جادهی ابریشم: کابل با تمام دردها و زخمهای که در سینه داشت اما قلب تپندهای فرهنگ بود و زمزمهی بلند شعر. شبهای شعر کابل فراموش ناشدنی و دکلمه شاعران بلنده آوازه این شهر شنیدنی و چشیدنی بود.
ناگهان هیولایی هجوم آورد و شهر را خالی از پرستو و پرنده کرد. به قول امیر جان صبوری:«کوچ کرده دسته دسته آشنایان عندلیبان».
به جای پرستوهای شب و شمع و شعر اما دیوهای مست و ملنگ در شهر کابل جولان میدهند و لبخند را از لبان مردم میستایند و اشک و مرگ هدیه میدهند.
طالبان با سیاستی ضد زن، فرهنگ و هنر در فرمانهای بعدی دستور خواهند داد که دختران کابل حق ندارند شعر بسرایند و آن را در میان جمع و جماعتی دکلمه کنند. شنیدن صدای زن خلاف شریعت و دیانت این گروه است.
در یک چنین شهری غم و غصه، برخی از بانون فعال و شاعر روز (سه شنبه، ۹حمل) از سومین گزینهی شعری خانم شهرزاد نگین بدخش تحت عنوان«سمفونی بلند بهار» در کابل رونمایی کردند.
«سمفونی بلند بهار» چند هفته قبل در کابل از سوی یکی از انتشاراتها به چاپ رسیده بود. رونمایی از این اثر آنهم توسط زنان در کابل یک عصیان فرهنگی است.
در هفت ماه حاکمیت طالبان در افغانستان، فعالیتهای فرهنگی در کشور به حد اقل رسیده و کمتر اثر ادبی و هنری به چاپ میرسد.
پیش از این دو کتاب «نگینی از تبار لاجوردان» در زمستان سال ۲۰۱۴ و کتاب «امتداد ویرانی» در زمستان سال ۲۰۱۹ نیز از خانم فکرت به چاپ رسیده بود.
این بانوی شاعر در رشتهی مدیریت و اداره تحصیل کرده و اکنون در شهر هانفر آلمان پناهنده است.
نظر بدهید