سخن نخست
یکی از پیامدهای دردآور چندین دهه جنگ در افغانستان، بیسرپرست شدن ملیونها خانواده و معیوب و معلول شدن ملیونها انسان دیگر در این کشور بوده است.
جنگ به علاوه اینکه ملیونها خانواده را در غم از دست دادن عزیزان شان داغدار کرد؛ ملیونها زن و کودک دیگر را نیز در اقلیم خشک، خشن و در عدم وجود نهادهای حمایت کننده، بدون سرپرست رها کرد. درک سرنوشت و احساس درد زنان و کودکان بدون سرپرست در یک جامعه سنتی، بسته، فقیر و درحال جنگ که تقریبا همه زیربناهای اقتصادی، حمایتی، شغلی و نهادهای حکومتی آن فروریخته است، واقعا دشوار و غمانگیز است.
کودکان علاوه بر اینکه از فرصتهای آموزش و پرورش محروم میشوند؛ مجبورند مشکلات، سختی، رنج گرسنگی و فقر را در تنهایی، محرومیت، تنگدستی و خشونت؛ بدون حمایت پدر و سرپرست تحمل کنند. این کودکان هرگز فرصت آموزش و کسب مهارتهای شغلی برای زندگی و آینده بهتر را نمییابند. به همین دلیل، سرنوشت و آینده آنان و فرزندان آنان همچنان در گرو دور باطل فقر که با محرومیتهای آموزش و فقدان آرامش، محبت و فضای همراه با خشونت گره خورده است باقی میماند.
پیامدهای جنگ تنها به داغدارکردن و بیسرپرست کردن خانوادهها، زنان و کودکان خلاصه نمیشود. زیرا جنگ ابعاد وسیعی دارد و معیو بیت و معلولیت از پیامدهای دیگر آن است. جنگهای دوامدار در افغانستان به علاوه اینکه جانهای بیشماری را گرفته، ملیونها نفر را در این کشور معیوب و معلول کرده است. معیوب جنگی به کسی گفته میشود که یک و یا چند عضو از بدن شان را در جنگ و انفجارهای ناشی از خونپاره، راکت، ماین و حوادث انتحاری از دست داده باشند. معلولین جنگی نیز به افرادی که در اثر انفجارهای فوقالذکر زخمی شده و بعد از سپری کردن مدت طولانی درمان و مراقبت هنوز توانایی فزیکی و یا روحی خویش را بدست نیاورده و از نظر اقتصادی و مراقبت همچنان نیازمند کمک میباشد، گفته میشود. معیوبین و معلولین نیز به دلیل عدم وجود مراکز درمانی، توانبخشی و حمایت کننده و همچنین به خاطر فقدان فرصتهای کاری مناسب با توانایی آنان؛ با مشکلات زیادی در افغانستان مواجه هستند.
فقدان نهادهای حامی معلولین و معیوبین در جامعهای که مردم آن گرفتار فقر فرهنگی است و با آداب برخورد با معیوبین و معلولین آشنایی ندارند، بسیار رنج آور و تحقیر آمیز است.
هرچند در افغانستان شمار محدودی از خانوادهها و کمترین افرادی را میتوان یافت که مصیبت از دست دادن و جان باختن اعضای خانواده شان و یا آسیب جنگ و حملههای تروریستی را ندیده باشند. با این وجود، هنوز آمار معتبر و دقیق از قربانیان جنگ از جمله معیوبین و معلولین در افغانستان، توسط دولت و سازمانهای بینالمللی ارائه نشده است.
یکی از مشکلات مهم در جمعآوری آمار قربانیان جنگ این است که هنوز جنگ در کشور جریان دارد و هنوز حملات تروریستی مرگبار جان مردم بیگناه و ملکی افغانستان را میگیرد. بنابراین؛ تازمانیکه جنگ و خشونت در کشور متوقف نشود، آمار دقیق نیز در مورد تعداد قربانیان جنگ بدست نخواهد آمد، زیرا هر روز بر تعداد آنان افزوده میگردد.
اکنون که گروه طالبان قدرت را در افغانستان در دست گرفته، شهدا و معلولین و نیز بازماندگان قربانیان جنگ روزهای سخت و دشواری را سپری میکند و تا جایی که این گروه معاش ماهانه آنان را به جنگجویانشان توزیع میکنند.
نهادهای حمایت از قربانیان جنگ بایستی در این مورد توجه جدی نمایند و نگذارند که میلیونها معلول و معیوب ناشی از جنگهای چند دهه افغانستان از فقر و گرسنگی و فراموشی بمیرند.
نظر بدهید