اسلایدر اقلیت‌های قومی بیوگرافی حقوق بشر گزارشها

کاج‌هایی که از میان خون‌وخاکستر سر برآوردند

 

دو دهه‌ی پسین در افغانستان، تاریخی از تلاش شهروندان این کشور برای رسیدن به شکوفایی و توسعه‌است. در میان ستیز پیداوپنهان قدرت عمومی و شهروندان، کم‌ازکم در شهرها، این توافق به دست آمده بود که کوشش در راستای توسعه‌ی فرهنگی، راه رسیدن به توسعه در همه عرصه‌های زندگی را هموار می‌کند. در این میان، هزاره‌ها برای این که‌بیش‌تر از همه، تشنه‌ی به‌دست‌آوردن آگاهی و دانش بودند، سهمی بیش‌تری نیز در روند حرکت روبه‌پیش جامعه گرفته اند. آن‌ها، تا جایی که در توان داشتند، برای ساختن مکتب، آموزش‌گاه‌ها و دانش‌گاه انرژی گذاشتند و برای برداشتن محدودیت‌های فراراه دانش‌اندوزی برای دختران و پسران شان، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. رفته رفته، هزاره، دانش، مدنیت و جنبش‌های مدنی، در حال تبدیل‌شدن به هویت یگانه‌ای بود که دشمنان دانش و برابری، از کمین برخاستند و با ترفندهای ضدانسانی زیادی؛ مانند حمله‌های انتحاری، ترور و سربریدن، خواستند این روند را از حرکت باز دارند.

پس از شکل‌گیری حکومت وحدت ملی که کشتار هزاره‌ها و ستیز با قلم‌وکتاب به گونه‌ی ساختارمندی در جامعه راهش را باز کرد، تا این دم، هزاران دانش‌آموز، دانش‌جو و اهل فرهنگ هزاره، به گونه‌های متفاوتی قربانی شده اند. تازه‌ترین مورد از دشمنی آشکار با دانش، حمله بر مرکز آموزشی کاج در غرب کابل بود که نزدیک به ۲۰۰ کشته و زخمی بر جا گذاشت. این حمله‌ی وحشیانه در حساس‌ترین شرایط زمانی برای دانش‌آموزان؛ یعنی در حالی که ده روز به برگزاری کانکور مانده بود، در یک صنف چندصدنفری و پر از دانش‌آموز، انجام شد. هرچند، این حمله زندگی برای استعدادهای زیادی را به پایان رساند؛ اما، آن‌هایی که از میان خون‌وخاکستر، دوباره سر بلند کردند، با همه آسیب‌های جسمی و ذهنی‌ای که هم‌راه خود داشتند، با پیروزی در کانکور سال روان، بار دیگر ثابت کردند که ارداه‌ی شان در حرکت به مسیر روشنایی نمی‌لغزد.

بر اساس فهرستی که مرکز آموزشی کاج در اختیار هفته‌نامه‌ی جاده‌ی ابریشم، قرار داده، بیش‌تر از ۳۰۰ دانش‌آموز این مرکز، به تحصیلات عالی در دانش‌گاه‌های دولتی در سراسر کشور راه یافته ‌اند. از سویی هم، در فهرستی که از ده داوطلب برتر کانکور سال روان از سوی وزارت تحصیلات عالی همگانی شده، چهار تن آن‌ها، دانش‌آموزان کاج استند. محمدضیا حکیمی، با گرفتن ۳۵۳.۹۳۱ امتیاز از مجموع ۳۶۰ امتیاز؛ منصوربیگ با ۳۵۳.۴۹۱ امتیاز؛ نجیب‌الله با ۳۵۲.۹۹۵ امتیاز و محمد عبدالله، با گرفتن ۳۵۲.۹۹۵ امتیاز، به ترتیب، درجه‌های چهارم، ششم، هشتم و دهم کانکور سال روان را از آن خود کرده اند.

از ۳۰۰ دانش‌آموز مرکز آموزشی کاج که از کانکور پیروز به در آمده اند، نزدیک به ۲۰۰ نفر آن‌ها بیش‌تر از۳۰۰ امتیاز را به دست آورده ‌اند. همین گونه، ۱۷ دانش‌آموزی که در رویداد کاج زخم برداشته و هنوز بهبودی کامل شان را به دست نیاورده بودند، در کانکور شرکت کرده و از این آزمون، پیروز بیرون شده اند؛ از این میان، محمد با گرفتن ۳۴۳ امتیاز؛ حمیدالله، با ۳۴۱ امتیاز؛ ساره، با ۳۳۰.۵ امتیاز؛ پروانه، با ۳۳۰ امتیاز؛ معین با ۳۲۲ امتیاز و فاطمه با گرفتن ۳۱۷ امتیاز، هر یک، به رشته‌ی دل‌خواه خودش راه یافته است.

