با این که پس از فروپاشی ساختار سیاسی کشور، نهادها و پاتوقهای فرهنگی-ادبی از هم گسست؛ اما هستند کسانی که هنوز برای کودکان و ادبیات کودک کار میکنند. به کمک آنها، داستانخوانی برای کودکان، جستهو گریخته ادامه دارد.
نیاز به پرداختن به ادبیات کودک و کشاندن آنها به سوی آگاهییافتن در بارهی چهگونگی تعاملهای اجتماعی، باعث شده که شماری از شهروندان، با همه دشواریهایی که سر راه شان قرار دارد، برای کودکان قصه بخوانند و کتابتوزیع کنند.
قصهخوانی و قصهگویی، از سنتهای دیرین خانوادههای افغانستانی است؛ اما با زیادشدن درگیریهای اجتماعی-اقتصادی مردم و واردشدن رادیو، تلویزیون و گوشیهای هوشمند در خانهها، این سنت رنگ باخته و کمتر خانوادهای را میتوان سراغ کرد که شبها برای کودکان شان قصه بخوانند.
در بیشتر مکتبهای دولتی، جای گروههای کتابخوانی، خالی است. مکتبهای خصوصی اما از چند سال به این سو، در تلاش پرکردن این خلا افتاده و شماری از فرهنگیان نیز، در فرصتهای شان میکوشند در رشد ادبیات کودک سهم بگیرند.
در این گزارش، به فعالیت شماری از گروههایی میپردازیم که در بخش ادبیات کودک کار میکنند.
چهارمغز
گروه قصهخوانی چهارمغز، از سوی فرشته کریم با دو تن از همکارانش با یک کتابخانهی سیار در شهر کابل، در ۲۰۱۸ ایجاد شد. این گروه، رفته رفته گسترش یافت و اکنون، ۱۶ کتابخانهی سیار را در خود دارد که با موترهای نوع کاستر و سهچرخهها، همهروز از صبح تا شام در سراسر شهر کابل، در گردش است و در جاهایی که کودکان زیادی دورهم گرد میآیند، میایستد و کودکان فرصت آن را پیدا میکنند که کتابهای دلخواه خود را از میان کتابهای مختلف گزینش کرده و بخوانند. برای کودکان که هنوز توانایی خواندن را ندارند، افرادی از این گروه قصه میخوانند.
صیام برکتی، رییس «چهارمغز» که دانشآموختهی پزشکی است، میگوید؛ شوقی که به کار در حوزهی کودکان دارد، باعث شده که این راه را در پیش بگیرد. در کنار آقای برکتی، پنجاه زن در گروه چهارمغز سرگرم کار استند. به گفتهی برکتی، برای این که کودکان با زنان بیشتر خود را راحت حس میکنند و خانوادهها نیز با خاطر آسوده، کودکان و نوجوانان شان را به کتابخانههای سیار بفرستند، زنان را برای کار در این بخش انتخاب کرده است.
فعالیت گروه قصهخوانی چهارمغز، در ماههای نخست حاکمیت تازه، متوقف شده بود؛ اما پس از چند وقتی، کارش را از سر گرفت. این گروه در کنار فراهمکردن زمینهی دسترسی به کتاب و قصهخوانی برای کودکان و نوجوانان، بازیهای تقویت ذهن و سلامت روان را نیز با آنها اجرا میکند. آقای برکتی، میگوید که دسترسینداشتن کودکان افغانستان به کتابهای غیر از کتاب درسی، باعث شد که این کتابخانههای سیار را ایجاد کنند؛ تا در زمان کمتر و مکانهای متفاوت، کودکان بیشتری به کتابها دسترسی یابند.
کتابخانهی سیار گروه چهارمغز، در چهار سال فعالیتش، توانسته بیش از نیممیلیون بازدیدکننده داشته باشد. آقای برکتی، میگوید که برای آینده نیز طرحهای بزرگتری دارند و قرار است به دوردستترین ساحتهای شهر برای کودکان و نوجوانان زمینهی دسترسی به خدمات این کتابخانهها فراهم شود. «میخواهیم هر کودکی بتواند زیر پوشش چهارمغز قرار بگیرد، آزادی داشته باشد و مهربانی را تجربه کند.»
د بوکیز (The bookies)
گروه «د بوکیز»، یکی دیگر از گروههای قصهخوانی است که در ۲۰۱۹ توسط بهاره حسینی، راهاندازی شد. او، آن زمان دانشجو بود و با چند تن از همدورههایش در دانشگاه، عضویت یک گروه کتابخوانی را داشت که بنا بر دلیلهایی، از هم پاشید. پس از منحلشدن این گروه، خانم حسینی تلاش کرد که گروه قصهخوانیای را برای کودکان بسازد که در همکاری با شماری از همصنفان و همدورههای دانشگاهش، این ایده عملی شد.
