ترتیب، دیده میشود که مشکل اساسی برخاسته از اقداماتِ پاکستان بود، اما حکومت ایالات متحده امریکا بیشتر کوشش میکرد افغانستان را وادار به مدارا بسازد. امریکا طور وانمود میساخت که گویا برای اینکار خود دلیلی دارد: به قول ایوب خان، رییس جمهور پاکستان، «با مسدود ساختن دفاتر قنسولی و تجارتی افغانستان در پاکستان، حکومت او نمیخواهد روابط دیپلوماتیک را با افغانستان قطع نماید و مثل سابق طرفدار حفظ و ادامهیب انتقال کالاهای افغانستان از قلمرو پاکستان است.»
اما پذیرفتن همچو یک روشی برای کابل امکان پذیر نبود: هرگاه افغانستان به اقداماتِ پاکستان عکسالعمل نشان نمیداد، این بدان معنا بود که به سیاست زورگویی پاکستان سرخم نموده و در آینده همواره علیه آن از زور کار گرفته خواهد شد. اما با اینهمه، ایالات متحدهامریکا افغانستان را به انعطافپذیری و عقبنشینی تشویق مینمود. در عینحال، واشنگتن از تضادهای جدی که میان اعلیحضرت محمد ظاهرشاه و صدراعظم افغانستان محمد داوود وجود داشت آگاه بوده و کوشش میکرد از آن به نفع خود سود ببرد. به باور امریکا، ظاهرشاه مخالف تشدید مناقشه با پاکستان بود، و این نظر بیاساس هم نبود.
سیر حوادث به شرح ذیل بود:
«دِن راسک» وزیر امور خارجه ایالات متحدهی امریکا ذریعهی تلگرام مورخ ۳۱ اگست ۱۹۶۱به سفرای خود در کابل و کراچی وظیفه سپرد تا همکاری و خدمات حسن نیت ایالات متحده را بهخاطر رفع تشنج که میان افغانستان و پاکستان از بابت تصمیم پاکستان مبنی بر مسدود ساختن دفاتر قنسولی و تجارتی افغانستان در آنسوی خط دیورند به میان آمده، پیشنهاد نماید.
پس از مسدود ساختن دفاتر قنسولی و تجارتی در پاکستان، کابل بلافاصله اعلامیهای منتشر ساخت که در آن ضمنا قید گردیده بود : «هرگاه پاکستان در ظرف یک هفته، یعنی الی تاریخ ۶سپتمبر ۱۹۶۱در موضعگیریاش تجدید نظر نیاورد، حکومت افغانستان روابط دیپلوماتیک خود را با کراچی قطع شده اعلام میدارد. همان روز، یعنی به تاریخ ۳۱ اگست شارژدافیرهای افغانستان و پاکستان به وزارت امور خارجه امریکا دعوت گردیده و در آنجا برایشان پیشنهاد کردند که امریکا حاضر است برمبنای حُسن نیت، میان طرفین منازعه نقش میانجیگر را بازی نماید.(۱)
به تاریخهای اول و سوم سپتمبر سفیر ایالات متحده امریکا در پاکستان (رواونتری) دو مرتبه با رئیس جمهور ایوب خان ملاقاتهای دوامدار را انجام داده و از او اطمینان ذیل را به دست آورد:
– «او (ایوب خان) از پیشنهاد همکاری و ارایهی خدمات حسن نیت ایالات متحدهی امریکا برای آشتی دادن طرفین متنازع استقبال مینماید. او نمیخواهد تا مناسبات میان دو کشور قطع و مرزها مسدود گردند.
– او آماده است اقداماتی را برای تسهیل ترانزیت کالاهای افغانستان روی دست بگیرد.»
سفیر «رواونتری» دو روز کامل رییس جمهور ایوب خان را معتقد میساخت تا در فیصلهی عمدهای خود، یعنی منع فعالیت دفاتر قنسولی و تجارتی افغانستان در پاکستان تجدید نظر نماید. استدلال سفیر عبث بود، ایوب خان عقب نشینی ننمود. (۲)
«دِن راسک»، وزیر امور خارجهی امریکا در تلگرام مورخ۳سپتمبر ۱۹۶۱ به سفیر آنکشور در کابل «بائیروود» وظیفه سپرد تا «تقاضای ملاقات را با پادشاه افغانستان در عدم حضور محمد داوود در کابل بنماید. حین ملاقات احتمالی با پادشاه با وی روی مناسبات افغانستان- پاکستان صحبت کند و از آمادگی حکومت امریکا بخاطر انجام ماموریت حسن نیت و میانجیگری برای رفع وضعیت ناهنجاری که اخیرا میان دو کشور بروز کرده است، جانب افغان را باخبر بسازد.» به سفیر مشخصا هدایت داده شده بود تا حین ملاقات با پادشاه موارد زیر را به او تذکر دهد:
- پس از آنکه امریکا همکاری حسن نیت و میانجیگری خود را پیشنهاد نمود، رییس جمهور پاکستان ایوب خان موافقت کرد تا «حکومت امریکا به افغانستان خبر بدهد که پاکستان تجارت ترانزیتی را با افغانستان فسخ ننموده، آرزو ندارد مناسبات دیپلوماتیک را قطع نماید و سرحد را مسدود بسازد.»