انجینر عبدالرئوف حصاری، مسئول برگزاری آزمون‌های آزمایشی مرکز آموزشی کاج، به هفته‌نامه‌ی جاده‌ی ابریشم، می‌گوید: «در کاج، ما واقعا استعدادهای درخشانی داشتیم که متأسفانه، پرپر شدند؛ به طور مثال، وحیده حیدری، می‌توانست در بین ده بهترین و حتا در صدر جدول قرار بگیرد.» او، می‌افزاید که «این حادثه، تأثیر منفی‌ای بر روحیه‌ی دانش‌آموزان داشته است. اگر این حادثه، رخ نمی‌داد، حتماً دانش‌آموزان کاج، نمره‌های بالاتری می‌گرفتند.» آقای حصاری، در ادامه‌می‌گوید که «مردم ما در مقابل چنین حمله‌های وحشیانه، تسلیم نمی‌شوند. دانش‌‌آموزان کاج، وقتی به کورس می‌آیند و به یاد هم‌صنفی‌های خود می‌افتند، ناخودآگاه از چشم شان اشک جاری می‌شود.» او، تأکید می‌کند که برنامه‌های مرکز آموزشی کاج، قوی‌تر از پیش ادامه خواهد یافت و آموزگاران، مدیران و دانش‌آموزان این مرکز، با انگیزه‌تر از پیش به راه‌شان ادامه می‌دهند.

محمدضیا حکیمی، یکی از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که با گرفتن ۳۵۳.۹۳۱ امتیاز در رتبه‌ی چهارم کانکور سال روان قرار گرفته است.

محمدضیا حکیمی، یکی از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که با گرفتن ۳۵۳.۹۳۱ امتیاز در رتبه‌ی چهارم کانکور سال روان قرار گرفته، به جاده‌ی ابریشم، می‌گوید؛ پس از بهار ۱۴۰۰ که آمادگی‌گرفتن برای کانکور را آغاز کرده، ۱۴ ساعت در روز درس می‌خوانده است. این روزگار برای او آسان نگذشته و مشکل‌هایی را نیز، باید به جان می‌خریده تا به هدفش نزدیک‌شود. حکیمی که از غزنی به کابل آمده، در ابتدا ناچار می‌شود با محیط تازه‌ی زندگی‌اش کنار بیاید؛ اما ناداری‌ای که دامن‌گیرش بود، این کنارآمدن را برایش دشوار می‌کند. او، می‌گوید: «زمستان‌های سرد را بدون داشتن بخاری در اتاق‌هایی که ظرفیت سه نفر را داشت، برای کم‌ترشدن مصارف، شش نفر در آن زندگی می‌کردیم.» حکمیی، مشخص‌نبودن زمان برگزاری کانکور و همه‌گیری کرونا و به دنبال آن سقوط جمهوری را، مهم‌ترین چالش‌هایی دیگری عنوان می‌کند که زندگی را برای او دشوار کرده بود. او می‌گوید: «در نهایت، حمله‌ی انتحاری بر مرکز آموزشی کاج، یکی از چالش‌های بزرگ دیگری بود که در فاصله‌ی خیلی کم، یعنی نزدیک به یک هفته تا برگزاری کانکور، رخ داد.» هجوم هم‌زمان سختی‌های زندگی و آسیب ‌روانی‌ای که برایش به هم‌راه داشته، باعث می‌شود تا زمان برگزاری کانکور، انگیزه‌اش را برای ادامه‌دادن باز نیابد.

