نویسنده: یاکوف کاتز
مترجم: علی عالمی کرمانی
منبع: نیویورک پست
در سال ۱۹۵۰، دقیقاً، دو سال بعد ازآنکه نظام اسراییل بنیانگذاری گردید، اولین هیئت تجاری این کشور رهسپار امریکای جنوبی شد.
اسراییل در آن زمان نیاز مبرمی را برای پیداکرده شرکای تجاری در جهان حس میکرد. برخلاف دشمنان عربیاش، کشور اسراییل، هیچ منبع طبیعی که اقتصادش را ساماندهی کند، در اختیار نداشت. نه منبع نفتی در اختیار داشت و نه هم معادن؛ هیچچیزی در دست نداشت.
هیئت اعزامی به امریکای جنوبی، جلساتی را دایر نمودند، ولی اکثراً آن جلسات با خنده همراهی میشدند. اسراییلیها سعی میکردند که تا پرتقال، چراغهای نفتی خوراکپزی و دندانهای مصنوعی به اولین شرکای خود بفروشند. برای کشورهایی چون آرژانتین، که خود نیز محصول مرکباتش را پرورش میدادند و به شبکههای الکتریکی دستیافته بودند، این محصولات برایشان تا حدی بیفایده بودند.
تصورش خیلی مشکل است که گفته شود اینها، محصولات صادراتی تنها ۶۷ سال قبل اسراییل را شکل میدادهاند. امروزه، اسراییل یکی از ابرقدرتهای تکنولوژی و یکی از صادرکنندههای درجه اول سلاح و وسایل تسلیحاتی با فروش تقریبی سالانه، ۶٫۵ بیلیون دالر در جهان هست.
از سال ۱۹۸۵ تاکنون، مثلاً، اسراییل یکی از بزرگترین صادرکننده «پهباد» در جهان بوده است و این کشور توانسته تقریباً ۶۰ درصد بازار جهانی را، بعد از امریکا که سهمی کمتر از ۲۵ درصد بازار را در اختیار دارد، از آن خود نماید. مشتریهای اسراییل امروزه از همه جای جهان هست. مثلاً، مشتریهای معروف اسراییل، روسیه، کره جنوبی، استرالیا، فرانسه، آلمان و برزیل میباشند.
در سال ۲۰۱۰، از باب مثال، پنج کشور عضو «ناتو»، «پهباد»های اسراییل را در افغانستان به پرواز درآوردند. چه گونه این امر اتفاق افتاد؟ اسراییل، کشوری که تا هنوز ۷۰ ساله هم نشده است، چهکار کرد که بهصورت ابرقدرتی با پیشرفتهترین تجهیزات نظامی در جهان ظاهر گردید؛ تجهیزاتی که روشهای جنگهای مدرن را در حالی تغییر دادن هستند؟
جواب این سؤال، به باور من، به ترکیبی از مؤلفههای منحصربهفردی برمیگردد که در کشور اسراییل وجود دارند.
اول، علیرغم مساحت محدود اسراییل، تقریباً، ۴٫۵ درصد محصولات ناخالص داخلی، صرف تحقیق و توسعه میشود؛ این بودجه اختصاصی، تقریباً دو برابر میانگین هزینه «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» (که ۳۴ دولت اروپایی اعضای آن را تشکیل میدهد) هست. تقریباً، ۳۰ درصد این بودجه اختصاصی، صرف تولیدات تجهیزات نظامی میگردد. این در حالی است که آلمان ۲ درصد بودجه تحقیق و توسعه و امریکا ۱۷ درصد آن را، هزینه تجهیزات نظامی میکنند.
کمک عمده دیگری که در این بخش میتوان نام برد، فرهنگ نوآوری و خلاقیت در اسراییل است. در مقایسه با دیگر ملتها در جهان، اسراییلیها خیلی مشتاقتر هستند تا دست به خطرآفرینی بزنند. این خصیصه را اسراییلیها در جریان خدمت نظامی اجباریشان یاد میگیرند که در سن جوانی بهعنوان یک تکلیف محسوب میشود. آنها در بحبوحه این خدمت اجباری همواره مأموریتهایی را اجرا میکنند که نتایج مرگباری را به دنبال دارند.