گروه «د بوکز» کارش را از کابل آغاز کرد و رفته رفته تا غزنی، ننگرهار، لغمان و هرات گسترش یافت. اکنون، ۳۰ رضاکار در گروه «د بوکز » فعالیت دارد؛ افرادی که در چهار سال گذشته، توانسته برای چهار هزار کودک و نوجوان، برنامههای داستانخوانی برگزار کنند. این ۳۰ نفر با این که همهروزه مشکلهای زیادی را در راستای فعالیت شان متحمل میشوند، خللی در انگیزهی شان راه نیافته و بیهیچ امتیاز مادیای به کارشان ادامه میدهند.
بهاره حسینی، بنیادگذار «د بوکز»، اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد در یکی از دانشگاههای امریکا است و از آنجا با دیگر اعضای گروه همکاری میکند. او میگوید: «مردم کمترین اهمیت را به کار ما قایل است؛ اما آن چه ما را به این کار وابسته میکند، شوق کودکان به قصهخوانی است و تغییری است که ما در جریان کار در وجود شان حس میکنیم.» اعضای این گروه، در مدت فعالیت شان، بارها با مشکلهای مالی روبهرو شده اند؛ اما هیچ گاه پا پس نکشیده و برای ایجاد شادی و بیداری در کودکان، به کار شان ادامه داده اند. آقای برکتی، میگوید: «در این مدت، به کارهای شخصی خود رسیدگی نتوانستیم و گهگاهی، پول کرایهی موتر و کریدتکارت را هم نداشتیم.»
گروه «د بوکز»، در سالهای بحرانی شیوع ویروس کرونا، بهگونهی انفرادی با کودکان کار میکردند. با فروپاشی جمهوری، د بوکز به مدت کمی از فعالیت باز ماند؛ اما دوباره به کارش ادامه داد و اکنون، در چهار ولایت فعالیت دارد. این گروه در مشورت با آموزگاران و خانوادههای کودکان، موضوع داستان شان را بر اساس نیاز کودکان انتخاب میکنند و بیشتر بحثهایی را در برنامههای شان میگنجانند که از ضعفهای اخلاقی، ذهنی و رفتاری کودکان کم کند.
دوشنبههای خندان
«دوشنبههای خندان» نیز، برنامهی داستانخوانی هفتهوار دیگری است که «آموزشگاه کتاب و قلم» را یک روز در هفته برای کودکان در کابل برگزار میکند. این گروه توسط خانم زینب محمدی ایجاد شده و هدف آن فراهمکردن زمینهی آشنایی کودکان با کتاب و آموزش است. نشستهای قصهخوانی هفتهوار این گروه، سه بخش دارد؛ در هر بخش نخست، کودکان خوانش و تحلیل کودکانهی شان را پیرامون قصهی خواندهشده مطرح کرده و پرسشهای پایانی را پاسخ میدهند؛ در بخش دوم، کودکان تصویرهای مرتبط با شخصیتها و پدیدههای قصهها در کتاب قصهی خواندهشده و یا تصویر دلخواه شان را نقاشی میکنند؛ در بخش سوم، برای تشویق کودکان کتابچهی نقاشی و پنسلهای رنگه، برای شان هدیه داده میشود. همین گونه یککتاب دلخواه ادبیات کودک برای مطالعهی شان تا هفتهی آینده به گونهی امانت داده میشود؛ تا کوکان با خوانشآن، هم خواندن را بیاموزند و هم ذهن شان پربار شود.
فرزانه شریف، نویسندهی ادبیات کودک، میگوید که قصهها و افسانههایی که برای کودکان تعریف میشود، با جنبهی سرگرمی و تفریحیو پیامهای مهمتربیتیای که با خود دارد، برای رشد سالم کودکان کمک زیادی میکند. او، میگوید:«قصهخوانیها برای کودکان در جمع، اهمیت ویژهای دارد؛ از یک طرف باعث اجتماعیشدن کودک میشود که خود را در بین همسنوسالانش راحت احساس میکند و از انزوا و گوشهگیری دور میشود، از سوی دیگر، سرگرمی مفید و سالم برای آنها تلقی میشود.» به باور او، قصهخوانی برای کودکان، باعث میشود که آنها احساسی شادی پیدا کنند و در فضای همزیستی مسالمتآمیز که در اثر این وضعیت شکل میگیرد، حس اجتماعیبودن داشته باشند.
نظر بدهید