محمد ضیا، با اندوهی که در صدایش راه می‌رود، می‌گوید: «اگر این حادثه‌ی تروریستی اتفاق نمی‌افتاد، من مطمئناً اول‌نمره‌ی عمومی کانکور می‌شدم.» با حال ناخوشی که دارد، ادامه می‌دهد: «هنوز هم از آسیب‌های روانی حمله‌ی انتحاری بهبود نیافته و شب‌ها، چندین بار از خواب بلند می‌شوم و هذیان‌گویی می‌کنم. این مشکلات طبیعتاً به زمان بی‌شتری نیاز دارد که کاملا بهبود یابم.»
سختی‌های زندگی و دورنمای ناروشنی که زندگی در افغانستان، پیش روی حکیمی گذاشته، او را از ادامه‌دادن در این جا ناامید کرده است؛ اما شوق به یادگیری بیش‌تر هنوز در او زنده است. «دوست دارم در خارج از کشور در یک محیط امن و به دور از ترس و تهدید، تا مقطع تخصص را تحصیل کنم. می‌خواهم جایزه‌ی نوبل را در بخش طب بگیرم؛ برای مریضی سرطان و دیگر مریضی‌ها، تداوی پیدا کنم و کشف‌های زیادی در بخش طب داشته و بهترین داکتر دنیا شوم.» او، با اهمیتی که آموختن می‌دهد، در خطاب به دانش‌آموزان، می‌گوید: «هرگز متوقف نشوید! به تلاش و درس‌خواندن خود ادامه دهید. برای برآورده کردن آرزوهای ۵۵ شهید کاج، که مسئولیت ماست و باید آن را برآورده کنیم. ما هرگز تسلیم نمی‌شویم و خون شهدا اجازه‌ی تسلیم‌شدن را برای ما نمی‌دهد.» او با یادآوری از ستیز لشکر جهل، می‌گوید: «پیام ما برای دشمنان علم و دانایی، این است که هرگز نمی‌توانید ما را متوقف کنید؛ زیرا ما به این موضوع رسیدیم که تنها راه‌حل مشکلات افغانستان از طریق علم و آموزش ممکن است.» حکیمی از دولت می‌خواهد که زمینه‌ی تحصیل را برای او در بیرون از کشور فراهم کند؛ تا در محیطی آرام و به دور از ترس کشته‌شدن، بیاموزد و این گونه، بیش‌تر برای کشورش سودمند واقع شود.

دکتورس ساره بیات، یکی دیگر از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که ۳۳۰.۹۴۴ امیتاز را در کانکور به دست آورده، می‌گوید: «من از یک‌ونیم سال پیش آمادگی کانکور را در مرکز آموزشی کاج شروع کردم. در این ایام، در یک اتاق مخصوص به استثنای ۴ الی ۵ ساعت در شبانه‌روز که استراحت می‌کردم، بقیه وقتم را مصروف مطالعه و آمادگی برای کانکور می‌کردم.» او، می‌گوید که ترس از نا‌امنی، تعطیلی مکتب‌های دخترانه، تردید در مورد برگزاری کانکور از مهم‌ترین چالش‌ها و نگرانی‌های او تا پیش از اشتراک در کانکور بوده است.

دکتورس ساره بیات، از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که ۳۳۰.۹۴۴ امیتاز را در کانکور به دست آورده است.

حمله‌ی انتحاری بر مرکز آموزشی کاج، آخرین و بدترین اتفاقی بود که در کنار جسم، روان دانش‌آموزان این مرکر را نیز زخمی کرد. ساره می‌گوید: «یک هفته به کانکور مانده بود؛ حالت مناسبی برای شروع دوباره‌ی درس و آمادگی نداشتم؛ اما تصور چهره‌ی هم‌صنفی‌های شهیدم و آرزوها و رؤیاهای پرپرشده‌ی آن‌ها، دوباره برایم انگیزه داد که قوی‌تر از قبل ادامه دهم.» ساره، خالی‌بودن جای هم‌صنفی‌هایش در کانکور امسال را، تلخ‌ترین خاطره‌ی زندگی‌اش می‌گوید. «من و هم‌صنفی شهیدم نرگس، آرزو کرده بودیم که شفاخانه‌ای در افغانستان تحت نام داکترهای کاج بسازیم؛ اما او مرا تنها گذاشت و رفت؛ اما من در تلاش و امید رسیدن به همین آرزو، در رشته‌ی طبی نسایی و ولادی پوهنتون طبی کابل (ابوعلی سینا) راه یافتم.» به باور او، تنها راه بیرون‌رفت از این منجلابی که اکنون جامعه در آن فرو رفته، فراگیری دانش است.

حمیدالله محبی، یکی دیگر از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که در حمله بر این مرکز -۸ میزان- زخمی شده بود، با گرفتن ۳۴۱ امتیاز در کانکور سال روان، در میان بهترین‌های کاج قرار گرفته است. او، می‌گوید: «آمادگی کانکور را از یک‌ونیم سال پیش در مرکز آموزشی کاج شروع کردم. روزانه بیش‌تر وقت خود را در کتاب‌خانه مصروف مطالعه بودم.» رسیدن به این پیروزی در حالی که زخم رویداد کاج را با خود داشت، برایش ساده نبوده است؛ «چون به زمان برگزاری کانکور، وقت زیادی نمانده بود و چون نمی‌توانستم مطالعه کنم، ترس و نگرانی تمام وجودم را فراگرفته بود.» او، با اشتیاقی که آموختن بیش‌تر دارد، می‌خواهد بهترین پزشک جهان در بخش خودش شود و زمینه‌ی درمان شماری‌های از بیماری‌ها را در افغانستان فراهم کند. او اما از حکومت می‌خواهد که زمینه‌ی تحصیل‌اش را در خارج از کشور فراهم کند تا به دور از ترس و نگران،ی تحصیلات خود را به پایان برساند.

