ادبیات اسلایدر فرهنگ و هنر

زن در ادبیات ترکمنی؛ گفت‌وگوی ویژه با رؤیا ایشچی، شاعر ترکمن

رؤیا ایشچی که از ۱۴ سال به این ‌سو، به زبان ترکمنی شعر می‌سراید و متن می‌نویسد، اخیراً یک گزینه‌ی شعری‌ را زیر نام «میسه‌‌لر باش گوتارانینده» بیرون داده است. خانم ایشچی در این مجموعه، بیش‌تر به زندگی اجتماعی زنان افغانستانی پرداخته است. او، به دلیل علاقه‌ به ادبیات کودک، برای آن‌ها به زبان ترکمنی داستان می‌نویسد. برای چه‌گونگی حضور زنان در ادبیات ترکمنی، پرسش‌هایی را با او در میان گذاشته‌ایم.

در کجای افغانستان زاده و بزرگ شدید و محیط زندگی شما، چه اندازه بر رشد قریحه‌ی هنری تان اثرگذار بوده است؟

در روستای آق‌تپه‌ی ولسوالی قلعه‌ی زال کندز زاده شدم. در دوسالگی، با خانواده به کابل رفتیم و در ۱۱سالگی، هنگامی که دانش‌آموز صنف چهارم بودم، از کابل به جوزجان رفتیم. دوره‌ی کودکی‌ام را بهترین دوره‌ی زندگی‌ام می‌دانم؛ چون پدرم در کنار کارهای نظامی، نویسنده بود؛ در یک محیط آرام و امن با خیال‌ها و بازی‌های کودکانه‌ام بزرگ شدم. خانواده‌ام در دوره‌ی نخست حاکمیت طالبان، به ایران مهاجر شد. پس از پنج‌ سال و برقراری حکومت مؤقت، به جوزجان برگشتیم. در ۱۳۸۱ تحصیلاتم را در دانشگاه جوزجان آغاز کردم و در رشته‌ی تاریخ و ادبیات زبان انگلیسی و اوزبیکی، تحصیل کردم. اکنون در ترکیه زندگی می‌کنم؛ می‌نویسم، درس می‌خوانم و کار می‌کنم.

چه گونه شد که به ادبیات علاقه‌مند شدید و به نوشتن رو آوردید؟

از ۱۳۸۰ به این سو، می‌نویسم؛ البته پیش از آن نیز دوست‌دار ادبیات و شعر بودم. شعرهایم، بیش‌تر به سبک شعر نو یا سپید است؛ زیرا علاقه‌مندی خاصی به شعر سپید دارم. در افغانستان، روی شعر سپید در زبان ترکمنی زیاد کار نشده که امیدوارم بعد از این، سپیدسرایانی در این زبان داشته باشیم. در زمان مهاجرت در ایران، در شهر مشهد زندگی می‌کردم و از ۱۳۷۹ خورشیدی به بعد، در نشست‌های نقد شعر و داستان که هفته‌وار برگزار می‌شد، شرکت می‌کردم. این نشست‌ها از سوی مؤسسه‌ی فرهنگی مجله یا «فصل‌نامه‌ی در دری» دایر می‌شد و با اشتراک در یکی از جلسه‌های آن‌ها، به نوشتن شعر سپید به زبان دری پارسی آغاز کردم. بعدها در بخش تاریخ و ادبیات زبان انگلیسی و اوزبیکی تحصیل کردم و این علاقه‌ام را در این زمینه بیش‌تر کرد. می‌خواهم پس از این، بیش‌تر در این زمینه کار کنم.

وضعیت شعر و ادبیات ترکمنی را در افغانستان چه گونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه در بیش‌تر از ۴۰ سالی که در افغانستان جنگ جریان داشت، تنها خانه‌ها و شهرها ویران نشد و تنها انسان‌ها متضرر نشدند؛ بل که این جنگ بر ادبیات، زبان و فرهنگ نیز، اثرهای منفی خود را گذاشت. در چنین حالتی هم اگر بگویم که وضعیت شعر و ادبیات ترکمنی خوب نیست، درست نگفته‌ام؛ چون عده‌ای از نویسنده‌ها و شاعرانی را داریم که روی زبان ترکمنی کار می‌کنند و در این زبان شعر می‌نویسند.

چه کسانی در زبان ترکمنی در افغانستان کار کرده‌اند؟

تا جایی که من آشنایی دارم، اشخاصی مانند عبدالرحیم اوراز، عبدالکریم آیدین، سیدمحمد ینگیش، عبدالمجید ایشچی، محمدرسول کفاش و دیگران استند که کار کرده‌اند و می‌کنند.

شاعران زن در زبان ترکمنی، در چه سطحی استند و چه کسانی در این بخش کار کرده‌اند؟

زنان ترکمن، بیش‌تر روستانشین و هنرمند استند. این موضوع به همه آشکار است که بافتن قالین‌های زیبا و ظریف که در جهان مشهور است، هنر می‌خواهد و عشق. این ‌جا می‌خواهم بگویم که آن‌ها هنگام قالین‌بافتن، دوبیتی‌ها و شعرهای فلکلور زیبایی می‌سرایند و  می‌خوانند؛ ولی با تأسف، این هنرمندان به خاطر محرومیت از آموزش‌وپرورش، نمی‌توانند بنویسند؛ لذا این زنان شعرهای خود را حفظ می‌کنند و با یک‌دیگر شان هنگام بافتن‌ قالین می‌خوانند و زمزمه می‌کنند.

