ادبیات فرهنگ و هنر

حیدری وجودی سرسپردۀ عرفان فارسی بود

گزارشی از برنامۀ «چهارمین سالیاد درگذشت زنده‌یاد حیدری وجودی»
دکتر عصمت الطاف

عکس: نادیا جعفری

نشست دیگر روز بیست‌وچهارم جوزا/ خرداد ۱۴۰۳خ. ششمین برنامۀ «آوای کلمات»، از سلسله نشست‌های دیگر خانۀ ادبیات افغانستان، بود. این برنامه با حضور تعدادی از علاقه‌مندان شعر و ادب افغانستانی، در سالن نشست‌های هفتگی خانۀ ادبیات، در حوزۀ هنری تهران برگزار شد. سلسله نشست‌های «آوای کلمات» در مورد شاعران معاصر افغانستان اختصاص دارند که برنامۀ دیروز، به چهارمین سالیاد درگذشت زنده‌یاد حیدری وجودی، شاعر معاصر افغانستانی اختصاص داشت. در این نشست، استاد دکتر محمدسرور مولایی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه الزهرا و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در مورد حیدری وجودی، اندیشه و کارنامۀ او صبحت کرد. از استاد مولایی، پیش از این، کتابی نیز دربارۀ شعر و اندیشۀ زنده‌یاد حیدری وجودی منتشر شده بود و آن کتاب «آفتابی در میان سایه‌ای» بود که در ۱۷۵ صفحۀ قطع رقعی، از سوی نشر «هفت وادی»، در سال ۱۴۰۰خ. در تهران منتشر شده بود.

استاد دکتر محمدسرور مولایی، در دو بخش صحبت کرد؛ بخش اول صحبت‌های‌شان نکته‌هایی بود در مورد زبان، به خصوص زبان فارسی و نقش آن در ماندگاری فرهنگ و تاریخ فارسی‌زبانان، و بخش دوم، در مورد حیدری وجودی.

به گفتۀ دکتر مولایی زبان فارسی در میان زبان‌های منطقه و جهان این امتیاز را دارد که ادب مکتوب ۱۲۰۰ ساله دارد. ماندگاری این زبان، در واقع، سبب ماندگار گویندگان و فرهنگ و تاریخ آنان شده است.

دکتر مولایی نگاه تاریخی‌ای به زبان و ادب فارسی و فرازوفرود آن در طول ۱۲۰۰ سال، انداخت و نکته‌هایی را یادآور شد. به گفتۀ ایشان زبان فارسی بسیار زود پس از این‌که در قرن چهارم غزنویان به قدرت رسیدند، تبدیل به زبان دوم جهان اسلام شد؛ زبانی که بسیاری‌ها فارغ از دین و مذهب و قوم و تبارش، سعی می‌کردند آن را بیاموزند؛ چرا؟ چون زبان فارسی، زبان تمدن بود؛ تمدن اسلامی. هر قوم و تباری که می‌خواست از این تمدن برخوردار شوند، نیازمند بودند زبان فارسی را یاد بگیرند. آن زمان، تعصب‌هایی که اکنون در افغانستان شاهدشان هستیم، نسبت به زبان فارسی وجود نداشتند. همه بدون این‌که زبان مادری‌شان بربخورد، زبان فارسی را یاد می‌گرفتند و به کار می‌بردند.

عکس: نادیا جعفری

دکتر مولایی افزود که متأسفانه در افغانستان، زبان فارسی را تقلیل دادند. آن را مانند زبان پشتو و یا ازبیکی و هر زبان دیگر، تبدیل کردند به زبان قوم. کسانی هم نبودند که بگویند زبان فارسی، زبان قوم نیست، بلکه زبان یک تمدن است؛ تمدنی که ویژۀ قوم خاص نیست و اقوام زیادی در زیر چتر آن بوده و در رشد و باروری آن نقش بازی کرده‌اند. تقریباً یک هزار سال است که زبان تمدن است. میلیون‌ها صفحه کتاب به این زبان آفریده شده است و اقوام مختلف در باروری و ماندگاری این زبان با ما شریک بوده‌اند.