این موضعگیری پاکستان بدان معناست که کراچی علاقمند برهم زدن اقتصاد افغانستان نبوده و مایل نیست مانع تطبیق برنامه ها و پلانهای توسعهای در کشور گردد.
- تشدید تشنج برای هردو جانب میتواند تهدیدهای معینی در پیداشته باشد، بناءً با در نظر داشت علاقمندی پاکستان برای ادامهی موافقتنامهی ترانزیتی، آیا حضور اعلیحضرت نمیخواهند از طریق حکومت امریکا به رییس جمهور پاکستان ایوب خان پیامی برسانند و طی آن خبر دهند که حکومت افغانستان «در سطح هیات کاری» آماده است با حکومت پاکستان چگونگی مسایل مربوط به ترانزیت را مورد بحث قرار دهد.
- به منظور ایجاد فضای مساعد برای تبادلهی افکار «در سطح هیات کاری» به پادشاه پیشنهاد گردد تا به به جواب اقدام ایوب خان، حداقل تاریخ قطع مناسبات دیپلوماتیک به تعویق بیافتد. این اقدام یک جانبهی افغانستان برای ایوب خان بیانگر تمایلات نیک حکومت افغانستان بوده و حکومت پاکستان را برای همکاری صادقانه تشویق خواهد کرد.
- ادامهی بُن بست در مناسبات با پاکستان سرانجام منجر به یک نتیجه خواهد شد: وابسته شدن افغانستان از بلاک اتحاد شوروی و بلعیدن متعاقب آن توسط بلاک متذکره. موضعگیری ایوب خان به حکومت افغانستان موقع میدهد تا از این خطر بدون از دست دادن حیثیت، جلوگیری شود. حکومت ایالات متحده امریکا امیدوار است که حضور اعلیحضرت حقانیت این موضوع را طوریکه لازم است ارزیابی خواهند فرمود. به نظر ما ارایه جواب نیک در برابر اقدام ایوب خان در مطابقت با منافع ملی افغانستان قرار خواهد داشت.
به سفیر در عین زمان دستور داده شده بود که هرگاه نتواند نزد شخص اعلیحضرت حضور بیابد، در این صورت مسایل فوق الذکر را با وزیر امور خارجهی افغانستان در میان بگذارد. (۳)
این موضعگیری ایالات متحدهی امریکا بیانگر مسایل زیادی بود.
اول-کاملا مبرهن بود که ایالات متحده امریکا میخواست از یک طرف از اختلافات موجود میان پادشاه و وزیر امور خارجه افغانستان و از جانب دیگر تضادها میان پادشاه و صدراعظم محمد داوود را تعمیق بخشیده و از آن به تمام معنا به نفع خود استفاده نماید. در واقعیت، به این ترتیب به پادشاه عملا پیشنهاد میگردید تا همه اقدامات صدراعظم را رد نماید.
دوم-پس از آنکه حکومت ایالات متحده امریکا موفق به تغییر موضعگیری ایوب خان در مورد دفاتر قنسولی و تجارتی افغانستان نگردید، بالای افغانستان فشار وارد گردید تا دستور جانب پاکستان را «قورت» نماید.
سوم-حکومت امریکا با تمام وضاحت پادشاه افغانستان را از تهدید شوروی میهراساند.
چهارم- دیده میشد که ایالات متحده امریکا با پاکستان مثل یک متحد برخورد مینماید، در حالیکه با افغانستان منحیث یکی از جوانب ضعیف در این مناقشه پیش آمد میکرد.
پنجم-پاکستان از لجاجت کار میگرفت، چون میدانست که ایالات متحده امریکا آرزو دارد پایگاههای نظامی خود را در قلمرو پاکستان نگهدارد. در عین حال، واشنگتن ملتفت بود که از دیدگاه افغانها امریکا با پاکستان همکاریهای پشت پرده دارد. با اینهمه، افغانستان امیدوار بود که امریکا موقف بیطرفانهی خود را حفظ خواهد کرد و همکاری واشنگتن را به سود خود میدید.
بدین ترتیب، حکومت امریکا درک میکرد که پاکستان در معامله با واشنگتن از اهمیت نظامی – سیاسی خود استفاده مینماید. لیکن، از آنجاییکه اوضاع روبه وخامت نهاده و عواقب احتمالی آن غیر قابل پیش بینی بود، امریکا به تپ و تلاش بهخاطر تغییر موضعگیری آشتی ناپذیر رییس جمهور پاکستان ادامه داد. یکی از تلاشهای با انرژی در این راستا ملاقات «چیستر باواولس»، معین وزارت امور خارجه امریکا با سفیر پاکستان عزیز احمد به تاریخ ۱۲سپتمبر ۱۹۶۱ در واشنگتن بود.
ادامه دارد…
نظر بدهید