هنگامیکه یک جوان ۱۹ ساله اسراییلی، عازم عملیات پشت جبهه میشود، همتاهای غربی او را میتوان در خوابگاههای حفاظتشده دانشکدهها یافت.
آخرین فاکتور هم اینکه اسراییل از زمان موجودیت خود تا حالا هر دهه در وضعیت منازعه و جنگی تقریباً تمامعیار قرار داشته است. بهعنوان یک واقعیت، وقتیکه «گزینه انتخاب از ملتی گرفته میشود، فکر آن ملت تیزتر و برندهتر میگردد.» اهرم اجبار و ناگزیری است که باعث شده اسراییلیها خیلی خلاق ظاهر شوند و شیوه نوآوری تسلیحاتی را برای زنده ماندن در پیش بگیرند.
این داستان اسراییلیها است….
پاسداران مرزی رباتی
«نگهبانگ» بخش جدیدی از تسلیحات رباتی است که در میان اسراییلیها بهعنوان «وسایط نگهبانی بدون سرنشین» معروف است. اسراییل اولین کشور در جهان است که در گشت و مأموریتهای مرزیاش بهجای سرباز از این رباتها استفاده میکند.
قبلاً، «نگهبانگ» یا «واسطه نگهبانی بدون سرنشین» در امتداد مرز اسراییل با سوریه در شمال و نوار غزه در جنوب مستقرشده بود.
«نگهبانگ» بر اساس ماشینهای بیابانگرد یا وسایط نقلیهای شبیه درشکهها ساختهشده است و با حسگر، دوربین و سلاح مجهز هست. یک سرباز از مرکز فرماندهی و مایلها دور از آن میتواند آن را براند یا بهصورت کاملاً مستقل در مسیرهای پیشفرض شده به گشت زنی و نگهبانی بپردازد.
استفاده فزاینده از رباتها بهوسیله نیروهای دفاعی اسراییل، بخشی از استراتژی بزرگتری است که خطرات احتمالی را برای سربازان این کشور به حداقل میرساند. بهعلاوه، سرباز نیاز به استراحت، غذا و آب دارد. همه «نگهبانگ»ها اما، نیازی بیشتر از یک تانکی پُر از سوخت ندارند. نوعی از «واسطه نگهبانی بدون سرنشین» دیگری هم هستند که نیروهای دفاعی اسراییل از آن استفاده میکنند و این وسیله شامل سجُف نیز میگردد که بر بنیان «Ford F-350» ساختهشده و با کامیون حمل میشود.
از این وسیله برای مقابله با تروریستهایی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد که از تونلها به مکانهای تحت قلمرو اسراییل، مثل نوار غزه، نفوذ میکنند. اسراییل در این مورد، بیشترین استفاده را از «نگهبانگ»هایی چون مارهای رباتی میکند؛ آنها که راه خود را به راهروهای زیرزمینی و مقر فرماندهی دشمن باز میکنند. این رباتها بعداً نقشه و ساختاری را فراهم میکنند تا به سربازان تصویر دقیقی از فضای جنگی قبل از آنکه محل طوفانی شود، ارائه نمایند.
عین همین وضعیت را میتوان در سطح نیروهای دریایی مشاهده کرد. حملونقل مسلسلها در «کشتی گشت بدون سرنشین» به نام «حامی» اجرا میشود که بهوسیله اسراییلیها برای حفاظت از بندرها و پاسداری از خط ساحلی دریای مدیترانه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
برنامه پیکان ضد موشکی
در سال ۲۰۰۰، نیروی هوایی اسراییل اولین باتری پیکان موشکی عملیاتیاش را به دست آورد که باعث شد اسراییل نخستین کشور در جهان با این سیستم عملیاتی شناخته شود. سیستم عملیاتی که موشکهای دشمن را سرنگون میکرد.