در این اواخر با چند خانمی که به زبان ترکمنی شعر می‌نویسند و دکلمه می‌کنند، آشنا شدم که کارهای شان عالی بود. البته شماری از زنان ترکمن افغان در بیرون از کشور هم هستند که پس از تحولات اخیر، مهاجر شدند و فعلاً در دیار غربت شعر می‌نویسند و هم‌چنان فعالیت دارند.

بارزترین نقطه‌ی قوت و تفاوت در ادبیات ترکمنی چیست؟

در یک جمله، داشتن آثار گران‌بها از نویسندگان و شاعران بزرگ و استفاده از زبان سچه‌ی ترکمنی، تفاوت و نقطه‌ی قوت ادبیات ترکمنی است.

بنیادی‌ترین مشکل سد راه رشد زبان ترکمنی در افغانستان چیست؟

جنگ و اقتصاد ضعیف که روی زندگی همه شهروندان به شمول ترکمن‌ها اثر گذاشته، اساسی‌ترین مشکل در برابر رشد زبان ترکمنی در افغانستان است.

وزارت اطلاعات‌وفرهنگ حکومت پیشین، چه کاری برای رشد زبان ترکمنی انجام داده است؟

وزارت اطلاعات‌وفرهنگ دولت پیشین، کارهایی در این زمینه انجام داده است؛ مثلاً در شماری از تلویزیون‌ها، رادیوها، خبرها و برنامه‌هایی به زبان ترکمنی نشر می‌شد و هم‌چنان نشریه‌ها به این زبان چاپ می‌شد که از دید من، خیلی مهم و قابل توجه است.

زنان در میان ترکمن‌ها از چه جایگاهی برخوردار استند؟

برای داشتن جایگاه خاص زنان در میان یک قوم یا یک ملت، آن ملت باید آگاه باشد؛ ولی با آن هم زنان در بین قوم ترکمن نظر به مشکلاتی که وجود دارد، از جایگاه نسبی خوبی برخوردارند.

شما چه اندازه در زبان ترکمنی کار کرده‌اید؟ معنای اسم گزینه‌ی شعری شما چیست و محتوای آن چه گونه است؟

اسم کتاب من «میسه‌لر باش گوتارانینده» است و میسه، یعنی هنگامی که گندم نیش زده و سبز می‌شود و به دانه‌کردن آماده می‌شود. در کل نام کتاب هم، سبزه‌ها هنگامی که سر بلند می‌کند، است. البته در گذشته هم شعر و نوشته‌هایم در نشریه‌ها و مجله‌های افغانستان چاپ می‌شد و حال تصمیم دارم که در آینده‌ی خیلی نزدیک، تقریبا سه‌-چهار کتابم را که آماده‌ی چاپ است، بیرون داده و در دست‌رس علاقه‌مندان ادبیات و شعر قرار بدهم. دوست دارم در این راه فعالیت‌هایم را بیش‌تر کنم و کار بهتری انجام دهم. در ۲۰۰۳ کتابی را از شعرهای فلکور و دوبیتی‌های زنان قالین‌باف آماده کردم و قرار است در آینده و در فرصت مناسب، چاپ شود.

می‌شود شعری را از این مجموعه ترجمه کنید؟

از بارانی
که دیگر تر نمی‌کند
و سرنوشت خانه‌های گلی و ویرانی دیوارها
به من بگو
از خاک بی‌نمک یک جغرافیا
که از غم‌ها ماندگار شد
و یاد ندارند راه را غلط کنند
از داستان سیب‌های پوسیده
از گندزدن نخبه‌ها
و از تعصب و نژادپرستی فرهنگیان یک سرزمین
از ترجمه‌ی حال ژورنالیست‌ها
از دهن باز گورهای دانش‌آموزان
از آزادی، حس میهن‌پرستی
و ختم شب‌های مهمانی وجدان‌ها
از مهاجرت روح‌های سرگردان
از پریشانی گیس‌های دختران دایم در سوگ
از خیانت ریشه‌ریشه‌ی درخت‌ها
شعر ناسروده
از عشق‌های فراموش‌شده در کافه‌ها
از زنان زیبای غم‌گین کارگر
ار بوسه‌های ناگرفته
در عقب درهای بسته
از کتاب‌های ناخوانده
از نقاشی‌های ناکشیده
ازفیلمی که هیچ‌گاه ساخته نخواهد شد
ملتی متحد شد و از وطن خود دفاع کردند
از سربازان یک لحظه نه، نه
یک عمر خفته
از بی‌ستارگی شانه‌ی جنرالان
از بی‌کلاهی افسران
از نفس‌کشیدن مردهای مرده
که دارند دل سپید یک تاریخ را سیاه می‌کنند
از پرتاپ برگ‌هایی که از شاخه شکستند بر مرداب
از این همه بی‌مسئولیتی
از بغض کودک نورسیده به دنیا
از رقص، رقص وحشیانه‌ی مغزهای کوچک
به من بگو
کشوری
یک‌روزه چه گونه سقوط کرد؟