حمیدالله محبی، از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که در حمله بر این مرکز -۸ میزان- زخمی شده بود، با گرفتن ۳۴۱ امتیاز در کانکور سال روان، در میان بهترین‌های کاج قرار گرفته است.

فاطمه امیری، یکی دیگر از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که در حمله بر این مرکز، زخم عمیقی برداشته، در کانکور سال روان، ۳۱۷ امتیاز را به دست آورده است. خانم امیری با این که در رویداد کاج، یک چشمش را از دست داده؛ اما انگیزه‌اش برای ادامه‌دادن هنوز زخم نخورده و توانسته است که در کانکور سال روان، بلندترین امتیاز را در میان آن‌هایی بگیرد که در دانش‌کده‌ی کمپیوترساینس دانش‌گاه کابل، به دست بیاورد. خانم امیری، می‌گوید: «هیچ وقت قبل از ساعت دوازده‌ی شب نخوابیدم و اکثراً تا ساعت یک الی دوی شب مطالعه می‌کردم. هم‌چنین هیچ وقت ناوقت‌تر از پنج صبح بیدار نشدم. همیشه مصروف مطالعه بودم و دو سال کامل برای کانکور آمادگی می‌گرفتم.» زندگی برای او نیز، آسان نگرفته و در روزهایی که برای اشتراک در کانکور آمادگی می‌گرفته، با مشکل‌های زیادی روبه‌رو شده است. «اول مشکلات مالی داشتم. اکثر اوقات، نمی‌توانستم کتاب‌های مورد نیاز خود را تهیه کنم و فیس کورس را بپردازم.»

خانم امیری که پیش از رویداد کاج، انگیزه‌ی زیادی برای قرار گرفتن در صدر فهرست کامیان کانکور را داشت، می‌گوید: «هدفم اول‌نمره‌شدن در کانکور و یا حداقل قرارگرفتن در میان ده نفر برتر کانکور بود.» هر چه زمان به سمت برگزاری کانکور نزدیک می‌شود، او نیز از این که می‌تواند به آروزیش نزدیک‌تر شود، شب‌وروزش را با خوش‌حالی می‌گذارند؛ «اما وقتی‌که حادثه‌ی انتحاری رخ داد، تحمل ازدست‌دادن دوستان و ازدست‌دادن چشمم خیلی برایم سخت بود.» او، با این که زخمی از رویدد کاج برداشته که هیچ گاه نمی‌تواند آن را فراموش کند، نمی‌تواند به آن روز فکر کند. با شکایت از درد چشم، گوش و دندان‌هایش، می‌گوید که هنوز خوب نشده است. او که زندگی در افغانستان هیچ گاه برای آسان نگرفته، می‌گوید: «می‌خواهم در خارج از کشور تحصیل کنم؛ چون شرایط تحصیل در داخل افغانستان خیلی خوب نیست. دوست دارم، در یک کشور خارجی که شرایط تحصیلی بهتر داشته باشد، درس بخوانم و کشورم را از لحاظ تکنالوژی پیش‌رفت بدهم.»

فاطمه امیری، از دانش‌آموزان مرکز آموزشی کاج که در حمله بر این مرکز، زخم عمیقی برداشته، در کانکور سال روان، ۳۱۷ امتیاز را به دست آورده است.

حمله بر مرکز آموزشی کاج، در کنار پرپرکردن ۵۵ پرواز، بال پروازهایی زیادی را نیز زخمی کرد؛ زخمی که میل پریدن در فضای خفقان‌آلود کشور را برای شان دشوار و تاریک کرده است.

بیش‌تر دانش‌آموزان کاج که در حمله بر این مرکز آموزشی زخم برداشته اند و با گذراندن کانکور، به رشته‌های دل‌خواه شان راه یافته اند، دوست دارند در بیرون از کشور به تحصیل ادامه بدهند.

در مورد نویسنده

عارف وفایی

نظر بدهید

برای ایجاد نظر اینجا کلیک کنید