به جای مقدمه
از کلاس دهم، وقتی پایم به کابل باز شد و در زمستانهای سرد و پربرف آن سالها، به کابل آمدم، به این فکر افتادم که در آینده، وقتی وارد دانشگاه میشوم، چه رشتهای را انتخاب کنم و چه رشتهای میتواند با علاقه و سلیقه و توانمندی من متناسب باشد. وقتی از دیگران میشنیدم که فلانی، فلان رشته را میخواند، اصلاً در مورد رشتهها و زمینههای کاریشان چیزی نمیدانستم. همینگونه، در مورد اینکه در آینده تحصیلکردگان این رشتهها چه تخصصی خواهند داشت و مهمتر از همه، چه کاری از پیش خواهند برد و چه جایگاههایی را احراز خواهند کرد، چیزی نمیدانستم. گاهی از این و آن میپرسیدم؛ اما پاسخی که میگرفتم، هرگز کافی نبود؛ چون آن شخص فقط در مورد رشتۀ خودش معلومات میداد. از رشتههای دیگر همچنان بیخبر میماندم. این برای منی که آزمون کانکور در پیش داشتم، مایۀ نگرانی بود. حتا در مورد رشتههایی که دوست داشتم هم معلومات کافی نداشتم.
هرطوری که بود، به کمک کسانی که به دانشگاه رفته بودند، رشتههای تحصیلی آیندهام را انتخاب و راهی کانکور شدم. از کانکور هم موفق برآمدم و در اولین رشتۀ انتخابیام تحصیل کردم و هنوز هم تحصیل میکنم. برخلاف بسیاری از همکلاسیهایم، شغلم هم تا حال مطابق رشتۀ تحصیلیام بوده است. وقتی خودم به دانشگاه رفتم، برای بسیاریهای دیگر رشته انتخاب کردم و یا مشورت دادم که چه رشتههایی را بخوانند. این که این مشورتها و انتخابها چقدر بهصواب بودهاند، جای تردید دارد. چون اطلاعات ما از آن رشتهها، برآمده از یک پژوهش دقیقِ علمی نبودند.
اما اینک کتابی منتشر شده است از دوست خوبم، جناب غلامحدری پناهی که میتواند هم به دانشآموزان و هم به مشاوران تربیتی، مکتبها و معلمان کمک کند تا رشتۀ تحصیلیشان را آگاهانه انتخاب کنند. از همان زمانی که رشتۀ تحصیلیشان را انتخاب میکنند یا هم به کسی مشورت میدهند، با آگاهی از زمینههای کاری و فرصتهای شغلی آن در آینده، این کار را انجام داده باشند.
▫
آیندهها؛ معرفی رشتههای تحصیلی و زمینههای کاری آنها در افغانستان
کتاب «آیندهها؛ معرفی رشتههای تحصیلی و زمینههای کاری آنها در افغانستان» تألیف غلامحیدر پناهی است که به تازگی از سوی نشر «جستار» در کابل منتشر شده است. این کتاب، با کمک و همیاری دوصد استاد دانشگاه، در ۴۹۱ صفحۀ وزیری، و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
محور اصلی کتاب «آیندهها» را معرفی رشتههای تحصیلی و زمینههای کاری آنها در افغانستان تشکیل میدهد؛ اما علاوه بر این دو مورد، مطالبی پیرامون نوع انتخاب رشتههای تحصیلی و پیامدهای آن، سلیقهها و عوامل تأثیرگذار این انتخاب، نظام آموزشی افغانستان و زمینههای تحصیل در خارج از کشور (بورسیه) نیز در فصلهای اول، دوم و پنجم کتاب، گرد آورده شدهاند؛ مطالبی که میتوانند هم برای دانشآموزان دورههای متوسطه و لیسۀ مکتبها و هم برای کارگزاران مراکز آموزشی و تربیتی، مربیان و مشاوران آموزشی و والدین مفید باشند.
این کتاب شامل پنج فصل زیر است:
فصل اول: کلیات؛ در این فصل در مورد چگونگی انتخاب رشتههای تحصیلی، عوامل تأثیرگذار، درستی و نادرستی علاقهمندیها، چگونگی شکلگیری علاقهمندیها و… معلومات مفید داده شده است.
فصل دوم: نظام آموزشی افغانستان؛ در این بخش، در مورد نظام آموزشی افغانستان، انواع و سطوح آن، و… معلومات داده شده است. اهداف و دورنمای این آموزشها نیز بیان شده است. علاوه بر اینها، نظامهای آموزشی جهان نیز توضیح داده شده و به نحوی، نظام آموزشی افغانستان با نظامهای آموزشی دنیا مقایسه شده است و تفاوتها و همسانیهای آنها بیان شده است.
فصل سوم: معرفی رشتههای تحصیلی (رشتههای دانشگاهها)؛ در این فصل، با تمام سختیای که این کار داشته است، آماری از رشتههای دانشگاهی افغانستان ارائه شده است. اهمیت و ضرورت آنها و زمینههای کاری و شغلیشان معرفی شدهاند و تعدادی از منابع اولیۀ این رشتهها نیز معرفی شده است.