دکتر مولایی در ادامۀ سخنانش یادآور شد که ما نباید فقط به فارسی‌زبان بودن‌مان ببالیم و صرفاً به خاطر هم‌زبان بودن با شهید بلخی، عنصری بلخی، دقیقی بلخی، ناصر خسرو بلخی، سنایی غزنوی، مختاری غزنوی، مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، فرخی سیستانی و… به آن‌ها افتخار کنیم، بلکه باید احساس مسئولیت کنیم و از این زبان حراست کنیم. اگر هم از این زبان دفاع و پاسبانی می‌‌کنیم، از دریچۀ زبان مدنی و تاریخی باشد. زبان فارسی، در حوزۀ بسیار گسترده‌ای، برای ۱۲۰۰ سال، زبان دادوستد، زبان مدنیت، زبان سیاست و اجتماع بوده است. اگر در افغانستان دشمنان زبان فارسی می‌گویند که فلان واژه‌ها را به کار نبریم که واژگان ایرانی هستند، باید به آن‌ها از آثار نویسندگانی که در بالا ذکرشان رفت، نمونه بیاوریم. وی افزود: «آنچه را ایرانی‌ها به کار می‌برند، اولاً میراث مشترک است. دوم، واقعاً میراث خراسان است. زنده‌باد ایرانی‌ها که آن میراث خراسان را پالایش کردند و زنده کردند. ما هم مال خودمان را به کار می‌بریم، اگرچه ایرانی‌ها هم به کار می‌برند.»

بخش دومِ صحبت‌های دکتر مولایی دربارۀ حیدری وجودی بود. در این بخش، کتاب پژوهشی «مقامات بی‌نشانی و فیوضات حیدری وجودی» را نیز معرفی کرد که دربارۀ زندگی و کارنامۀ ادبی حیدری وجودی نوشته شده است. مؤلف این کتاب … است.

دکتر مولایی گفت: «حیدری وجودی سرسپردۀ عرفان فارسی بود و به مشایخ بزرگ عرفان ارادت داشت و به این دلیل هم، شهرت داشت. او یک اعجوبه بود. او از روشن‌فکران ما فرسنگ‌ها جلوتر بود. دربارۀ زبان فارسی این مرد بزرگ صحبت می‌کرده که بسیاری از ما نکرده است. دایم دلواپس این زبان بوده است.»

به گفتۀ مولایی او با تمام پیشینۀ زبان فارسی آشنا بود. این‌که این‌ها را چه وقت خوانده بود، معلوم نیست؛ اما آن‌قدری که او متن خوانده بود، هیچ استاد دانشگاه کابل نخوانده است. وی افزود: «در مقابل حیدری وجودی، خیلی از ما، بی‌سوادیم.»

مولایی به غزل نو در افغانستان هم اشاره‌ای کرد و افزود: «حیدری وجودی رگه‌های تغییر را در غزل معاصر خوب شناخته بود.»

استاد مولایی در ادامۀ صحبت‌هایش دربارۀ کتاب «مقامات بی‌نشانی و فیوضات حیدری وجودی» پرداخت؛ کتابی که به تازگی چاپ شده است و اثر یکی از مریدان و مسندنشینان حیدری وجودی است. این کتاب در پنج فصل تألیف شده؛ فصل اول، در مورد پیران و شیخان صوفیه است و به نوعی، سلسلۀ ارادت حیدری وجودی به آن‌ها می‌رسد. به گفتۀ دکتر مولایی، در این کتاب هفت نامه از نامه‌های حیدری وجودی نیز آمده است که به نحوی، از لحاظ تاریخی ارزشمندند.

فصل دوم، به حالات واقعی نجم‌العرفا حیدری وجودی می‌پردازد؛ فصل سوم، دربارۀ یاران نجم‌العرفا حیدری وجودی است؛ کسانی که او همراه‌شان ارتباط داشته، همراه‌شان نشست‌وبرخاست داشته، برای‌شان شعر گفته و یا نقد نوشته، نظرشان را دربارۀ آن‌ها گفته است؛ فصل چهارم، به محامد و نعوت حیدری وجودی می‌پردازد و سرانجام، فصل پنجم به مناقب و عشق و فیض‌یابی نجم‌العرفا حیدری وجودی از چهار طریقت رایج صوفیه در افغانستان اختصاص دارد.

دکتر مولایی، در پایان سخنانش، یک جلد از این کتاب را به خانۀ ادبیات افغانستان تقدیم کرد.

در مورد نویسنده

عصمت الطاف

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید