جهان از اواخر سال ۲۰۱۹ تا کنون، در گروگان بیماری نامرئی کووید ۱۹ بسر میبرد. بیماری که میتواند درس آموختههای فراوانی برای جهان آسیبپذیر داشته باشد. در مدت زمان کمی، مرزهای جهانی را بست و وارد سایر فضاهای جغرافیایی و تمامی کشورهای جهان که متأثر از شبکهی پیچیده و درهم تنیده اقتصادی، اجتماعی وکنشهای فضایی بودند گردید.
جهان قرن بیست و یکم، توسط یکی از ریزترین موجودات میکروسکوپی تهدید شد. شدت جهانی این ویروس از یک فضا، یعنی بازار محلی در شهر ووهان چین آغاز شد و الگوی انتقال و گسترش آن به گونهای بود که به سرعت فضای کروی را فرا گرفت و به صورت یک بیماری جهانی درآمد. پیدایش محلی، ضعف دانش علمی، سرعت انتقال، الگوی پخش جغرافیایی، فراگیری جهانی، واکنش متفاوت و تردیدآمیز حکومتها و نیز تأثیرات مخرب و همه جانبه آن، میتواند تجربهای برای حکومتها، شهروندان و مواجهه مشترک جامعه جهانی با تهدیدات مشابه در آینده باشد .در سطح جهانی، الگوی انتشار ویروس همهگیر بوده و تمامی کشورهای جهان را در برگرفته است حتی کشورهایی که قدرت کنترولی بالایی در مقابل انتشار آن داشتهاند، تنها از ورود آن برای زمان محدودی جلوگیری کردهاند و از پیامدهای دهشتناک اقتصادی و سیطره جهانی هراس کرونایی رهایی نیافتهاند. در حال حاضر کنشهای فضایی، اقتصادی و اجتماعی جهان تحت تأثیر این هیولا، کاهش چشمگیری یافته و زنجیره تولید، توزیع و مصرف جهانی، حداقل برای کوتاه مدت از روند طبیعی خارج شده است. بدلیل کاهش فعالیتهای تولیدی و حمل و نقل جهانی، مصرف نفت به پایینترین حد خود رسید و بهای آن نیز منفی شد و بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و اداری همچون کسب و کارها، تجارت، حمل و نقل، آموزش، مناسک مذهبی و دینی، توریسم و غیر آن در سراسر جهان با افت چشمگیری مواجه گردید. شبکهای بودن و درهم تنیدگی اقتصادی جهان از یکسو و تأثیرات گسترده این پدیده در کشورهای توسعه یافته صنعتی از سوی دیگر موضوعاتی هستند که دگرگونی ناشی از آن برای مدتها بر کل اقتصاد جهان سایه خواهند انداخت.
برخی از کشورها اقدام به بستن مرزهای جغرافیای سیاسی خود جهت ممانعت از ورود این ویروس نمودند، لیکن توفیقی نیافتند و انتشار آن جهانی شد. بستن و یا کنترل شتاب زده و غیرسیستماتیک و ناقص مرزها در مقیاسهای مختلف محلی و ملی اولین اقدام حکومتها بود، که تنها بخشی از کشورهای جهان تا حدودی موفقیت نسبی در این زمینه کسب کردند. اکثر کشورهای مبتلابه، اقتصاد ملی آنها آرایشی کرونایی به صورت رسمی و غیررسمی به خود گرفته که تخصیص منابع مالی هنگفت برای پیشگیری، مبارزه، تأمین مواد پزشکی و تأمین هزینههای درمانی، فشارهای زیادی را به اقتصاد آنها تحمیل کرده است. از سوی دیگر، بحران در کسب و کارهای کوچک، متوسط و بنگاههای بزرگ بالادستی سبب کاهش تولید ملی شده و فرآیند رشد و توسعه اقتصادی را با چالش بزرگی مواجه کرده است. در سطح غیررسمی اقتصادی نیز، رونق اقتصاد سیاه در سیستمهای اقتصادی دارای شکاف، ناکارآمدی آنها را در چنین شرایطی عیانتر کرده است. این مساله در کشورهایی که سطح انتشار گستردهای از ویروس را تجربه میکنند و از منابع مالی و ذخایر مناسب مادی برخوردار نیستند وخیمتر است. هر چند هزینههای از دست رفته در کشورهای توسعه یافته بسیار بیشتر از کشورهای در حال توسعه است و ضرر و زیانهای آنها نیز بیشتر میشود.
همانگونه که از نظر پزشکی، افراد سالم با سیستم بدنی ایمن و مقاوم آسیب پذیری کمتری در مواجهه با ویروس دارند، در سطح ملی نیز، سیستمهای قوی و در چنین شرایطی، توان عبور از بحران را خواهند داشت و سیستمهای ضعیف با چالش بزرگ ناشی از پیامدهای بحران کرونا مواجه خواهند شد. احتمالاً، آثار کرونا در چنین سیستم هایی برای چندین دهه باقی خواهد ماند.
بحران کرونا یکی از کم سابقهترین بحرانهای چند دهه اخیر است که به سرعت غیرقابل باوری در جهان منتشر شده و امنیت جغرافیایی، زیستی، اقتصادی و اجتماعی مکانها و فضاها را آسیب پذیر کرده و جهانیان را در شوک گسترده و نگرانی فوق العاده ای فرو برده و تا حدی زمین گیر کرده است. منشأ این ویروس هر چه و یا هر کجا باشد، اثرات و پیامدهای آن جهانگیر است. در اندک زمانی گسترش یافته، میلیونها نفر را مبتلا کرده و چندین هزار نفر را به کام مرگ کشانده است. روند رو به رشد اقتصاد جهانی را در کشورهای توسعه یافته با کندی غیرقابل باوری مواجه ساخته و ممکن است کشورهای در حال توسعه درگیر با این پدیده را به سمت ورشکستگی و یا فروپاشی اقتصادی سوق دهد. این دشمن خطرناک، نه جنگ افزاری دارد و نه تجهیزات پیچیدهای، لیکن از طریق افراد و نیازها و تعاملات فضایی، اقتصادی و اجتماعی بشر گسترش یافته است و به بزرگترین چالش جهان در کوتاه مدت تبدیل شده و کنشهای فضایی دوجانبه و چند جانبه را در همه سطوح و مقیاسهای محلی، ناحیهای، ملی، منطقهای و جهانی به حداقل رسانده است.
بنابراین مقابله با تهدید کرونا و بیماریهای نوظهور مشابه و ساری ، پارادایم عملیاتی جدیدی را در تفکر بشری طلب میکند که فارغ از دشمن سازیهای ناشی از روابط قدرت در جهان درهم تنیده و به هم وابسته، همکاریهای بین کشوری در مقیاسهای منطقهای و جهانی را ضرورت میبخشد. واقعیت این است که هیچ کشوری به تنهایی، حتی اگر قدرتمندترین کشور جهان نظیر آمریکا باشد، توانایی کامل مقابله با تبعات بحران کرونا و یا بحرانهای شبیه آن را ندارند. همچنان که بحران کرونا جهانگیر است، راه خروج از آن نیز نیازمند اندیشهای جهانی بر مبنای همکاریهای راهبردی همه جانبه است. تجربه این بحران جهانی نشان میدهد که تهدید میکروبی، اختصاصی یک یا چند کشور نیست بلکه تهدید و انتشار آن در یک کشور به معنی تهدید و انتشار آن برای همه کشورهای جهان و تمام بشریت و احتمالاً حیات کروی در زمین است. همچنین مقابله و کنترل این تهدید بسیار گستردهتر از توان یک حکومت ملی و یا سیستم سیاسی منطقهای مانند اتحادیه اروپاست. از اینرو هیچ جایگزینی برای کنترل آن به جز اتکاء به همکاریهای همه جانبه و با مشارکت تمام کشورهای جهان وجود ندارد. این بحران میتواند یک الگوی همکاری همه جانبه بر مبنای صلح را برای بحرانهای نوپدید شکل دهد.
نظر بدهید