فصل چهارم: معرفی رشتههای تحصیلی (رشتههای انستیتوتها، دارالعلومها و مراکز آموزشی نظامی)؛ در این فصل، به معرفی رشتههایی پرداخته شده که پایینتر از دانشگاهند. مؤلف سعی داشته است در این فصل، فرصتهای دیگر تحصیلی را پیش پای دانشآموزان افغانستان بگذارد تا طبق شرایط و ظرفیت و امکانات و توانمندیها و علاقهمندیهایشان، بتوانند انتخابهای گوناگونی داشته باشند.
فصل پنجم: زمینههای تحصیل در خارج از کشور؛ در این بخش، به بخش دیگری از دنیای تحصیلی پرداخته است و آن تحصیل در بیرون از کشور است. شاید یکی از بخشهای مهم دیگر کتاب این بخش باشد؛ بخشی که میتواند چشمانداز دیگری برای دانشآموزان بنماید. در این بخش، مزایای تحصیل در کشورهای پیشرفتۀ دنیا توضیح داده شده و ضرورتها و نیازمندیهای رفتن به کشورهای پیشرفته نیز بیان شده است تا دانشآموزان خودشان را مجهز کنند و از این فرصتها نیز بهرهمند شوند.
یکی از مسائل مهمی که دانشآموزان مکتبها با آن روبهور است، انتخاب رشتۀ تحصیلی است که بدون شک آیندۀ کاری و تخصصی و علمیشان را تشکیل میدهد. تقریباً ۹۰ درصد دانشآموزان در مورد رشتهها و زمینههای کاری و حتا مضامین و واحدهایی که در آنجا میخوانند، اگر نگویم خالیالذهن هستند، دستکم معلومات ناچیزی دارند. این معضل در جامعۀ خودمان، جامعۀ هزاره بیشتر به چشم میرسد. روی آوردن بخش عظیمی از دانشجویان جامعۀ هزاره به سوی رشتههای علوم انسانی، یا دستکم به سوی رشتههای محدود، در بیست سال گذشته، تا حد زیادی میتواند این ادعا را تأیید کند. در حالیکه مهمترین مسئلهای که جامعۀ ما درگیر آن بوده و هست، کمبود مختصصان علوم طبیعی، ساینسی و تکنالوژی است. بخشی زیادی از آنهایی که به سوی رشتههای محدود علوم انسانی روی میآوردند، پس از ختم دورۀ لیسانس تازه متوجه میشدند که زمینههای کاری رشتهشان چیست و چه کاری میتوانند بکنند. چقدر هم از این لحاظ دچار سرگردانی شدهاند. این آگاهی میتوانست خیلی دیر باشد. کمتر برایشان تغییر رشته و ادامۀ تحصیل در رشتههای دیگر میسر بود.
این معضل میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بر روند آموزشوپرورش و تحصیل دانشگاهی، هم برای خودشان و هم برای نسلهای بعدی جامعهمان داشته باشد. دانشجویان فارغالتحصیلی که شغل و درآمد مشخصی ندارند و از بیکاری رنج میبرند، نهتنها برای خودشان ویرانگر است که برای خانوادهها و جامعهشان و برای نسلهای پس از آنها نیز ویرانگر است. اینجا است که انتخاب آگاهانۀ رشتۀ تحصیلی و طبق نیاز جامعه، چقدر میتواند مهم و سرنوشتساز باشد و چقدر میتواند به روند آموزشوپرورش و تحصیل تأثیرگذار بگذارد. چقدر میتواند انگیزۀ تحصیل خلق کند و یا انگیزۀ تحصیل را بگیرد و سرخوردگی و دلزدگی بیافریند.
کتاب «آیندهها» درصدد مرفوع کردن این نیاز و در صدد یاری و دستگیری دانشآموزان مکتبها و مرکزهای آموزشی، در قدم اول و معلمان، مدیران مکتبها و مرکزهای آموزشی، مربیان و مشاوران آموزشی و تربیتی، در قدم دوم است. تا با معرفی رشتههای تحصیلی و زمینههای کاری و شغلیشان، به آنها کمک کند که آیندۀ تحصیلی و شغلیشان را آگاهانه برگزینند و یا مشورت و راهنمایی ارائه کنند. از همان اول، اولویتهای جامعهشان را بسنجند و طبق این نیازسنجی، رشتههای کارآمدتری را برگزینند و در آینده، تحصیلشان زودتر مثمر ثمر واقع شود و بتوانند بخشی از ضرورتها و احتیاجهای زندگی خود و جامعهشان را مرفوع کنند. همچنین، از لحاظ شغلی هم دچار سرگردانی و بیکاری نشده باشند.
غلامحیدر پناهی، دانشآموختۀ رشتۀ جامعهشناسی از دانشگاه تعلیم و تربیۀ کابل است و اکنون دانشجوی دورۀ ماستری همین رشته در دانشگاه یزد ایران است. او علاوه بر این، مدتی معلمی هم کرده است و با نیازمندیهای دانشآموزان افغانستان به خوبی آشنا است. چاپ و نشر کتاب را برای مؤلف و همکارانش و همینطور برای جامعۀ کتابخوان تبریک عرض میکنم.
نظر بدهید