ایده خلق کردن پیکان ضد موشکی در اواسط دهه ۱۹۸۰، زاده شد. دقیقاً، بعدازآنکه رییسجمهور رونالد ریگان طرح جنگهای سیارهای را به جریان درآورد و از متّحدان آمریکا خواست تا در این سیستم توسعهای شرکت کنند؛ سیستمی که میتوانست کشور را در برابر موشکهای هستهای شوری آن روز حفاظت نماید.
پیکان ضد موشکی تبدیل به یک ایده انقلابی شد. به خاطر مساحت محدود اسراییل و فقدان دسترسی به خشکی، همه موشکهای بالستیک توسعهیافته در منطقه -سوریه، عراق و ایران- میتوانستند هرجایی در داخل این کشور برسد و ژست استراتژیک و احتمالاً حتی موجودیت آن را تهدید نماید. توسعهطلبان استدلال کردند اسراییل به سیستمی نیاز دارد که بتواند موشکهای رهاشده دشمن را روی کشورهای همسایه ساقط نماید و رویهمرفته فضای حفاظتی برای دولت کوچک یهودی فراهم نماید.
این برنامه با فرازوفرودهایی همراه بود، ولی بعد از اولین جنگ خلیج در سال ۱۹۹۱، وقتیکه صدام حسین ۳۹ موشک اسکاد را بهسوی اسراییل آتش نمود، کشور را فلج کرد و میلیونها اسراییلی را بهسوی پناهگاهها و استفاده از ماسک ضد گاز سوق داد. در آن زمان بود که اسراییل جهش سرسامآوری را در جهت اختصاص «بودجه اختصاصی» در تاریخ خود به ثبت رساند.
برنامه پیکان ضد موشکی خیلی ابتدایی بود. اسراییل امروزها این اسلحه را در اختیار خود دارد، اسلحهای که مقداری از روند تکاملی آن را ایالاتمتحده امریکا، اساس گذاری نمود تا موشکهای بالستیک با برد بلند را سرنگون نماید. سلینگدوید برای ایجاد تقاطع در مسیر موشکهای میانبرد و موشک کروز و همچنین آیرون دوم آزمایش دیده ساخته شد، آیرون دومی که هزاران موشک کاتیوشای آتش شده از نوار غزه در سالهای اخیر را بیاثر کرده است.
اسراییل تنها کشوری در جهان است که سیستم موشکی دفاعی در زمان جنگ را به کار گرفته است. این سیستمها بیشتر بهمنظور نجات و ادامه زندگی عمل میکنند. آنها همچنان به رهبری کشور، توان «مانور دیپلماتیکی»، فرصت فکر کردن و استراتژی سازی را فراهم میکنند، قبل از آنکه تلافی حملات موشکی مدیریت شود.
درحالیکه کشورهای دیگر در حوزه دفاعی موشکی توسعهیافتهاند، ولی هیچکدام از آنها معماری چندلایهای اسراییلیها را نتوانستهاند، خلق نماید.
ماهوارههای جاسوسی کوچک
در سال ۱۹۸۸، اسراییل اولین ماهواره جاسوسیاش را به فضا فرستاد و بدین ترتیب عضویت انحصاری هشت کشور دیگری را که تواناییها ارسال ماهواره در فضا را بهصورت مستقل داشتند، به دست آورد.
از ابتدا، خیلیها بودند که شک داشتند اسراییل قادر به توسعه، ساخت و ارسال ماهواره در فضا باشد. قریب بعد از ۳۰ سال از آن روز، اما، اسراییل بهسوی ابرقدرت شدن ماهوارهای گام برداشته است و حالا، هشت نوع ماهواره جاسوسی مختلف را در فضا مدیریت میکند.
با توجه به تهدیداتی که اسراییل از ناحیه کشورهایی چون ایران با آنها روبهرو است، این نوعی از توانمندی حیاتی است و اسراییل هنوز به این رؤیا است تا روزی به تسلیحات اتمی دست یابد.
اسراییل هماکنون از ساختن ماهوارههای بزرگ دست برداشته است و برعکس دست به طراحی ماهوارههایی زده است مشهور به «ماهواره کوچک» میباشند، ماهوارههایی که با وزن ۳۰۰ کیلوگرم (۶۶۱ پوند) در مقایسه با ماهوارههای ۲۵ تن امریکا میباشند.
ماهوارههای جاسوسی اسراییل به دودسته تقسیم میشوند.
اغلب ماهوارههای اسراییل با دوربینهایی با رزولوشنهای بلند میباشند، مثل «افق-۹» که در سال ۲۰۱۰ به فضا ارسال شد؛ این ماهوارهها میتوانند اشیایی به کوچکی ۵۰ سانتیمتر (۲۰ اینچ) را از فاصله یکصد مایلی تشخیص بدهند.
دسته دیگر از ماهوارههای اسراییل معروف به «تکسار» هستند. این ماهوارهها از راهدار مراقبتی استفاده میکنند. راهدار مراقبتی اساساً یک سیستم راهداری است که میتواند تصویرهایی با «رزولوشنهای بالا» و به پیمانه کیفیت دوربینهای معمولی را فراهم کند.
امتیازی که این تکنولوژی برای اسراییل فراهم میکند بسیار زیاد است. یک دوربین در هوای ابری و فضای مهآلود، دید خود را از دست میدهد، ولی راهدارها در همه این وضعیت هوایی کار میکنند و حتی میتوانند از میان شبکههای استتاری نیز عبور کنند. این بدین معناست که اسراییل توانایی رهگیری و ردیابی دشمنان خود در هر شرایط جوی دارد و با این ماهوارهها میتوانند اطلاعات را در تمام ساعات روز جمع کند و فرق نمیکند که هوا بارانی، ابری یا مهآلود باشد.
موفقیت اسراییل در توسعه حاکمیت هنر ماهوارهها توجه جهان را به خود جلب کرده است. در سال ۲۰۰۵، فرانسه شریک استراتژیک یک شرکت اسراییل شد که برای توسعه ماهواره کار میکند، و در سال ۲۰۱۲، ایتالیا، با پرداخت ۱۸۲ میلیون دلار، یک ماهواره انکشافی را سفارش داد. سنگاپور و هند، طی این سالها بارها از اسراییل ماهواره خریداری کردهاند.
پهبادها
این وسیله که به اسراییل نسبت داده میشود، بهعنوان «پهبادی است که به ایران میرسد.» «هرون تی پی» بزرگترین واسطه نقلیه بدون سرنشین اسراییل است که مثل هواپیمای مسافربری بوینگ ۷۳۷، دارای بلندی ۸۵ پا، بال هست. این «پهباد» برای ۲۴ ساعت میتواند در هوا بماند و تقریباً، قادر است ۱ تن بار را حمل کند.
درحالیکه اسراییل بهصورت آزادانه به آن اجازه نمیدهد، باورها بر آن است که «هرون تی پی»، همچنان قادر است به هوا تا سطح ارتفاع موشکها فرستاده شود.
اسراییل، نخستین کشوری است در جهان که «پهباد»ها را در عملیات رقابتی در فضا کنترل مینماید. اولین استفاده از «پهباد» به سال ۱۹۶۹ برمیگردد، زمانی که نیروهای دفاعی اسراییل، هواپیماهای اسباببازی را با دوربین نصبشده به آن در فضای کانال سویز برای جاسوسی از قلمرو مصر به پرواز درآوردند. در سال ۱۹۸۲، اولین پرواز رقابتی «پهباد»، به نام اسکات، در لبنان صورت گرفت، جایی که آنها نقش کلیدی را در جابهجایی و خنثی کردن سیستم موشکی ضد هوایی سوریه بازی کردند.
آن عملیات توجه جهان را به خود معطوف داشت، و در سال ۱۹۸۶، اسراییل، ناوی جنگی آمریکا را با اولین «پهباد» خود که معروف به «پیشقراول» بود، مجهز نمود. چند سال بعدتر، یک «پیشقراول»، وقتیکه روی سر یک گروه از سربازان عراقی در اولین جنگ خلیج پرواز میکرد، تاریخ آفرید. سربازان، وقتی هواپیما را دیدند، زیرپیراهنیهای سفید خود را درآوردند و آنها را در هوا شروع به تکان دادن نمودند. آن اولین بار در تاریخ بود که یک واحد نظامی توسط ربات محاصره میشد.
«پهباد» های اسراییل، تحولی درصحنه جنگ ایجاد کردند. آنها ارزش جتهای جنگندهای همراه باسرنشین را، باکمی اختلافی در حدود چند میلیون دلار، پیدا کردند و امروزه در هر عملیاتی با هدایت نیروی دفاعی اسراییل، بهتنهایی شرکت میکنند.
«پهباد» ها به سربازان این توانایی را میدهند که تا پیش از حمله زمینی یا طوفانی شدن اردوگاههای دشمن، روی تصمیمهای خود غور نموده، آنها را محاسبه کنند.
مثلاً، پیش از آنکه اسراییل ساختمانی را در نوار غزه بمباران کند، همواره یک «پهباد» در هوا داشت تا آنها را مطمئن کند که شهروندان در داخل خانههای خود نمیباشند. آنها همچنین گزارش گونه پرواز میکردند و تقریباً روزانه روی لبنان، آثار جنگ روی موضع حزبالله را گزارش میکردند. در آن زمان باورها بر این بود که حزبالله بیش از ۱۳۰۰۰۰ موشک برای درهم کوبیدن اسراییل در اختیار خود دارد.
تانک خیلی محرمانه
تا امروز، تانک مرکاوا یکی از خیلی محرمانهترین پروژه اسراییل بوده است. گفته میشود آنیکی از مهلکترین و محافظتشدهترین تانک در جهان است، و ساختن آن برای اسراییل از اوجب واجبات محسوب میشد. زیرا، بریتانیا و دیگر کشورها از فروش تانگ به اسراییل، مدتها بود که امتناع ورزیده بودند. بنابراین، در دهه ۱۹۷۰، کار آن توسط خود اسراییلها شروع شد.
جدیدترین مدل-معروف به مارکاوا Mk-4- گیراترین آن هست. آن میتواند سرعت خود را به ۴۰ mph برساند و با بنیه و تکههای جدید زرهی همراه است. آن برای مأموریت خاصی طرحریزیشده است و سرش روبهداخل هست.
مثلاً، فضای شناختهشدهای که مملو از تیراندازان موشکهای ضدتانک برای تانکهای زرهی نیاز است، درحالیکه یک عملیات بدون تهدیدات موشکهای ضدتانک بیمعنا به نظر میرسد. این مورد همچنان به خدمههای تانک اجازه میدهد تا قطعات آسیبدیده تانکهای زرهی را در میدان جنگ تعویض نمایند، بدون اینکه تمام تانک را پس به داخل اسراییل برای تعمیر ببرند.
در سال ۲۰۱۲، مرکاوا دستخوش بزرگترین تغییرات خود تا آن زمان قرار گرفت و آنوقتی بود که سیستم جدیدی -به نام تروفی- به روی تانکها نصب گردید. تروفی نوعی از سیستم حمایتی فعالی است، که اساساً، سیستم موشکی دفاعی برای هر تانکی محسوب میشود.
تروفی مانیتور کوچکی را برای حفاظت در برابر موشکهای ضدتانک دشمن، استفاده میکند و سپس دست به آتش ابرگونهای متقابل میزند -که اساساً، ساچمههای فلزی هستند- برای انحراف مسیر موشک طرف متقابل مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. این راهدار همچنین به مدیریت سیستم جنگی مداخله میکند. این بدان معناست زمانی که موشک رها میشود و از آن حمایت میگردد تا هماهنگیهای جوخههای دشمن که موشک را آتش میکنند فوراً شناسایی شود و به تانک اجازه داده شود تا بهسرعت و بهدقت بهتلافی بپردازد.
نظر بدهید